متأسفانه تاریخ چند هزار ساله ما نشان میدهد که همواره فرهنگی مبتنی بر یقین و بدیهی داشتهایم که نه تنها در آن پرسش مجاز نبوده، بلکه به دلیل یقین نیازی هم به پرسش احساس نمیشده است. فرهنگی که گرچه زبان و خط و نوشتار داشته ولی هنوز هم به صورت غالب فرهنگی شفاهی دارد و نه نوشتاری! ما در جامعهای زیستهایم که همواره به ما گفتهاند “نیاندیش” ، “فکر نکن دیوانه میشوی” ، ” نخوان دیوانه میشوی” ، گوئی اندیشیدن و خواندن سرانجامش دیوانگی بود به این جهت نوعی “نوشتار هراسی” و “اندیشه هراسی” به ما القا و تحمیل شده است، باید هراس از حروف چاپی زیاد باشد که تیراژ کتاب در جامعهای ۷۰ میلیونی فقط ۱۰۰۰ جلد است!!