مرگ

pooneh12345

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بحال به مرگ فکر کردین؟به اینکه دوست دارین چطوری بمیرین و کجا ؟؟دوس دارین کی بمیرین ؟فکر می کنین قبل از مرگ باید چه چیزایی رو دیده باشین یا چه کارایی کرده باشین تا بتونین با خیال راحت برین اون دنیا؟اصلا از مرگ می ترسین یا نه؟دوس دارین کجا دفنتون کنن سنگ قبرتون چه جوری باشه؟و....
 

pooneh12345

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بحال به مرگ فکر کردین؟به اینکه دوست دارین چطوری بمیرین و کجا ؟؟دوس دارین کی بمیرین ؟فکر می کنین قبل از مرگ باید چه چیزایی رو دیده باشین یا چه کارایی کرده باشین تا بتونین با خیال راحت برین اون دنیا؟اصلا از مرگ می ترسین یا نه؟دوس دارین کجا دفنتون کنن سنگ قبرتون چه جوری باشه؟و....
اول خودم میگم
بارها به مرگ فکر کردوست دارم تو بهترین شرایط زندگیم بمیرم وقتی که خیلی شادم البته یه شادی درست نه ازین شادی خلاف ملافا فرقی نمی کنه کجا بمیرم اما دلم می خواد منو کنار بابا بزرگم دفن کنن(ولی نمیشه آخه میفتم تو نهر آب)اگه بگن الان باید بری اون دنیا با خیال راحت می رم دوست دارم سنگ قبرمم سفید باشه همین
 

asiabadboy

عضو فعال
کاربر ممتاز
تا بحال به مرگ فکر کردین؟به اینکه دوست دارین چطوری بمیرین و کجا ؟؟دوس دارین کی بمیرین ؟فکر می کنین قبل از مرگ باید چه چیزایی رو دیده باشین یا چه کارایی کرده باشین تا بتونین با خیال راحت برین اون دنیا؟اصلا از مرگ می ترسین یا نه؟دوس دارین کجا دفنتون کنن سنگ قبرتون چه جوری باشه؟و....

بابا رکسانا خانوم ....

باز مارو یاد اون دنیا و سین جین شب اول قبر و اتش دوزخ و قیر مذاب و شعله های اتش و سیخ های گداخته و.... انداختی :cry:

تازه..... مگه فرقی می کنه بعد مردن .... کجا چالمون کنن یا سنگ قبرمون تراورتن باشه یا بتون مگر .... :surprised:

یا اینکه پارچه کفن .... ترمه با حاشیه های دال بر دال بر طلا کوب باشه یا گونی .... :surprised:

یا اینکه زمان مردن تو چه شرایطی باشه ...توی یه اکس پارتی یا تو صف بربری ....:surprised:

مهم رفتنه که هیچ ارتباطی به زمان و مکان نداره و اگه معتقد به روح هستیم که دیگه سوالی بر چگونگی وضعیت جسم بعد از مرگ نیست....:crying2:
 

Dr ehsan

عضو جدید
اصلاً راحت نیست. من که اصلاً آمادگیشو ندارم.
یا شما خیلی آدم های ردیفی هستید یا تصور من از مرگ مورد داره!
وابستگی به دنیا بد دردی. من امروز رفتم یه کتونی بگیرم. دوتا رو پسندیدم که هر دوشم خوب بود ولی یکیش حدود 15 تومن گرون تر بود. من دیدم آدم های که بخاطر این 15 تومن خودشونم ...
این یه مثال خیلی ساده و روزمره بود. عشق به دنیا و دامبل دیمبوش بد جوری تو وجود من چنگ زده! با هر رگ و پی وجودم حسش می کنم! با تمام وجود درک می کنم که این خوب نیست که این چیز بدیه ولی هنوز نمی تونم کاریش بکنم.
از اون بدتر اینکه درک میکنم که خیلی کارها می تونم بکنم. خیلی بهتر از این می تونم باشم. من همیشه فکر میکنم خداوند روز قیامت از من می پرسه:"این همه عمر بهت دادم، شعور، خانواده، پول، کوه، درخت، ... ... .... چه گلی به سر خودت زدی؟ فقط یه کار کارتو بگو که به نظر خودت با ارزشه تا بقیش رو کلاً ندید بگیرم." هرچی فکر می کنم همون یدونه هم یادم نمی یاد.
بدتر از همه هم اینه که درک کنی درد و عذاب اون دنیا نتیجه طبیعی کارای خودته!
یادمه تو کتاب های دبیرستان یه چیزایی تو این مایه ها بود. ببین من امروز نتیجه ارشدمو گرفتم. چون رتبم لبه مرزی بود انتظار قبولی خوب داشتم ولی نَشدو خیلیم حالم گرفته شد. حالا فرض کن رئیس سازمان سنجشم پارتی کلفت ما باشه و بیاد بگه "اصلاً بیا برو شریف من ردیفش میکنم." به من یکی که اصلاً نمی چسبه. بازم اون ناراحتی تو وجودم خواهد بود. خوب قبول نشدن نتیجه طبیعی درس نخوندن من بود که باعث شده از عصر تا حالا کلی عذاب بکشم. در و رنج اون دنیا هم همینطور اصلاً بحث آتیش و هیزم و درخت و حوری و بخشش و غذب کردن و این حرفا مطرح نیست! عذابی که احیاناً می کشیم نتیجه طبیعیه انتخاب های خودمونه!
وقتی به همه اینا فکر می کنم می بینم اصلاً آماده مردن نیستم. هرکی هم واقعاً آمادس آدم قابل احترامیه واسه من.
:redface:
 

Matrix

عضو جدید
حرفات خیلی جالب بودن .. من که خوشم اومد ... به دور از اون دروغ و اغراق های همیشگی بود.


فقط در مورد این قسمتش:
یا شما خیلی آدم های ردیفی هستید یا تصور من از مرگ مورد داره!

تصور ما ها از مرگ با هم دیگه فرق داره ... ولی مطمئن باش تصور هیچکدوممون اشتباه نیست!چون هر کسی اون طوری که درک میکنه و با دلایلی که میبینه این تصور واسه ش بوجود میاد.
 

Dr ehsan

عضو جدید
تصور ما ها از مرگ با هم دیگه فرق داره ... ولی مطمئن باش تصور هیچکدوممون اشتباه نیست!چون هر کسی اون طوری که درک میکنه و با دلایلی که میبینه این تصور واسه ش بوجود میاد.

منم به این موضوع معتقدم. من اینطور بیانش می کنم که مرگ من در دنیای من اتفاق می افته و دنیای من، درک من از چیزهایه که (احتمالاً!) اطرافم هستن. پس مرگ من همون درک من از مرگه. و شما و بقیه هم همینطور
ولی بعضی وقتا دیر میشه! اشتباه دیروز رو شاید (شاید) بشه جبران کرد؛ اما نمی شه پاکش کرد.
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
و نترسيم از مرگ
مرگ پایان یک کبوتر نیست
مرگ وارونه يك زنجره نيست
مرگ در ذهن اقاقي جاري است
مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد
مرگ در ذات شب دهكده از صبح سخن مي گويد
مرگ با خوشه انگور مي آيد به دهان
مرگ در حنجره سرخ - گلو مي خواند
مرگ مسئول قشنگي پر شاپرك است
مرگ گاهي ريحان مي چيند
مرگ گاهي ودكا مي نوشد
گاه در سايه نشسته است به ما مي نگرد
و همه مي دانيم
ريه هاي لذت ، پر اكسيژن مرگ است
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
به مرگ كه نگاه كردم گفت:مرا به خود بدوز
بودنت براي فنا شدن نيست
نام او مرگ ست ولي دوست شد با من
به او با ترس لبخند زدم
گفت:ترس از من تنها فرصتي ست
براي نگاه به من
فصل فصل ارزوهايم را برايش خواندم
گفت:هرروز كه تو مي دوي
من هم كنارت هستم همانند زندگي
دستان سردش را داد وگفت:ببين كه من تنها هستم
و تنها نام ترس بررويم نوشته اند
گفتم:بايد دوستت داشته باشم؟
گفت:خدا درزندگي به توسايه اي داد
تا هميشه به يادم باشي
اما تو تنها به نوشته هايت نگاه مي كني
كه مبادا خطي را جا نگذاري
و من با اشاره اي دو دنياي تورا به هم مي اميزم
دستان سردش را با خنده اي دور كرد ورفت
ومن مات و مبهوت به قلم اشاره اش
خط فاصله ميان زندگي و مرگ را پاك كردم.
 

yalda neshin

اخراجی موقت
مرگ یعنی پایانی برای اغاز
البته چقدر قبول کنیم مهمه
که قبول کنیم از رگه گردن نزدیکتره
یعنی مهلت نمیده
 

d_vasegh

عضو جدید
مرگ

فکر میکنی وقتی از دنیا بری چه اتفاقی بیفته؟
فکر میکنی مردم چی میگن بعد از رفتنت؟
فکر میکنی کی میاد بالای سرت برات نماز بخونه و تلقینت بده؟
 

Similar threads

بالا