ما برای هم آمده بودیم اما ...............

mohamadi_m

عضو جدید
ما برای هم آمده بودیم و ندانستیم

ما دو مسافر بودیم، یکی از شرق و دیگری از غرب.
ما دو مسافر بودیم، من از مشرق مقدس می آمدم و او از مغرب سرد.
او بار شراب داشت، و من ، به جست و جوی شراب آمده بودم.
او شراب فروش بود، و من، مشتری ِ مسلّم ِ مطاع ِ او بودم.
و هردو به یک شهر می رفتیم
و هردو به یک میهمان سرای.
به راستی که ما برای هم بودیم
و برای هم آمده بودیم.

******

شبانگاه چون خستگی راه دراز، با خفتن نیمروز تمام شد
هر دو به چایخانه رفتیم
و در مقابل هم نشستیم.
به هم نگریستیم
و دانستیم که هر دو بیگانه ای در آن شهریم
و نا آشنای با همه کس.
او را خواندم که با من چای بنوشد
و از شهر و دیار خویش با من سخن بگوید.
نشستیم و چای نوشیدیم
و او قصه ها گفت و از من قصه ها شنید.
و چون بازار سخن گرم شد، پرسیدم: به چه کار آمده ای و
چرا به دیاری غریب سفر کرده ای؟
و او، شاید شرمگین از شراب فروش بودن خویش گفت که هفت بار
پوست روباه با خود آورده است.
و من، شاید شرمگین از مشتری شراب بودن در برابر او، که متاعی گرانبها با خود
آورده بود، گفتم: فیروزه ی مشرقی به بازار آورده ام.
و باز گفتیم و باز شنیدیم.
تا پاسی از آن تیره شب گذشت.
ومن، دلتنگ از نیرنگ، به بستر خویش رفتم و خواب به دیدگانم نیامد تا به گاهِ سحر.

******

روز دیگر من سراسر شهر را گشتم
و از هزار کس شراب خواستم
و دانستم که در آن دیار هیچ کس شراب نمی فروشد و هیچ کس مشتری شراب نیست.
به هنگام شب، خسته بازگشتم و در چایخانه نشستم.
سر در میان دو دست گرفتم
و گریستم.
بیگانه ی مغربی باز آمد، دلگیر و سر به زیر
و در دبدگان هم حدیث رفته را باز خواندیم.
چای خوردیم و هیچ نگفتیم
و خویشتن خویش را
در حجاب تیره ی تزویر پنهان کردیم.

******

ما دو مسافر بودیم، یکی از شرق و دیگری از غرب
ما دو مسافر بودیم که گفتنی های خویش نگفتیم.
و اندوهی گران به بار آوردیم.
من به مشرق مقدس بازگشتم
و او، شاید با بار شراب خود سرگردان شهرهای غریب شد.

به راستی که ما برای هم آمده بودیم،
و ندانستیم.


http://groups.yahoo.com/group/Iran_Eshgh/join

از کتاب آرش در قلمرو تردید، اثر نادر ابراهیمی
 

fire dragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
من انار مي کنم دانه، به دل مي گويم، کاش اين مردم دانه هاي دلشان پيدا بود...
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
ممنون...
بسیار عالی و قابل تامل بود....
 

Similar threads

بالا