با پیشرفت انسان، كشیدن تصاویر در دوران غارنشینی و تزیین دیوارها، در میان جوامع قبیله ای جایش را به خود آرایی بر سطح بدن داد. در ابتدا، برای این كار از انواع اشیاء طبیعی مانند برگ، پر، صدف و رنگ استفاده می كردند. در هر قبیله و اجتماعی تمامی اعضاء سطح بدنشان را مطابق با طرح به خصوصی رنگ آمیزی می كردند تا موقعیت خاص خود را در جامعه پیرامونشان نشان دهند.
این گونه رنگ آمیزی ها را معمولاً در زمان های مهمی از حیات فرد یعنی به هنگام آغاز دوره ی جدیدی از زندگی او (تولد، بلوغ، ازدواج، مرگ) انجام می دادند. رنگ بدن و شیوه ی خود آرایی، نشان گر هویت و تعلق هر فرد به جامعه ای خاص بود و در عین حال موقعیت او را در میان سایر اعضا تعیین می كرد و مبین نقش اجتماعی وی بود. رنگ ها و طریقه های مختلف رنگ آمیزی، به افراد یك قبیله به خصوص یا قبایل دیگر، امكان می داد تا اشخاص را از یكدیگر تمیز دهند و در نتیجه به مثابه مدل های خاص لباس (درست مانند لباس های متحد الشكل افراد پلیس، كارمندان، پرستاران، پزشكان و در برخی از مدرسه ها و دانشكده ها و كالج ها) عمل می كردند.
امروزه، رنگ آمیزی بدن به اشكال مختلفی صورت می گیرد. افراد از انواع رنگ های آرایشی (معمولاً برای صورت) استفاده می كنند. خانم ها به منظور ایجاد تغییر در قیافه ی خود، با پر رنگ تر كردن رنگ های طبیعی صورت، چهره شان را می آرایند و بازیگران به منظور ایجاد مؤثرترین و بهترین تاثیر گذاری حین اجرای نقش، از رنگ های قوی ترین نورها بهره می گیرند.
مصریان باستان از تركیبی آبی رنگ (كه به احتمال زیاد حاصل آزمایش هایی بوده كه برای ساخت شیشه انجام میدادند) به عنوان نمادی از حقیقت و كمال استفاده می كردند.
این ویژگی های رنگ آبی، خصوصیت نمادینی بود كه بعدها در تمثال مریم عذرا نیز ظهور كرد.
در هندوستان عروسك های هندو به مدت 6 روز قبل از مراسم ازدواج، لباس كهنه زرد رنگی بر تن می كنند تا ارواح پلید را از خود برانند. در مراسم ازدواج نیز عروسك و كاهنی كه عقد را جاری می سازد، هر دو لباس هایی به رنگ زرد می پوشند، در حالی كه در چین دختری كه قرار است ازدواج كند لباسی قرمز رنگ در بر می كند، چرا كه قرمز برای چینی ها نماد زندگی تازه و آینده ای خوب و شاد است. سفید برای پاراتنون های یونانی (به معنای «باكرگی» و پیكره آتنا اصلی ترین رنگ به شمار می رفته، و هنوز هم رنگی است كه اكثر عروس های غربی بر تن می كنند (همارد و دوروتی، 1378). ارغوانی، مقدس ترین رنگ نزد یونانیان و رومیان بوده است. این رنگ را از نوعی صدف حلزونی تهیه و برای آراستن خدایان و امپراطوران ذخیره می كردند.
چینی ها از دیر باز نقاشانی ورزیده و كار آموز بودند. چنین ثبت شده است كه امپراطوری از سلسله ی «هان» در 80 سال قبل از میلاد مسیح مجموعا ای از نقاشی هایی را كه گفته می شود از زیبایی رنگین و با عظمتی برخوردار بودند، در انبارهایی نگهداری می كردند كه امروزه به آنها موزه می گویند.
در عصر تانك، در سال های 1618-1907 پس از میلاد مسیح نقاشی های دیواری و لوحه های نقاشی كه با قدرت رنگ آمیزی شده بودند، ترسیم گردیده است. همان زمان سرامیك های جدیدی با رنگ های زرد، قرمز، سبز و آبی ساخته شده و در سلسله ی «سونگ» ذوق و سلیقه ی افراد در زمینه ی یرنگ به نحوی خارق العاده پرورده شد، رنگ های تصویری تنوع بیشتری یافت و جنبه ی واقع گرائی آن نیز افزایش یافت. سرامیك ها با لعاب های فراوان جدیدی به رنگ هایی نظیر سبز بیدی و مهتابی كه از بی مانندی برخوردار بودند، آراسته شدند.
رنگ و نور همواره در قالب بخش هایی اساسی از حیات ما بر روی كره ی خاكی مطرح بوده اند.یكی از نخستین آثار ثبت شده از نیروهای جادویی رنگ ها را می توان در غرهای لاسكاكس و آلتی مارا مشاهده كرد. در این نمادها نقاشی هایی تزیینی از انواع حیوانات، زینت بخش دیوارهای داخلی شده است. نقاشان این تصاویر، نقاشی های خود را با دست ترسیم نموده و با استفاده از ساده ترین رنگ های طبیعی كه در كف غارها در دسترس بود، همچون سنگ آهن قرمز و زرد، منگنز و گل سیاه، تنوع قابل ملاحظه ای از رنگ ها را در هنر خود به كار گرفته اند. بر دیواره ی غارهای لاسكاكس و آلتی مارا ، رگه های درخشانی از بلور های كربنات آهك ، رنگ سفیدی را برای نقاشان پیش از تاریخ فراهم آورده بود كه می توانستند به كمك آن سایه های محو و عمق میدان های جالب توجهی خلق كنند.
انسان ما قبل تاریخ با مشاهده دگرگونی رنگ های طبیعت، خیلی زود به اهمیت رنگ ها پی برد، در چرخه ی شبانه روز، به هنگام غروب خورشید، افق قرمز رنگ، پایان فعالیت روزانه را نشان می داد و نیاز برای فرو رفتن در امنیت غارها را به منظور دور بودن از خطرات تاریكی - شب سیاه اعلام می كرد. قرمز و سیاه (مشكی!!) نیز همواره به عنوان رنگ های نمادین حیات و مرگ به شمار می آمدند و نخستین بار انسان های غار نشین از این دو رنگ برای تزیین گور مردگان خود استفاده می كردند و بعد ها اخلافشان آن ها را جهت آراستن آثار هنری خویش به كار بردند.
هماهنگی رنگها هارمونی رنگ
معمولاً اعتقاد عمومي بر اين است كه رنگ هايي كه با يكديگر داراي كنتراست نيستند، رنگ هاي هماهنگي هستند. آن رنگ ها عبارتند از :
الف) رنگ هاي يك خانواده رنگي كه با يكديگر داراي خصوصيات رنگي مشتركي هستند. مثل گام هاي مختلف رنگ قرمز كه با سفيد و يا با سياه و يا با مكمل خود مخلوط شده اند.
ب) رنگ هايي كه به طور كلي از نظر سردبودن يا گرم بودن مشابه هم هستند.
ج) رنگ هايي كه از نظر تيرگي روشني داراي ارزش هاي مشابهي هستند.
د) گاهي نيز علاقه شخصي افراد به بعضي از رنگ ها دليل هماهنگ بودن يا هماهنگ نبودن رنگ هاي يك تركيب محسوب مي شوند.
اين همه اگر چه عقايد عمومي در خصوص هماهنگ بودن رنگ ها را نشان مي دهد، اما واقعيت اين است كه ايجاد هماهنگي به معناي ايجاد تعادل بصري و رابطه متناسب ميان رنگ هاي يك تركيب است، به طوري كه براي چشم از نظر بصري خوشايند و خوشنود كننده باشد.
هنرمندان با استفاده از تجربه و شناخت رنگ ها سعي مي كنند تعادل بصري و هماهنگي ميان رنگ هاي آثار خود ايجاد كنند. رنگ هاي كه اختلاط آن ها با يكديگر نتيجه اي مشابه مخلوط كردن سه رنگ اصلي با هم دارد، يعني ايجاد خاكستري مي كنند، مي توانند ارتباط متعادلي از نظر بصري با هم داشته باشند. اين رنگ ها را روي چرخه ي دوازده رنگي به چهار صورت مي توان نشان داد :
1 – سه رنگي كه در سه گوشي ي يك مثلث متساوي الاضلاع روي چرخه رنگ قرار مي گيرند مثل قرمز، زرد و آبي
2 – سه رنگي كه در سه گوشه يك مثلث متساوي الساقين روي چرخه رنگ قرار بگيرند به عبارت ديگر يك رنگ و دو رنگي كه در دو طرف مكمل آن رنگ قرار گرفته اند، مثل زرد، قرمز بنفش و بنفش آبي
3 – چهار رنگي كه چهارگوشه يك مربع را روي چرخه رنگ تشكيل مي دهند. مثل زرد، قرمز نارنجي، بنفش و سبزآبي
4 – چهار رنگي كه چهارگوشه ي يك مستطيل را روي چرخه رنگ تشكيل مي دهند مثل زرد نارنجي، سبز زرد، قرمز بنفش و بنفش آبي
شكل و رنگ
سه شكل اصلي كه پايه و اساس ساير شكل ها را ايجاد مي كنند عبارتند از : مربع، مثلث و دايره
مربع به عنوان نماد ماده محسوب مي شود كه داراي وزن و استحكام است. در نماد شناسي رنگ، شكل مربع با رنگ قرمز كه آن نيز نمادي از ماديت، صراحت و سنگيني است مطابقت مي كند.
مثلث حالتي تهاجمي ، برنده و صريح دارد. مثلث نمادي از تفكر و روشنايي است و به سرعت دگرگون مي شود. رنگي كه از نظر نماد شناسي با خصوصيات مثلث متناسب است و شخصيت آن را به كمال نشان مي دهد، رنگ زرد است.
دايره نمايشگر حركتي نامتناهي و جاودانه است و احساسي از آرامش ايجاد مي كند. اين شكل نشانه اي است از گنبد مينايي آسمان و نمادي است از روان و جنبه هاي روحاني كه عمق تفكر و پايداري را نشان مي دهد. از ميان رنگ ها آبي روشن با ويژگي هاي معنوي دايره متناسب است.
تأثيرات بصري و رواني رنگ ها
رنگ ها مي توانند نمادها و نشانه هايي متناسب با زندگي، نوع تفكر و اعتقادات جوامع و آدمها باشند. گاهي نيز تعبيرهايي از رنگها صورت مي گيرد كه ريشه در رابطه ما با رنگ هاي موجود در طبيعت دارد و ناشي از تأثيراتي است كه رنگ ها به طور مستقيم و غيرمستقيم به صورت رواني بر ذهن و ضمير ما مي گذارند.
زرد : رنگ زرد در حالت خلوص روشن ترين و درخشان ترين رنگ هاست كه در طبيعت نيز انواع آن ديده مي شود. زرد درخشان نمادي از دانش،فهم انساني، روشنايي معنوي ونورالهي است. رنگ زرد كنار نارنجي به شدت مي درخشد و دركنار قرمز كه قرار مي گيرد به جلال و شكوهش اضافه مي شود. درخشش زرد روي آبي به اوج مي رسد و بر شدت خلوص و عمق رنگ آب مي افزايد.
قرمز: قرمز نهايت برافروختگي و انرژي دروني را ظاهر مي كند. نمادي است كه زندگي، هيجان، قدرت و شورش انقلابي را نشان مي دهد. قرمز رنگي است جذاب كه نشاط جواني و سرزندگي را جلوه گر مي سازد و در عين حال نشان هاي از عشق آتشين و تمايل مفرط به زندگي است.
آبي :
در مقابل شور و التهابي كه از قرمز فوران مي كند، آبي آرام و شكيبا جلوه مي كند. رنگ آبي درون گرا و سرد است اما از نظر معنوي بسيار عميق و احترام برانگيز است. از نيروي اسماني و بيكرانه اي برخوردار است كه مي تواند مخاطبين خود را با تأملي دروني فرا بخواند.
سبز:
سبز رنگ بهار و رويش طبيعت است، سبز رنگ اميد و زندگي دوباره است. اين رنگ كه از تلفيق زرد با آبي به وجود مي آيد، دانش و ايمان معنوي را نشان مي دهد.
نارنجي :
نارنجي رنگ بلوغ، جواني و شادابي است. رنگي سرخوش، وجد آور و پرنشاط است كه تحمل آن به سادگي ميسر نيست. اما در كنار ساير رنگ ها به سرزندگي آنها مي افزايد و انرژي بصري بسياري مي پراكند. حرارت نارنجي در كنار آبي به اوج خود مي رسد و به كنتراست سرد و گرم با كيفيتي انكارناپذير دامن مي زند.
بنفش :
بنفش رنگي مرموز و ابهام برانگيز است كه با تيرگي مبهم خود درمقابل صراحت و روشنايي زرد قرار مي گيرد. بنفش وقتي به ارغوني ميل مي كند هراس انگيز و دهشت آور مي شود و وقتي به آبي ميل مي كند خيال انگيز و اسرار آميز مي شود.
منبع: مبانی هنرهای تجسمی
تئوری رنگ ها و هارمونی رنگ
تئوری رنگ ها
دایره یا چرخه رنگ:
یک دایره رنگ ابتدایی که در آن رنگ های قرمز، زرد و آبی وجود دارند، در واقع دایره رنگ سنتی در هنرهای تجسمی به شمار می آید. سر آیزاک نیوتون (Sir Isaac Newton) در سال 1666 اولین نمودار رنگ دایره شکل را به وجود آورد. از آن زمان تا کنون، دانشمندان و هنرمندان به مطالعه و طراحی نمونه های متنوع و مختلف این مفهوم اولیه بوده اند.
اختلاف نظرهای متعدد درباره صحت و برتری یک چیدمان نسبت به دیگری، مدام موجب بروز مناقشاتی در این جمع شده است، اما در حقیقت هر دایره رنگی که ترتیب منطقی رنگ های خالص در آن رعایت شده باشد، موثق و قابل استفاده خواهد بود.
رنگ های اصلی:
در تئوری رنگ سنتی، قرمز، زرد و آبی رنگ های اصلی هستند زیرا دانه های رنگی تشکیل دهنده آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگری به وجود نیامده و تمام رنگ های دیگر از ترکیبات مختلف این سه رنگ با یکدیگر به دست می آیند.
رنگ های فرعی یا ثانویه:
سبز، نارنجی و بنفش رنگ هایی هستند که از ترکیب رنگ های اصلی با یکدیگر حاصل می شوند. محل قرار گیری هر رنگ ثانویه در دایره رنگ، بین دو رنگ اصلی تشکیل دهنده اش است.
رنگ های ترکیبی:
زرد- نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز- بنفش، آبی - بنفش، آبی- سبز و زرد - سبز، این رنگ ها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی به وجود می آیند و در اینجا هم، در میان دو رنگ تشکیل دهنده خود قرار می گیرند.
هماهنگی (هارمونی) رنگ:
هماهنگی یا هارمونی به معنای "چیدمان مطبوع اجزاء یک کل" است و وجود آن در تمام مظاهر زندگی از موسیقی، شعر، رنگ یا حتا یک کیک زیبا، جلوه می کند. از نظر دیداری، هماهنگی، در چیزی است که موجب لذت چشم می شود. این هماهنگی بیننده را مجذوب کرده و احساس نظم و تعادل را در او ایجاد می کند. هنگامی که چیزی ناهماهنگ است، یا خسته کننده است یا وحشتناک. از طرفی هارمونی بیش از حد نیز به ترکیبی بسیار ملایم و نچسب تبدیل میشود و بیننده را آن طور که باید مجذوب و علاقه مند نمی کند و بالعکس عدم حضور آن نیز تصویری به وجود می آورد که هیچ چشمی تحمل دیدن آن را ندارد.
مغز انسان هر چیزی را که قابلیت سازماندهی نداشته و نامفهوم باشد، پس می زند. عمل دیدن به حضور یک ساختار منطقی نیاز دارد و هماهنگی رنگی می تواند این علاقه به دیدن و حس تعادل را به وجود بیاورد. به طور خلاصه، یکپارچگی مفرط موجب تحریک ناپذیری و پیچیدگی مفرط موجب تحریک بیش از اندازه مغز می شود. تعادل پویا، نتیجه حضور هماهنگی است.
برای مشاهده تعالی هارمونی و هماهنگی کافی است به هارمونی رنگ ها در در طبیعت دقت کنید. همان طور که گفتیم، تئوری های رنگ و هارمونی رنگی متعددی وجود دارند. در اینجا به معرفی چند فرمول ابتدایی در به کار گیری رنگ ها میپردازیم:
هارمونی بر اساس هم جواری رنگ ها:
رنگ های هم جوار (پیوسته) یا Analogous Colors، به هر دسته سه تایی از رنگ هایی گفته می شود که در دایره رنگ کنار یکدیگر قرار گرفته اند. مانند زرد-سبز، زرد و زرد نارنجی. معمولا در چنین ترکیب هایی، یک رنگ از نظر مقدار، بر دو رنگ دیگر برتری دارد.
هارمونی بر اساس رنگ های مکمل:
رنگ های مکمل آنهایی هستند که در دایره رنگ، درست در مقابل یکدیگر قرارگرفته اند. مانند قرمز و سبز یا قرمز- بنفش و زرد - سبز. همان طور که در تصویر مشاهده می کنید، درجات مختلف زرد-سبز در برگ ها، هماهنگی زیبایی با رنگ های قرمز-بنفش گل، ایجاد کرده اند. رنگ های مکمل بالاترین درجه تباین (کنتراست) و ثبات را به وجود می آورند.
هارمونی بر اساس طبیعت:
طبیعت، بهترین نقطه شروع برای درک و ایجاد هارمونی رنگی است. در تصویر پایین ملاحظه می کنید که زرد، سبز و قرمز چه نقش هماهنگی ایجاد کرده اند و این ترکیب متناسب، لزوما در دو مورد قبل نمی گنجد، اما زیبا و قابل اجرا است.
رنگ شناسی و مبانی شناخت روابط رنگها
رنگ شناسی و مبانی شناخت روابط رنگها
با ز هم مثل درسهای قبل سعی می کنیم . مطلب را به زبان ساده وروان مطرح کنیم . ودر آن حال نگاهی دقیق و کاربردی به مطلب داشته باشیم.
1-ماهيت رنگ :
هررنگ محصول بازتاب محدوده ای از طيف نور سفيد به چشم ماست.
بطور مثال : همه رنگهای طيف نور سفيد پس از تابيدن به گل سرخ جذب می شوند بجز رنگ قرمز که به سوی چشم ما منعکس می شود.
2- شايد بارها از انديشيدن به تنوع بيکران رنگها در طبيعت شگفت زده شده باشيد. اما بيشتر شگفت زده خواهيد شد اگر بدانيد منشا اين همه رنگ تنها سه رنگ هستند.
سعی می کنيم در تئوری زير به سادگی هر چه بيشتر اين مسئله را برای شما حل کنيم . اين تئوری علاوه براينکه راز و رمز رنگها را برای شما خواهد گشود. به شما کمک خواهد کرد که برای خلق آثارتان راحت تر رنگ مورد نظرتان را بيابيد.
سه رنگ اصلی :
ترکيب رنگهای اصلی :
( زرد + قرمز = نارنجی ) ( زرد + آبی = سبز) ( آبی + قرمز = بنفش)
سه رنگ ثانويه:
3- اين شش رنگ را همراه با درجات مابين آن رنگهای ناب يا زنده می ناميم.
4-تنهاراه بدست آوردن محصول جديد از اين مجموعه ترکيب رنگهايی است که در اين طيف با هم برخوردی ندارند.اين سه ترکيب را رنگهای مکمل می نامند که شامل سه مورد زير خواهد بود.
نکته: قبل ترکيب اين سه رنگ بايد بدانيم که محصول ترکيب سه رنگ اصلی سياه يا خاکستری است. پس زرد + قرمز + آبی = سياه (خاکستری)
1- نارنجی + آبی = (زرد + قرمز) + آبی = سياه (خاکستری)
2- بنفش + زرد = (آبی + قرمز) + زرد = سياه (خاکستری)
3- سبز + قرمز = (آبی + زرد) + قرمز = سياه (خاکستری)
بنا بر اين متوجه می شويم که محصول اين سه ترکيب چيزی جز خاکستری نيست .
اما تنها در صورتی که اين ترکيب ها در تناسب علمی خاص خود ترکيب شوند نتيجه اينچنين خواهد بود و در غير اينصورت خاکستری بدست آمده به يکی از رنگهای ناب متمايل خواهد بود . مثال زير را ببينيد :
درنتيجه محدوده رنگهای خنثی خود شامل طيف وسيع و متنوعی خواهد بود. کليه رنگهای خنثی بعلاوه رنگهای ناب مجموعه ای را تشکيل می دهد که اگر برای هرکدام درجات تيرگی و روشنی را هم در نظر بگيريم کليه رنگهای موجود در طبيعت را شامل خواهد شد.
در تصوير زير درک اين مطلب برای شما آسان تر خواهد شد.
حال که ارتباط را دانستيد. می توانيد براحتی رنگ مورد نظر خود را هنگام کار بيابيد يا ترکيب کرده وبسازيد . در حيطه رنگهای ناب مشکل چندانی وجود ندارد. وشما به راحتی آنرا در طيف رنگهای ناب پيدا خواهيد کرد.
اما اکثر رنگهای طبيعی شامل مجموعه رنگهای خنثی می شوند . و هرچه از خلوصشان کاسته شود يافتن مکان آنها در طيف رنگ مشکلتر خواهد بود. برای شروع حدس بزنيد رنگی را که می بينيد به کدام قسمت از طيف رنگهای ناب تعلق دارد .سپس آنرا با رنگ مکملش يا يک خاکستری * ترکيب کنيد .وسپس برای رسيدن به درجه روشنايی مطلوب آنرا با سفيد ترکيب کنيد ** و اين کار را تا رسيدن به رنگ مورد نظر ادامه دهيد.
*رنگ خاکستری طبق آنچه در متن درس عنوان کرديم خاصيت سه رنگ اصلی را در خود دارد. ودر نتيجه با هر رنگی که ترکيب شود نقش رنگ مکمل را ايفا می کند و رنگ مورد نظر را خنثی می کند.
مثلا: خاکستری + آبی = (آبی + قرمز + زرد ) + آبی = ( قرمز + زرد) + آبی= نارنجی+ آبی = آبی خاکستری
** در ابزار مختلف نقاشی گاهی شفافيت ودرخشش نقش رنگ سفيد را بازی می کند مثلا در آبرنگ بجای افزودن رنگ سفيد تنها آنرا با آب بيشتر ترکيب می کنيم . تا لايه شفاف تری را ايجاد کند.
رنگهای مکمل
رنگهای مکمل
بنفش و زرد، قرمز و سبز، نارنجی و آبی و... رنگهایی هستند که در چرخهی رنگ مقابل هم قرار دارند . .
نکته در این است که همیشه نیازی به استفاده از رنگهای مکمل در درخشانترین و خالصترین حالت رنگها نیست بلکه بهتر است از سایهرنگهای مکمل استفاده کرد. برای مثال به جای استفاده از سبز و قرمز در مقابل هم، میتوان از سایهرنگهای قرمز و سبز (مثلاَ صورتی و سبز کمرنگ) استفاده کرد.
نکتهها:
رنگبندی مکمل از دو رنگی که در چرخه رنگ مقابل یکدیگرند ساخته می شود. ماهیت رنگبندی مکمل تضاد شدید است و بیشترین توجه را به خود جلب می کند. هنگام استفاده از این ترکیب، باید در نظر داشت که همیشه یک رنگ باید رنگ غالب باشد و رنگ مکمل به عنوان رنگ تأکید استفاده شود. با استفاده از یک رنگ برای پسزمینه و رنگ مکمل برای تأکید و تشخصِ عناصر مهم در فضا تضاد رنگی آشکاری به دست می آید.
تعادل رنگی و بصری در این ترکیب دشوارتر از حالت تکرنگ و رنگبندی رنگ های همجوار به دست می آید به خصوص هنگامی که از رنگ های گرم استفاده می شود.
این ترکیب زمانی در بهترین حالت است که یک رنگ گرم در مقابل رنگ سرد قرار گیرد. برای مثال زرد گرم با آبی سرد. این حالت تضادی شدید و اثرگذار به کار می بخشد. تصویر زیر که اثری از آلفونس موشا هنرمند سبک آرنوو است استفاده هنرمندانه از ترکیب مکمل های قرمز و سبز را نشان می دهد.
رنگبندی مکمل های آبی و نارنجی کنتراستی جالب ایجاد می کنند که یکی از رنگ ها می باید غالب باشد و دیگری به عنوان رنگ تأکید استفاده شود. این ترکیب، ترکیبی با نشاط و با طراوت است.
۱
رنگبندی Color scheme
رنگبندی ترکیب رنگ های هماهنگ است که از میان چرخه رنگ به دست می آید. شش رنگبندی کلاسیک وجود دارد:
1. ترکیب رنگهای تکرنگ: Monochromatic Color Scheme
2. ترکیب رنگهای مشابه (همجوار): Analogous Color Scheme
3. ترکیب رنگهای مکمل: Complementary Color Scheme
4. ترکیب رنگهای مکمل تقسیم شده: Split Complementary Color Scheme
5. ترکیب رنگهای سه تایی: Triadic Color Scheme
6. ترکیب رنگهای چهارتایی: Tetradic (Double Complementary) Color Scheme
تکرنگ Monochromatic Color Scheme
رنگبندی تکرنگ از تغییر در روشنایی و غلظت یک رنگ به دست می آید. به عبارت دیگر در حالت تکرنگ از سایه رنگ ها و ته رنگ ها ی یک رنگ استفاده می شود. این ترکیب اثری هموار و لطیف و حس سادگی در فضا به وجود می آورد . ترکیب تکرنگ برای چشم بسیار دلنشین است به خصوص اگر از تکرنگ های آبی یا سبز در فضا استفاده شود. در عوض در این ترکیب به خاطر کمبود کنتراست تأکید بر عناصر خاص در فضا مشکل خواهد بود. برای اضافه کردن رنگ های دیگر به این ترکیب می توان از سفید و سیاه و خاکستری های میان این دو رنگ استفاده کرد.
امتیاز ترکیب بندی تکرنگ در این است که همواره از نظر بصری جذاب و متعادل به نظر می اید. در این ترکیب انرژی و جنب و جوش به حداقل می رسد.
یک رنگبندی تکرنگ از آبی حس آرامش و آسودگی به فضا می بخشد.
و در عوض ترکیب تکرنگ سبز، حسی از نشاط و طراوت ایجاد می کند.
بنفش روشن پرطنین و تنهای متمایل به زرد و قهوه ای-طلایی تأثیر پرتوی با شکوه را به وجود می آورد که قدرت متمرکزی را القاء می کنند.
تیرگی های زرد گرم در بنفش روشن حالتی مذهبی از اندیشه پدید می آورد.
رنگهای تیره و افسرده تمام ترکیبات درخشان و روشن داخل مربع را در بر می گیرد، زیبایی اسیر و پنهان قادر نیست از میان موانع اطراف خارج شود.
در ورای سلیقه های شخصی، قصاوتی عالی تر در انسان وجود دارد که با مراجعه به آن می توان به ارزیابی صحیح دست یافت و بر تعصبات احساساتی صرف غلبه کرد. این قصاوت برتر، توانایی عقل است. به همین دلیل است که داشتن فکری منظم راجع به رنگ و آگاهی داشتن از نیروهای پنهان آن ما را از یکجانبه نگری و اشتباه ناشی از سلیقه صرف رهایی می بخشد.
برگرفته شده از سایت:sagharerang
این گونه رنگ آمیزی ها را معمولاً در زمان های مهمی از حیات فرد یعنی به هنگام آغاز دوره ی جدیدی از زندگی او (تولد، بلوغ، ازدواج، مرگ) انجام می دادند. رنگ بدن و شیوه ی خود آرایی، نشان گر هویت و تعلق هر فرد به جامعه ای خاص بود و در عین حال موقعیت او را در میان سایر اعضا تعیین می كرد و مبین نقش اجتماعی وی بود. رنگ ها و طریقه های مختلف رنگ آمیزی، به افراد یك قبیله به خصوص یا قبایل دیگر، امكان می داد تا اشخاص را از یكدیگر تمیز دهند و در نتیجه به مثابه مدل های خاص لباس (درست مانند لباس های متحد الشكل افراد پلیس، كارمندان، پرستاران، پزشكان و در برخی از مدرسه ها و دانشكده ها و كالج ها) عمل می كردند.
امروزه، رنگ آمیزی بدن به اشكال مختلفی صورت می گیرد. افراد از انواع رنگ های آرایشی (معمولاً برای صورت) استفاده می كنند. خانم ها به منظور ایجاد تغییر در قیافه ی خود، با پر رنگ تر كردن رنگ های طبیعی صورت، چهره شان را می آرایند و بازیگران به منظور ایجاد مؤثرترین و بهترین تاثیر گذاری حین اجرای نقش، از رنگ های قوی ترین نورها بهره می گیرند.
مصریان باستان از تركیبی آبی رنگ (كه به احتمال زیاد حاصل آزمایش هایی بوده كه برای ساخت شیشه انجام میدادند) به عنوان نمادی از حقیقت و كمال استفاده می كردند.
این ویژگی های رنگ آبی، خصوصیت نمادینی بود كه بعدها در تمثال مریم عذرا نیز ظهور كرد.
در هندوستان عروسك های هندو به مدت 6 روز قبل از مراسم ازدواج، لباس كهنه زرد رنگی بر تن می كنند تا ارواح پلید را از خود برانند. در مراسم ازدواج نیز عروسك و كاهنی كه عقد را جاری می سازد، هر دو لباس هایی به رنگ زرد می پوشند، در حالی كه در چین دختری كه قرار است ازدواج كند لباسی قرمز رنگ در بر می كند، چرا كه قرمز برای چینی ها نماد زندگی تازه و آینده ای خوب و شاد است. سفید برای پاراتنون های یونانی (به معنای «باكرگی» و پیكره آتنا اصلی ترین رنگ به شمار می رفته، و هنوز هم رنگی است كه اكثر عروس های غربی بر تن می كنند (همارد و دوروتی، 1378). ارغوانی، مقدس ترین رنگ نزد یونانیان و رومیان بوده است. این رنگ را از نوعی صدف حلزونی تهیه و برای آراستن خدایان و امپراطوران ذخیره می كردند.
چینی ها از دیر باز نقاشانی ورزیده و كار آموز بودند. چنین ثبت شده است كه امپراطوری از سلسله ی «هان» در 80 سال قبل از میلاد مسیح مجموعا ای از نقاشی هایی را كه گفته می شود از زیبایی رنگین و با عظمتی برخوردار بودند، در انبارهایی نگهداری می كردند كه امروزه به آنها موزه می گویند.
در عصر تانك، در سال های 1618-1907 پس از میلاد مسیح نقاشی های دیواری و لوحه های نقاشی كه با قدرت رنگ آمیزی شده بودند، ترسیم گردیده است. همان زمان سرامیك های جدیدی با رنگ های زرد، قرمز، سبز و آبی ساخته شده و در سلسله ی «سونگ» ذوق و سلیقه ی افراد در زمینه ی یرنگ به نحوی خارق العاده پرورده شد، رنگ های تصویری تنوع بیشتری یافت و جنبه ی واقع گرائی آن نیز افزایش یافت. سرامیك ها با لعاب های فراوان جدیدی به رنگ هایی نظیر سبز بیدی و مهتابی كه از بی مانندی برخوردار بودند، آراسته شدند.
رنگ و نور همواره در قالب بخش هایی اساسی از حیات ما بر روی كره ی خاكی مطرح بوده اند.یكی از نخستین آثار ثبت شده از نیروهای جادویی رنگ ها را می توان در غرهای لاسكاكس و آلتی مارا مشاهده كرد. در این نمادها نقاشی هایی تزیینی از انواع حیوانات، زینت بخش دیوارهای داخلی شده است. نقاشان این تصاویر، نقاشی های خود را با دست ترسیم نموده و با استفاده از ساده ترین رنگ های طبیعی كه در كف غارها در دسترس بود، همچون سنگ آهن قرمز و زرد، منگنز و گل سیاه، تنوع قابل ملاحظه ای از رنگ ها را در هنر خود به كار گرفته اند. بر دیواره ی غارهای لاسكاكس و آلتی مارا ، رگه های درخشانی از بلور های كربنات آهك ، رنگ سفیدی را برای نقاشان پیش از تاریخ فراهم آورده بود كه می توانستند به كمك آن سایه های محو و عمق میدان های جالب توجهی خلق كنند.
انسان ما قبل تاریخ با مشاهده دگرگونی رنگ های طبیعت، خیلی زود به اهمیت رنگ ها پی برد، در چرخه ی شبانه روز، به هنگام غروب خورشید، افق قرمز رنگ، پایان فعالیت روزانه را نشان می داد و نیاز برای فرو رفتن در امنیت غارها را به منظور دور بودن از خطرات تاریكی - شب سیاه اعلام می كرد. قرمز و سیاه (مشكی!!) نیز همواره به عنوان رنگ های نمادین حیات و مرگ به شمار می آمدند و نخستین بار انسان های غار نشین از این دو رنگ برای تزیین گور مردگان خود استفاده می كردند و بعد ها اخلافشان آن ها را جهت آراستن آثار هنری خویش به كار بردند.
هماهنگی رنگها هارمونی رنگ
معمولاً اعتقاد عمومي بر اين است كه رنگ هايي كه با يكديگر داراي كنتراست نيستند، رنگ هاي هماهنگي هستند. آن رنگ ها عبارتند از :
الف) رنگ هاي يك خانواده رنگي كه با يكديگر داراي خصوصيات رنگي مشتركي هستند. مثل گام هاي مختلف رنگ قرمز كه با سفيد و يا با سياه و يا با مكمل خود مخلوط شده اند.
ب) رنگ هايي كه به طور كلي از نظر سردبودن يا گرم بودن مشابه هم هستند.
ج) رنگ هايي كه از نظر تيرگي روشني داراي ارزش هاي مشابهي هستند.
د) گاهي نيز علاقه شخصي افراد به بعضي از رنگ ها دليل هماهنگ بودن يا هماهنگ نبودن رنگ هاي يك تركيب محسوب مي شوند.
اين همه اگر چه عقايد عمومي در خصوص هماهنگ بودن رنگ ها را نشان مي دهد، اما واقعيت اين است كه ايجاد هماهنگي به معناي ايجاد تعادل بصري و رابطه متناسب ميان رنگ هاي يك تركيب است، به طوري كه براي چشم از نظر بصري خوشايند و خوشنود كننده باشد.
هنرمندان با استفاده از تجربه و شناخت رنگ ها سعي مي كنند تعادل بصري و هماهنگي ميان رنگ هاي آثار خود ايجاد كنند. رنگ هاي كه اختلاط آن ها با يكديگر نتيجه اي مشابه مخلوط كردن سه رنگ اصلي با هم دارد، يعني ايجاد خاكستري مي كنند، مي توانند ارتباط متعادلي از نظر بصري با هم داشته باشند. اين رنگ ها را روي چرخه ي دوازده رنگي به چهار صورت مي توان نشان داد :
1 – سه رنگي كه در سه گوشي ي يك مثلث متساوي الاضلاع روي چرخه رنگ قرار مي گيرند مثل قرمز، زرد و آبي
2 – سه رنگي كه در سه گوشه يك مثلث متساوي الساقين روي چرخه رنگ قرار بگيرند به عبارت ديگر يك رنگ و دو رنگي كه در دو طرف مكمل آن رنگ قرار گرفته اند، مثل زرد، قرمز بنفش و بنفش آبي
3 – چهار رنگي كه چهارگوشه يك مربع را روي چرخه رنگ تشكيل مي دهند. مثل زرد، قرمز نارنجي، بنفش و سبزآبي
4 – چهار رنگي كه چهارگوشه ي يك مستطيل را روي چرخه رنگ تشكيل مي دهند مثل زرد نارنجي، سبز زرد، قرمز بنفش و بنفش آبي
شكل و رنگ
سه شكل اصلي كه پايه و اساس ساير شكل ها را ايجاد مي كنند عبارتند از : مربع، مثلث و دايره
مربع به عنوان نماد ماده محسوب مي شود كه داراي وزن و استحكام است. در نماد شناسي رنگ، شكل مربع با رنگ قرمز كه آن نيز نمادي از ماديت، صراحت و سنگيني است مطابقت مي كند.
مثلث حالتي تهاجمي ، برنده و صريح دارد. مثلث نمادي از تفكر و روشنايي است و به سرعت دگرگون مي شود. رنگي كه از نظر نماد شناسي با خصوصيات مثلث متناسب است و شخصيت آن را به كمال نشان مي دهد، رنگ زرد است.
دايره نمايشگر حركتي نامتناهي و جاودانه است و احساسي از آرامش ايجاد مي كند. اين شكل نشانه اي است از گنبد مينايي آسمان و نمادي است از روان و جنبه هاي روحاني كه عمق تفكر و پايداري را نشان مي دهد. از ميان رنگ ها آبي روشن با ويژگي هاي معنوي دايره متناسب است.
تأثيرات بصري و رواني رنگ ها
رنگ ها مي توانند نمادها و نشانه هايي متناسب با زندگي، نوع تفكر و اعتقادات جوامع و آدمها باشند. گاهي نيز تعبيرهايي از رنگها صورت مي گيرد كه ريشه در رابطه ما با رنگ هاي موجود در طبيعت دارد و ناشي از تأثيراتي است كه رنگ ها به طور مستقيم و غيرمستقيم به صورت رواني بر ذهن و ضمير ما مي گذارند.
زرد : رنگ زرد در حالت خلوص روشن ترين و درخشان ترين رنگ هاست كه در طبيعت نيز انواع آن ديده مي شود. زرد درخشان نمادي از دانش،فهم انساني، روشنايي معنوي ونورالهي است. رنگ زرد كنار نارنجي به شدت مي درخشد و دركنار قرمز كه قرار مي گيرد به جلال و شكوهش اضافه مي شود. درخشش زرد روي آبي به اوج مي رسد و بر شدت خلوص و عمق رنگ آب مي افزايد.
قرمز: قرمز نهايت برافروختگي و انرژي دروني را ظاهر مي كند. نمادي است كه زندگي، هيجان، قدرت و شورش انقلابي را نشان مي دهد. قرمز رنگي است جذاب كه نشاط جواني و سرزندگي را جلوه گر مي سازد و در عين حال نشان هاي از عشق آتشين و تمايل مفرط به زندگي است.
آبي :
در مقابل شور و التهابي كه از قرمز فوران مي كند، آبي آرام و شكيبا جلوه مي كند. رنگ آبي درون گرا و سرد است اما از نظر معنوي بسيار عميق و احترام برانگيز است. از نيروي اسماني و بيكرانه اي برخوردار است كه مي تواند مخاطبين خود را با تأملي دروني فرا بخواند.
سبز:
سبز رنگ بهار و رويش طبيعت است، سبز رنگ اميد و زندگي دوباره است. اين رنگ كه از تلفيق زرد با آبي به وجود مي آيد، دانش و ايمان معنوي را نشان مي دهد.
نارنجي :
نارنجي رنگ بلوغ، جواني و شادابي است. رنگي سرخوش، وجد آور و پرنشاط است كه تحمل آن به سادگي ميسر نيست. اما در كنار ساير رنگ ها به سرزندگي آنها مي افزايد و انرژي بصري بسياري مي پراكند. حرارت نارنجي در كنار آبي به اوج خود مي رسد و به كنتراست سرد و گرم با كيفيتي انكارناپذير دامن مي زند.
بنفش :
بنفش رنگي مرموز و ابهام برانگيز است كه با تيرگي مبهم خود درمقابل صراحت و روشنايي زرد قرار مي گيرد. بنفش وقتي به ارغوني ميل مي كند هراس انگيز و دهشت آور مي شود و وقتي به آبي ميل مي كند خيال انگيز و اسرار آميز مي شود.
منبع: مبانی هنرهای تجسمی
تئوری رنگ ها و هارمونی رنگ
تئوری رنگ ها
دایره یا چرخه رنگ:
یک دایره رنگ ابتدایی که در آن رنگ های قرمز، زرد و آبی وجود دارند، در واقع دایره رنگ سنتی در هنرهای تجسمی به شمار می آید. سر آیزاک نیوتون (Sir Isaac Newton) در سال 1666 اولین نمودار رنگ دایره شکل را به وجود آورد. از آن زمان تا کنون، دانشمندان و هنرمندان به مطالعه و طراحی نمونه های متنوع و مختلف این مفهوم اولیه بوده اند.
اختلاف نظرهای متعدد درباره صحت و برتری یک چیدمان نسبت به دیگری، مدام موجب بروز مناقشاتی در این جمع شده است، اما در حقیقت هر دایره رنگی که ترتیب منطقی رنگ های خالص در آن رعایت شده باشد، موثق و قابل استفاده خواهد بود.
رنگ های اصلی:
در تئوری رنگ سنتی، قرمز، زرد و آبی رنگ های اصلی هستند زیرا دانه های رنگی تشکیل دهنده آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگری به وجود نیامده و تمام رنگ های دیگر از ترکیبات مختلف این سه رنگ با یکدیگر به دست می آیند.
رنگ های فرعی یا ثانویه:
سبز، نارنجی و بنفش رنگ هایی هستند که از ترکیب رنگ های اصلی با یکدیگر حاصل می شوند. محل قرار گیری هر رنگ ثانویه در دایره رنگ، بین دو رنگ اصلی تشکیل دهنده اش است.
رنگ های ترکیبی:
زرد- نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز- بنفش، آبی - بنفش، آبی- سبز و زرد - سبز، این رنگ ها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی به وجود می آیند و در اینجا هم، در میان دو رنگ تشکیل دهنده خود قرار می گیرند.
هماهنگی (هارمونی) رنگ:
هماهنگی یا هارمونی به معنای "چیدمان مطبوع اجزاء یک کل" است و وجود آن در تمام مظاهر زندگی از موسیقی، شعر، رنگ یا حتا یک کیک زیبا، جلوه می کند. از نظر دیداری، هماهنگی، در چیزی است که موجب لذت چشم می شود. این هماهنگی بیننده را مجذوب کرده و احساس نظم و تعادل را در او ایجاد می کند. هنگامی که چیزی ناهماهنگ است، یا خسته کننده است یا وحشتناک. از طرفی هارمونی بیش از حد نیز به ترکیبی بسیار ملایم و نچسب تبدیل میشود و بیننده را آن طور که باید مجذوب و علاقه مند نمی کند و بالعکس عدم حضور آن نیز تصویری به وجود می آورد که هیچ چشمی تحمل دیدن آن را ندارد.
مغز انسان هر چیزی را که قابلیت سازماندهی نداشته و نامفهوم باشد، پس می زند. عمل دیدن به حضور یک ساختار منطقی نیاز دارد و هماهنگی رنگی می تواند این علاقه به دیدن و حس تعادل را به وجود بیاورد. به طور خلاصه، یکپارچگی مفرط موجب تحریک ناپذیری و پیچیدگی مفرط موجب تحریک بیش از اندازه مغز می شود. تعادل پویا، نتیجه حضور هماهنگی است.
برای مشاهده تعالی هارمونی و هماهنگی کافی است به هارمونی رنگ ها در در طبیعت دقت کنید. همان طور که گفتیم، تئوری های رنگ و هارمونی رنگی متعددی وجود دارند. در اینجا به معرفی چند فرمول ابتدایی در به کار گیری رنگ ها میپردازیم:
هارمونی بر اساس هم جواری رنگ ها:
رنگ های هم جوار (پیوسته) یا Analogous Colors، به هر دسته سه تایی از رنگ هایی گفته می شود که در دایره رنگ کنار یکدیگر قرار گرفته اند. مانند زرد-سبز، زرد و زرد نارنجی. معمولا در چنین ترکیب هایی، یک رنگ از نظر مقدار، بر دو رنگ دیگر برتری دارد.
هارمونی بر اساس رنگ های مکمل:
رنگ های مکمل آنهایی هستند که در دایره رنگ، درست در مقابل یکدیگر قرارگرفته اند. مانند قرمز و سبز یا قرمز- بنفش و زرد - سبز. همان طور که در تصویر مشاهده می کنید، درجات مختلف زرد-سبز در برگ ها، هماهنگی زیبایی با رنگ های قرمز-بنفش گل، ایجاد کرده اند. رنگ های مکمل بالاترین درجه تباین (کنتراست) و ثبات را به وجود می آورند.
هارمونی بر اساس طبیعت:
طبیعت، بهترین نقطه شروع برای درک و ایجاد هارمونی رنگی است. در تصویر پایین ملاحظه می کنید که زرد، سبز و قرمز چه نقش هماهنگی ایجاد کرده اند و این ترکیب متناسب، لزوما در دو مورد قبل نمی گنجد، اما زیبا و قابل اجرا است.
رنگ شناسی و مبانی شناخت روابط رنگها
رنگ شناسی و مبانی شناخت روابط رنگها
با ز هم مثل درسهای قبل سعی می کنیم . مطلب را به زبان ساده وروان مطرح کنیم . ودر آن حال نگاهی دقیق و کاربردی به مطلب داشته باشیم.
1-ماهيت رنگ :
هررنگ محصول بازتاب محدوده ای از طيف نور سفيد به چشم ماست.
بطور مثال : همه رنگهای طيف نور سفيد پس از تابيدن به گل سرخ جذب می شوند بجز رنگ قرمز که به سوی چشم ما منعکس می شود.
2- شايد بارها از انديشيدن به تنوع بيکران رنگها در طبيعت شگفت زده شده باشيد. اما بيشتر شگفت زده خواهيد شد اگر بدانيد منشا اين همه رنگ تنها سه رنگ هستند.
سعی می کنيم در تئوری زير به سادگی هر چه بيشتر اين مسئله را برای شما حل کنيم . اين تئوری علاوه براينکه راز و رمز رنگها را برای شما خواهد گشود. به شما کمک خواهد کرد که برای خلق آثارتان راحت تر رنگ مورد نظرتان را بيابيد.
سه رنگ اصلی :
ترکيب رنگهای اصلی :
( زرد + قرمز = نارنجی ) ( زرد + آبی = سبز) ( آبی + قرمز = بنفش)
سه رنگ ثانويه:
3- اين شش رنگ را همراه با درجات مابين آن رنگهای ناب يا زنده می ناميم.
4-تنهاراه بدست آوردن محصول جديد از اين مجموعه ترکيب رنگهايی است که در اين طيف با هم برخوردی ندارند.اين سه ترکيب را رنگهای مکمل می نامند که شامل سه مورد زير خواهد بود.
نکته: قبل ترکيب اين سه رنگ بايد بدانيم که محصول ترکيب سه رنگ اصلی سياه يا خاکستری است. پس زرد + قرمز + آبی = سياه (خاکستری)
1- نارنجی + آبی = (زرد + قرمز) + آبی = سياه (خاکستری)
2- بنفش + زرد = (آبی + قرمز) + زرد = سياه (خاکستری)
3- سبز + قرمز = (آبی + زرد) + قرمز = سياه (خاکستری)
بنا بر اين متوجه می شويم که محصول اين سه ترکيب چيزی جز خاکستری نيست .
اما تنها در صورتی که اين ترکيب ها در تناسب علمی خاص خود ترکيب شوند نتيجه اينچنين خواهد بود و در غير اينصورت خاکستری بدست آمده به يکی از رنگهای ناب متمايل خواهد بود . مثال زير را ببينيد :
درنتيجه محدوده رنگهای خنثی خود شامل طيف وسيع و متنوعی خواهد بود. کليه رنگهای خنثی بعلاوه رنگهای ناب مجموعه ای را تشکيل می دهد که اگر برای هرکدام درجات تيرگی و روشنی را هم در نظر بگيريم کليه رنگهای موجود در طبيعت را شامل خواهد شد.
در تصوير زير درک اين مطلب برای شما آسان تر خواهد شد.
حال که ارتباط را دانستيد. می توانيد براحتی رنگ مورد نظر خود را هنگام کار بيابيد يا ترکيب کرده وبسازيد . در حيطه رنگهای ناب مشکل چندانی وجود ندارد. وشما به راحتی آنرا در طيف رنگهای ناب پيدا خواهيد کرد.
اما اکثر رنگهای طبيعی شامل مجموعه رنگهای خنثی می شوند . و هرچه از خلوصشان کاسته شود يافتن مکان آنها در طيف رنگ مشکلتر خواهد بود. برای شروع حدس بزنيد رنگی را که می بينيد به کدام قسمت از طيف رنگهای ناب تعلق دارد .سپس آنرا با رنگ مکملش يا يک خاکستری * ترکيب کنيد .وسپس برای رسيدن به درجه روشنايی مطلوب آنرا با سفيد ترکيب کنيد ** و اين کار را تا رسيدن به رنگ مورد نظر ادامه دهيد.
*رنگ خاکستری طبق آنچه در متن درس عنوان کرديم خاصيت سه رنگ اصلی را در خود دارد. ودر نتيجه با هر رنگی که ترکيب شود نقش رنگ مکمل را ايفا می کند و رنگ مورد نظر را خنثی می کند.
مثلا: خاکستری + آبی = (آبی + قرمز + زرد ) + آبی = ( قرمز + زرد) + آبی= نارنجی+ آبی = آبی خاکستری
** در ابزار مختلف نقاشی گاهی شفافيت ودرخشش نقش رنگ سفيد را بازی می کند مثلا در آبرنگ بجای افزودن رنگ سفيد تنها آنرا با آب بيشتر ترکيب می کنيم . تا لايه شفاف تری را ايجاد کند.
رنگهای مکمل
رنگهای مکمل
بنفش و زرد، قرمز و سبز، نارنجی و آبی و... رنگهایی هستند که در چرخهی رنگ مقابل هم قرار دارند . .
نکته در این است که همیشه نیازی به استفاده از رنگهای مکمل در درخشانترین و خالصترین حالت رنگها نیست بلکه بهتر است از سایهرنگهای مکمل استفاده کرد. برای مثال به جای استفاده از سبز و قرمز در مقابل هم، میتوان از سایهرنگهای قرمز و سبز (مثلاَ صورتی و سبز کمرنگ) استفاده کرد.
نکتهها:
- همیشه یک رنگ، رنگ غالب فضا باشد.
- رنگ مکمل را از طریق پارچهها، پردهها، اثاثیهی منزل، و یا حتا یک بشقاب پر از میوه (مانند تصویر زیر) به فضا اضافه کنید.
- رنگهای مورد استفاده ارزش رنگی و روشنایی یکسانی داشته باشند؛ قرمز تیره در مقابل سبز تیره، و قرمز روشن در مقابل سبز روشن.
- استفاده از رنگهای سفید، سیاه و یا خاکستری تیره در فضاهای باقیمانده، به رنگ های مکمل اجازه میدهد که انرژی خود را به خوبی نشان دهند
رنگبندی مکمل از دو رنگی که در چرخه رنگ مقابل یکدیگرند ساخته می شود. ماهیت رنگبندی مکمل تضاد شدید است و بیشترین توجه را به خود جلب می کند. هنگام استفاده از این ترکیب، باید در نظر داشت که همیشه یک رنگ باید رنگ غالب باشد و رنگ مکمل به عنوان رنگ تأکید استفاده شود. با استفاده از یک رنگ برای پسزمینه و رنگ مکمل برای تأکید و تشخصِ عناصر مهم در فضا تضاد رنگی آشکاری به دست می آید.
تعادل رنگی و بصری در این ترکیب دشوارتر از حالت تکرنگ و رنگبندی رنگ های همجوار به دست می آید به خصوص هنگامی که از رنگ های گرم استفاده می شود.
این ترکیب زمانی در بهترین حالت است که یک رنگ گرم در مقابل رنگ سرد قرار گیرد. برای مثال زرد گرم با آبی سرد. این حالت تضادی شدید و اثرگذار به کار می بخشد. تصویر زیر که اثری از آلفونس موشا هنرمند سبک آرنوو است استفاده هنرمندانه از ترکیب مکمل های قرمز و سبز را نشان می دهد.
رنگبندی مکمل های آبی و نارنجی کنتراستی جالب ایجاد می کنند که یکی از رنگ ها می باید غالب باشد و دیگری به عنوان رنگ تأکید استفاده شود. این ترکیب، ترکیبی با نشاط و با طراوت است.
۱
رنگبندی Color scheme
رنگبندی ترکیب رنگ های هماهنگ است که از میان چرخه رنگ به دست می آید. شش رنگبندی کلاسیک وجود دارد:
1. ترکیب رنگهای تکرنگ: Monochromatic Color Scheme
2. ترکیب رنگهای مشابه (همجوار): Analogous Color Scheme
3. ترکیب رنگهای مکمل: Complementary Color Scheme
4. ترکیب رنگهای مکمل تقسیم شده: Split Complementary Color Scheme
5. ترکیب رنگهای سه تایی: Triadic Color Scheme
6. ترکیب رنگهای چهارتایی: Tetradic (Double Complementary) Color Scheme
تکرنگ Monochromatic Color Scheme
رنگبندی تکرنگ از تغییر در روشنایی و غلظت یک رنگ به دست می آید. به عبارت دیگر در حالت تکرنگ از سایه رنگ ها و ته رنگ ها ی یک رنگ استفاده می شود. این ترکیب اثری هموار و لطیف و حس سادگی در فضا به وجود می آورد . ترکیب تکرنگ برای چشم بسیار دلنشین است به خصوص اگر از تکرنگ های آبی یا سبز در فضا استفاده شود. در عوض در این ترکیب به خاطر کمبود کنتراست تأکید بر عناصر خاص در فضا مشکل خواهد بود. برای اضافه کردن رنگ های دیگر به این ترکیب می توان از سفید و سیاه و خاکستری های میان این دو رنگ استفاده کرد.
امتیاز ترکیب بندی تکرنگ در این است که همواره از نظر بصری جذاب و متعادل به نظر می اید. در این ترکیب انرژی و جنب و جوش به حداقل می رسد.
یک رنگبندی تکرنگ از آبی حس آرامش و آسودگی به فضا می بخشد.
و در عوض ترکیب تکرنگ سبز، حسی از نشاط و طراوت ایجاد می کند.
بنفش روشن پرطنین و تنهای متمایل به زرد و قهوه ای-طلایی تأثیر پرتوی با شکوه را به وجود می آورد که قدرت متمرکزی را القاء می کنند.
تیرگی های زرد گرم در بنفش روشن حالتی مذهبی از اندیشه پدید می آورد.
رنگهای تیره و افسرده تمام ترکیبات درخشان و روشن داخل مربع را در بر می گیرد، زیبایی اسیر و پنهان قادر نیست از میان موانع اطراف خارج شود.
در ورای سلیقه های شخصی، قصاوتی عالی تر در انسان وجود دارد که با مراجعه به آن می توان به ارزیابی صحیح دست یافت و بر تعصبات احساساتی صرف غلبه کرد. این قصاوت برتر، توانایی عقل است. به همین دلیل است که داشتن فکری منظم راجع به رنگ و آگاهی داشتن از نیروهای پنهان آن ما را از یکجانبه نگری و اشتباه ناشی از سلیقه صرف رهایی می بخشد.
برگرفته شده از سایت:sagharerang