[h=1]فوت و فن عشق بازی با خدا
	
	
	
		
		
		
		
	
	
[/h]
در سایه سار وحی(پیش درآمد)
 «…باید تكانید خود را، و خودیت ها را، و آنگاه به راه افتاد و حركت را آغازید .
گفتم: حركت ! 
آری ؛ حركت ! 
اما نه به سمت بالا ؛ بل به سوی پایین !
كه خدای در پایین است !
نشنیدی كه خدای خود را گنج نامید ، آنجا كه بفرمود : كُنتُ كَنزاً مَخفِِِیّا !
راستی ، گنج در كجا پنهان است ؟! 
پایین ، یا بالا ؟! 
در آبادی، یا خرابه ها؟! 
پهلو به پهلوی نیش ها، یا نوش ها؟!
كه سگ آنجاست كاباد است ؛ 
و گنج آنجا كه ویرانی !
آنها  که از خُمِّ مصاحبت استاد بزرگوار جرعه ها نوشیده و  از لطف بیان، ملاحت  طبع و جوشش ضمیر ایشان، نکته ها برگرفته اند بر این باورند که باریک بینی،  نغز گویی، تمثیل سازی، استشهاد بجا به آیات، روایات و ابیات، چند شاخصه  برجسته کلام استاد است که موجب شده تا حلوای سخن ایشان، کام دلهای بی شماری  را شکربار سازد.
آری، خدای اگر چه بالاست، اما در پایین است ! 
خانه اش نیز در پایین ! 
كعبه را می گویم كه گویند: در گودی و سرازیری است !
و  گویی ما را چنین رهنمون است كه : در فرازها ، و صعودها ، و در حركت به سوی  بالایی ها ، و بلندی ها به عظمت دست نخواهیم یافت؛ كه این همه را بایست در  فروتری و فروتنی جستجو نمود !
آری چشم ها را باید شست ؛ 
جور دیگر باید دید !
باید كه فرو رفت؛ و فرود آمد، تا به رشد و رویشی دست یافت و به بارو بری نشست !
در این حضرت آنان گرفتند صدر 
كه خود را فروتر نهادند قدر
قلمه  های گل آنگاه طراوت حیات یابند، و سبز شوند، و بالا آیند، و بالنده گردند،  و به گل نشینند كه، در زمین فرود آیند . و كبوتران آسمان نیز فرود آیند؛  چرا كه همی دانند كه دانه ها در زمین باشند .
آری، فرود آی !
كه قرآن را نیز فرود آوردند ! 
انّا انزَلناه ؛ ما قرآن را فرود آوردیم، 
یعنی كه، شما نیز فرود آیید !
آن را نازل نمودیم؛ 
وشما نیز نازل شوید !
تا بالایید و بر مركب مَنِیّتْ سوار، هرگز قرین قرآن نخواهید شد، و بدان دست نخواهید یافت .
اگر«قلب» انسان به كینه ای آلوده باشد كلمات«نماز»با او جوش نمی خورد .
و قرآن را پایین آوردند تا پایینیان را بالا برند ! 
	
	
	
		
		
		
		
	
	
درست مثل باران؛ 
كه پایین می آید تا دانه های زمین را بالا كشاند .
و یا همچون ریسمان !
ریسمانی كه آدمی را به آسمان می برد .
نردبان آسمان است این كلام
هر كه از این بر رود آید به بام »
...آنچه گذشت، قطعه ای گزیده از پیش در آمد کتاب "در سایه سار وحی" است که به کوشش "محمدرضا رنجبر