كوسه ها و ماهي ها ...

[meysam480]

​

دختر كوچولوی صاحبخانه از آقاي " كي" پرسيد:

اگر كوسه ها آدم بودند، با ماهي هاي كوچولو مهربانتر ميشدند؟

آقای كي گفت : البته ! اگر كوسه ها آدم بودند،

توی دريا براي ماهيها جعبه های محكمي ميساختند،

همه جور خوراكي توی آن ميگذاشتند،

مواظب بودند كه هميشه پر آب باشد.

هوای بهداشت ماهی های كوچولو را هم داشتند.

برای آنكه هيچوقت دل ماهي كوچولو نگيرد،

گاهگاه مهماني های بزرگ بر پا ميكردند،

چون كه گوشت ماهي شاد از ماهي دلگير لذيذتر است !

برای ماهی ها مدرسه ميساختند وبه آنها ياد ميدادند

كه چه جوری به طرف دهان كوسه شنا كنند

درس اصلي ماهيها اخلاق بود

به آنها مي قبولاندند

كه زيبا ترين و باشكوه ترين كار برای يك ماهي اين است

كه خودش را در نهايت خوشوقتي تقديم يك كوسه كند

به ماهی كوچولو ياد ميدادند كه چطور به كوسه ها معتقد باشند

و چه جوری خود را برای يك آينده زيبا مهيا كنند

آينده يی كه فقط از راه اطاعت به دست ميآييد

اگر كوسه ها ادم بودند،

در قلمروشان البته هنر هم وجود داشت:

از دندان كوسه تصاوير زيبا و رنگارنگي مي كشيدند،

ته دريا نمايشنامه به روی صحنه ميآوردند كه در آن ماهي كوچولو های قهرمان شاد و شنگول به دهان كوسه ها شيرجه ميرفتند.

همراه نمايش، آهنگهاي مسحور كننده يی هم مينواختند كه بي اختيار

ماهيهای كوچولو را به طرف دهان كوسه ها ميكشاند.

در آنجا بي ترديد مذهبی هم وجود داشت كه به ماهيها می آموخت

"زندگي واقعي در شكم كوسه ها آغاز ميشود"


​

​

 

[*Essi*]

اختاپوس در چه فکریه
دریا پر از کوسه ایه


ما همه ماهی توییم ای کوسه
گوش به فرمان توییم ای کوسه


ما ماهی سد نیستیم​

کوسه تنها بماند

 

[*Essi*]

​

در آنجا بي ترديد مذهبی هم وجود داشت كه به ماهيها می آموخت

"زندگي واقعي در شكم كوسه ها آغاز ميشود"​

عجب جمله پر محتوایی.
باز خوبه ماهی حافظه نداره و همه چی را در عرض 20 ثانیه فراموش میکنه!!!!

 

[ayja]

تالار گفتگوی آزاد .
اوهوووم. فهمیدم.

 

[*Essi*]

تالار گفتگوی آزاد .
اوهوووم. فهمیدم.

چی رو فهمیدی.
دیگه صحبت از ماهی و کوسه هم تعجب داره!!!!

 

[E.lahe]

تالار گفتگوی آزاد .
اوهوووم. فهمیدم.

شما موضوع بخش آزاد رو مشخص کنید تا ملت در اون جهت فعالیت کنند !

 

[A&S]

عالی بود
عالییییییییییییی
ممنون

 

[samira_3001]

چرا نمیشه تشکر کرد؟!
مرسی...........

 

[oneunited]

ولی آیا همین کوسه ها به ماهی های دیگه ای که از این ماهی کوچولوها تغذیه می کردن اجازه ی خودنمایی می داد؟ آیا هم ریستی مسالمت آمیز داشتن؟ یا اینکه کوسه می شد سلطان دریا یا همون شیر ماهی و کسی بهش چپ چپ نیگا نمی کرد,فقط راست راست نگاه می کرد...

 

[پرتو سخن]

اختاپوس در چه فکریه

دریا پر از کوسه ایه​

ما همه ماهی توییم ای کوسه
گوش به فرمان توییم ای کوسه​

ما ماهی سد نیستیم​

کوسه تنها بماند

کوسه عجب جان فداهایی داره !!!!

 

[blue bee]

​

در آنجا بي ترديد مذهبی هم وجود داشت كه به ماهيها می آموخت

"زندگي واقعي در شكم كوسه ها آغاز ميشود"​

جالبه...

 

[ddahmadss]

​

دختر كوچولوی صاحبخانه از آقاي " همه" پرسيد:

اگر آدمها ماهی بودند بودند، بر سر نهنگ ها چه می آمد؟

آقای همه گفت : البته ! اگراگر آدمها ماهی بودند،
توی دريا هیچ احدی حق نداشت به آنها بگوید بالای چشمت ابروست،

همه جور تهمتی به نهنگها میزدند،

میگفتند که: نهنگها باید روزی یک بار از ما به خاطر ظلمی که شده عذرخواهی کنند.

هوای ما را به هر نحوی حتی اگر به قیمت جانشان باشد داشته باشند اما ما لزومی در تقابل این کار برای خود نمیبینیم.

برای آنكه هيچوقت دل ما نگیرد اجازه بدهند تا در ساحل زیر آفتاب قدم بزنیم،

گاهگاه مهماني های بزرگ بر پا کنند و از ما هم تمجید شود به خاطر حرف نشنوی،

چون كه نهنگ بی دندان عزیزتر است !

حد مرز را بردارد تا اگر کوسه همسایه خواست به اینجا بیاید گردش مشکلی نداشته باشد زیرا ما از او مطمئنیم که ما را نمیخورد اما نهنگ خودمان هر روز دندانهایش را برای ما سوهان میکند.

باید به نهنگ یاد داد که چطور دندانش را بکشد تا دیگر یارای بستن مرزها برای کوسه های با فرهنگ همسایه نداشته باشد تا آنها با ما سر میز مذاکره نشسته و همزیستی مسالمت آمیز داشته باشیم.
درس اصلی نهنگ بی غیرتیست.

او باید قبول کند که دنیا پیشرفت کرده و ما اکنون میتوانیم با کوسه های زیبا رابطه برقرار کنیم.
باید قبول کند که دندان کوسه هر چقدر تیز و سفید باشد برای نجات ما از دست نهنگ است وگرنه خود او علف میخورد.

باید قبول کند که زیباترین کار برای یک نهنگ این است که شاهد خوشبختی ماهی های خود با کوسه همسایه باشد.

باید قبول کند که کوسه اهلی ترین حیوان خشکی است.

باید یاد بگیرد از ماهی ها که چه زیبا به کوسه اعتماد میکنند.

باید به آینده نگاه کند
اینکه ماهی ها در کنار کوسه به پیشرفتهای زیادی رسیدند.

اگر آدمها ماهی بودند،

در قلمروشان البته صنعت هم وجود داشت:

از معده كوسه تعریفهای زیادی میکردند که با کارت اعتباری علف میخورد و هر روز یک مکانیزم جدید بر روی دندانهای خود نصب میکند،

ته دريا تظاهرات میکردند که نهنگ کوته فکر است و ما با کوسه آبمان در یک جوب میرود.

همراه تظاهرات، حرفهای زیبایی هم میزدند که ادب ماهی به ز دریاست.

در آنجا احتمالا نظام ماهیلاریسم را میخوان برقرار کنن


​

 

[blue bee]

دختر كوچولوی صاحبخانه از آقاي " همه" پرسيد:​

اگر آدمها ماهی بودند بودند، بر سر نهنگ ها چه می آمد؟ ​

آقای همه گفت : البته ! اگراگر آدمها ماهی بودند،


توی دريا هیچ احدی حق نداشت به آنها بگوید بالای چشمت ابروست، ​

همه جور تهمتی به نهنگها میزدند، ​

میگفتند که: نهنگها باید روزی یک بار از ما به خاطر ظلمی که شده عذرخواهی کنند. ​

هوای ما را به هر نحوی حتی اگر به قیمت جانشان باشد داشته باشند اما ما لزومی در تقابل این کار برای خود نمیبینیم. ​

برای آنكه هيچوقت دل ما نگیرد اجازه بدهند تا در ساحل زیر آفتاب قدم بزنیم، ​

گاهگاه مهماني های بزرگ بر پا کنند و از ما هم تمجید شود به خاطر حرف نشنوی، ​

چون كه نهنگ بی دندان عزیزتر است ! ​

حد مرز را بردارد تا اگر کوسه همسایه خواست به اینجا بیاید گردش مشکلی نداشته باشد زیرا ما از او مطمئنیم که ما را نمیخورد اما نهنگ خودمان هر روز دندانهایش را برای ما سوهان میکند. ​

باید به نهنگ یاد داد که چطور دندانش را بکشد تا دیگر یارای بستن مرزها برای کوسه های با فرهنگ همسایه نداشته باشد تا آنها با ما سر میز مذاکره نشسته و همزیستی مسالمت آمیز داشته باشیم.


درس اصلی نهنگ بی غیرتیست. ​

او باید قبول کند که دنیا پیشرفت کرده و ما اکنون میتوانیم با کوسه های زیبا رابطه برقرار کنیم.​

باید قبول کند که دندان کوسه هر چقدر تیز و سفید باشد برای نجات ما از دست نهنگ است وگرنه خود او علف میخورد. ​

باید قبول کند که زیباترین کار برای یک نهنگ این است که شاهد خوشبختی ماهی های خود با کوسه همسایه باشد.​

باید قبول کند که کوسه اهلی ترین حیوان خشکی است.​

باید یاد بگیرد از ماهی ها که چه زیبا به کوسه اعتماد میکنند.​

باید به آینده نگاه کند​

اینکه ماهی ها در کنار کوسه به پیشرفتهای زیادی رسیدند.​

اگر آدمها ماهی بودند، ​

در قلمروشان البته صنعت هم وجود داشت: ​

از معده كوسه تعریفهای زیادی میکردند که با کارت اعتباری علف میخورد و هر روز یک مکانیزم جدید بر روی دندانهای خود نصب میکند، ​

ته دريا تظاهرات میکردند که نهنگ کوته فکر است و ما با کوسه آبمان در یک جوب میرود. ​

همراه تظاهرات، حرفهای زیبایی هم میزدند که ادب ماهی به ز دریاست.​

در آنجا احتمالا نظام ماهیلاریسم را میخوان برقرار کنن​

یعنی چی؟
من سر در نمیارم اینا چیه گفتین،خیلی ممنون میشم توضیح بیشتری بدین
اینکه خلاف نظر مردم رای بدین قرار نیست تاییدیه ای بر این باشه که شما حرفتون درسته ؛ همیشه نهنگ،نهنگ بوده و ماهی،ماهی ؛ همونجور که شکار و شکارچی مفاهیم مشخص به خودشون رو داشتن .
فلسفه دادن به اینکه نهنگ حق داره که به ماهی حمله کنه و شکارش کنه ، اونهم به صورتی کاملا نمادین احمقانه به نظر میرسه!
من متعجبم از اینکه شما حرف هایی که میزنین رو واقعا قبول دارین یا فقط حرفی میزنین که گفته باشین و چون مخالف حرف های سایرینه جلب توجه کنین!
اگه من اشتباه می کنم لطفا آگاهم کنین

 

[*Essi*]

فلسفه دادن به اینکه نهنگ حق داره که به ماهی حمله کنه و شکارش کنه ، اونهم به صورتی کاملا نمادین احمقانه به نظر میرسه!
من متعجبم از اینکه شما حرف هایی که میزنین رو واقعا قبول دارین یا فقط حرفی میزنین که گفته باشین و چون مخالف حرف های سایرینه جلب توجه کنین!
اگه من اشتباه می کنم لطفا آگاهم کنین

شما که نظرتون رو حتی به صورت نمادین هم نگفتین.
من الان شک دارم،شما طرفدار قربانی شدن ماهی کم ارزش در راه کوسه هستید،یا طرفدار اتحاد ماهی ها برای مبارزه با کوسه!!

 

[*Essi*]

اگر آدمها ماهی بودند بودند، بر سر نهنگ ها چه می آمد؟

​

ماهی هیچ وقت زورش به نهنگ نمیرسه.
چون نهنگ زور داره، قدرت داره. نهنگ قادر به استخدام کوسه هاست.
کوسه ها میتونن،ماهی ها را در راه نهنگ قربانی کنند.



منافع کوسه در کشتن ماهی هاست!!!

میگفتند که: نهنگها باید روزی یک بار از ما به خاطر ظلمی که شده عذرخواهی کنند.

ماهی های بیچاره فقط میتونن حرف بزنن،اما نهنگ گوش نمیده.
نهنگ فقط به کوسه های اطراف خودش نگاه میکنه و دستور بلعیدن ماهی هارو میده.
در ذهن نهنگ، ماهی یعنی موجودی که فقط باید برای او قربانی شود!!

هوای ما را به هر نحوی حتی اگر به قیمت جانشان باشد داشته باشند اما ما لزومی در تقابل این کار برای خود نمیبینیم.

چون كه نهنگ بی دندان عزیزتر است !

ماهی هرگز نیازی به حمایت نهنگ نداره.
ماهی میتونه واسه خودش،مستقلا زندگی کنه و از بین خود ماهی ها، یکی رو به عنوان سردسته انتخاب کنه.
اما نهنگ به زور میخواد کوسه هارو، حاکم بر ماهی ها کنه.
در نظر ماهی ها ، نهنگ و کوسه باید بروند، چه بی دندان چه با دندان.
یک بار هم که شده، ماهی ها میخوان مستقل باشن!!!

​

 

[blue bee]

شما که نظرتون رو حتی به صورت نمادین هم نگفتین.
من الان شک دارم،شما طرفدار قربانی شدن ماهی کم ارزش در راه کوسه هستید،یا طرفدار اتحاد ماهی ها برای مبارزه با کوسه!!

اینجا مسایلی وجود داره که نمیشه به راحتی حرف هایی رو زد!
فکر کنم حرفام کاملا واضح باشن

 

[ddahmadss]

ماهی هیچ وقت زورش به نهنگ نمیرسه.
چون نهنگ زور داره، قدرت داره. نهنگ قادر به استخدام کوسه هاست.
کوسه ها میتونن،ماهی ها را در راه نهنگ قربانی کنند.



منافع کوسه در کشتن ماهی هاست!!!




ماهی های بیچاره فقط میتونن حرف بزنن،اما نهنگ گوش نمیده.
نهنگ فقط به کوسه های اطراف خودش نگاه میکنه و دستور بلعیدن ماهی هارو میده.
در ذهن نهنگ، ماهی یعنی موجودی که فقط باید برای او قربانی شود!!




ماهی هرگز نیازی به حمایت نهنگ نداره.
ماهی میتونه واسه خودش،مستقلا زندگی کنه و از بین خود ماهی ها، یکی رو به عنوان سردسته انتخاب کنه.
اما نهنگ به زور میخواد کوسه هارو، حاکم بر ماهی ها کنه.
در نظر ماهی ها ، نهنگ و کوسه باید بروند، چه بی دندان چه با دندان.
یک بار هم که شده، ماهی ها میخوان مستقل باشن!!!

[/RIGHT]

با کمک کوسه میخوان نهنگ رو بکشن
علایق واهی دارن مثل پیاده روی در ساحل
نهنگ تسلیم نمیشه
هرچی یه عده ماهی بخوان که بنا نیست نهنگ قبول کنه که
نهنگ زخم یه لشکر کوسه رو خورده دم نیاورده.
زخم زبان ماهی ها هم گذری هست.
نهنگ حرف یه عده ماهی رو پای همه نمیذاره.
هنوز هم ماهی طرفدار نهنگ هست اونقدری که کوسه نتونه قد راست کنه.
یه نوع ماهی هم نداریم.هزار نوع ماهی وجود داره.
اینا چطور میخوان از بین خودشون یکیو انتخاب کنن؟
اگه هر دسته ماهی هم یک سردسته انتخاب کنه که میشه حکایت اون خرسهایی که سوسمار میخورن که

 

[ddahmadss]

گفتم که اشتباه ما اینه که شیر رو ول کردیم چسبیدیم به روباه.

 

[ddahmadss]

یعنی چی؟
من سر در نمیارم اینا چیه گفتین،خیلی ممنون میشم توضیح بیشتری بدین
اینکه خلاف نظر مردم رای بدین قرار نیست تاییدیه ای بر این باشه که شما حرفتون درسته ؛ همیشه نهنگ،نهنگ بوده و ماهی،ماهی ؛ همونجور که شکار و شکارچی مفاهیم مشخص به خودشون رو داشتن .
فلسفه دادن به اینکه نهنگ حق داره که به ماهی حمله کنه و شکارش کنه ، اونهم به صورتی کاملا نمادین احمقانه به نظر میرسه!
من متعجبم از اینکه شما حرف هایی که میزنین رو واقعا قبول دارین یا فقط حرفی میزنین که گفته باشین و چون مخالف حرف های سایرینه جلب توجه کنین!
اگه من اشتباه می کنم لطفا آگاهم کنین

فقط به خاطر جمله قشنگ آخرت میگم.


نهنگ مجاز از حاکم هست.
ماهی مردم.
کوسه دشمن.
سلام گرگ بی طمع نیست.
نباید با کسی که سرد و گرم روزگار رو چشیده مثل یه ببو رفتار کرد.
نباید دعواهای بیخودی درون خزبی بین مردم کشیده بشه.
مردم ولی نعمت هستند برای حاکم.
حاکم درک میکنه سختیاتونو.
اما دنبال ریا نیست که خودی نشون بده و مظلوم نمایی کنه.
با کاسه داغتر از آش شدن بعضی ها هم مخالفه که بیان سینه چاک کنن برای حاکم.
از چاپلوسی هم بیزاره.
حاکم برای پاسبانی مردم هست.
اما یه عده یه کاری کردن که مردم فک میکنن گوسفند فرض میشوند و باید برای حاکم برن به چراگاه.
و این بده.
من از بیگانگان هرگز ننالم.
کاش ماهی ها همانطور که با چشم باز میخوابیدند میتونستن با چشم بسته هم ببینند.

 

[*Essi*]

با کمک کوسه میخوان نهنگ رو بکشن

نهنگ و کوسه، پشت پرده با هم بده بستان دارند.
هیچکس به فکر ماهی ها نیست،برای همین ماهی ها دارن،اتحاد خودشون را قوی میکنن.
اگه کوسه به فکر ماهی بود و کمک میکرد که تا الان دخل نهنگ اومده بود. ​

نهنگ تسلیم نمیشه

خوب معلومه که تسلیم نمیشه!!!
چون کل دریا،تحت قلمرو اوست. حرف اول و آخر را او میزنه.
مگه حاضر میشه،دریا رو ول کنه.حتی اگه همه ماهی ها رو قربانی کنه. ​

هنوز هم ماهی طرفدار نهنگ هست اونقدری که کوسه نتونه قد راست کنه.
یه نوع ماهی هم نداریم. هزار نوع ماهی وجود داره.

گفتم که، کوسه ها و نهنگ با هم هستند.
کوسه همیشه تظاهر کرده با نهنگ دشمنه،اما واسش کلی ماهی آورده!!!
اون ماهی ها هم که طرفدار نهنگ هستند، ماهی های گوشتخوارند، که ماهی کوچولوهای قرمز رو میبلعند.
ماهی گوشتخوار طرفدار نهنگ، جیره خوار نهنگه، از پسمانده نهنگ یه چیزی هم بهش میرسه،پس او هم خواهان ماندن نهنگ است!! ​

اگه هر دسته ماهی هم یک سردسته انتخاب کنه که میشه حکایت اون خرسهایی که سوسمار میخورن که

همه ماهی های بی آزار، قرار شده با هم شن.
تا برای همیشه از دست نهنگ و کوسه و ماهی گوشتخوار راحت بشن.
هرچند،ماهی های کوچک ما،قدرت چندانی ندارند.
دندان های برنده و آرواره های مخوف، از آنه نهنگ و کوسه و گوشتخوارهاست!!!​

 

[ddahmadss]

ماهی هرگز نیازی به حمایت نهنگ نداره.
ماهی میتونه واسه خودش،مستقلا زندگی کنه و از بین خود ماهی ها، یکی رو به عنوان سردسته انتخاب کنه.
اما نهنگ به زور میخواد کوسه هارو، حاکم بر ماهی ها کنه.
در نظر ماهی ها ، نهنگ و کوسه باید بروند، چه بی دندان چه با دندان.
یک بار هم که شده، ماهی ها میخوان مستقل باشن!!!

[/RIGHT]

آرمانشهر افلاطون

 

[ddahmadss]

نهنگ و کوسه، پشت پرده با هم بده بستان دارند.
هیچکس به فکر ماهی ها نیست،برای همین ماهی ها دارن،اتحاد خودشون را قوی میکنن.
اگه کوسه به فکر ماهی بود و کمک میکرد که تا الان دخل نهنگ اومده بود. ​

خوب معلومه که تسلیم نمیشه!!!
چون کل دریا،تحت قلمرو اوست. حرف اول و آخر را او میزنه.
مگه حاضر میشه،دریا رو ول کنه.حتی اگه همه ماهی ها رو قربانی کنه. ​

گفتم که، کوسه ها و نهنگ با هم هستند.
کوسه همیشه تظاهر کرده با نهنگ دشمنه،اما واسش کلی ماهی آورده!!!
اون ماهی ها هم که طرفدار نهنگ هستند، ماهی های گوشتخوارند، که ماهی کوچولوهای قرمز رو میبلعند.
ماهی گوشتخوار طرفدار نهنگ، جیره خوار نهنگه، از پسمانده نهنگ یه چیزی هم بهش میرسه،پس او هم خواهان ماندن نهنگ است!! ​

همه ماهی های بی آزار، قرار شده با هم شن.
تا برای همیشه از دست نهنگ و کوسه و ماهی گوشتخوار راحت بشن.
هرچند،ماهی های کوچک ما،قدرت چندانی ندارند.
دندان های برنده و آرواره های مخوف، از آنه نهنگ و کوسه و گوشتخوارهاست!!!​

آرمانشهر...

اینها عملی نیست.

حکایت گربه هست که میگفت آب کثیفه به همین خاطر حموم آدمو نجس میکنه.

 

[blue bee]

فقط به خاطر جمله قشنگ آخرت میگم.


نهنگ مجاز از حاکم هست.
ماهی مردم.
کوسه دشمن.
سلام گرگ بی طمع نیست.
نباید با کسی که سرد و گرم روزگار رو چشیده مثل یه ببو رفتار کرد.
نباید دعواهای بیخودی درون خزبی بین مردم کشیده بشه.
مردم ولی نعمت هستند برای حاکم.
حاکم درک میکنه سختیاتونو.
اما دنبال ریا نیست که خودی نشون بده و مظلوم نمایی کنه.
با کاسه داغتر از آش شدن بعضی ها هم مخالفه که بیان سینه چاک کنن برای حاکم.
از چاپلوسی هم بیزاره.
حاکم برای پاسبانی مردم هست.
اما یه عده یه کاری کردن که مردم فک میکنن گوسفند فرض میشوند و باید برای حاکم برن به چراگاه.
و این بده.
من از بیگانگان هرگز ننالم.
کاش ماهی ها همانطور که با چشم باز میخوابیدند میتونستن با چشم بسته هم ببینند.

حوصله بحث الکی رو ندارم
با این دلایل فوق منطقی ای که آوردین همین که تو اشتباه باشم خیلی خیلی بهتره!!

 

[*Essi*]

آرمانشهر...

اینها عملی نیست.

حکایت گربه هست که میگفت آب کثیفه به همین خاطر حموم آدمو نجس میکنه.

آرمانشهر بالاخره در اقیانوس اجرا خواهد شد.
خواهد آمد روزی که نهنگ و کوسه یا منقرض شوند یا بروند در گوشه ای از دریا و از همان ماهی گوشتخوارهای خائن تغذیه کنند.

حکایت گربه و ماهی زمین تا آسمان فرق میکنه.
ماهی ها، گروهی زندگی میکنند و در نهایت بر نهنگ و کوسه پیروز خواهند شد.
اما گربه تنهاست و در گروه نمیره!!!

 

[MAHSA3+*]

با کمک کوسه میخوان نهنگ رو بکشن
علایق واهی دارن مثل پیاده روی در ساحل
نهنگ تسلیم نمیشه
هرچی یه عده ماهی بخوان که بنا نیست نهنگ قبول کنه که
نهنگ زخم یه لشکر کوسه رو خورده دم نیاورده.
زخم زبان ماهی ها هم گذری هست.
نهنگ حرف یه عده ماهی رو پای همه نمیذاره.
هنوز هم ماهی طرفدار نهنگ هست اونقدری که کوسه نتونه قد راست کنه.
یه نوع ماهی هم نداریم.هزار نوع ماهی وجود داره.
اینا چطور میخوان از بین خودشون یکیو انتخاب کنن؟
اگه هر دسته ماهی هم یک سردسته انتخاب کنه که میشه حکایت اون خرسهایی که سوسمار میخورن که

اگه به عنوان یه ماهی اینجوری صحبت میکینی.......................که دیگر هیچ

 

[MAHSA3+*]

آرمانشهر...

اینها عملی نیست.

حکایت گربه هست که میگفت آب کثیفه به همین خاطر حموم آدمو نجس میکنه.

سیاست نهنگ ها و کوسه ها اینست که آرمانشهر را غیر عملی نشان دهند تا ماهی هی بیخیال شن و باورشون شه که چه بخوان چه نخوان جاشون یا تو معده کوسه است یا نهنگ.............

 

[MAHSA3+*]

نهنگ مجاز از حاکم هست.
ماهی مردم.
کوسه دشمن.
سلام گرگ بی طمع نیست. ( خوبه آدم یه سوزن به خودش بزنه یه جوالدوز به مردم......)


مردم ولی نعمت هستند برای حاکم.( البته!!!! ماهی ها گوشتای خوشمزه ای واسه معده نهنگ هستن ... معلومه که خود نعمتن.....)

حاکم برای پاسبانی مردم هست.( اگه نهنگی نباشه نیاز به همچین پاسبان فداکاری هم نیست!!!)
اما یه عده یه کاری کردن که مردم فک میکنن گوسفند فرض میشوند و باید برای حاکم برن به چراگاه.( کار اون عده مستلزم تقدیر و سپاسه چون چشم های بسته رو باز کزدند.....)
و این بده.
من از بیگانگان هرگز ننالم.
کاش ماهی ها همانطور که با چشم باز میخوابیدند میتونستن با چشم بسته هم ببینند.( بله قطعا می بینند که بعضی به تکاپو افتادند....)

 

[reza_1364]

قفل شد.....................