از قدیم و ندیم گفتهاند، مرگ حق است و پیمانه هر كس زمانی كه پر شود، دیگر چارهای جز رفتن ندارد. ولی چگونه مردن اهمیت خاص خودش را دارد. بعضیها خیلی عادی و با آمادگی ذهنی كامل اطرافیان از دنیا میروند و بعضی دیگر خیلی غیرمنتظره و شاید مشکوک میمیرند. در این جا به برخی از مرگهای غیرمنتظره ومتفاوت اشاره میكنیم:
حا لا به موضوع
اصلی یعنی مرگ مشکوک میپردازیم
در سال 1968 زمانی که او 17سال سن داشت و در دبیرستان مشغول به تحصیل بود، اولین تجربه و تشنج خود را تجربه کرد. پس از آن در 1969 او مورد اولین حمله صرع قرار گرفت. سپس او تحت نظر یک متخصص مغز و اعصاب قرار گرفت و این پزشک تشخیص داد که او بیماری صرع همراه با تشنج رنج میبرد.
به زودی مشکلات آنه لیز آغاز شد بطوریکه او اعلام میکرد اشیا و اجسام اطرافش حرکت میکنند، او حتی اعلام کرد که صداهایی را میشنود که به او میگفت: تو نفرین شده هستی!!
در سال 1973 اعلام شد که او از افسردگی رنج میبرد.
در سال 1975 عدهای اطمینان پیدا کردند که روح او تسخیر شده است، به همین جهت والدین او از ادامه درمان پزشکی صرف نظر کردند و از راه جن گیری برای درمان بهره بردند.
علائم آنه لیز مانند افرادی بود که از اسکیزوفرنی رنج میبرند اما آنها به درمان پاسخ مثبت میدهند اما درمورد او قضیه فرق میکرد.
اولین بار یک زن مسن تشخیص داد که آنه لیز توسط شیاطین تسخیر شده است، او متوجه شد که آنه لیز از تصویر عیسی(ع) دوری میکند و از نوشیدن آب مقدس طفره میرود. او همچنین اعلام کرده که بوی بدی مانند بوی جهنم از بدن آنه لیز استشمام میکند.
یک جنگیر به ملاقات او میآید و متوجه میشود که موضوع حقیقت دارد و او تسخیر شده است به همین جهت برای مراسم جن گیری از اسقف اجازه درخواست میکند و پس از چندبار اجازه به وی داده میشود.
جلسات جن گیری چندین بار صورت گرفت اما دو کشیشی که برای اینکار آمده بودند، نتوانستند این کار را انجام بدهند.
او کارهای عجیب بسیار انجام میداد. او به خوردن مگس و عنکبوت عادت کرده بود و حتی ادرار خودش. او کارهای عجیب دیگر نیز انجام میداد برای مثال یک بار او به حالت سینه خیز به زیر یک میز رفت و به مدت دو روز مانند سگ واق واق میکرد. او اغلب ساعتجیغ میکشید و این کارها برای او امری عادی شده بود.
هنگامی که بدن او تسخیر شد به شدت ضعیف شد و نمیتوانست غذا بخورد. این تصویر مربوط مراسم جن گیری از وی میباشد که به مدت 10ماه ادامه داشت اما نتیجهای در بر نداشت و او روز به روز ضعیف و ضعیفتر شد.
در سال 1978 تقریبا بعد از گذشت 2سال از مرگ وی، والدین او تصمیم گرفتند که نبش قبر بکنند و تابوت را تغییر دهند. بعدها مشخص شد که علت این امر پیغامی بود که از یک راهبه دریافت کرده بودند، مبنی بر اینکه او احساس میکند که جسد آنه لیز سالم مانده است. پس از نبش قبر مشخص شد که جسد او فاسد شده است. هیچگاه اجازه پخش تصاویر جسد وی صادر نشد.
آنه لیز قبل از مرگ و لحظات پایانی عمرش صحبت کرد و از کشیش خواست تا برایش طلب آمرزش کند. او درمورد گناهان جوانان و کشیشان کلیساهای مدرن مطالبی را عنوان کرد.
آنه لیز و سه خواهرش مانند پدرش انسانهای معتقدی بودند و مذهب کاتولیک داشتند.
درمورد مرگ آنه لیز چهار نفر محکوم شدند. پدر و مادر او و همچنین دو کشیشی که برای مراسم جن گیری تلاش میکردند. گویا آنها به 6ماه حبس محکوم شدند چرا که در نگهداری از یک بیمار کوتاهی کرده بودند.
اما نکته آخر و جالبی که مادر او عنوان کرد:
من میدانم که ما کار درستی انجام دادیم چرا که من اثر عیسی مسیح را در کف دستان دخترم دیدم. او مُرد تا بسیاری از مردم باز هم بخدا ایمان بیاورند و فراموش نکنند که نباید گناه انجام بدهند.
میگویند در کف دستان آنه لیز مانند کف دستان عیسی مسیح سوراخ شده بود. هنگامیکه عیسی مسیح را به صلیب میکشیدند، در کف دستان او سوراخهایی ایجاد کردند.
گویا پس از اتفاقاتی که برای آنه لیز پیش آمد، افراد بسیاری بازهم به خدا ایمان آوردند.
ع اصلی یعنی مرگ مشکوک میپردازیم
مـرده پیـــروز: «فرانـك هایس» معروف به «جاكی» یك اسب سوار معروف كه در مسابقات اسبسواری مختلفی شركت كرده بود. او در آخرین مسابقه خود دچار حمله قلبی شد و روی اسب از دنیا رفت ولی اسب همچنان به دویدن ادامه داد و «هایس» را اولین «مرده
همكلاسی خوشمزه : یك زن ۲۵ ساله هلندی به نام «رنه هارت ولت» كه در شهر پاریس مشغول به تحصیل بود با یكی از همكلاسیهای ژاپنی خود به نام «ایزی ساگاوا» دوست شد.مدتی بعد «ایزی»، «رنه» را برای شام به منزل خود دعوت كرد. وقتی «رنه» دعوت «ایزی» را پذیرفت، هرگز تصورش را نمیكرد كه شام آن شب خود او خواهد بود. ایزی در خونسردی كامل رنه را كشت و گوشت بدنش را برای شام پخت و خورد. او مدتی بعد دستگیر شد ولی به دلیل نامساعد بودن وضعیت جسمانی در دادگاه حضور نیافت و كمی بعد به كشورش ژاپن فرستاده شد. او پانزده ماه بعد، از زندان ژاپن آزاد شد!(۱۹۸۱)
پیروز» میدان اسمسابقه اتومبیلرانی: «جیجی پاری توماس» راننده اتومبیلهای مسابقه در انگلستان بر اثر اصابت زنجیر موتور اتومبیل خودش به شدت مجروح شد و در دم جان سپرد، او میخواست ركورد سرعت قبلی خودش را بشكند ولی در اواسط راه زنجیر موتور در رفت و مثل شلاق به پای توماس خورد و باعث مرگ فوری او شد ولی پای او همچنان روی پدال گاز ماند و اتومبیل به خط پایان رسید. او در آن روز توانست با سرعت ۱۷۱ مایل بر ساعت ركورد سال گذشته خودش را بشكند.(۱۹۲۷)
بسواری كرد.(۱۹۵۳)حا لا به موضوع
اصلی یعنی مرگ مشکوک میپردازیم
دختری که توسط شیاطین تسخیر شد
آنه لیز میشل، متولد سال 1952 و فوت شده در 1976. دختری که بسیار از افراد پذیرفتند که او توسط شیاطین تسخیر شده است!
آنه لیز میشل، متولد سال 1952 و فوت شده در 1976. دختری که بسیار از افراد پذیرفتند که او توسط شیاطین تسخیر شده است!
در سال 1968 زمانی که او 17سال سن داشت و در دبیرستان مشغول به تحصیل بود، اولین تجربه و تشنج خود را تجربه کرد. پس از آن در 1969 او مورد اولین حمله صرع قرار گرفت. سپس او تحت نظر یک متخصص مغز و اعصاب قرار گرفت و این پزشک تشخیص داد که او بیماری صرع همراه با تشنج رنج میبرد.
به زودی مشکلات آنه لیز آغاز شد بطوریکه او اعلام میکرد اشیا و اجسام اطرافش حرکت میکنند، او حتی اعلام کرد که صداهایی را میشنود که به او میگفت: تو نفرین شده هستی!!
در سال 1973 اعلام شد که او از افسردگی رنج میبرد.
در سال 1975 عدهای اطمینان پیدا کردند که روح او تسخیر شده است، به همین جهت والدین او از ادامه درمان پزشکی صرف نظر کردند و از راه جن گیری برای درمان بهره بردند.
علائم آنه لیز مانند افرادی بود که از اسکیزوفرنی رنج میبرند اما آنها به درمان پاسخ مثبت میدهند اما درمورد او قضیه فرق میکرد.
اولین بار یک زن مسن تشخیص داد که آنه لیز توسط شیاطین تسخیر شده است، او متوجه شد که آنه لیز از تصویر عیسی(ع) دوری میکند و از نوشیدن آب مقدس طفره میرود. او همچنین اعلام کرده که بوی بدی مانند بوی جهنم از بدن آنه لیز استشمام میکند.
یک جنگیر به ملاقات او میآید و متوجه میشود که موضوع حقیقت دارد و او تسخیر شده است به همین جهت برای مراسم جن گیری از اسقف اجازه درخواست میکند و پس از چندبار اجازه به وی داده میشود.
جلسات جن گیری چندین بار صورت گرفت اما دو کشیشی که برای اینکار آمده بودند، نتوانستند این کار را انجام بدهند.
او کارهای عجیب بسیار انجام میداد. او به خوردن مگس و عنکبوت عادت کرده بود و حتی ادرار خودش. او کارهای عجیب دیگر نیز انجام میداد برای مثال یک بار او به حالت سینه خیز به زیر یک میز رفت و به مدت دو روز مانند سگ واق واق میکرد. او اغلب ساعتجیغ میکشید و این کارها برای او امری عادی شده بود.
هنگامی که بدن او تسخیر شد به شدت ضعیف شد و نمیتوانست غذا بخورد. این تصویر مربوط مراسم جن گیری از وی میباشد که به مدت 10ماه ادامه داشت اما نتیجهای در بر نداشت و او روز به روز ضعیف و ضعیفتر شد.
در سال 1978 تقریبا بعد از گذشت 2سال از مرگ وی، والدین او تصمیم گرفتند که نبش قبر بکنند و تابوت را تغییر دهند. بعدها مشخص شد که علت این امر پیغامی بود که از یک راهبه دریافت کرده بودند، مبنی بر اینکه او احساس میکند که جسد آنه لیز سالم مانده است. پس از نبش قبر مشخص شد که جسد او فاسد شده است. هیچگاه اجازه پخش تصاویر جسد وی صادر نشد.
آنه لیز قبل از مرگ و لحظات پایانی عمرش صحبت کرد و از کشیش خواست تا برایش طلب آمرزش کند. او درمورد گناهان جوانان و کشیشان کلیساهای مدرن مطالبی را عنوان کرد.
آنه لیز و سه خواهرش مانند پدرش انسانهای معتقدی بودند و مذهب کاتولیک داشتند.
درمورد مرگ آنه لیز چهار نفر محکوم شدند. پدر و مادر او و همچنین دو کشیشی که برای مراسم جن گیری تلاش میکردند. گویا آنها به 6ماه حبس محکوم شدند چرا که در نگهداری از یک بیمار کوتاهی کرده بودند.
اما نکته آخر و جالبی که مادر او عنوان کرد:
من میدانم که ما کار درستی انجام دادیم چرا که من اثر عیسی مسیح را در کف دستان دخترم دیدم. او مُرد تا بسیاری از مردم باز هم بخدا ایمان بیاورند و فراموش نکنند که نباید گناه انجام بدهند.
میگویند در کف دستان آنه لیز مانند کف دستان عیسی مسیح سوراخ شده بود. هنگامیکه عیسی مسیح را به صلیب میکشیدند، در کف دستان او سوراخهایی ایجاد کردند.
گویا پس از اتفاقاتی که برای آنه لیز پیش آمد، افراد بسیاری بازهم به خدا ایمان آوردند.
ع اصلی یعنی مرگ مشکوک میپردازیم