مانيتيسم شخصي ديگر چه صيغه اي است؟!

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
پل ژاگو را مي شناسيد؟ اگر نمي شناسيد، ايرادي ندارد؛ چون خود من هم قبلاً نمي شناختم و بعد ها با او آشنا شدم. اساساً آدم، آدم هاي ديگر را از قبل نمي شناخته و به خاطر منافع يا شباهت هايي كه بين خودش و آن ها ديده، به شناختن آن ها پرداخته است.
من پل ژاگو را، با يك كتاب و خيلي اتفاقي شناختم. به يك كتاب فروشي رفته بودم؛ ديدم كتابي درباره نيروي اراده نوشته است. گفتم اين يكي را هم بخرم و بخوانم؛ شايد كه در درون خودش، گوهري و جوهري براي استخراج داشته باشد. وقتي كه كتاب را خانه بردم و شروع كردم به خواندنش، ديدم كه تاحق و الانصاف، گوهري و جوهري دارد و از اين كه در همسايگي فهم اين گوهر و جوهر قرار مي گرفتم، بي نهايت خوشحال بودم. پل ژاگو، فرانسوي است. كتاب هايي هم درباره نيروهاي شخصي و خودسازي نوشته كه معركه است. او، مطالعه خودش درباره اين خوزه را، نه از راه دانشگاه، كه به صورت خود جوش شروع كرد. مي گويند خيلي هم افتاده و خاكي بوده. مي گويند كه وقتي به او مي گويند كه انتشاراتي ها، از كنار چاپ كتاب هاي او چه سودهايي كه به جيب نمي زنند، با چشماني متعجب و حيران نگاه مي كرده است و باورش نمي شده! لابد فكر مي كرده كه كتاب هايش، زياد هم چنگي به دل نمي زنند. كلاً آدم جالبي بوده است و همين جالب بودنش، به كتاب هايش هم سرايت كرده و آن ها را جالب از آب درآورده است.
اين نويسنده، كتابي دارد به نام'' مانيتيسم شخصي" كه سهيلا زماني آن را ترجمه كرده است. ترجمه خوبي هم از آب درآمده و دست انداز زباني و مفهومي ندارد. كار نشرش را هم، انتشارات ققنوس(66408640) سر و سامان داده است. زير عنوان اين كتاب چنين نوشته اند: چگونه نفوذ و نيروي نامريي خود را افزايش دهيم و از آن بهره ببريم.
لابد با چشماني گرد شده، از من مي پرسيد كه مانيتيسم شخصي ديگر چه صيغهاي است؟ شما براي اينكه اين بحث را راحت تر هضم و جذب كنيد؛ مانيتيسم شخصي را همان اثر گذاري شخصي ترجمه كنيد ببينيد! شما به عنوان يك انسان، با انسان هاي ديگر در ارتباط هستيد و با آن ها داد و ستد مي كنيد و دوستي مي كنيد و دشمني مي ورزيد و كارهاي ديگر؛ به هر حال انسان ها، موجوداتي اجتماعي هستند و اگر تنها باشند، دق مي كنند و مي ميرند. خب، حالا شما، در مقابل اين انسان هايي كه با شما در ارتباط هستند، دو عكس العمل در پيش مي گيريد: يا روي آن ها اثر مي گذاريد، يا آن ها روي شما اثر مي گذارند. خيلي دلم مي خواهد كه براي كامل شدن اين تقسيم بندي، بگويم كه دسته سومي هم هستند كه خنثي حساب مي شوند و نه تأثير مي گذارند، نه تأثير مي گيرند؛ اما واقعاً اينطور است؟ آدم ها هر چقدر هم كه خنثي و فاقد خاصيت هاي لازم باشند، به هر حال يا تحت تأثير ديگران قرار مي گيرند يا آرزو مي كنند كه جاي ديگران باشند، نه؟
لابد اطراف خودتان، ديده ايد كساني را كه تأثير گذاري عجيبي روي ديگران دارند و اصلاً انگار يك جريان و فركانس شديدي از انرژي را طرف ديگران مي فرستند و ديگران را، با همين جريان و فركانس شديد، تحت تأثير و تحسين و احترام قرار مي دهند؟
حالا شما در اين كتاب، با اصول و مفاهيم و تمرين هايي براي آشنا شدن با اين جريان و فركانس، يا همان مانيتيسم شخصي خودتان، آشنا مي شويد. اگر تمرين هاي اين كتاب را انجام دهيد، تأثيراتش را خواهيد ديد. اين كتاب، سه بخش و 11 سرفصل دارد.
از نظر پل ژاگو، دو دسته از آدم ها هستند كه مانيتيسم شخصي و اراده اي تزلزل ناپذير دارند: كساني كه هيپنتيزم مي كنند و سخنرانان حرفه اي. اين دو دسته از آدم ها، آن جورهايي كه خود پل ژاگو ديده است، مي توانند الگويي مناسب براي ديدن و مشاهده كردن مانيتيسم شخصي و تأثير آن روي ديگران باشند. يعني در حقيقت، اگر يك وقتي، يك جايي و يك جوري، يك هيبنوتر يا سخنران حرفهاي ديديد، مثل يك مورد آزمايشگاهي به او نگاه كنيد و ببينيد كه چه آرامش و تأثير فوق العاده و عجيبي روي ديگران مي گذارند.
اگر طالب اين هستيد كه درباره سرفصل هاي كتاب بيشتر بدانيد، سلسله وار آن ها را براي تان رديف مي كنم تا ذهن روشن تري نسبت به كل كتاب پيدا كنيد:
1. مفاهيم و دانستني هاي مقدماتي.
2. از تئوري تا عمل.
3. آرامش و اطمينان.
4. روش درست نگاه كردن يا پرورش نگاه.
5. تلقين و خود تلقيني.
6. صورت ظاهر و رفتار.
7. نفوذ نامريي شما.
8. قوه نفوذ نامريي.
9. چگونه نيروي خود را افزايش دهيد.
10. از دقت تا تمركز فكري.
11. نفوذ مستقيم بطور شديد.

آهان! كلمه اش را پيدا كردم: نفوذ نامريي! تا الان توي مغزم داشتم دنبال عبارت دقيقش مي گشتم كه اين را در فهرست كتاب ديدم: نفوذ نامريي. مقدار نفوذ نامريي كه شما روي ديگران داريد، ميزان مانيتيسم شخصي شماست. ديديد چقدر راحت بود؟
حالا كه تا اينجا با ما راه آمده ايد، يكي، دو تا از دستورهاي اين كتاب را هم برايتان ميگويم كه تشنه نيامده باشيد لب دريا و تشنه برگشته باشيد:
شما يك باتري رواني محدود در اختيار داريد. اين باتري رواني، انرژي رواني محدود، بايد براي كارهاي خاص و اصلي شما خرج شود نه كارهاي ديگر. حالا اين وسط، كارهايي هستند كه انرژي آن را تخليه مي كنند؛ مثل زياد حرف زدن، حرف زدن هاي خود به خودي و كلاً همه كارهاي خود به خودي. يعني حسابش را بكنيد كه غيبت كردن هم انرژي اين باتري را كم مي كند! خب، لطفاً از كارهايي كه اين باتري رواني را تخليه مي كند دوري كنيد و به كارهايي كه انرژي اش را زياد مي كند – مثل مراقبه و تمركز و خلوت كردن و...- مشغول باشيد.
يكي ديگر از دستورها چنين است: تنها و تنها، نيرويي باشيد كه براي اوقات فراغت و بيكاري خودتان تصميم مي گيرد و اين منحصر به فرد بودن در تصميم گيري را به هيچ بني بشر ديگري ندهيد. حالا ممكن است بقيه از شما ناراحت شوند، اما اين ناراحتي سطحي كوتاه مدت، جاي خودش را به احترام عميق دراز مدت خواهد داد!
و اما يك نكته كه يادم رفت درباره آموزه هاي پل ژاگو بگويم: آموزش هاي او، به شدت مبتني بر تقويت قواي روحي و رواني هستند و بهره گيري از علوم باطني و شبيه اين ها؛ و اين البته، مزيتي مزيد بر علت است كه كتاب هايش را خواندني كرده است.


منبع: www.movafaghiat.com
 
بالا