غافل نبودن از یاد خدا یعنی چه؟

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینکه می گویند لحظه ای از یاد خدا غافل نباشید یعنی چه و چگونه؟
حالات توجه و عنایت و ذکر در انسان در مقابل غفلت و فراموشی و بی توجهی می باشد. گاهی سالک الی الله در مدت روز چند ساعتی حال ذکر و توجه دارد ولی کم کم به جائی می رسد که تمام ساعات شبانه روز مستغرق در یاد حضرت حق است و تمام عالم را محضر او می داند . رسیدن به این مقام با تمام مراتبی که دارد کاری طاقت فرسا ولی ممکن است . در فن اخلاق، غفلت به عنوان «مانع» ، و بیداری به عنوان «شرط لازم» تهذیب نفس و سیر و سلوک شمرده شده است. مقدمه واجب سیر و سلوک آن است که انسان توجه کند که «ناقص» است و باید «کامل» شود و «مسافر» است و به زاد و راحله و راهنما نیاز دارد و بدیهی است که اگر کسی غافل باشد و نداند مسافر است، در جای خود می‏ماند، چنانکه جناب مصلح‏الدین سعدی گفته است: «حرم در پیش است وحرامی در پس؛ اگر رفتی، بردی و اگر خفتی، مردی».[1]
کسی که عازم سفر است اگر نداند که مسافر است و حرامی و راهزن در کمین اوست، اگر بخوابد، یقینا گرفتار غارت راهزنان خواهد شد و اگر نخوابد و حرکت کند، به مقصد می‏رسد. شیطان صریحا گفت من در کمینم:

«َلأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ».[2]


کسی که بداند مسافر است، قهرا به فکر حرکت است و اگر مسافر به فکر حرکت باشد، به فکر تحصیل زاد و توشه مطابق با مسیر و مقصد خواهد بود. در تعبیرات دینی از کسانی که اهل سیر و سلوک نیستند به عنوان «خوابیده» یا «مست» یاد می‏شود. مست کسی است که «می» عقلش را پوشانده است و بنابراین، جوانی و یا مقام و غرور و مال هم از آن جهت که چهره عقل را می‏پوشاند و نمی‏گذارد انسان بیدار شود و حرکت کند مست کننده است. به هر تقدیر، کسی که نداند «ناقص» است و کاملی باید او را تکمیل کند و یا نداند «نیازمند» است و بی نیازی باید نیازش را رفع کند و یا نداند «مسافر» است و باید حرکت کند، او در خواب است و سهمی از اخلاق ندارد و در حالت خواب هم می‏میرد و در همان حال او را به جایی که نمی‏خواهد، می‏برند؛ چون حرکت ضروری و یقینی است:

« وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ » .[3]


هیچ کس در نشئه طبیعت، آرام نیست و نمی‏آرمد؛ زیرا دنیا آرامگاه نیست؛ چنانکه برزخ و قبر نیز آرامگاه نیست. این که در چهره سنگ قبر، نوشته می‏شود: «آرامگاه» بر اساس نسبت برزخ به دنیاست و گرنه قبر یا برزخ نیز نسبت به قیامت، آرامگاه نیست، اگر چه برزخیان تلاش اهل طبیعت و دنیا را پشت سر گذاشته‏اند؛ ولی در جوش و خروشند تا به «دار القرار» امن و مطلق که بهشت است برسند. در حقیقت بهشت آرامگاه است. در مناجات شعبانیه نیز در باره بیداری از خواب غفلت آمده است:

«إلهی لم یکن لی حول فأنتقل به عن معصیتک إلا فی وقت ایقظتنی لمحبتک» .[4]


خدایا! من غافل بودم و هیچ توفیق حرکت نداشتم مگر آنگاه که تو مرا بیدار کردی؛ اما برای این بیداری، تلاش و کوشش لازم است. صدای انبیا وقتی به گوش کسی برسد، او را بیدار می‏کند؛ حتی اگر خوابیده باشد و انبیا هم آمده‏اند تا مردم خوابیده را بیدار کنند، ولی اگر خواب کسی، سنگین باشد، صدای انبیا هم چنین انسان خوابیده را بیدار نمی‏کند. از این رو ذات اقدس خداوند به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‏فرماید:

«وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ ».[5]

کسی که مرده یا خوابیده است سخن تو را نمی‏شنود تا زنده یا بیدار شود. اما اگر کسی بیدار شود، می‏فهمد باید حرکت کند و اگر حرکت نکند و دو لحظه در یک حال بماند، مغبون است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«من استوی یوماه فهو مغبون» .[6]

اگر کسی دو روزش یکسان باشد، گرفتار غبن و زیان است؛ منظور از «روز» هم شبانه روز یا روز در مقابل شب نیست. بنابراین، اگر کسی دو ساعت و حتی دو لحظه‏اش یکسان باشد، ضرر کرده است؛ زیرا عمر خود را داده و چیزی در مقابل آن نگرفته است، ولی اگر دائما به یاد حق باشد، چنانکه قرآن کریم می‏فرماید:

«وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَ خیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ اْلآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ»[7]

حتی دو دقیقه یا دو لحظه‏اش نیز، همسان نیست و او هر لحظه به ذات اقدس اله نزدیکتر می‏شود و می‏فهمد که هر مرتبه‏ای نسبت به مرتبه آینده، نقص و هر مرتبه آینده نسبت به گذشته کمال است. از این رو گفته‏اند: «حسنات الأبرار سیئات المقربین».[8]
بنابراین، اولین شرط برای سیر و سلوک، بیداری است. پس از بیداری و عزم بر حرکت انسان سالک در می‏یابد که برای حرکت، زاد و توشه، مرکب، راهنما و شناخت لازم است.
حوزه/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.htm
[1]- گلستان، باب دوم، حکایت 11.
[2]- سوره اعراف، آیه 16.
[3]- سوره انبیاء، آیه 34.
[4]- مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
[5]- سوره فاطر، آیه 22.
[6]- بحار، ج 68، ص 173.
[7]- سوره اعراف، آیه 205.
[8]- بحار، ج 25، ص .205.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
phalagh نام خدا را به بزرگی یاد کن... خدا ، عشق ، عرفان 0

Similar threads

بالا