
*سال ۱۳۶۹ – امتحان سختی که خدا از ما کرد
ما امسال عید نوروز را در حالى برگزار مىکنیم که خداى متعال با فقدان بزرگ رهبر عظیمالشأنمان، امتحان سختى از ما کرد و دوران سختى را بر ما گذراند. آن فقدان، محنت بزرگى بود. امیدواریم که خداى متعال، روح آن بزرگمرد را با ارواح مقدسهى انبیا و اولیا محشور کند و او را از ما راضى نماید و ما را در راه او، مستمر و مستدام بدارد. امیدواریم که خداوند، نظر لطف و محبت خود را که در طول این یازده سال همواره بر این ملت و بر این نظام داشته است، باز هم آن را بر ما مستمر بگرداند و ما بتوانیم به کمک خدا و با حرکت در راه او و با استغفار و توبهى الىاللَّه، متاع حَسَن و قدرت و قوّت و عزت الهى را براى خودمان و براى این ملت بزرگ و فداکار تأمین کنیم.
* سال ۱۳۷۰ – با هم مهربان باشیم
امیدوارم که ملت ایران با کسب تجربه از گذشتهها، برادرى و همکارى و همدلى در میان یکدیگر را قدر بدانند و آن را هرچه بیشتر کنند. مردم با هم مهربان باشند و به کمک یکدیگر بشتابند؛ بخصوص در این ایام به کمک مستمندان بشتابند. کسانى که دارند و مىتوانند، حتماً به کسانى که نادار و محتاج و مستمندند، کمک کنند. این روح همکارى و همیارى در میان ملت ما – که سنت قدیمى و دستور عالى اسلام است – چیز بسیار ارزشمندى است؛ آن را حفظ کنید و بخصوص در ایام عید و ایام ماه مبارک رمضان، آن را بیشتر اهمیت بدهید. روحیهى مردمدوستى، روحیهى ایثار و ازخودگذشتگى، براى دیگران فکر کردن و کار کردن، روحیهیى است که ملت ما را به نتایج و غایات این حرکت خواهد رسانید.
* سال ۱۳۷۱- علاج دردهای ملت
…..از دولت عزیز و مسؤولین زحمتکش و خدمتگزار هم مىخواهم که براى کیفیّت حضور مردم در سازندگى کشور، برنامهریزى و آنان را براى بازسازى کشور سازماندهى کنند. به همه توصیه مىکنم که کار را یک ارزش والا بدانند. امروز حقیقتاً کار، در هر جبههاى که باشد، یک جهاد محسوب مىشود. کسانى هم که براى خودشان کار مىکنند، باید بکوشند که کارشان در جهت اهداف کشور، ملت و مصالح عمومى باشد. مردم باید وحدت خودشان را حفظ کنند. باید همدلى و بنیان مرصوص وحدت ملى را که بسیار با ارزش و ارجمند است حفظ کنند. علاج دردهاى ملت، در بلند مدت و کوتاه مدت، وحدت و یکپارچگى است.
* سال ۱۳۷۲- همت مسئولان کمک به طبقات محروم باشد
…..آنچه که من به برنامهریزان و مسؤولین دولتى مؤکّداً سفارش مىکنم، این است که در این برنامه توجّه کنند که هدف اصلى، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزى است که ما را به «عدالت اجتماعى» نزدیک مىکند. هدف اصلى در کشور ما و در نظام جمهورى اسلامى، عبارت از تأمین عدالت است و رونق اقتصادى و تلاش سازندگى، مقدّمه آن است. ما نمىخواهیم سازندگى کنیم که نتیجه این سازندگى یا نتیجه رونق اقتصادى، این باشد که عدّهاى از تمکّن بیشترى برخوردار شوند و عدهاى فقیرتر شوند. این، به هیچوجه مورد رضاى الهى و رضاى اسلام و مورد قبول ما نیست. ما مىخواهیم سازندگى شود و کشور رونق اقتصادى و پیشرفت مادّى پیدا کند و ازلحاظ اقتصادى رشد کند، تا بتواند به عدالت اجتماعى نزدیک شود و فقیر نداشته باشیم؛ تا دیگر، طبقات محروم در جامعه، احساس محرومیت نکنند.
* سال ۱۳۷۳ وجدان کاری و انضباط اجتماعی
…..از آغاز سال جدید، دو شاخص را به عنوان شعار براى خودمان قرار دهیم: این دو شاخص، عبارت است از «وجدان کار» و «انضباط اجتماعى». این دو شاخص، براى همه ما، در هر جا که هستیم بسیار مهم است. «وجدان کار» یعنى اینکه اگر کارى را به عهده گرفتیم و انجام آن را تعهّد کردیم – چه این کار، براى شخص خودمان یا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه کارى اجتماعى و مردمى و مربوط به دیگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعى و مسؤولیتهاى کشورى – آن را خوب و کامل و دقیق و تمام، انجام دهیم. به تعبیر معروف، براى آن کار، «سنگ تمام بگذاریم». اگر ملتى داراى «وجدان کار» باشد، محصول کار او خوب خواهد شد، و وقتى محصول کار نیکو شد، وضع اجتماعى، به طور قطع بهبود پیدا خواهد کرد.
* سال ۱۳۷۴- انضباط اقتصادی و مالی
…..من عرض مىکنم امسال هم مىخواهم دو توصیه بکنم…
اوّلاً سالها لازم است که یک عادت زشت برطرف شود و یک عادت خوب در جان یک ملت ریشه دواند. این کارِ یک ماه و دو ماه و چند ماه و یک سال نیست. بنابراین عرض مىکنم آن دو شعار را که عبارت بود از تلاش براى به وجود آمدن وجدان کارى و تلاش براى پدید آمدن انضباط اجتماعى در مردم، در داخل جامعه، در مسؤولین، در کارگزاران کشور و در هر کسى که به کارى مشغول است، باید ادامه دهیم….
توصیه دوم که آن هم براى جامعه ما بسیار مهم است، «انضباط اقتصادى و مالى» است. من این را از آحاد ملت و مسؤولین کشور و مأمورین دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادى و مالى یعنى مقابله با ریخت و پاش، زیاده روى و اسراف. ریخت و پاش مالى و زیاده روى در خرج کردن و زیاده روى در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبى نیست.
* سال۱۳۷۵، تأکید بر انضباط در همه ابعاد
…..ملت عزیز ما مىدانند که سرنوشت کشور در دست آنها و بسته به اراده و همّت و ایمان آنهاست. بنابراین براى آینده، همه باید به تلاش و کار و حضور و تصمیمگیرى جدّى، عازم باشند. وقتى مردم در صحنه بودند و همّت کردند و خواستند، مسؤولان هم بهکار تشویق مىشوند و کار را بهتر و بیشتر و جدّىتر انجام مىدهند.
اسراف در ثروت عمومى و موجودیهاى این کشور و منابع طبیعى و نیز در آنچه که با زحمت زیاد به دست مىآید و اسراف در نان و آب و انرژى و نیروى انسانى، همه اینها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصیهاى است که ما در سال گذشته و سالهاى قبل از آن عرض کردیم که عبارت از «انضباط» است.
* سال ۱۳۷۶، آراستگی اخلاقی
…..در جامعهاى که بد عمل کردن نسبت به محرومان با بىاعتنا بودن نسبت به آنان همراه نباشد؛ مال مردم خوردن وجود نداشته باشد؛ اگر خُلقیّات اسلامى – همان چیزهایى که در اسلام براى یک انسان فضیلت است، همان چیزهایى که به تعبیر روایات، جنود عقل است(۲) – رواج پیدا کند؛ مردم اهل صبر و استقامت باشند؛ اهل توکّل و تواضع و حلم باشند، نسبت به یکدیگر بدبین نباشند؛ نسبت به احوال یکدیگر بىتفاوت نباشند؛ نسبت به سرنوشت جامعه قناعت وجود داشته باشد؛ زیادهروى و اسراف و ریخت و پاش و این چیزها نباشد و نشانى از حرص و افزون طلبى در امور مادّى نباشد، این جامعه به بهشت و گلستان تبدیل مىشود. گرفتارىِ امروز مردم دنیا، حتّى کشورهاى ثروتمند و پیشرفته، این چیزهاست. تهیدستى از اخلاقیّات است که انسانیّت را امروز در دنیا پریشان کرده است.
*سال ۱۳۸۷، سال صرفهجویی
…..ما مىدانیم که انتظارات مردم از دستگاه حکومت و دولت در زمینه اقتصادى و در همه زمینههایى که مردم، انتظاراتى از دولت دارند، عمدتاً انتظارات بجا و صحیح و درست است. مردم باید بدانند – و البته مىدانند – که مسؤولین بخشهاى گوناگون حکومت و نظام جمهورى اسلامى – اعم از قوّه مجریّه، مجلس شوراى اسلامى و قوه قضاییّه – در صددند که خواستهها، نیازها، انتظارات و حقوق اساسى مردم را برآورده سازند و با بهترین وجهى آنها را ادا کنند.
امسال توصیه مهمّ من عبارت است از صرفهجویى. دولت هم باید صرفهجویى کند؛ ملت هم باید بکند. دولت، علاوه بر صرفهجویى بایستى راههاى صرفهجویى را هم به مردم تعلیم دهد. تا وقت نگذشته است – تا ماههاى اوّل سال، سپرى نشده است – بایستى فهرستى از انواع صرفهجوییهایى را که مردم مىتوانند بکنند – در آب، نان، بنزین و در مصارف گوناگون و همه چیزهایى که براى صرف آنها مجبوریم از سرمایههاى کشور و نفت مصرف کنیم – و راههاى صرفهجویى در آنها را به مردم تعلیم و نشان دهند؛ مردم هم جدّاً سعى کنند که صرفهجویى نمایند.
* سال ۱۳۷۸- امام خمینی
…..سالى که در این ساعت و در این روز آغاز مىشود، سالى است با امیدها و با امکانات فراوان و انشاءاللَّه با توکّل به خدا، سالى متناسب با خواستها و ارزشهاى ملت ایران است. از مهمترین خصوصیات امسال این است که مصادف با صدمین سال ولادت امام بزرگوار ماست. به همین مناسبت جا دارد که این سال را سال امام خمینى (رحمةاللَّهعلیه) بدانیم و بنامیم. فقط هم نامیدن و عنوان، کافى نیست. باید انشاءاللَّه همه سعى کنند، شخصیت بزرگوار امام خمینى را با همان ابعاد عظیم، به درستى بشناسند و خصوصیات آن را انشاءاللَّه در زندگى خود و زندگى ملت و عرض و طول معنوى کشور، اِعمال و پیاده کنند.
*۱۳۷۹- سال امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع)
…..سال جدیدى را در پیش رو داریم و همان طور که مىدانید، امسال، هم در آغاز و هم در پایان خود، مزیّن به عید مبارک غدیر است؛ یعنى سال ۱۳۷۹، دو عید غدیر دارد. بسیار مناسب است که ما این سال را به این مناسبت، «سال امام امیرالمؤمنین، علىبنابىطالب علیهالسّلام» بدانیم و بنامیم و خودمان را به آن بزرگوار نزدیک کنیم.
امیرالمؤمنین علیهالسّلام در زندگى حکومتى خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بىاغماض و بىگذشت بود. ماهم باید همینطور باشیم. آن حضرت نسبت به حقّ خود و به سهم خود، بسیار پرگذشت بود؛ همه ما نیز باید همینگونه باشیم. او در همه عمر، مظهرى از خداپرستى و صفاى معنوى و مجاهدت و تلاش و سرزندگى و نشاط بود و با تلخیها، غمها و دردها، شادمانانه برخورد کرد و مسؤولانه وظیفه خودش را انجام داد. این الگوى بسیار خوبى است.
* سال ۱۳۸۰- رفتار و کردار علوی
…..سال ۸۰ هم باید سال امیرالمؤمنین به حساب آید و شناخته شود. در این سال سعى کنیم به کار فرهنگى و علمى اکتفا نکنیم؛ تلاش کنیم رفتار و عملکردمان را – بخصوص در حوزه مسائل اجتماعى و بهطور اخص در زمینه مسائل حکومتى – به عملکرد آن بزرگوار نزدیک کنیم. تقواى امیرالمؤمنین و پارسایى او، نزدیکى و دلسوزى او نسبت به قشرهاى ضعیف و محروم، کارکرد درخشان او براى خدا، استقامت و خستگىناپذیرى او در راه هدفهاى متعالى، هر کدام سرفصلى است که مسؤولان مختلف مىتوانند خود و مجموعه زیر نظر خودشان را در جهت اینها – یا لااقل در جهت یکى از این سرفصلها – توجیه کنند و به حرکت و تلاش وا دارند.
«وحدت ملى»، همان چیزى است که مىتواند پشتوانه همه تلاشهاى دولتمردان و مسؤولان و مبارزان و دلسوزان این کشور و این انقلاب باشد. بدون وحدت ملى، این کشور بزرگترین نیروى خود و مایه عظمت خودش را نخواهد داشت.
و دیگر «امنیت ملى» است. اگر امنیت نباشد، اقتصاد هم نیست؛ تلاش براى سازندگى و براى افتخارآفرینى هم نیست. ناامنى، بزرگترین خطرى است که یک ملت را تهدید مىکند. اگر به بعضى از ملتهاى دیگر نگاه کنید و ببینید که در زیرآوار ناامنى، چه مشکلاتى برایشان به وجود آمده و امنیتى که ما در طول سالهاى گذشته داشتیم، چه فرصتهاى خوبى را در اختیار ملت ایران قرار داده است، آن وقت اهمیتِ امنیت ملى براى کشور و مردم ما آشکار خواهد شد.
بقیه در سایت:
http://shiaha.com/1389/12/فرازهایی-از-پیامهای-نوروزی-رهبر/