وقتی قمر آریان درگذشت بسیاری از خبرگزاریها نوشتند که قمر آریان، همسر دکتر زرینکوب درگذشت؛ گویا که مهمترین ویژگی ِ این زن ِ پژوهشگر، همسر ِ زرینکوببودن است در حالیکه قمر آریان خود پژوهشگر و نویسندهای توانا بود. قمر آریان از نخستین فارغالتحصیلان زن از دانشکدهی ادبیات ِ دانشگاه تهران و از نخستین استادان دانشگاه زن در ایران بود. ایشان همچنین از اعضای شورای عالی علمی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بود. قمر آریان از اولینهایی بود که تاثیرات فراوانی در عرصهی فرهنگ از خود بر جای گذارد.
قمر آریان ۲۳ فروردینماه سال ۱۳۹۱ در سن ۹۰ سالگی در تهران درگذشت و او را در قطعهی هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپردند.
قمر آریان اول فروردینماه ۱۳۰۱ در قوچان دیده به جهان گشود. در آن زمان قوچان مدرسهی دخترانه نداشت از اینرو پدر ِ قمر که از مردان متنفذ و صاحباعتبار شهر بود مبادرت به ساخت مدرسهای دخترانه در قوچان کرد و یکی از زنان باسواد شهر را به ریاست این مدرسه گمارد. قمر آریان تا ششم دبستان را در این مدرسه به تحصیل پرداخت و پس از آن سه کلاس ِ اول دبیرستان را با معلم سرخانه سپری کرد و برای امتحان سال نهم به مشهد رفت. او به مدت دو سال نیز در دانشسرای مقدماتی دختران مشهد به تدریس پرداخت و همزمان با تدریس، خود نیز به تحصیل در کلاس ششم ادبی مشغول شد. امتحانات این مقطع در تهران برگزار میشد و اینگونه شد که قمر به تهران آمد. او در تهران ماندگار شد و به تحصیل پرداخت. قمر آریان در سال ۱۳۲۷ موفق به کسب مدرک لیسانس از دانشگاه تهران شد. او فوق لیسانس و دکترای خود را نیز در همین دانشگاه گذراند. او در سال ۱۳۳۷ مدرک دکترای ادبیات خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد. قمر آریان در مدت تحصیل، از کلاس درس اساتید بزرگی همچون بدیعالزمان فروزانفر، علیاصغر حکمت، جلال همایی، محمد معین، ذبیحالله صفا، احمد بهمنیار و … بهرههای فراوان برگرفت. رسالهی دکترای قمر آریان درباره مسیحیت و انجیل بود که بعدها با عنوان «چهرهی مسیحیت و تاثیر آن در ادبیات» و پس از آن با نام «چهرهی مسیح در ادب فارسی» و در قالب کتاب به انتشار رسید. درجهی بسیار خوب نتیجهی دکترای قمر آریان در سال ۱۳۳۷ بود.
قمر آریان در سالهای ورود به دانشگاه با عبدالحسین زرینکوب آشنا میشود. قمر آریان در گفتوگویی در سال ۱۳۸۳ که در روزنامهی جام جم به چاپ رسید در مورد آشنایی خود با زرینکوب سخن میگوید. آریان میگوید که زرینکوب شاگرد فوقالعادهای بود و خودش نیز از شاگردان خوب به حساب میآمده است. آریان میگوید که در برخی درسها از زرینکوب کمک میگرفته است و در بیشتر کلاسها با یکدیگر همکلاس بودهاند. آریان در این مصاحبه میگوید: «وقتی از من خواستگاری کرد، قبول کردم و همراه با هم به مشهد پیش پدر و مادرم رفتیم. وقتی به پدرم گفتم آقای عبدالحسین زرینکوب که اهل علم و مطالعه است از من چنین خواهشی کرده است، پدرم گفت: من مقالات ایشان را خوانده ام. ایشان باید پیرمرد باشد. گفتم: ایشان فقط ۳۰ سالشان است. پدرم گفت: نویسنده این مقالهها پخته تر از آن است که ایشان نشان میدهند؛ همه این را میگفتند.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1IDEfOv

