كلیات استخوان‌شناسی و آناتومی

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
كلیات استخوان‌شناسی:

معمولاً مجموعه استخوانهای بدن را اسكلت (skeleton) می‌گویند. ماهیچه، رگها و اعصاب بر روی استخوانها تكیه می‌كنند.
قسمتی از اعضای مهم بدن در حفره‌هایی كه استخوانها را تشكیل می‌دهند مانند: جمجمه ((skull قفسه سینه (thorax)، لگن خاصره (pelvis) و . . . جای می‌گیرند.
جمجمه شامل كاسه سر (cranium) و ناحیه صورت (facial part) می‌باشد كه كاسه سر حفره‌ای دارد كه مغز در آن جای می‌گیرد.

دنده‌ها (ribs)، حفره‌های پشت (sternum)و جناغ سینه (vertebra)استخوانهای سفید رنگی هستند كه به وسیله مفاصل به هم مرتبط هستند و قفسه سینه را تشكیل می‌دهند.
در داخل قفسه سینه رگها، قلب و شش و ... قرار می‌گیرد.
اسكلت برای عضلاتی كه روی آنها چسبیده به صورت اهرم عمل می‌كند. اسكلت تمام مهره‌داران شامل یك محور مركزی به نام ستون مهره‌ای (Vertebral column) است كه در ناحیه پشت قرار می‌گیرد و در طرفین ستون مهره‌ای قوسهای استخوانی و دنده‌ها قرار می‌گیرند.
دنده‌ها از پایین به وسیله‌ی غضروفهایی به استخوان جناغ سینه متصل شده‌است و مجموعه مهره‌های پشت و دنده‌ها و جناغ سینه قفسه سینه را تشكیل می‌دهند.
تعداد استخوانها در حیوانات مختلف متفاوت است.
كلیات استخوان‌شناسی:
معمولاً مجموعه استخوانهای بدن را اسكلت (skeleton) می‌گویند. ماهیچه، رگها و اعصاب بر روی استخوانها تكیه می‌كنند.
قسمتی از اعضای مهم بدن در حفره‌هایی كه استخوانها را تشكیل می‌دهند مانند: جمجمه ((skull قفسه سینه (thorax)، لگن خاصره (pelvis) و . . . جای می‌گیرند.
جمجمه شامل كاسه سر (cranium) و ناحیه صورت (facial part) می‌باشد كه كاسه سر حفره‌ای دارد كه مغز در آن جای می‌گیرد.
دنده‌ها (ribs)، حفره‌های پشت (sternum)و جناغ سینه (vertebra)استخوانهای سفید رنگی هستند كه به وسیله مفاصل به هم مرتبط هستند و قفسه سینه را تشكیل می‌دهند.
در داخل قفسه سینه رگها، قلب و شش و ... قرار می‌گیرد.
اسكلت برای عضلاتی كه روی آنها چسبیده به صورت اهرم عمل می‌كند. اسكلت تمام مهره‌داران شامل یك محور مركزی به نام ستون مهره‌ای (Vertebral column) است كه در ناحیه پشت قرار می‌گیرد و در طرفین ستون مهره‌ای قوسهای استخوانی و دنده‌ها قرار می‌گیرند.
دنده‌ها از پایین به وسیله‌ی غضروفهایی به استخوان جناغ سینه متصل شده‌است و مجموعه مهره‌های پشت و دنده‌ها و جناغ سینه قفسه سینه را تشكیل می‌دهند.
تعداد استخوانها در حیوانات مختلف متفاوت است.

رده بندی استخوانها از نظر شكل استخوان:
1) استخوانهای طویل (long bone): در اندامهای حركتی دیده می‌شود. مانند استخوان ران و بازو.
طول این استخوان ها از دیگر ابعاد استخوان‌ها بیشتر است، دارای یك بدنه (body)و دو انتها
a) انتهای بالایی (proximal end)
b) انتهای پایینی (distal end) می‌باشد.
در استخوان های طویل در حیوان نا بالغ یا انسان نابالغ بین بدنه و انتهای استخوان صفحه رشد (growth plate) وجود دارد.
2) استخوانهای كوتاه (short bone): بیشتر در محلهایی كه تحت فشار قرار دارند یا حركت كمتری دارند، دیده می‌شود. مثل استخوان‌های مچ دست.
3) استخوانهای مسطح (flat bone): صفحه‌های مسطی را تشكیل می‌دهند و بیشتر در محلهایی كه اتصال وسیعتر ماهیچه‌ای و یا اندامهای ضعیف‌تر مورد نظر است دیده می‌شود. مثل استخوان كتف یا استخوانهای كاسه سر كه مغز را درون خود جای می‌دهد.
4) استخوانهای نامنظم (irregular bone): كلیه استخوانهایی كه در یكی از رده‌هایی قبلاً ذكر شد قرار نمی‌گیرند، تحت عنوان استخوانهای نا منظم رده‌بندی می‌شوند، مثل استخوانهای ستون مهره‌ای، مهره گردن، مهره كمر و...

اصطلاحات:
Tuberoses، tubercle: برجستگیهای معمولاً كروی در اندازه‌های مختلف بر روی استخوان.

Spine (شوك): عبارت است از زائده های نوك تیز و گاهی كشیده و غیر مفصلی.

Condyle: برجستگیهای گرد و صاف و مفصلی.
Trochlea (قرقره): برجستگیهای قرقره‌ای شكل مفصلی است.
Sulcus (شیار): شیاری كه روی استخوان قرار می‌گیرد.
Canal (مجرا): لوله‌ای كه داخل آن مغز استخوان قرار می‌گیرد.
Fossa (گودی): روی استخوان گاهی گودی وجود دارد كه Fossa می‌گویند.

اسكلت (Skeleton) شامل سه قسمت است:
1) اسكلت محوری (Axial Skeleton): همانطوریكه از نامش پیداست این قسمت از اسكلت یك خط مستقیم را از انتها تا انتهای دیگر بدن را شكل می‌دهد و شامل سر یا جمجمه (skull) ، استخوانهای ستون مهره‌ای vertebral column))، دنده‌ای (ribs) و جناغ سینه (sternum) است.

2) اسكلت زائده‌ای (Appendicular Skeleton): این قسمت از اسكلت شامل
a) استخوانهای اندام پیشین یا سینه‌ای (Fore limb)
b) استخوانهای اندام پسین یا لگنی (hind limb) است.
1) اسكلت احشایی (Visceral Skeleton) یا (Skeleton splanchnics): مثل استخوانهای زبان مرغ و استخوان قلب گاو (در قاعده قلب یك یا دو تكه استخوان كوچك است)، استخوان دیافراگم شتر و استخوان آلت تناسلی سگ نر.

a) اندام پیشین یا سینه‌ای (Fore limb): در پستانداران اهلی این اندام وجود دارد. از بالا به پایین ناحیه بندی این اندام شامل:
1. كمربند كتفی (Thoracic girdle): این ناحیه در گاو دارای استخوانی به نام كتف (scapula) و ترقوه (Clavicle) می باشد. در پرندگان استخوانی به نام استخوان غرابی (coracoid) نیز وجود دارد كه در دامها و انسان ها بسیار كوچك است و به شكل زائده‌هایی دیده می‌شود.
Scapula: استخوانی است مثلثی شكل و دارای دو سطح خارجی و داخلی می‌باشد.
Surfaces (سطوح):
Lateral surface (سطح خارجی)
Medial surface (سطح داخلی)
در سطح خارجی برآمدگی spine) ) وجود دارد.

2. ناحیه بازو (brachium) یا (arm): دارای استخوان بازو (humerus) است.
استخوان بازو :)(humerus دارای بدنه، انتهای بالایی و انتهای پایینی می‌باشد و در انتهای بالایی یك قسمت برجسته مفصلی وجود دارد به نام meadكه با حفره مفصلی انتهای پایینی استخوان كتف با هم مفصل می‌شوند و مفصل شانه (shoulder joint) را ایجاد می كنند.
مفصل شانه = انتهای پایینی استخوان كتف + انتهای بالایی استخوان بازو (mead)
در انتهای پایینی humerus، Condyle (برجستگی مفصلی) وجود دارد که در تشكیل مفصل آرنج شركت دارد.
به برجستگی proximal endاستخوان بازو، برجستگی شانه point of shoulder می‌گویند، كه نباید با mead، یعنی برجستگی مفصلی proximal end استخوان بازو اشتباه گرفته شود.

3. ناحیه ساعد (ante brachium): دارای استخوانهای زند زبرین (radius) و زند زیرین (ulna) می باشد. انتهای بالایی radius و انتهای پایینی humerus در تشكیل مفصل آرنج (elbow joint) شركت می‌كند.
استخوان radius و ulna در اسب، گاو ، گوسفند و بز بهم متصل شده و این حیوانات نمی‌توانند ساعد را حركت دهند ولی در سگ و انسان جدا از هم می‌باشند و می‌توانند ساعد را حركت دهند.

4. ناحیه دست (manus): از بالا به پایین شامل مچ دست (carpus)، قلم دست (metacarpus) و انگشتان (digits) می‌باشد. هر انگشت معمولاً دارای بندهای انگشت است كه بند انگشت را به تنهایی (phalanx) می‌گوییم. به جمع انگشتان (phalanges) گفته می‌شود.
هر انگشت شامل سه بند است كه از بالا به پایین عبارتند از:
a) بند اول (proximal phalanx)
b) بند دوم (middle phalanx)
c) بند سوم (distal phalanx)
مچ دست (carpus): معمولا از تعدادی استخوان تشكیل شده كه در ردیف بالایی و پایینی می‌باشند. تعداد استخوان‌ها در گاو 6 عدد و در اسب و سگ 7 عدد می‌یاشد.
در سگ تعداد metacarpus 5 عدد می‌باشد كه شمارش قلم‌ها از بالای شصت است.
در نشخواركنندگان مثل گاو، گوسفند و بز قلم 3 و 4 بهم جوش خورده و تشكیل قلم اصلی را می‌دهد.
Large meta carpus bone در اسب قلم سوم می‌باشد.
توضیحی در مورد استخوان metacarpus:
تعداد استخوان متاكارپوس در حیوانات مختلف متفاوت است. متاكارپوس‌های سوم و چهارم گاو و گوسفند به هم جوش خورده‌اند و استخوان كانن cannon bone را به وجود می‌آورد. اسب دارای یك استخوان كانن بلند است كه به انگشت میانی می‌پیوندد.
اسب تنها یك انگشت دارد (انگشت سوم) گاو، گوسفند و بز دارای دو انگشت اصلی (انگشت سوم و چهارم) هستند كه انگشتان دوم و پنجم آن‌ها بسیار كوچك است.
b) استخوان‌های اندام پسین (Hind limb) یا (pelvic limb) :
از بالا به پایین:
1. كمربند لگنی (pelvic girdle) : استخوانی به نام oscoxae در این كمربند وجود دارد.
یك جفت coxae با هم در نقطه ای به نام pubic symphysis مفصل شده و تشكیل ossacoxarum را می‌دهند.
Ossacoxarum = 2 oscoxae
استخوان coxae سه قسمت دارد كه در زمان جنینی متصل نشده ولی بعد از تولد به هم جوش خورده و استخوان coxae تشكیل می‌شود. این سه قسمت شامل :
1) Ilium: قسمت رو به خارج آن به نام coxal tuber و قسمت رو به داخل آن sacral tuber نام دارد.
در رو به خارج آن به نام coxal tuber و قسمت رو به داخل آن sacral tuber
2) Ischium: در عقب آن برجستگی به نام Ischial tuberosity وجود دارد.
3) Pubis: این استخوان یك حفره مفصلی به نام Acetabulum را دارا می‌باشد و کوچکترین استخوان لگن است.
انتهای بالایی استخوان ران دارای head می‌باشد كه head استخوان ران در داخل حفره مفصلی oscoxae قرار می‌گیرد و مفصل hip joint را تشكیل می‌دهد.
دو استخوان oscoxae چپ و راست در پایین مفصل می‌گردند و ارتفاع لگن (Symphysis) را تشكیل می‌دهند. مجموعه لگن شامل دو استخوانcoxae ، استخوان sacra، وfist three caudal یا vertebrae (سه استخوان دم) می باشد.
لگن دارای یک دهانه ورودی (inlet)، دهانه خروجی (outlet)، سقف لگن کف و دو دیواره جانبی می باشد. دیواره جانبی لگن را sacrum tuberal ligament پر می کند. در قسمت oscoxae در پایین سوراخی به نام obturator foramen وجود دارد. کف لگن دوتا سوراخ obturator foramen دارد و در جلوی آن قسمت پوبیس وجود دارد.

2. ناحیه ران (Thigh): استخوان آن Femurمی‌باشد.
Femur جز استخوان‌های طویل (long bone) می‌باشد و خصوصیات آن را دارا می‌باشد. یعنی دارای body، proximal end، distal end می‌باشد.
در انتهای بالایی Femur خصوصیاتی وجود دارد. از جمله راس Femur یا Head می‌باشد.
این Head وارد حفره مفصلی oscoxae كه Acetabulumنام دارد می‌شود و تشكیل مفصل Hip را می‌دهد.
علاوه بر Head دارای برجستگی بزرگتری به نام greater trochanter می‌باشد. مقطع عرضی درشت نی سه گوش است.

3. ناحیه ساق (leg): استخوانهای آن شامل درشت نی (Tibia) و نازك نی (Fibula) می‌باشد.
Tibia استخوان طویلی است و شامل body، proximal end و distal end می‌باشد.
انتهای بالایی Tibia با انتهای پایینی Femur مفصل می‌شود. در جلوی مفصل بین Femur و Tibia استخوانی وجود دارد به نام كشكك (Patella). استخوانهای ران و درشت نی و كشكك که مفصلی را به نام Stifle joint تشكیل می‌دهد، در انسان مفصل زانو نامیده می‌شود. Proximal end استخوان tibia با استخوان tarsus تشکیل مفصل خرگوشی (houck joint) می باشد.
نازك نی (Fibula) در گاو و نشخواركنندگان به صورت استخوانی وجود ندارد، به جای آن یك قسمت طناب مانند از جنس مشتقات بافت پیوندی یا هم‌بندی وجود دارد كه نرم است. ولی در اسب و سگ Fibula استخوانی وجود دارد.

4. ناحیه پا (Pes): شامل مچ پا (Tarsus) ،قلم پا (Meta Tarsus) و انگشتان (Digits)
هر Digit از بالا به پایین شامل:
a) بند اول (Proximal phalanx) یا پاسترن بلند (long pastern bone)
b) بند دوم (Middle phalanx) یا پاسترن کوتاه (short pastern bone)
c) بند سوم (Distal phalanx) یا کافین (coffin bone) می‌باشد.
 
آخرین ویرایش:

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانلود رایگان کتاب Bovine Anatomy

دانلود رایگان کتاب Bovine Anatomy




دانلود رایگان کتابBovine Anatomy

کتاب Bovine Anatomy یکی از جامع ترین و قوی ترین کتب مرجع در زمینه آناتومی حیوانات ، به خصوص دام بزرگ می باشد و بیشتر مباحث تدریسی در زمینه Bovine از این کتاب می باشد. کتابی خلاصه و با تصاویر دقیق و واضح..

این نسخه از کتاب Bovine Anatomy ، دارای 144 صفحه به زبان انگلیسی و در قالب PDF می باشد.

دانلود از لینک زیر :
http://nafisehrahmanian.persiangig.com/document/bovine anatomy.pdf/download?38b9

من براتون فایل کتاب رو به صورت ضمیمه هم در پُست قرار دادم تا اگر لینک آپلود خراب شد مشکلی پیش نیاد.
موفق باشید :gol:
 

پیوست ها

  • bovnanat.jpg
    bovnanat.jpg
    22.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • bovine anatomy.rar
    1.9 مگایابت · بازدیدها: 0

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
نکات مقایسه ای (استخوان شناسی دامپزشکی)

نکات مقایسه ای (استخوان شناسی دامپزشکی)

(سگ و گوسفند) و (گاو و اسب)

کتف:
از لحاظ مرفولوژی ، از نظر ظاهر ، نمیتوان استخوان کتف گوسفند و بز را از هم تشخیص داد.
و دیگر اینکه : استخوان کتف ، استخوان دراز اصلاح شده است که به آن Modified long bone میگویند.
نکات مقایسه ای کتف (بین گاو و اسب) :
1- کتف گاو درمقایسه با اسب ، شکل مثلثی کاملتری دارد.
2- مهم: در سطح جانبی کتف تک سمی ها ، زائده آکرومیون وجود ندارد. زائده آکرومیون در انتهای نوک تیز Spine قرار دارد.
3- Thorocoied Tubercle: این زانده در تک سمی ها از بقیه حیوانات بارزتر است.
4- Supraglenoeid Tubercle یا برجستگی فوق گلونوئیدی که در تک سمی ها بارزتر است.
5- Glenoeid nuch یا بریدگی گلونوئیدی در تک سمی ها در جلو کتف (قدامی) است.
در صورتیکه در گاو در در قسمت جانبی lateral قرار دارد.
6- Tuber spine در تک سمی ها نسبت به نوشخوارکننده برجسته تر ومشخص تر است (شکل شماره 2 در عکس)
7- نسبت دو گودی فوق و زیر شوکی در دامهای مختلف، متفاوت است. بطوریکه این نسبت :
در اسب : 1 به 2
در گاو : 1 به 3
در سگ : 1 به 1 میباشد.
قسمت کوچک: فوق شوکی: Supra spines
قسمت بزرگ: زیر شوکی: Infera spines
نکات مقایسه ای کتف (بین گوسفند و سگ) :
1- زوایای قدامی و خلفی کتف در گوسفند تیز است، در صورتیکه در مورد سگ ، تیزی وجود ندارد.
2- غضروف کتفی در گوشتخواران بصورت نوار باریکی مشاهده میشود.
3- Tuber spine در گوسفند بهتر از سگ مشخص است.
4- برجستگیزیر گلونوئیدی Infra glenoeid tubercle در گوشتخواران مشخص تر از بقیه دامهای اهلی است (شماره 8 در عکس).
5- بریدگی گلونوئیدی Glenoeid nuch در گوسفند و در سگ یا وجود ندارد و یا بسیار ضعیف است.
6- در گوسفند زائده غرابی دیده نمیشود.
استخوان بازو:
در انتهای بالائی خود یا همان Proximal extremity:
1- در سطح میانی دارای یک سطح مفصلی مدور و صاف است که با حفره گلونوئید استخوان کتف مفصل میشود.
2- دو برجستگی بنامهای برجستگیهای جانبی و میانی
Greater Tubercle یا Major tuberosity در سمت lateral (جانبی) و
Lesser Tubercle در سمت میانی (؟) قرار میگیرند.
قسمت جلوئی یا قدامی
Greater tubercle معمولا دو قسمتی است
Caudal portion قسمت خلفی یا عقبی
بین برجستگیهای جانبی ومیانی ، ناودانی وجود دارد که ناودان بین برجستگیها Interluberal groove نامیده میشود.
و اما در انتهای پائینی یا همان Distal extremity :
1- متشکل از دو Condyle (کندیل) میباشد بنامهای کندیلهای میانی و جانبی.
2- کندیلها ، سطوحی صاف و استوانه ای شکل هستند که با انتهای بالائی استخوانهای ساعد ، مفصل متحرک تشکیل میدهند.
3- وضعیت قرارگیری کندیلها درانتهای پائینی نسبت به انتهای بالائی ، با چرخشی تواٌم میباشد.
4- اصطلاحات: (قرقره: Trochlea) و (راٌس یا راٌسی: Capitalum).
کندیل میانی را قرقره و کندیل جانبی را راٌسی در نظر میگیرند.
5- بین دو کندیل، یک ناودان طولی قرار دارد که Saggital groove (ناودان طولی) نامیده میشود.
6- در ناحیه بالای کندیلها ودر پائین ترین نقطه بدنه، دو برآمدگی استخوانی مشاهده میشود که Epicondile میانی و جانبی نامیده میشود.
7- در بالای کندیلها ، یک گودی زبر و نسبتاً عمیق وجود دارد بنام Radial fossa که به آن Coroniid fossa (گودی منقاری) نیز گفته میشود.
8- در سمت خلف و در حد فاصل بین دو دو Epicondile ، گودی عمیقی وجود دارد که گودی آرنجی یا Olecranon fossa نامیده میشود.
بدنه استخوان بازو:
بدنه استخوان بازو شامل 4 سطح است:
سطح قدامی، خلفی، میانی، جانبی.
سطح Cranial یا قدامی:
در سطح قدامی، ساختارهای ذیل مشاهده میشود: (3 نکته مربوط به سطح قدامی بازو)

1- سه تیغ منحنی Curved line یا همان Curved cres (خط منحنی)
سطح قدامی، سطح مستقیم و صافی است که در سمت جانبی آن، خط منحنی دیده میشود.
2- برجستگی دالی شکل Deltoid tuberosity : در وسط سه تیغ منحنی، یک برجستگی دالی شکل دیده میشود بنام Deltoid tuberosity .
3- اثر زبر Rough prominace : کمی بالاتر از برجستگی دالی شکل ، یک سطح مدور بزرگ دیده میشود که مربوط به محل اتصال وتر پائینی عضله زیر شوکی است. اثر زبر در گاو: گرد و در اسب: مثلثی میباشد.
سطح خلفی Caudal
معمولاٌ مورد سوال واقع نمیشود.
سطح جانبی Lateral ((سطح پیچ خورده))
1- سطح جانبی، سطحی صاف، سیقلی و پیچ خورده است و ناودان عضلانی- مارپیچی بازو Musclospiral groove بهتر دیده میشود.
2- در انتهای بالائی سطح جانبی ، برآمدگی کوچکی مشاهده میشود که در مجاورت اثر زبر است. این برجستگی، برجستگی گرد کوچک Trace miner tuberosity نامیده میشود.
سطح میانی
1- سطح میانی بدنه ، یک سطح مستقیم یا صاف است که درست در وسط آن، یک برجستگی بزرگ وجود دارد که برجستگی گرد بزرگ Trace major tuberosity نامیده میشود.
نکات مقایسه ای استخوان بازو (در بین گاو و اسب):
1- در تک سمی ها، در وسط ناودان بین برجستگیها، یک برجستگی دیگر وجود دارد که اصطلاحاً برجستگی بینابینی یا Intermediate tub. نامیده میشود.
2- در تک سمی ها، برجستگی دالی شکل یا همان Deltoid tuberosity مشخص تر است.
3- اثر زبر یا همان Rough prominace در گاو بشکل مدور (گرد) بوده، ولی در اسب به شکل مثلثی میباشد.
4- ناودان عضلانی – مارپیچی در گاو کم عمق تر از تک سمی میباشد.
5- برجستگی گرد بزرگ یا همان Trace major tuberosity در گاو کوچکتر از تک سمی میباشد.
6- برجستگی گرد کوچک یا همان Trace miner tuberosity ، بیشتر در نوشخوارکنندگان دیده میشود.
نکات مقایسه ای استخوان بازو (در بین سگ و گوسفند):
1- سوراخ فوق قرقره ای یا همان Supra trochlear foramen ، فقط در سگ وجود دارد.
2- در مورد سگ: گودی رادیال وگودی آرنجی از طریق سوراخ فوق قرقره ای به هم راه میبایند. (این سوراخ فقط در استخوان سگ وجود دارد و در عکس با شماره 14 نشان داده شده است).

  • در گربه این سوراخ را Supra condylar مینامند که محل آن، بالای کندیل میانی است.
3- در گوسفند، برجستگی دالی شکل یا همان Deltoid tuberosity به انتهای بالائی نزدیک شده است. (یعنی محل برجستگی، در وسط نیست).
4- در گوسفند، برجستگی جانبی Greater tubercle توسعه چندانی پیدا نمیکند.
5- بازوی سگ، حالت S شکل دارد.




منبع :
http://www.hfarivar.blogfa.com/post-2.aspx
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخش دوم . ادامه پُست اول

بخش دوم . ادامه پُست اول

جمجمه (skull): شامل دو قسمت است:

  1. cranium )كاسه‌ی سر)
  2. face (صورت)
قسمت face تشكیل شده از استخوان‌های صورت.
Cranium از تعدادی استخوان تشكیل شده است كه به آن استخوان‌های كاسه‌ی سر می‌گویند. Cranium یك حجابی است برای مغز و رگ‌های مغز. اصطلاحا به آن كاسه‌ی سر (brain box) نیز می‌گویند.

a) استخوان‌هایی كه كاسه‌ی سر یا cranium را تشكیل می‌دهند شامل:
1) (Occipital bone) استخوان پس سری: دارای سوراخی است به نام foramen magnum كه در عقب كاسه‌ی سر قرار گرفته است.
2) (sphenoid bone) استخوان پروانه‌ای : كف كاسه‌ی سر را تشكیل می‌دهد. خصوصیت : دارای بدنه (body)، و دو بال (wing) می‌باشد.
3) temporal bone)) استخوان گیجگاهی: دارای سه قسمت است
1. ) petrus ) قسمت ناهموار
2. ) tympanic ) حبابی شكل
3. ) squamous ) فلسی
جمجمه (skull): شامل دو قسمت است:

  1. cranium )كاسه‌ی سر)
  2. face (صورت)
قسمت face تشكیل شده از استخوان‌های صورت.
Cranium از تعدادی استخوان تشكیل شده است كه به آن استخوان‌های كاسه‌ی سر می‌گویند. Cranium یك حجابی است برای مغز و رگ‌های مغز. اصطلاحا به آن كاسه‌ی سر (brain box) نیز می‌گویند.

a) استخوان‌هایی كه كاسه‌ی سر یا cranium را تشكیل می‌دهند شامل:
1) (Occipital bone) استخوان پس سری: دارای سوراخی است به نام foramen magnum كه در عقب كاسه‌ی سر قرار گرفته است.
2) (sphenoid bone) استخوان پروانه‌ای : كف كاسه‌ی سر را تشكیل می‌دهد. خصوصیت : دارای بدنه (body)، و دو بال (wing) می‌باشد.
3) temporal bone)) استخوان گیجگاهی: دارای سه قسمت است
1. ) petrus ) قسمت ناهموار
2. ) tympanic ) حبابی شكل
3. ) squamous ) فلسی
تشكیلات گوش میانی و داخلی در 1 و 2 می‌باشد.
4) Parietal bone)) استخوان آهیانه‌ای: در اسب و سگ قسمت سقف كاسه‌ی سر از استخوان آهیانه‌ای تشكیل شده‌ است.
5) (frontal bone) استخوان پیشانی: در گاو قسمت اعظم سقف كاسه‌ی سر را استخوان پیشانی تشكیل می‌دهد.
6) (ethmoid bone) استخوان پرویزنی: این استخوان بین حفره‌ی كاسه‌ی سر و حفره‌ی بینی قرار دارد. سوراخ‌هایی برای گذشتن اعصاب بویایی دارد.
استخوان پرویزنی دارای سه قسمت است:
1. perpendicular plate (تیغه‌ی عمودی دیواره‌ی میانی حفرات بینی)
2. cribri form plate (تیغه‌ی غربالی)
3. laby rinth plate (توده‌های جانبی): كه در ته حفره‌ی بینی جلوی تیغه‌ی غربالی قرار می‌گیرد. استخوانی ظریف دارد و سطح مخاط را افزایش می‌دهد.
b) استخوان‌های face صورت شامل:
1) (maxilla) استخوان فك بالا: دارای دو قسمت است:
1. دارای حفراتی است كه به آن dental alveolus می‌گویند یعنی جایی كه ریشه‌ی دندان وارد آن می‌شود.
2. Palatine process: زائده‌ی استخوانی فك بالا می‌باشد. قسمت اعظم قسمت استخوانی سقف دهان از palatine process تشكیل شده است.
كام سختhard palate) ) قسمت سخت استخوانی سقف دهان را می‌گویند.
2) (palatine) استخوان كامی: در تشكیل كام سخت (hard plate) شركت می‌كند.
3) (incisive) استخوان بین فكی : در تشكیل كام سخت (hard plate) شركت می‌كند.
پس سه استخوان در تشكیل hard plate شركت دارند كه استخوان‌های 1 و 2 و 3 هستند.
پرده‌ی عضلانی غشایی سقف دهان را كام نرم (soft plate) می‌گویند.
در قسمتincisive حفراتی وجود دارد كه دندان‌ها در آن قرار می‌گیرد.
4) nasal bone)) استخوان بینی
5) lacrimal)) استخوان اشكی: معمولا سوراخی در آن قرار دارد كه به نام سوراخ مجرای اشكی (lacrimal canal) كه در دنباله‌ی سوراخ، مجرای اشك وجود دارد كه اشك نهایتا از چشم به حفره‌ی بینی وارد می‌شود.
6) zygomatic)) استخوان گونه‌ای
7) mandible)) استخوان فك پایین: دارای یك قسمت به نامramus می‌باشد كه دو قسمت افقی horizontal)) و عمودی (vertical) می‌باشد.
استخوان فك پایین (mandible) با استخوان گیجگاهی (temporal) مفصل می‌شود و مفصل گیجگاهی فكی نامیده می‌شود كه متحرك می‌باشد.
8) vomer)) تیغه: استخوان فرد صورت است.این استخوان در وسط كف حفره‌ی بینی قرار دارد. استخوان vomer شیار دارد كه لبه‌ی پایینی تیغه‌ی عمودی (perpendicular) در این شیار قرار دارد. Vomer همراه با یك دیواره‌ی غضروفی حفره‌ی بینی را از طول به دو بخش تقسیم می‌كند.
9) (Orbit) كاسه‌ی چشم: حفره‌ای استخوانی كه چشم در آن قرار می‌گیرد. توسط استخوان‌های پیشانی (frontal) و اشكی (lacrimal) و استخوان گونه‌ای (zygomatic) احاطه شده است.

  • سایر استخوانهای بدن زوج هستند.
Vertebral column)) ستون مهره‌ای:
از skull شروع می‌شود و تا دم ادامه پیدا می‌كند. شامل :
1) مهره‌ی گردنی (cervical vertebral)
2) مهره‌ها‌ی سینه‌ای (thoracic vertebral)
3) مهره‌های كمری (lumbar vertebral)
4) مهره‌های خاجی (sacral vertebral)
5) مهره‌های دمی (caudal vertebral) یا (coccigeal)

خصوصیات مهره نمونه (basic vertebral)
هر مهره از ستون مهره‌ها دارای بدنه (body) یا (carpus)، كمان (arch)، زوائد (processes) می‌باشد.
زوائد شامل:

  1. زائده عرضی (transverse p.)
  2. زائده شوكی (spinous p.)
  3. زائده مفصلی (articular p.)
Cervical vertebral)) مهره‌های گردنی:
مهره‌های گردن در اسب؛ گاو؛ گوسفند و بز به تعداد 7 عدد می‌باشد و در انسان نیز 7عدد است.
اولین مهره‌ی گردن (atlas) اطلس نام دارد. دومین مهره‌ی گردن (axis) محور نام دارد.
ویژگی‌ها مهره‌ی اطلس دارای دو بال (transverse processes) می‌باشد. مهره‌ی axis دارای زائده دندانی (spinous) یا (dens) می‌باشد.
Thoracic vertebrae)) مهره سینه‌ای (پشتی):
تعداد آن در گاو؛ گوسفند؛ بز و سگ 13 عدد می‌باشد. در اسب تعداد مهره‌های پشتی 18 عدد می‌باشد. از خصوصیات مهره‌ی پشتی (spinous p.) زائده‌ی پشتی آن بلند است. در انسان نیز تعداد مهره‌ها 12عدد می‌باشد.
Lumbar vertebrae)) مهره‌ی كمری:
در سگ 7 عدد می‌باشد. در نشخواركنندگان و اسب 6 عدد می‌باشد. و در انسان 5عدد است.
خصوصیات: زوائد عرضی (transverse) آن در دو طرف بلند است. مثل بال هواپیما ...
Sacral vertebrae)) مهره‌ی خاجی: با هم جوش می‌خورد و در پستاندان اهلی مورد مطالعه و تشكیل استخوان sacrum را می‌دهد.
تعداد مهره‌های sacral در سگ 3 عدد، در اسب، گاو، گوسفند ، بز و انسان 5 عدد می‌باشد.
Coccygeal vertebrate)) مهره‌های دمی:
تعدادشان در حیوانات مختلف متفاوت است. چند مهره‌ی اول دم خصوصیات مهره‌ی نمونه را داراست ولی مهره‌های بعدی دم خصوصیات مهره‌ی نمونه را از دست داده است.

استخوان بندی قفسه‌ی سینه:
Thorax)) قفسه‌ی سینه تشكیل شده از مهره‌های سینه (thoracic vertebrae) و دنده‌ها (ribs) و استخوان جناغ سینه sternum)).
دنده‌ها (ribs): یك قسمت استخوانی و یك قسمت غضروفی دارد. دنده‌ها به صورت دنده‌ی حقیقی (sternal) یا دنده‌ی غیر حقیقی (كاذب) (asternal).
دنده هایی كه مستقیما به جناغ سینه متصل شده حقیقی است. دنده‌هایی كه غیر مستقیم به وسیله‌ی غضروف نماینده به استخوان جناغ سینه متصل شده غیر حقیقی است.
تعداد دنده‌ها در اسب 18 زوج؛ در گوسفند، بز، گاو (نشخواركنندگان ruminant) و هم چنین در سگ 13 زوج می‌باشد.
Sternum)) جناغ سینه: در پستانداران اهلی در پایین قفسه‌ی سینه قرار دارد و در انسان در جلوی سینه قرار دارد.
جناغ سه بخش دارد، تیغه‌ی جناغ (manurium) به طرف سر جانور، زائده‌ی زیفوئید xiphoid p.)) به طرف دم جانور و بدنه‌ی جناغ body)).
بدنه‌ی جناغbody) ) از تعدادی قطعه استخوان به نام استرنبری (sternbrue) تشكیل شده كه به هم متصل‌اند. پایین (xiphoid p.) یك قطعه غضروف به نام xiphoid cartilage است.
Suture)) مفصل درزی كه در اعضای صورت است.
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخش سوم - دستگاه گوارش (Digestive system)

بخش سوم - دستگاه گوارش (Digestive system)

دستگاه گوارش (Digestive system)
حفره دهان (Oral cavity) و به لاتین sCavumori می باشد.
حفره دهان در جلو معمولاً توسط لبها و در اطراف به وسیله گونه ها مهار شده‌ است.
حد بالایی حفره دهان یا سقف دهان به نام كام سخت (Hard plate) نامیده می‌شود. حد پایینی حفره دهان زبان است. حفره دهان در عقب به سوراخ دهانه‌ی حلقی مربوط می‌شود. هنگامی كه فكها بسته‌اند، حفره‌ی دهان به وسیله دندانها و زوائد دندانی به‌نام Diastema بین دندانهای سونایا و آسیا و فضای پشت آخرین دندان آسیا به‌هم مربوط دهانی می‌شوند.
قسمتی از دهلیز (Vestibulumoris) كه بین دندانهای سونایا و لبها واقع شده‌اند، قسمت لبی (Pars labialis) نامیده می‌شود و و قسمت دیگر parsbucalis) Vestibulumoris) قسمت گونه‌ای است.
Pars bucalis: ناحیه‌ای است كه بین دندانهای آسیا و گونه‌ها قرار می‌گیرد.
دهان از نظر مخاط دهان رگهای زیادی دارد به ویژه در انسان كه مخاط ضعیف می‌باشد. سقف دهان به وسیله‌ی خط میانی كامی (Raphe palatine) به دو نیمه تقسیم می‌شود، در هر طرف خط میانی كام سه تیغه‌های كامی به طور عرضی قرار گرفته است. در نشخواركنندگان(گاو،گوسفند، بز) فك بالا فاقد دندانهای سونایا می‌باشد و به‌جای آن Dental pad وجود دارد كه قسمت بسیار محكمی است و می‌تواند براحتی علوفه را بگیرد.
دستگاه گوارش (Digestive system)
حفره دهان (Oral cavity) و به لاتین sCavumori می باشد.
حفره دهان در جلو معمولاً توسط لبها و در اطراف به وسیله گونه ها مهار شده‌ است.
حد بالایی حفره دهان یا سقف دهان به نام كام سخت (Hard plate) نامیده می‌شود. حد پایینی حفره دهان زبان است. حفره دهان در عقب به سوراخ دهانه‌ی حلقی مربوط می‌شود. هنگامی كه فكها بسته‌اند، حفره‌ی دهان به وسیله دندانها و زوائد دندانی به‌نام Diastema بین دندانهای سونایا و آسیا و فضای پشت آخرین دندان آسیا به‌هم مربوط دهانی می‌شوند.
قسمتی از دهلیز (Vestibulumoris) كه بین دندانهای سونایا و لبها واقع شده‌اند، قسمت لبی (Pars labialis) نامیده می‌شود و و قسمت دیگر parsbucalis) Vestibulumoris) قسمت گونه‌ای است.
Pars bucalis: ناحیه‌ای است كه بین دندانهای آسیا و گونه‌ها قرار می‌گیرد.
دهان از نظر مخاط دهان رگهای زیادی دارد به ویژه در انسان كه مخاط ضعیف می‌باشد. سقف دهان به وسیله‌ی خط میانی كامی (Raphe palatine) به دو نیمه تقسیم می‌شود، در هر طرف خط میانی كام سه تیغه‌های كامی به طور عرضی قرار گرفته است. در نشخواركنندگان(گاو،گوسفند، بز) فك بالا فاقد دندانهای سونایا می‌باشد و به‌جای آن Dental pad وجود دارد كه قسمت بسیار محكمی است و می‌تواند براحتی علوفه را بگیرد.
زبان (Lingua): وقتی دندانهای بالا و پایین با هم در تماس اند زبان حفره‌ی دهان را پر می‌كند. زبان دارای عضلات مخطط، بافتهای پیوندی یا هم بندی، چربی و چند غده است.
از خارج دارای یك غشای نازك مخاطی است، شكل زبان بسته به نوع دام كمی اختلاف دارد، زبان عضو بسیار متحرك و متغیر است. در بعضی از حیوانات برای گرفتن غذاهای جامد و در بعضی از دامها برای انتقال مایعات (خوردن مایعات به وسیله سگ و گربه) استفاده می شود.
زبان در نوزادان نقش مهمی در مكیدن دارد. زبان برای عمل جویدن و بلع لازم است مثل یك پیستون گلوله غذایی آغشته به بزاق را به حلق منتفل می‌كند.
بعضی ازحیوانات برای برطرف كردن حشرات یا خارش و بعضی دیگر برای تمیز كردن پوست و تیمار بدنشان از زبان استفاده می‌كنند.
زبان دارای یك سطح بالایی است كه در برابر سقف دهان قرار می‌گیرد، زبان دارای یك قسمت آزاد در جلو است كه به آن راس زبان (Apex) زبان می‌گویند.
سطح پایینی زبان به وسبله یك چین میانی به نام ترمز زبان (Frenulum lingua) به كف دهان متصل شده‌است. زبان یك قسمت دیگر به نام بدنه (Body) دارد كه قسمت میانی و اعظم زبان است.
قسمت انتهایی ریشه زبان (Radix lingua) یا (root) نام دارد.
در نشخواركنندگان در قسمت پسین برجستگی بالایی زبان برآمده شده كه به آن برجستگی زبان (Toruslingua) می‌گویند.
سطح پشتی زبان به علت شاخی شدن بافت پوششی آن مخصوصاً در نشخواركنندگان و گربه ضخیم و محكم است.
در روی سطح بالایی زبان كبسه پرزهای مختلفی وجود دارد شامل:
1) پرزهای نخی شكل (Filiform papilla): در گاو و گوسفند دیده می‌شود.
2) پرزهای مخروطی (Conical papilla)
3) پرزهای قارچی شكل (Fungi form papilla)
4) پرزهای جامی شكل (Valliate papilla): كه بزرگتر و مشخص‌تر است. در جلوی ریشه زبان در سطح بالایی زبان قرار گرفته، مثلاً در اسب یك زوج پرز جامی داریم. در گاو 8 تا 17 پرز جامی روی زبان وجود دارد. در گوسفند 18 تا 24، در بز 12 تا 18، در شتر 5 تا6 و در سگ 2 تا 3 عدد پرز جامی وجود دارد.
5) پرز برگی شكل یا Foliate papilla: در حاشیه زبان قرار می‌گیرد.

غده‌های بزاقی (Salivary glands):
سه زوج غده بزرگ بزاقی مهم به نامهای بناگوشی (Parotid)، زیرفكی (mandibular) و غده زیرزبانی Sublingual) ) وجود دارد.
غده‌های غیر اصلی بزاقی شامل : غده های لبی، بوگال، غربالی و كامی هستند.
غده های بزاقی بناگوشی (Parotid gland): قسمت های مختلف آن به صورت قطعه قطعه (Lobe) می‌‌باشد و این غده در بالا با قاعده گوش در تماس است و در پایین تا گردن ادامه دارد. غده بزاقی بناگوشی در گاو انتهای ضخیمش به طرف گوش كشیده شده است. مجرای غده بناگوشی به نام Parotid ductیا stenon نامیده می‌شود و در نهایت انتهایش به پرز بناگوشی (Parotid papilla) ختم می‌شود كه در گاو، در مقابل پنجمین دندان آسیایی بالایی قرار دارد و این پرز در حفره‌ی دهان قرار دارد و ترشحات بزاق به داخل حفره می‌ریزد.
غده بزاقی زیر فكی (Mandibularg land): در زیر فك پایین قرار می‌گیرد و ترشحات آن به زیر زبان می‌ریزد.
غده‌های بزاقی زیر زبانی (Sublingual glands): دو عدد هستند كه در زیر مخاط گودیهای زیر زبان و در دو طرف اتصالی بدنه زبان قرار دارند.
برخی غده ها ترشحات آبكی دارند و به آنها غده های بزاقی سروزی و آنهایی كه ترشحات مخاطی دارند غده های بزاقی مخاطی می‌گویند.
غده هایی را كه هم ترشحات آبكی و هم مخاطی دارند را غده های بزاقی مخلوط می‌گویند.
غده های بزاقی سروزی: بناگوشی
غده های بزاقی مخاطی: لبی (گوسفند و بز)، زبانی و بوكال میانی و پشتی(گاو)
غده های بزاقی مخلوط: آرواره‌ای، زیر زبانی و بوكال (اسب و خوك)

دندان ها (Dents):
دندانها اعضای اصلی جویدن هستند، سفید رنگند، روی لبه آزاد فكها كاشته شده‌اند. دندانها نه تنها برای قطع كردن و ساییدن مواد غذایی بكار می‌روند، گاهی در گرفتن مواد غذایی نیز دخالت می‌كنند. گاهی به عنوان سلاح تهاجمی یا حالات تدافعی به كار می روند، مانند اسب، سگ
دندانهای شیری (Deciduous teeth) و دندانهای دائمی (permanent teeth).
ساختمان دندان: دندان پستانداران از سه ماده اصلی ساخته شده است كه عبارتند از:
عاج (Dentinum)، مینا (Enamelum) و سیمان (Cementum)

عاج: ماده‌ای سخت به رنگ مایل به سفید، قسمت عمده دندان را تشكیل می‌دهد. در مركز حاوی حفره دندانی است كه در این حفره پولپ دندانی (Pulpadentis) كه یك توده‌ی ظریفی از بافت هم‌بندی یا پیوندی با رگها و اعصاب نازك است.
مینا: به رنگ سفید درخشان است و محكمترین قسمت دندان است. ضمناً محكمترین ماده در بدن است.
سیمان: خیلی شبیه استخوان است، معمولاض در ریشه دندان قرار دارد.
سن دام را از دندان آن تخمین می‌زنند.
فرمول دندانی شیری در گاو، گوسفند و بز:

تعداد كل دندان ها2( Di 0/4 Dc 0/0 Dp 3/3 ) = 20
دندان های الیاف (نیش)
پیش آسیا
دندان های پیشین

كسر بالا.............نیم آرواره بالا
كسر پایین..........نیم آرواره پایین

فرمول دندان های دائمی در گاو، گوسفند و بز:
تعداد كل دندان ها2(I 0/4 C 0/0 P 3/3 M 3/3 ) = 32
نیش
پیش آسیا
دندان های پیشین
آسیا

راهنما:
پیشین (Incisive)؛ نیش (Canine)؛ پیش آسیا (Premolar)؛ آسیا (Molar)
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخش چهارم - دستگاه گوارش (Digestive system)

بخش چهارم - دستگاه گوارش (Digestive system)

دستگاه گوارش (Digestive system):

دستگاه گوارش نشخواركننده: معده نشخواركننده 4 حفره دارد. قسمتهای این معده شامل:
1. شكمبه Rumen
2. نگاری Reticulum

3. هزارلا Omasum
4. شیردان Obomasum
سه حفره اول به نام پیش معده (Provent riculus) نامیده می‌شود. یعنی مخاط این سه قسمت غده ندارد.(ترشح غده‌ای وجود ندارد.) مخاط این سه قسمت فاقد غدد مترشحه‌ی اصلی می‌باشد. در واقع این سه قسمت همان ناحیه مری است كه به شكمبه ، نگاری و هزارلا تبدیل شده است.

در نشخواركنندگان شیردان معده اسلی محسوب می‌شود، زیرا مخاط آن غدد مترشحه دارد. مانند معده انسان و سگدستگاه گوارش (Digestive system):
دستگاه گوارش نشخواركننده: معده نشخواركننده 4 حفره دارد. قسمتهای این معده شامل:
1. شكمبه Rumen
2. نگاری Reticulum
3. هزارلا Omasum
4. شیردان Obomasum
سه حفره اول به نام پیش معده (Provent riculus) نامیده می‌شود. یعنی مخاط این سه قسمت غده ندارد.(ترشح غده‌ای وجود ندارد.) مخاط این سه قسمت فاقد غدد مترشحه‌ی اصلی می‌باشد. در واقع این سه قسمت همان ناحیه مری است كه به شكمبه ، نگاری و هزارلا تبدیل شده است.
در نشخواركنندگان شیردان معده اسلی محسوب می‌شود، زیرا مخاط آن غدد مترشحه دارد. مانند معده انسان و سگ
شكل و موقعیت معده در نشخواركنندگان: موقیت 4 حفره‌ی معده نسبت به هم به این ترتیب است:
Rumen در طرف چپ حفره شكم است.
Reticulum در قسمت پیشین حفره شكم قرار دارد.
Omasum در سمت راست حفره شكم قرار دارد.
Abomasum به صورت پایینی متمایل به حلو و در زیر شكمبه قرار دارد.
حفره Reticulumو Rumenبه یكدیگر راه دارند و دیواره كوتاهی آنها را از هم جدا می‌كند.
Reticulum كه جلویی‌ترین حفره معده است درست در پشت دیافراگم و تقریباً چسبیده به قلب قرار دارد.
هزارلا كره‌ای شكل است و صفحه‌های ماهیچه‌ای به نام لامینا دارد.
هزارلا در سمت راست حفره شكمی و در پشت جگر قرار دارد.
4 حفره معده در گاو از نظر گنجایش به ترتیب عبارتند از:
Rumen و Abomasum و Omasumو Reticulum
Rumen)) شكمبه :
به صورت كیسه‌ای بزرگ از طرفی به طرف دیگر ، از چپ به راست فشرده شده‌است. شكمبه ناحیه بزرگی از حفره را اشغال كرده است.
شكل ظاهری شكمبه : دارای دو سطح است :
1) سطح جداری یا سطح چپ (Parietal layer) كه مجاور با دیافراگم و دیواره‌ی چپ شكم و كف شكم است.
2) سطح احشایی یا سطح راست (Visceral surface):
سطح احشایی مجاور با توده‌ی روده‌ها، كبد، Abomasum و Omasumمی‌باشد. در سطح خارجی شكمبه شیارهایی وجود دارد:
الف) شیار طولی سمت راست
ب) شیار طولی سمت چپ
این دو شیارهای مهم هستند و بقیه شیارها حائز اهمیت نمی‌باشند.
در قسمت عقب شكمبه دوته كیسه‌ی پسین بالایی و پسین پایینی دیده می‌شود. در سطح داخلی شكمبه دو چین مهم وجود دارد :
الف) چین طولی سمت راست
ب) چین طولی سمت چپ
شیردان (Abomasum): كه معده اصلی آن مخاط غدد مترشحه دارد. در سطح داخلی شیردان چین‌های بزرگی وجود دارد.
ناودان معده (Gastric groove): در زمان شیرخوارگی در نشخواركنندگان یك لوله از كاردیا (محلی كه مری به معده متصل می‌شود) تا شیردان بر اثر مكیدن پستان به وسیله نوزاد ایجاد می‌شود. دو لبه ماهیچه‌ای این ناودان به هم می‌رسد و لوله‌ای تشكیل می‌شود.
این رفلكس تا زمان شیرخوارگی در بدن نشخواركننده وجود دارد و در زمان بلوغ دیگر این رفلكس وجود ندارد ولی اثر آن لوله در بدن وجود دارد،ولی كارایی قبلی را ندارد.
Gastric groove شامل قسمتهای زیر می‌باشد:
1. Reticular groove 2. omasal groove 3. abomasl groove
بعد از معده، روده‌ها قرار دارند. روده‌ها در دو قسمت مورد بررسی قرار می‌گیرند:
الف) (Intestine) روده: شامل روده‌های باریكه (Small Intestine) و روده‌های بزرگ (Intestine Large ) می‌باشد.
Small Intestine شامل سه قسمت است:
1.Duodenum
2. Jejunum( روده گرسنه یا روده صائم) چون معمولاً داخل آن خالی از مواد غذایی است.
3. Ileum
Large Intestine شامل چند قسمت است:
الف) (Cecum) روده‌ی كور : به صورت لوله‌ی بسته‌ای است كه اگر پر باشد انتهای آزاد آن ممكن است وارد حفره‌ی لگن شود.
ب) Colon) ) قولون: روده‌ی كور را در جلو امتداد می‌دهد. قطر آن برابر روده‌ی كور است اما به‌زودی قطرش كاهش می‌یابد.
قولون شامل سه قسمت است:
1. قولون صعودی (Ascending colon)
2. قولون عرضی (Transverse colon)
3. قولون نزولی (Descending colon)
قولون صعودی خود شامل دو قسمت است:
الف) Proximal loop
ب) Spiral loop به صورت یك صفحه بیضی شكل در گاو است.
Spiral loop قسمتی از قولون است كه به صورت مارپیچی قرار گرفته و دارای دورهای متوجه به مركز و دور از مركز است.
ج) (Rectum) راست روده: قولون را در داخل حفره‌ی لگنی امتداد می‌دهد.
د) (Anal canal) مجرای مقعدی
ه) (Anus) مقعد: دارای عضلات اسفنگتر خارجی و داخلی غیر ارادی است كه مقعد را می‌بندد. دو غده‌ی برون ریز دستگاه گوارش داریم كه شامل:
1. Liver) ) یا (hepar) كبد
2. (pancreas) لوزالمعده
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخش پنجم - دستگاه ادراری و تولید مثلی urinary system

بخش پنجم - دستگاه ادراری و تولید مثلی urinary system

دستگاه ادراری و تولید مثلی urinary system:
محل تصفیه خون را انجام می‌دهد و به این معنی كه مواد مضره و زائد خون را خارج می‌كند و بدین ترتیب تعادل بدن را ثابت نگه می‌دارد.
دستگاه ادراری شامل دو قسمت است: 1- كلیه‌ها 2- راه‌های ادراری
راه‌های ادراری شامل:1- حالب ureter 2- مثانه bladder 3- مجرای ادرار urethra
در جنس نر urethra طویل و در جنس ماده كوتاه‌تر است.
مجرای ادرار زائده‌ای به نام urethral process دارد.
كلیه گوسفند و بز لوبیایی شكل است. كلیه گاو با كلیه گوسفند و بز از نظر شكل ظاهری متفاوت است.
اولا بزرگتر است. ثانیا :شكل كلیه گاو از نظر شكل ظاهری قطعه قطعه (لوبوله lobulated) است.
كلیه ‌ها در بخش پشتی حفرا شكمی، در دو سوی آئورت و بزرگ سیاهرگ پیسن و در زیر چندین مهره‌ی آغازین ناحیه‌ی كمر قرار دارند. سطح میانی كلیه یك فرورفتگی به نام ناف كلیه renal hilus دارد كه از طریق آن رگ‌های خونی و اعصاب وارد رگ‌های لنفاوی و میزنای (حالب) بیرون می‌رود.
دستگاه ادراری و تولید مثلی urinary system:
محل تصفیه خون را انجام می‌دهد و به این معنی كه مواد مضره و زائد خون را خارج می‌كند و بدین ترتیب تعادل بدن را ثابت نگه می‌دارد.
دستگاه ادراری شامل دو قسمت است: 1- كلیه‌ها 2- راه‌های ادراری
راه‌های ادراری شامل:1- حالب ureter 2- مثانه bladder 3- مجرای ادرار urethra
در جنس نر urethra طویل و در جنس ماده كوتاه‌تر است.
مجرای ادرار زائده‌ای به نام urethral process دارد.
كلیه گوسفند و بز لوبیایی شكل است. كلیه گاو با كلیه گوسفند و بز از نظر شكل ظاهری متفاوت است.
اولا بزرگتر است. ثانیا :شكل كلیه گاو از نظر شكل ظاهری قطعه قطعه (لوبوله lobulated) است.
كلیه ‌ها در بخش پشتی حفرا شكمی، در دو سوی آئورت و بزرگ سیاهرگ پیسن و در زیر چندین مهره‌ی آغازین ناحیه‌ی كمر قرار دارند. سطح میانی كلیه یك فرورفتگی به نام ناف كلیه renal hilus دارد كه از طریق آن رگ‌های خونی و اعصاب وارد رگ‌های لنفاوی و میزنای (حالب) بیرون می‌رود.
دستگاه تناسلی نر male genital organs :
اعضای تناسلی نر شامل:
1- بیضه testis
2- غدد ضمیمه‌ی تناسلی accessory genital glands
3- اعضای فرعی دستگاه تناسلی accessory genital organs
4- آلت تناسلی نر (قضیب) penis
5- غلاف آلت تناسلی نر prepuce
6- مجرای ادراری urethra

1- بیضه: به تعداد یك زوج است و هورمون و اسپرم تولید می‌كند.
ترشح داخلی آن هورمون تستوسترون testosterone است و اسپرم ترشحات خارجی آن است.
معمولا بیضه در زیر شكم داخل كیسه‌اس به نام پوشش بیضه scrotum قرار دارد.
معمولا دمای بیضه باید پایین‌تر از دمای داخل شكم باشد.
چون زیر شكم است مواقعی كه هوا سرد است در اثر انقباض عضله‌ای بیضه به شكم نزدیك می‌شود و وقتی هوا گرم باشد تحت تاثیر همان عضله از شكم دور می‌شود.
طرز قرار گرفتن بیضه در حیوانات مختلف متفاوت است:
مثلا در نشخواركنندگان بیضه به صورت عمودی قرار می‌گیرد یعنی محور طولی‌اش عمود بر زمین است ولی در تك سمیان مثل اسب و الاغ بیضه به صورت افقی قرار می‌گیرد.
از نظر ظاهری بیضه دارای دو سطح است؛
در نشخواركنندگان بیضه دارای دو سطح خارجی و داخلی است و دو لبه‌ی پیشین و پسین دارد.
دارای دو انتهاست، انتهای بالایی و پایینی.
2- غدد ضمینه‌ی تناسلی accessory genital glands:
شامل :
1) غدد آمپول كانال دفران ampulla
2) غدد ویزیكولی vesicular glands
3) غدد پروستات prostate gland: چون مجرای ادرار از میان این غدد می‌گذرد وقتی تورم پیدا می‌كند مجرا را می‌بندد و ادرار نمی‌تواند خارج شود كه با دارو یا جراحی و ... قابل درمان است.
4) bulbourethra gland(cowper) غده‌ی پیازی-میزراهی مجرای ادرای.
-سگ غدد ویزیكولی و cowper را ندارد.
3- اعضای فرعی دستگاه تناسلی accessory genital organs:
شامل:
1) پوشش بیضه scrotum
2) اپیدیویم epididymis
3) مجرای دفران deferent duct یا ductus deference
اپیدیدیم epididymis: عضوی است كه بر روی بیضه قرار گرفته، دارای سه قسمت سر head، بدنbody، دم tail است. Head محل منشا گرفتن اپیدیویم است و در نشخواركنندگان در انتهای بالایی قرار دارد. Tail قسمت انتهایی است كه به مجرای دفران ختم می‌شود و در انتهای پایینی قرار دارد.
Deferent duct: از دم اپیدیدیم شروع می‌شود و از پایین به بالا در طول body اپیدیدیم حركت می‌كند و از طریقinguinal canal یا مجرای معبنی وارد حفره‌ی شكم می‌شود و به طرف عقب شكم مسیری را طی می‌كند و از حفره‌ی شكم وارد حفره‌ی لگن می‌شود و به آمپول كانال دفران یا ampulla ختم می‌شود.
كار این كانال: اسپرماتوزوئید را از بیضه به طرف مجرای ادرار urethra انتقال می‌دهد.
پوشش ‌های بیضه scrotum: معمولا از خارج به داخل شامل:
1) Skin پوست (خارجی‌ترین لایه)
2) dartus: سطح داخلی و پوست را می‌پوشاند. برای هر بیضه جداگانه durtus قرار گرفته.
3) cremaster: عضله است، همین عضله cremaster اغست كه در موقع سرما منقبض می‌شود و بیضه را به شكم نزدیك می‌كند و در موقع گرما بیضه را از شكم دور می‌كند.
4) tunica fibrosa: برای هر بیضه جداگانه می‌باشد.
5) tunica cavaginalis : داخلی‌ترین لایه‌ی پوشاننده‌ی بیضه است و دنباله‌ی پرده‌ی صفاق است. دارای دو لایه‌ی جداری و احشایی است. لایه‌ی جداری با چشم قابل دیدن است ولی لایه‌ی احشایی به بیضه چسبیده و قابل دیدن نیست. Tunica albogina سپید پرده
پرده‌ی صفاق دور تا دور حفره‌ی شكم غیر از كلیه‌ها را می‌پوشاند. بیضه از حفره‌ی شكم inguinal canal از سوراخ بالایی (نیمه بسته است) قسمتی از پرده‌ی صفاق را می‌كشد و به داخل كیسه‌ی بیضه می‌آورد.
ترشحات غدد ضمیمه‌‌ی دستگاه تناسلی نر:
مایعی را ترشح می‌كنند كه اسپرماتوزوئید را از كانال دفران نهایتا به ابتدای مجرای ادرار می‌برد.
اسپرماتوزوئیدها در مایعی كه به وسیله‌ی غدد ضمیمه‌ی دستگاه تناسلی نر ایجاد می‌شود، شناور شده و از آنها تغذیه می‌كنند.
مجموعه‌مایعی كه به وسیله‌ی غدد ضمیمه ترشح می‌شود به اضافه‌ی اسپرماتوزوئیدها مایع معنی semen نامیده می‌شود.
در حیوانات هنگام مقابرت حالت ارگاسم كه پیش میآید نتیجه‌ی انزال است. كه انزال یعنی پرش منی از نوك آلت تناسلی كه داخل واژن حیوان‌ متده ریخنه می‌شود . اسپرماتوزوئیدها حركت كرده و از واژن نهایتا به رحم می‌رسد و با اووم تركیب می‌شود.
كانال معبنی inguinal canal: فاصله‌ی بین دو عضله‌ی جدار شكم است. كه معمولا كانال به صورت قیفی شكل است كه دارای سوراخ بالایی و پایینی است.
سوراخ پایینی زیر شكم بالای بیضه قرار دارد. سوراخ بالایی در جدار شكم قرار دارد. از این كانال ضمن اینكه deferent duct عبور می‌كند،‌شریان، رگ و عصب نیز عبور می‌كند.
بر روی سوراخ این كانل پوششی از جنس بافت پیوندی قرار دارد كه گاهی در اثر فشار پاره شده و از طریق ان قسمتی از روده‌ی كوچك وارد كیسه‌ی بیضه می‌شود كه بسیار دردناك و خطرناك است.
در بالای بیضه یك قسمت به نام بند بیضه spermatic cord قرار گرفته است كه شامل كانال دفران، سرخرگ شریان و سیاهرگ ورید و عصب است.
بند بیضه در اخته كردن مورد استفاده قرار می‌گیرد. بعضی از اسب‌ها كه شرورند باید بیضه‌اش را خارج كنند.
در این مورد اخته باز انجام می‌دهند؛ اطراف بیضه از بیرون زیر شكم بیحسی می‌دهند و پوشش بیضه را شكاف داده و بیضه را خارج می‌كنند. در گوسفند و بز اخته بسته انجام می‌دهند؛ پوست اطراف بند بیضه را مشخص كرده و بی‌حس می‌كنند و با وسایل خاصی بند بیضه را له می‌كنند و شریان نیمه قطع یا قطع شده و خون یه آن نمی‌رسد كم‌كم بیضه تحلیل می‌رود. در خروس جدار شكم را شكاف داده و بیضه را از شكم خارج می‌كنند.
غدد پروستات روی گردن مثانه ابتدای مجرای ادرار قرار گرفته شده.
Bulbourethral gland (cowper) : به صورت یك زوج توده‌های كروی شكل در دو طرف مجرای ادرار قرار گرفته است.
4- آلت تناسلی نر penis: حاوی مجرای ادرار یا urethra است كه در جنس نر طویل‌تر از ماده است.
در حیوانات مورد مطالعه‌ی ما معمولا آلت تناسلی از نظر ساختمانی در دو گروه طبقه‌بندی می‌شود:
1) fibroel astic: و در نشخواركنندگان اینگونه است.
در نشخواركنندگان راست شدن آلت تناسلی erection كامل نیست ، زیرا corpus cavernous آلت معمولا به همراه ندارند و خون تمام حفرات را پر نمی‌كند.
2) musculo cavernous: كه در تك سمیان مثل اسب و الاغ وجود دارد و راست شدن آلت تناسلی erection كامل است چون در این نوع جسم غاری corpus cavernosum رشد زیادی كرده و تمام حفرات اسفنجی آلت توسط خون پرشده است.
-آلت تناسلی در انسان نیز از نوع musculo cavernous است.
آلت تناسلی نر penis شامل سه قسمت است:
1) ریشه root
2) بدنه body
3) حشفه glans: نوك آلت تناسلی قسمت برجسته‌ای دارد كه به آن حشفه می‌گوسند.
در آلت تناسلی سگ نر قطعه‌ای استخوان قرار دارد كه از استخوان‌های احشایی visceral bone محسوب می‌شود.
اعضای تناسلی ماده female genital organs:
تخمدان یا ovary: در پستانداران اهلی یك زوج تخمدان است، تخمدان‌ها در حفره‌‌ی شكم قرار دارند. تخمدان‌ها، تخمك یا اووم را تولید می‌كنند.
تخمك بعد از تولید در تخمدان وارد oviduct می‌شود.
اعضای لوله‌ای شكل از داخل به خارج شامل:
1) لوله‌ی رحم oviduct : انتهای تخمدانی oviduct به نام in fundu bulum می‌باشد.
2) رحم uterus: در گاو شاخ‌های رحم از جلوی بدنه‌ی رحم به طرف پیشین كشیده می‌شود. بین دو شاخ رحم گاو، رباط بین شاخ‌های رحم وجود دارد كه به آنinter corneal می‌گویند. كه این رباط در مامایی برای تشخیص آبستنی به كار می‌رود. رباط ligament
3) گردنه‌ی رحم cervix: یك دیواره‌ی ضخیمی دارد كه تشكیل لوله‌ی محكمی را می‌دهد و برای مامایی كاربرد دارد.
4) واژن (مهبل) vagina: دارای قابلیت استاع (گشاد شدن) زیادی دارد.
معمولا در جفت گیری حیوانات آلت تناسلی نر وارد واژن شده و منی داخل واژن ریخته می‌شود.
5) فرج vulva: خارجی‌ترین قسمت اعضای تناسلی ماده است.
دارای لب‌هایی است. لبه‌های فرج مدور است، مثلا در گاو در قسمت پایینی فرج گاو clitoris (قضیب ماده) قرا گرفته. فرج دارای دو لب بزرگ (خارجی) و دو لب كوچك (داخلی) است.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
محران درخواست مقله لاتین در مورد آناتومی گاو دامپروری 2

Similar threads

بالا