غزلی بسیار زیبا از امام خمینی ره

zina20

عضو جدید
غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود این خماری از سر ما می گساران می رود
پرده را از روی ماه خویش بالا می زند غمزه را سر می دهد غم از دل و جان می رود
بلبل اندر شاخسار گل، هویدا می شود زاغ با صد شرمساری از گلستان می رود
محفل از نور رخ او نور افشان می شود هر چه غیر از ذکر یار، از یاد رندان می رود
ابرها از نور خورشید رخش پنهان شوند پرده از رخسار آن سرو خرامان می رود
وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد روز وصلش می رسد ایام هجران می رود.
......................................................................................................................
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق میشود عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق میشود
شرط میبندم زمانی که نه زود است و نه دیر مهربانی حاکم کل مناطق میشود.

http://it-rayaneh.blogfa.com :gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

Similar threads

بالا