مرد و آسمان.....

reyhoon

عضو جدید
مرد به آسمان نگاه کرد ، به ابری که می رمید در عالم شب




مرد به ابر گفت : نامت چیست ؟
ابر گفت : پاسبان



مرد : از کجا آمدی
ابر : از بی نهایت



مرد : به کجا می روی
ابر : به بی نهایت



مرد : چه در دل داری
ابر : اسراری شگفت



مرد : بازگوی
ابر : محرم این راز نیستی



مرد : بهر چه در سفری
ابر : نظاره گرم بر بازیهای شما



مرد : بازی ؟
ابر : همان زندگی کردن



مرد : این قصه را به چه کسی خواهی گفت؟
ابر : مبداء هستی




و پاسبان شب رفت تا نگاه ناظر خدا باشد بر زمین



به آسمان نگاه کن .....ابر را دیدی ؟؟؟





حال عادلانه بازی کن.....
 

Similar threads

بالا