ضرورت انتقال محبت اهل‌بیت علیه السلام به فرزندان

javad ta

عضو جدید
کاربر ممتاز
محبت به امام زمان ارواحنا له الفداء یکی از ارزش‌های مهم در فرهنگ اسلامی به شمار می‌آید. این ارزش، افزون بر واجب بودن در آموزه‌های دینی، کارکردهای مثبتی برای جامعه اسلامی به ارمغان می‌آورد. در این فرایند، نقش خانواده در انتقال محبت امام زمان ارواحنا له الفداء از نهادها و سازمان‌های دیگر برجسته‌تر می‌نماید. این مهم، راهکارهای ویژه‌ای را طلب می‌کند، که توجه به وراثت زیستی و طبیعی، الگوهای نقش، فرهنگ‌سازی، ارزش‌انگاری و ... را می‌توان از آن جمله دانست.
فرایند انتقال محبت امام زمان ارواحنا له الفداء ، آسیب‌هایی را نیز فرا روی خود دارد؛ که سطحی‌نگری در معنای محبت، به وجود نیاوردن انگیزه در فرزندان، عدم ارزش‌انگاری محبت امام زمان ارواحنا له الفداء، نظام‌مند نبودن و افراط و تفریط در انتقال آن از جمله این آسیب‌هاست.

.

ضرورت انتقال محبت اهل‌بیت علیه السلام به فرزندان
از جمله ویژگی‌های هر مقاله‌ای آن است که بر اساس اولویت‌بندی مسایل و مشکلات، به حل مساله و مشکل‌ها بپردازد. در هر جامعه‌ای، مسائل و معضلات فراوانی وجود دارد که برخی از آنها حساس‌تر و مبنایی‌تر است. ابتدا آنها را باید حل کرد، سپس به سراغ بقیه رفت. در این بخش، به ضرورت پرداختن به این موضوع می‌پردازیم.

۱. اهمیت و نقش محبت اهل‌بیت علیه السلام و سعادت‌مندی انسان‌ها
بر اساس جهان‌بینی‌ما، در ورای این دنیا، آخرتی در پیش است که نیک‌بختی ما در آن‌جا، در همین دنیا رقم می‌خورد. پس این ما هستیم که می‌توانیم آینده‌ای روشن و پر از نیکی برای خودمان آماده کنیم. بر اساس مبانی دینی، محبت اهل‌بیت علیه السلام و ارادت به ایشان، از جمله راه‌های میانبُر و سریع برای رسیدن به سعادت اخروی است. چه بسا بتوان ادعا کرد که اگر محبت اهل‌بیت علیه السلام در دل کسی نباشد، بعید است بتواند در آخرت نجات یابد؛ البته حساب جاهل قاصر جداست؛ یعنی کسی که نمی‌داند و زمینه برایش فراهم نیست. از میان روایات متعدد، به چند مورد اشاره می‌کنیم:
الف] «زمخشری» از مفسران اهل‌سنت، در تفسیر معروف خود به نام الکشاف در ذیل آیه ﴿قُل لَّا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۲] می‌فرماید:
عن النبیِ صلي الله عليه و آله و سلم إنه قال: من مات علی حبِّ آل محمد مات شهیداً، ألا و من مات علی حب آل محمدٍ مات مغفوراً له، ألا و من مات علی حب آل محمد مات تائباً... ؛ [۲]
پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، شهید است، آمرزیده می‌شود، توبه‌کننده به شمار می‌آید، با ایمان کامل مرده است، ملک الموت او را به بهشت بشارت می‌دهد و... .
ب] از پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرموده است:
[دوستی من] و اهل‌بیتم، در هفت منزل سخت و خطرناک برای شما سودمند است: هنگام مرگ، در قبر، هنگام نشور، هنگام حساب و کتاب، نزد میزان و هنگام عبور از صراط. [۳]
شاید بر همین اساس، یکی از وظایف والدین، انتقال محبت اهل‌بیت علیه السلام به فرزندان شمرده شده است؛ چنان‌که علی علیه السلام از پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل می‌فرماید: فرزندان خود را بر سه صفت تربیت کنید: دوستی پیامبرتان، محبت اهل‌بیت او و قرائت قرآن.
حال که محبت اهل‌بیت علیه السلام این‌قدر مهم است و نقش مهمی در رستگاری انسان‌ها دارد، ضرورت دارد والدین و نظام تربیتی آموزشی جامعه ما، تلاشی دو چندان برای انتقال این محبت به فرزندان از خود نشان دهند.

۲. مانع بروز ناهنجاری‌های اجتماعی و فردی
سالانه هزینه‌های مالی و زمانی بسیاری در جوامع و خانواده‌ها، صرف کنترل نابسامانی‌های اخلاقی و اجتماعی می‌شود که نتایج آن معمولاً چندان رضایت‌بخش نیست؛ مثل برخورد با مجرمان، تقویت پلیس، زندان، جریمه و... . در جوامع غربی عموماً کنترل بیرونی شدید است و افراد از ترس قانون، جرات خلاف ندارند یا کمتر خلاف می‌کنند؛ اما وقتی کنترل برداشته شود، آمار جرایم بالا می‌رود. در مکتب اسلام، گرچه برای جلوگیری از انحرافات به کنترل بیرونی مثل حد، قصاص، امر به معروف و نهی از منکر و... اشاره شده، عمده توجه به کنترل درونی است؛ یعنی افراد باید طوری تربیت شوند که مانع درونی در خودشان بیابند و حتی در نبود ناظر بیرونی، مرتکب خطا نشوند. محبت اهل‌بیت علیه السلام، بویژه محبت وجود حضرت ولی‌عصر ارواحنا له الفداء، یکی از عوامل عمده در ترک اعمال ناشایست است؛ چراکه وقتی انسان به حضرت محبت داشت، سعی می‌کند از اعمالی که این محبت را از بین می‌برد بپرهیزد و هماهنگ با میل محبوب خود حرکت کند. بنابراین، اگر عشق و محبت به حضرت حجت ارواحنا له الفداء در سطح خانواده‌ها و جامعه گسترش یابد، بسیاری از معضلات اجتماعی و فردی حل خواهد شد و لازم نیست هزینه‌های گزافی صرف جلوگیری از ناهنجاری‌های اجتماعی شود.

۳. از منتظران شدن
ما به منتظر بودن مأمور شده‌ایم. امام علی علیه السلام می‌فرماید:
انْتَظَرُوا الْفَرَجَ... فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛[۴]
منتظر فرج باشید و بدانید که محبوب‌ترین اعمال نزد خدا، انتظار فرج است.
از طرفی، انتظار، صرف ادعا نیست، بلکه امری است مشکل. امیر مؤمنان می‌فرماید:
کسی که منتظر امر ماست، مثل شهیدی است که در خون خود شناور است.[۵]
بنابراین، باید در عمل ثابت کرد که منتظر هستیم؛ مثل شهیدی که عملاً وارد عرصه جهاد می‌شود و سختی‌ها را تحمل می‌کند. به نظر می‌رسد یکی از راه‌های اثبات ادعای منتظر بودن، انتقال محبت حضرت به فرزندان است [صداقت در انتظار]؛ به طوری که این جزء برنامه زندگی باشد و در رأس نیازهای فرزندان بدان توجه شود. در آن صورت، از برکات دعای امام صادق علیه السلام بهره‌مند خواهیم شد که فرمود: "خداوند بنده‌ای را رحمت کند که ما را نزد مردم محبوب سازد."[۶]

۴. محبت، زمینه پذیرش دیگر احکام و اخلاق دینی
از راه محبت اهل بیت علیه السلام، به ویژه حضرت امام زمان ارواحنا له الفداء می توان دیگر احکام دینی و آموزه های اخلاقی را به فرزندان منتقل کرد؛ چون وقتی امام خوبی ها نزد آنها محبوب شد، در عمل به سوی او گرایش می یابند و او را الگو و مرجع خود قرار می دهند. این از ویژگی های انسان است که اگر کسی نزد او محبوب شد، سعی می کند در گفتار و رفتار به او توجه کند و از او الگو گیرد. شاید حضرت علی علیه السلام براساس همین نکته می فرماید:
مَن أحَبَّ شیئاً لَهِجَ بذکرِه؛ [۷] کسی که چیزی را دوست داشته باشد، همواره به یاد اوست.
بنابراین، محبت حضرت، بستری فراهم می آورد که فرزندان به سمت خوبی ها گرایش یابند.

۵. اهمیت خانواده
الف] خانواده، نخستین کانون و مدرسه ای است که فرزند بیشترین روزهای عمر کودکی خود را در آن می گذراند [مدت زمان ارتباط].
ب] فرزند، بهترین دوران عمر تربیتی را در خانواده می گذراند. حضرت علی علیه السلام فرموده است:
قلب نونهال، مثل زمین خالی می ماند که هرچه در آن بکاری می پذیرد.[۸]
ج] بهترین نوع ارتباط در خانواده حاکم است [عاطفه محوری].
با توجه به اهمیت شگفت خانواده و وجود زمینه در فرزند، شایسته است خانواده ها و والدین در تربیت دینی فرزند که انتقال محبت حضرت حجت یکی از مصادیق آن است، بسیار بکوشند.

۶. نجات خانواده
” در مکتب اسلام، گرچه برای جلوگیری از انحرافات به کنترل بیرونی مثل حد، قصاص، امر به معروف و نهی از منکر و... اشاره شده، عمده توجه به کنترل درونی است؛ یعنی افراد باید طوری تربیت شوند که مانع درونی در خودشان بیابند و حتی در نبود ناظر بیرونی، مرتکب خطا نشوند. محبت اهل‌بیت علیه السلام، به ویژه محبت وجود حضرت ولی‌عصر ارواحنا له الفداء، یکی از عوامل عمده در ترک اعمال ناشایست است. “

از آسیب ها
فرهنگ غرب که رفاه و لذت فردی را اصل می داند، باعث شده خانواده در معرض فروپاشی قرار بگیرد. این مساله، مهم‌ترین دلیل بالا رفتن آمار طلاق در کشورهای غربی است. از طرفی، سرعت ارتباطات و انتقال فرهنگ ها، باعث شده این فرهنگ به کشورهای اسلامی نیز سرایت کند، و در نتیجه، خانواده جایگاه والای خود [یعنی اساسی ترین بنیان در اسلام که در روایات به آن اشاره شده] را کمی از دست بدهد. از پیامدهای این مساله، بازماندن والدین از تربیت فرزندان است؛ چون در پرتوی تفکر غربی، پرداختن به جسم فرزند در اولویت قرار می گیرد، و به تبع آن، مشکلات ناشی از کمبودهای تربیتی دامن‌گیر خانواده و خود فرزندان می شود. اما انتقال محبت حضرت به فرزندان، هم فضای خانه را نورانی و خوشبو می کند، هم پایه های خانواده را مستحکم می سازد و هم آینده خانواده فرزندان را بیمه می کند.

۷. نیاز خانواده ها
بسیاری از والدین در امر تربیت فرزندان به مشکل برمی خورند. نشانه وجود این مشکلات، فراوانی مراکز مشاوره در سطح کشور، پرداختن مراکز ارتباطی و رسانه ای به این مهم و نیز چاپ کتاب ها و مقاله های علمی فراوان دراین باره است. به جرات می توان ادعا کرد که اگر والدین بکوشند محبت اهل بیت علیه السلام، بویژه حضرت مهدی ارواحنا له الفداء را از راه صحیح به فرزندان خود انتقال دهند، بسیاری از مشکلات تربیتی فرزندان را حل خواهند کرد و نیازی به اضطراب، دغدغه خاطر و صرف هزینه های فراوان نخواهند داشت. البته راه صحیح تربیت و انتقال محبت مهم است که در بخش راه‌کارها به آن خواهیم پرداخت.

مفاهیم کلیدی
برای روشن شدن فضای مفهومی بحث، لازم است چند واژه کلیدی را تعریف کنیم:
خانواده: جامعه شناسان، خانواده را بر گروهی از انسان ها اطلاق می کنند که از راه خون، زناشویی یا فرزندپذیری با یکدیگر ارتباط می یابند و طی یک دوره زمانی نامشخص با هم زندگی می کنند.[۹]
خانواده، اولین و کوچک ترین جامعه ای است که افراد در آن پرورش می یابند و نیروهای درونی و استعدادهای طبیعی خود را شکوفا می سازند. خانواده، آماد‌گاهی برای ورود بهتر و موفق تر به جامعه بزرگ انسانی است. بی شک عوامل بسیاری در شکل‌دهی به شخصیت انسان ها مؤثر است؛ محیط طبیعی، وراثت، جامعه و ...، اما در این میان، نقش خانواده برجستگی ویژه ای دارد. بخش مهمی از شخصیت انسان در خانواده شکل می گیرد و گزافه نیست اگر بگوییم پایه های خوشبختی و بدبختی هر فرد در جامعه کوچک خانواده بنا نهاده می شود. انسان ها، الفبای زندگانی و چگونه زیستن را ابتدا از خانواده می آموزند و این از واقعیت دور نیست؛ زیرا بخش زیادی از دوران شکل گیری شخصیت انسان [دوران کودکی] در ارتباط با اعضای خانواده سپری می شود.
از نظر جامعه شناسان، خانواده دو گونه است: خانواده گسترده و خانواده هسته ای. خانواده گسترده، بر رابطه خونی تعداد گسترده ای از افراد و گروهی مرکّب از سه نسل یا بیشتر مبتنی است که در یک مسکن یا در نزدیکی هم زندگی می کنند.[۱۰] خانواده هسته ای، به یک واحد خانوادگی بنیادی که از همسر، شوهر و فرزندانشان ترکیب شده، اطلاق می شود.[۱۱]
خانواده با هر کدام از از این ساختارها، کارکردهایی دارد که نیازهای اساسی اعضای خود را برآورده می-سازد. در ذیل به چند نمونه از کارکردهای مهم خانواده اشاره می کنیم:
۱. تنظیم رفتار جنسی و زاد و ولد؛
۲. مراقبت و محافظت از کودکان، ناتوانان و سالمندان؛
۳. امنیت اقتصادی اعضا؛
۴. اجتماعی کردن فرزندان.
با صنعتی شدن جوامع، خانواده بخشی از کارکردهای خود را به نهادهای اجتماعی دیگر واگذار کرد. با این همه، هنوز هم در بسیاری از جوامع، خانواده از مهم ترین عوامل اجتماعی کردن فرزندان است.
اجتماعی کردن، یکی از کارکردهای مهم خانواده، جامعه پذیر کردن یا اجتماعی کردن کودکان است. جامعه‌پذیری، فرایندی است که انسان ها از راه آن، شیوه های زندگی را فرا می گیرند، شخصیت می‌یابند و آمادگی عملکرد در جامعه را به دست می‌آورند. انسان ها از راه درونی ساختن فرایند اجتماعی شدن، یاد می گیرند چگونه باید نیازهای زیستی بنیادی شان را به شیوه ای از نظر اجتماعی مقبول، برآورده سازند.[۱۲]
جامعه شناسان، چند چیز را از عوامل اجتماعی شدن برشمرده اند: خانواده، مدرسه، گروه همسالان و رسانه های همگانی.
خانواده از مهم ترین عوامل فرایند اجتماعی شدن است؛ زیرا این فرایند از درون خانواده آغاز می شود. خانواده، نماینده تمامی جهان پیرامون کودکان است. تصویری که کودکان از خود دارند، به این بستگی دارد که اعضای خانواده، چه احساسی درباره آنان دارند. به همین دلیل، برداشت آنها از خودشان، جهان و مردم پیرامونشان، تحت‌تأثیر رویکرد و باورداشت های خانواده شکل می گیرد. به عبارت روشن تر، ارزش هایی که فرد می پذیرد و نقش های گوناگونی که از او انتظار می رود، همه و همه در چارچوب محیط خانواده آموخته می شود. نخستین وابستگی های عاطفی، در خانه برای کودک شکل می گیرد و زبان را در خانه می آموزد پس نقطه آغازینِ درونی شدن ارزش ها و هنجارها برای کودک، خانه است. شاید به همین دلیل در روایات پیشوایان دینی ما، خانواده، بهترین و محکم ترین بنا معرفی شده است. حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم می فرماید:
مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيج‏؛[۱۳]
در اسلام بنایی، در نزد خدا محبوب‌تر و محکم‌تر از ازدواج، بنا نشده است.
نقش خانواده و به خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان، بسیار حساس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسان تر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع می شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان، استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایه ریزی می شود.[۱۴]
ذکر این نکته نیز شایسته است که فرایند اجتماعی شدن، ویژه دوران کودکی نیست بلکه این فرایند از همان ماه های اولیه تولد آغاز می‌شود و تا پایان عمر انسان ادامه می یابد. البته سرعت، شدت و تأثیرگذاری این فرایند در دوران خردسالی، یعنی دورانی ‌تأثیرپذیری فرد از خانواده، بیش از مراحل دیگر زندگی است.
پیش از این گفتیم که یکی از کارکردهای مهم نهاد خانواده، اجتماعی کردن فرزندان است. نیز بیان کردیم که اجتماعی کردن، فرایندی است که در آن، افراد جامعه، ارزش ها، عقاید و الگوهای فکری و عملی جامعه خویش را فرا می گیرند. یکی از ارزش های مهم جامعه اسلامی ما که خانواده باید آن را به فرزندان انتقال دهد، محبت و دوستی پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم و اهل‌بیت علیه السلام او، بویژه امام زمان ارواحنا له الفداء است. محبت حضرت مهدی،ارواحنا له الفداء ارزشی است که می‌تواند از راه خانواده به فرزندان انتقال یابد. اصولاً انتقال محبت آن حضرت ارواحنا له الفداء، در راستای کارکرد اجتماعی کردن و انتقال ارزش های جامعه به فرزندان است. محبت اهل بیت علیه السلام در جامعه ما ارزش بوده، وظیفه انتقال این ارزش به نسل های بعد، بر عهده عوامل اجتماعی کننده، بویژه خانواده است.
محبت، از ماده حب و به معنای دوستی، دوست داشتن و علاقه است.[۱۵] وقتی گفته می شود، من به فلان شخص محبت دارم، بدان معناست که او را دوست می دارم. در محبت سه عنصر مهم وجود دارد: محب و دوستدار، یعنی کسی که دیگری را دوست می دارد؛ محبوب، یعنی کسی که دیگری او را دوست دارد؛ حب، یعنی علاقه و دوستی.
محبت ورزیدن، از اموری است که در نهاد انسان ها به امانت نهاده شده است. اگر دوستی و محبت بین افراد اجتماع نبود، زندگی با یکدیگر امکان نداشت. محبت، گوهری است که نوع انسانی را به همدیگر نزدیک می سازد. در روایات دینی ما، محبت روی دیگر دین است. امام صادق علیه السلام می فرماید:
هَل الدّینُ الّا الحُبُّ؟[۱۶] آیا دین چیزی جز دوستی است؟
نیز از آن حضرت است که:
الدّینُ هو الحُبُّ و الحُبُّ هو الدّینُ؛[۱۷] دین، دوستی است و دوستی، دین است.
این روایات، نقش برجسته محبت و محبت ورزی را در اجتماع دینی و کارکردهای مثبت آن در بقا و حفظ هم‌بستگی اجتماعی بیان می کند. در این میان، محبت ورزیدن به اهل بیت علیه السلام، ویژگی خاص خود را دارد و در روایات پیشوایان دینی ما، نشانه ایمان شمرده شده است.
پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم می فرماید:
لایُؤمنُ احدُکم حتّی أکُونَ احبَّ الیه من نفسِه وَ أهلی أحَبَّ الیه من اهلِه؛[۱۸]
هیچ‌کدام از شما ایمان کامل ندارد، مگر این‌که مرا از خودش و اهل بیتم را از اهل‌بیت خودش بیشتر دوست داشته باشد.
نیز محبت اهل‌بیت، نشانه دستیازی به خیر دنیا و آخرت دانسته شده است:
مَن رَزَقَه الله حُبُّ الائمةِ من اهلِ بیتی فقد أصابَ خیرَ الدنیا و الآخرةِ، فلایَشُکَنَّ أنَّه فی الجَنَّةِ؛[۱۹]
خداوند به هر کس محبت اهل‌بیتم را روزی دهد، او خیر دنیا و آخرت را به دست آورده و نباید شک کند که از اهل بهشت است.

اخلاص در تربیت
نکته اول پیش از پرداختن به بحث راهکارها که می تواند نوع نگاه ما را عوض کند و راهکارها را کارآمد و مؤثر سازد، توجه به بحث اخلاص است. گرچه در مکتب های مختلف تربیتی چنین بحثی جایگاهی ندارد، در مکتب اسلام یکی از شاخص های مطلوبیت امور، اخلاص است. لذا می توان به آن در امور تربیتی و بویژه انتقال محبت حضرت به فرزندان توجه کرد تا از برکات فراوان آن بهره مند شد. در ابتدا به چند روایت در مورد اخلاص توجه کنید:
۱. امام صادق علیه السلام می فرماید:
لابدَّ للعبدِ مِن خالصِ النّیةِ فی کلِّ حرکةٍ و سکونٍ، اذ لولم یکن بهذا المعنی یکونُ غافلا و الغافلون قد وصفهم اللهُ بقولِه ان هم کالانعامِ بَل هم أضَلَّ سبیلا؛[۲۱]
بنده باید نیت خود را در هر حرکت و سکونش، خالص کند. در غیر این‌صورت، از غافلان شمرده می شود؛ غافلانی که خداوند آنها را مثل چارپایان، بلکه گمراه تر معرفی کرده است.
۲. امام علی علیه السلام می فرماید:
طوبی لِمَن أخلص لله عَمَلَه و علمَه و حبَّه و بغضَه و اخذَه و ترکَه و کلامَه و صمتَه و فعلَه و قولَه؛[۲۲]
خوشا به حال آن‌که عمل، علم، حب، بغض، انجام، ترک، کلام، سکوت، کردار و گفتارش را فقط برای خدا انجام دهد.
هر عملی بر باد است، جز مقداری که در آن خلوص نیت باشد. بنابراین، والدین محترم باید بر اساس این روایات، اخلاص در تربیت را رعایت کنند و هدفشان، افتخار و بالیدن به فرزند خود نزد دیگران یا امور مادی و دنیوی نباشد. اگر هدف و نیت فقط خدا بود و اینکه فرزند امانت الهی است که من وظیفه دارم او را خوب پرورش دهم تا نزد خدا و اولیای او سرافراز باشم، برکات بسیاری در دنیا و آخرت از این فرزند نصیب والدین و جامعه می‌گردد که در روایات به برخی از آنها اشاره شده است:
۱. امام علی علیه السلام می‌فرماید:
فی اخلاصِ النیّاتِ نَجاحُ الامورِ؛[۲۴] موفقیت کارها در اخلاص است.
۲. حضرت علی علیه السلام فرموده است:
مَن اخلص بَلَغ الآمالَ؛[۲۵] کسی که اخلاص داشت، به آرزوهای خود خواهد رسید.
نکته آخر این‌که کار خالصانه اندک، بهتر از کارهای فراوان بدون این صفت است. لذا اگر در امر تربیت و به ویژه انتقال محبت حضرت به فرزندان اخلاص باشد، تلاش کم والدین، اثر بخش‌تر از تلاش‌های بسیار بدون اخلاص خواهد بود. حضرت نبی اکرم صلي الله عليه و آله و سلم می‌فرماید:
أخلص دینَکَ یَکفیکَ القلیلُ من العملِ؛[۲۶] قلبت را خالص کن که همان عمل کم برای تو کافی است.

استمرار در تربیت
نکته دوم بحث استمرار در تربیت دینی و انتقال محبت حضرت است. کودک باید از کوچکی تا بزرگسالی، محبت حضرت را نوش جان کند و با تمام وجود آن را لمس نماید. همان‌طور که فرزند به غذا احتیاج دارد و والدین بر خود فرض می‌دانند همواره نیازهای جسمی او را برآورده سازند، در امور دینی و محبت اهل‌بیت علیه السلام نیز این باید همیشگی باشد؛ البته این کار در هر سنی به شیوه خاص خود و متناسب با توانایی فرزندان است. در بحث آسیب‌ها بیشتر به این بحث می‌پردازیم.
شاهد این مدعا که استمرار شرط لازم در امور تربیتی است، افزون بر اعتراف هر صاحب خرد و تجربه‌های فراوان، حقوق متقابل والدین و فرزندان بر یکدیگر است. بر این اساس، هنگامی که فرزند کوچک‌تر است، حق او بر والدین بیشتر است و به مرور زمان که رشد می‌کند و بزرگ‌تر می‌شود، حق والدین بر او بیشتر می‌شود. در هر حال، هر دو بر یکدیگر حق دارند. از این رو، امیر مؤمنان علی علیه السلام هنگام بازگشت از صفین، در نامه‌ای به فرزند خود امام حسن [2۷]، حق فرزند بر پدر را بیان می‌کند.[۲۷] شایسته است این نامه تحت عنوان منشور تربیتی برای خانواده‌ها مطرح شود.

راهکارهای انتقال محبت حضرت
پس از بیان نقش مهم خانواده در جامعه‌پذیر کردن فرزندان و این‌که انتقال محبت حضرت، یکی از کارکردهای خانواده اسلامی است، نوبت به بیان راهکارهای انتقال محبت به فرزندان می‌رسد؛ راهکارهایی که رعایت آنها، حضرت را محبوب فرزندان خواهد کرد.
البته نکته این‌جاست که شیوه‌های رفتاری پیشنهادی، غالباً بر اساس روایات بوده و منحصر در این موارد نیست. پس این هنر والدین است که بتوانند با شیوه‌های جذاب، عشق و محبت را در وجود فرزندان خویش نهادینه سازند.

۱. عامل وراثت و زیست‌شناختی [انتقال ویژگی‌های جسمی و روانی پدر و مادر به فرزندان]
نقش وراثت و انتقال خلق و خوی‌های والدین به فرزندان بر کسی پوشیده نیست. وراثت با وجود اختیار فرزندان، زمینه و بستر مناسبی برای پذیرش و حرکت فرزندان به سمت و سوی خاص را فراهم می‌آورد.
در ذیل، به چند مورد از مواردی که به نوعی به تأثیر وراثت در روایات آمده، اشاره می‌کنیم.
الف] دقت در انتخاب همسر و مادر فرزندان پیش از ازدواج.
پیامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
تَزَوَّجُوا فی الحِجزِ الصالح، فانَّ العِرقَ دسّاسٌ؛[۲۸]
با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا خون اثر دارد.
نیز آن حضرت می‌فرماید:
تخیّروا لِنُطفِکُم فانّ النساء یَلِدنَ اشباهَ اخوانِهِنَّ و اَخَواتِهنَّ؛[۲۹]
برای نطفه‌های خود گزینش کنید، زیرا زنان، بچه‌هایی همانند برادران و خواهران خود به دنیا می‌آورند.
همچنین بعضی از روایات، از ازدواج با افرادی نهی کرده است؛ مثل زن زیبارویی که در خانواده فاسد رشد کرده است،[۳۰] زن احمق، زن بد زبان، مرد شراب‌خوار، بد اخلاق و ... . این روایات در حقیقت به نوعی نقش وراثت را در انتقال ویژگی‌ها از والدین به فرزندان بیان می‌کنند. از این رو، برخی از دانشمندان نقش وراثت را در ناهنجاری‌های اجتماعی و تبه‌کاران برجسته کرده‌‌اند.
در تأثیر وراثت در تربیت، به نفرین حضرت نوح در قرآن توجه کنید که از خدا می‌خواهد کسی از کافران را برجای نگذارد تا دیگر نسل پلید و کافرزاده نشود:
وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنْ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا؛[۳۱] نوح گفت: پروردگارا! هیچ‌کس را از کافران بر روی زمین مگذار، چرا که اگر تو آنان را باقی نهی، بندگانت را گمراه می‌کنند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند.
امير مؤمنان علي علیه السلام مي‌فرمايد:
حُس‍‍نُ الاَخلاقِ بُرهانُ كَرَمِ الاَعراقِ؛[۳۲] خوي نكو، نشان وراثت نيكوست.
تأثير وراثت، به معناي اختيار نداشتن انسان نيست؛ بلكه بيان روند طبيعي انتقال صفات از اصل به فرع است. در حقيقت سعادت، شقاوت، كفر، ايمان و ... در كودك حالت تعليقي دارد كه چون در محيط مساعد قرار گيرد، به فعليت می‌رسد. به بيان ديگر، «نقش وراثت آن است كه زمينه‌هاي سرشتي را قوي‌تر مي‌كند و ضريب امكان تحقق آنها را در شرايط محيطي مناسب افزايش مي‌دهد».[۳۳]
پس اگر انسان در انتخاب همسر دقت کند و عوامل ديني و اخلاقي را در اولويت قرار دهد، زمينه و بستري فراهم مي‌آورد تا در آينده بتواند به آساني محبت حضرت مهدي ارواحنا له الفداء را به فرزند خود انتقال دهد.

ب] لقمه حلال
خوردن
” خوردن و آشاميدن، شرط حيات انسان و امري است كه امر و نهي نمي‌پذيرد. اما اينكه انسان چه چيزي را بخورد و چه چيزي را نخورد، مهم است. از اين رو مكتب اسلام، براي اين مساله اهميت فراوان قایل شده و آيات و روايات فراواني در اين زمينه وجود دارد “
و آشاميدن، شرط حيات انسان و امري است كه امر و نهي نمي‌پذيرد. اما اينكه انسان چه چيزي را بخورد و چه چيزي را نخورد، مهم است. از اين رو مكتب اسلام، براي اين مساله اهميت فراوان قایل شده و آيات و روايات فراواني در اين زمينه وجود دارد: فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلالاً طَيِّبًا؛[۳۴] نيز در حديث شريف است كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
طَلبُ الحلالِ فريضةٌ علي كلِّ مسلمٍ؛[۳۵] طلب روزي حلال بر هر مسلماني واجب است.
همچنين مسلمانان از پيامدهاي بد غذاي حرام برحذر شده‌اند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ؛[۳۶]
اي اهل ايمان! مال يكديگر را به ناحق نخوريد.
بنابراين، والدين پيش از به دنيا آمدن فرزند، بايد بدانند چه غذايي مي‌خورند تا بستري مناسب را آماده كنند كه در آينده فرزندشان آمادگي پذيرش محبت اهل‌بيت علیه السلام را بیابند.

ج] آداب زمان بسته شدن نطفه
در اين زمينه سفارش‌هاي بسیاری شده است؛ از جمله خواندن دعاهاي وارده، با طهارت بودن، زمان خاص و رعايت مكان. حتي كنترل افكار و خطورات ذهني هم مي‌تواند نطفه فرزندي را شكل دهد كه در آينده دستورات ديني و محبت حضرت حجت را به راحتي بپذيرد.[۳۷]

د] آداب بارداري
همه رفتار و گفتار انسان، مثل رفت و آمدها، شنيدني‌ها، گفتني‌ها، نگاه‌ها، انديشه‌ها، خواندني‌ها و ...، همه به نحوي در نوزاد اثر مي‌گذارد.

هـ] آداب شيردادن
شيردادن نوزادان آدابي دارد؛ مثل با وضو بودن، رو به قبله بودن و ... . يكي از رمزهاي موفقيت بزرگان دين كه به مقامات عالي ديني رسيدند، رعايت همين مسایل از سوي مادران و پدران ايشان بوده است.

۲. الگوهاي نقش
منظور از الگوهاي نقش، كساني هستند كه فرزند رفتار آنها را سرمشق خويش قرار مي‌دهد و براي او الگو به شمار مي‌آيند؛ مثل والدين، دوستان و ... . والدين در اين‌باره دو نقش برعهده دارند:
الف] خودشان همانند الگو، در گفتار و كردار محبت حضرت را در دل فرزند به وجود آورند. در اين صورت، ابتدا بايد خودشان حضرت را دوست بدارند و اين محبت در كردار و گفتارشان بروز يابد. بنابراين، والدين که الگوی کودکان هستند، بايد عاشق حضرت باشند و اين عشق را نشان دهند؛ براي مثال، هنگام شنيدن نام حضرت، اداي احترام كنند و ... .
ب] پدر و مادر بايد الگوهاي خوب را به فرزند معرفي كنند. به بيان ديگر، زمينه‌اي فراهم آورند تا فرزندشان به سمت الگوهاي مثبت گرايش يابد. اين الگوها عبارت‌اند از: دوستان، محيط آموزشي و تربيتي[ ثبت‌نام در مدرسه‌اي مناسب يا مراكز فرهنگي خاص] و خويشان و آشنايان. خلاصه، فرزند باید با كساني ارتباط داشته باشد كه عاشق حضرت حجت‌اند تا در نتيجه، فرزند در ارتباط با آنها، بر اثر الگو‌پذيري، محبت حضرت در درونش نهادينه شود.
البته اين امر نبايد حالت تحميلي یابد كه كودك را مجبور به دوستی با کسی کنیم بلكه با شيوه‌هاي نرم و مناسب، زمينه دوستي فرزند با افراد، گروه‌ها و مراكز مناسب را فراهم آوريم تا خودش با ميل و رغبت به سمت آنها برود.
ادامه دارد ... .
 

javad ta

عضو جدید
کاربر ممتاز
حجت الاسلام راشد یزدی، با بیان اینکه پیامبر گرامی فرموده اند همانطوری که من نماز می خوانم شما هم بخوانید و همانگونه که من با بچه ها رفتار می کنم شما نیز رفتار کنید، خاطر نشان کرد: اگر به متون اسلامی مراجعه کنیم این موارد به خوبی برای ما روشن می شود، ما باید در رفتار با بچه ها پیامبر و اهلبیت( علیهم السلام) را الگوی خود قرار دهیم.
وی خاطر نشان ساخت: متاسفانه در میان مسلمانان این موارد یا نیست و یا به ندرت پیدا می شود .

حجت الاسلام راشد یزدی که در جمع عزاداران بنت الحسین، حضرت رقیه(س)، در مسجد فقیه سبزاوری شهر مشهد سخن می گفت، با بیان اینکه پدر مادر شدن آسان است ولی تربیت فرزند بسیار مشکل افزود: وظایف پدر و مادر فقط در امور معیشیتی، مسکن و پوشاک فرزندان خلاصه نمی شود بلکه در تمامی موارد والدین در قبال فرزندان خود مسئول می باشند.
وی افزایش سطح آگاهی والدین را از عوامل موثر در تربیت فرزندان عنوان کرد و متذکر شد: با توجه به بالا بودن سطح معلومات نسل امروزی، پدر و مادر باید معلومات خودشان را بالا ببرند تا بتوانند در عصر کنونی جوابگوی نیازهای بچه هایشان باشند، چرا که اگر معلومات درست داده نشود آنها منحرف می شوند و تمام این موارد را اسلام برای ما روشن ساخته است.
راشد یزدی در پایان سخنان خود با بیان اینکه تربیت فرزندان باید ازکودکی شکل گیرد، افزود:طبق متون اسلامی پدر و مادر باید در سه مرحله کودکی محض ، پس از کودکی و دوران نوجوانی زندگی فرزندان خود وظایفشان را در قبال تربیت آنان انجام دهند
 

javad ta

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسیر مقاله در نقشه سایت : , خانواده , تعلیم و تربیت , تربیت دینی


http://www.www.www.iran-eng.ir/Page-Data/StaticImages/88/2/1-15/1764.JPG


چگونه در قلب فرزندانمان حبّ اهل‏بيت (علیهم السلام)را بکاریم
و چه دوستاني شايسته‏تر از «اهل‏بيت»، براي عشق ورزيدن، دوست داشتن، رابطه قلبي داشتن، به ياد آنان زيستن و نفس كشيدن و با عشق و محبت آنان فرزند تربيت كردن و جامعه ساختن!
وقتي با كسي يا كساني «رابطه» داريم، از آنان ياد مي‏كنيم، تماس گرفته احوالپرسي مي‏كنيم، به ديدارشان مي‏رويم، به مهماني دعوتشان مي‏كنيم، در غم و شادي آنان شريك مي‏شويم، در سفر و حضر پيوند با آنان را مغتنم مي‏شماريم و اين رابطه را در همه شئون زندگي خويش، جريان و سريان مي‏دهيم.
اهل‏بيت عصمت و دودمان پاك پيامبر، دوست‏داشتني‏ترين، خانواده‏اي هستند كه مي‏توان نام برد و پاك‏تر از آنان وجود ندارد و قرآن به طهارت آنان گواهي داده است و نيز اين فرمانِ قرآن كه «كونُوا مَعَ الصادقين؛1 با راستان و راستگويان باشيد»، بر آن دودمان مطهر تطبيق و تفسير شده است و مزد رسالت حضرت رسول، «مودّت ذي‏القربي» قرار داده شده است.2
با اين خاندان، تا چه حد رابطه مودت و دوستي داريم؟ تا چه حدّ، «عترت پيامبر» در خانواده ما «حضور» دارند؟ آيا در گسترش عطر و بوي «محبت اهل‏بيت» در خانه و خانواده و فرزندان و بستگانمان، فعال بوده‏ايم؟ اگر عشق و انس با خاندان پيامبر(ص) يك «وظيفه» است، تا چه حد خود و فرزندانمان به اين وظيفه عمل كرده‏ايم و ديگران را به اداي اين تكليف، فرا خوانده‏ايم؟
طبيعي است كه سخن از «تربيت ولايي» به ميان آيد و پروراندن نسلي علي‏دوست و محبّ خاندان رسول و دلباخته و پيرو اهل‏بيت، كه در غم‏ها و شادي‏هاي اين مجموعه نوراني، غمگين و شادمان شوند و ميان خود و آنان عُلقه و پيوندي دروني، عاطفي و روحي احساس كنند و همين پيوند را سرمايه و خميرمايه همرنگي و همراهي با آنان قرار دهند.
بخشي از تربيت ديني فرزندان، «تربيت ولايي» است، چرا كه محبت و ولايت و اطاعت از عترت، راه ارتباطِ معرفتي و عملي نسبت به دين است و مواليان اهل‏بيت، هم دين‏شناس‏ترند، هم ديندارتر و هم فداكارتر در راه دين و قرآن.
اگر خداوند، به محبت و مودت اهل‏بيت فرمان داده است، از اين فرمان تكليف و حقي بر عهده ما پديد مي‏آيد و بي‏مهري و بي‏توجهي به اين دستور، ترك تكليف و تخلف از انجام وظيفه است.
حضرت علي(ع) مي‏فرمايد:
«عَليكم بِحُبّ آلِ نبيّكُم، فإنّه حَقٌّ اللّه‏ِ عليكم؛3 بر شما باد دوست داشتن خاندان پيامبرتان، كه اين، حق خداوند بر شماست.»
راستي با اين توصيه پيامبر اكرم چه كرده‏ايم كه از ما خواسته است:
«اَدِّبُوا اَولادَكم عَلي حُبّي وَ حُبِّ اَهلِ بَيتي ...؛4
فرزندانتان را با محبت من و محبت خاندان من تربيت و تأديب كنيد.»
چنين تربيتي، براي فرزندان مصونيت مي‏آورد. دل‏هاي شيفته اهل‏بيت و فرزندان آشنا و دوستدار خاندان پيامبر، كمتر در معرض فساد اخلاق و بي‏هويتي و خودباختگي در برابر فرهنگ بيگانه و وسوسه‏هاي شيطاني و انحرافات قرار مي‏گيرند. وقتي خداوند آنان را از لغزش‏ها مصونيت بخشيده است (عَصمكم اللّه‏ُ مِن الزَّلل)، اين عصمت اخلاقي در مرتبه نازل‏تري به هواداران و شيفتگان هم سرايت مي‏كند و دوستدار اهل‏بيت، دوستدار طاعت و پاكي و بندگي و قرآن و نماز و دعا و احسان به والدين و همكاري اجتماعي و كمك به محرومان و مبارزه با ظالمان هم خواهد بود.
آنان كه در صحنه‏هاي مختلف جهاد و امر به معروف و نهي از منكر و ياري مردم و دفع فتنه‏ها و عزت‏خواهي و ظلم‏ستيزي، از عصر امامان معصوم تا كنون، ميدان‏دار و حاضر و فعال بوده‏اند، مگر از علي‏دوستان و عاشقان حسين و محبان اهل‏بيت نبوده‏اند كه الگويشان در اين راه، «خاندان عصمت» بوده است؟ وقتي ما آنان را تجسم همه خوبي‏ها و پاكي‏ها مي‏دانيم و خطاب به آنان مي‏گوييم:
شما سرچشمه احسان و جوديد
صفابخش گلستان وجوديد
شما راه سعادت را دليليد
شما مقصود هر ابنُ‏السبيليد
اماميد و شهيديد و گواهيد
مصون از هر خطا و اشتباهيد
شما راه خدا را باز كرديد
شهادت را شما آغاز كرديد
فدا كرديد جان، تا دين بماند
به خون خفتيد، تا آئين بماند
تولاّي شما فرض خدايي است
قبول و ردّ آن مرز جدايي است
ولايت، گنج عشقي در دل ماست
محبت هم سرشته با گِل ماست
اگر ناقابليم و شرمساريم
بجز عشق شما چيزي نداريم5
اين عشق و علاقه و ديدگاه و باور، اهل محبت را به «طاعت» مي‏كشاند و همدلي به همراهي منتهي مي‏گردد و اين محبت، بركت خانه و خانواده و نمك زندگي مي‏شود.
گوهر محبت اهل‏بيت، بسيار نفيس و قيمتي است. به گفته روايات، گناهان را مي‏شويد، دل را پاك مي‏سازد، مايه كمال دينداري انسان مي‏شود، وسيله برخورداري از شفاعت اهل‏بيت مي‏گردد، روز قيامت ايمني مي‏آورد و از آتش دوزخ نجات مي‏دهد، ثمره‏اي چون «بهشت»، پيامد اين محبت است، در آخرت هم دوستداران با دوست خود (اهل‏بيت) محشور مي‏شوند، و آثار و بركات فراواني دارد و در يك كلمه، به گفته حضرت رسول، سود دنيا و آخرت را به همراه دارد: «... فَو اللّه‏ِ ما اَحَبَّهُم اَحَدٌ اِلاّ رَبِحَ الدّنيا و الاخرةَ».6
اگر عشق و انس با خاندان پيامبر(ص) يك «وظيفه» است، تا چه حد خود و فرزندانمان به اين وظيفه عمل كرده‏ايم؟و ديگران را به اداي اين تكليف، فرا خوانده‏ايم؟ چرا فرزندان خود را با اين محبت بار نياوريم؟
والدين مي‏توانند با نامگذاري فرزندان به نام‏هاي اهل‏بيت، بردن فرزندان به مجالس جشن و عزاي امامان، بردن آنان به زيارت قبور و حرم‏هاي مطهرشان، برگزاري مجالس در ايام ولادت و شهادت معصومين در خانه‏ها، تشويق فرزندان براي خواندن كتاب در باره آنان، نوشتن مقاله و سرودن شعر در باره شخصيت آنان، شركت در مسابقه‏هاي مربوط به اهل‏بيت، راه‏اندازي اردوهاي زيارتي، معرفي اهل‏بيت به عنوان بهترين الگو در زمينه كمالات و خوبي‏ها، گفتن داستان‏هايي از سيره و زندگي آنان براي كودكان، نقل داستان‏هاي جذاب از دوستان و علاقه‏مندانِ اين خاندان، بيان خاطراتِ كرامت‏ديدگان و شفايافتگان از ناحيه اهل‏بيت، برگزاري جلسات و تأسيس هيئت‏هاي عزاداري، برخورد احترام‏آميز با نام و ياد ائمه پيش فرزندان و كوچك‏ترها، هديه و جايزه دادن به آنان به خاطر هم‏نام بودن با يكي از معصومان، ذكر فضائل و مناقب اهل‏بيت بر اساس روايات، و دهها راه و شيوه‏اي كه مي‏توان به كار بست، عشق اهل‏بيت و علاقه‏مندي به اين خاندان را در سرشت و نهاد و دل و جان فرزندانشان همچون بذري بكارند و همچون نهالي غرس كنند و پيوسته آن را آبياري و مراقبت كنند تا هر چه بالنده‏تر و ريشه‏دارتر شود.7
برقراري «رابطه با اهل‏بيت»، بر مبناي محبت و عشق، بسيار كارساز و ثمربخش است. نوجوانان كه در پي الگويند، مي‏توانند از شخصيت دوست‏داشتني آنان الگو و سرمشق بگيرند. البته مهارت والدين و استادان و مربيان و مسئولان فرهنگي در ارائه «سيماي الگويي» از آنان، در قالب‏هاي هنري و جذاب بسيار مهم است. به گونه‏اي بايد عمل كرد كه صاحبان اين «گوهر محبت»، از داشتن آن احساس سربلندي كنند و به اين شيفتگي و دلدادگي و الگوگيري از خاندان پيامبر اكرم، افتخار كنند و حاضر نشوند آن را با هيچ چيز ديگري عوض كنند و زبان حالشان اين شعر باشد كه:
مهر تو را به عالم امكان نمي‏دهم
اين گنج، پر بهاست، من ارزان نمي‏دهم
امام صادق(ع) فرمود:
«لا تَسْتَصْغِر مَوَدَّتنا، فانّها مِن الباقياتِ الصّالحات؛8
مودّت و دوستي ما را كم و كوچك مشمار، چرا كه از باقيات الصالحات و شايسته‏هاي ماندگار است.»
اينكه امام امت(قدس سره الشریف) در مقدمه وصيت‏نامه خويش، مكرر با تعبير «ما مفتخريم كه ...» نسبت به پيروي از مذهب اهل‏بيت و داشتن پيشوايان و الگوهايي چون ائمه معصومين ابراز خرسندي و سربلندي مي‏كند، نشانه شناخت والا از ارزش و قيمت اين گوهر است.
باعترتيم و چون غزل عاشقانه‏ايم
بر شاخه بلند ولايت، جوانه‏ايم
در دام عشق، دانه رنج و بلا خوش است
عمري است ما اسير همين دام و دانه‏ايم9
پي نوشتها :
1 ـ توبه، آيه 119.
2 ـ شوري، آيه 23.
3 ـ غررالحكم، حديث 6169.
4 ـ احقاق الحق، ج18، ص498.
5 ـ ابياتي از مثنوي «اهل‏بيت آفتاب» از نويسنده، «برگ و بار»، ص57.
6 ـ اهل البيت في الكتاب و السّنه، ص443.
7 ـ كتاب «عشق برتر» از نويسنده، به بحث پيرامون راههاي عملي ايجاد محبت اهل‏بيت پرداخته است.
8 ـ بحارالانوار، ج16، ص356.
9 ـ برگ و بار، ص62.


 
  • Like
واکنش ها: ici1

javad ta

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقش خانواده در ایجاد محبت اهل بیت فاطمه مکی مهرجردی، شماره اشتراک 8719، از میبد
خانواده، نقشی بی بدیل در تربیت به طور کلی و در تربیت دینی به طور خاص دارد. در روایتی از حضرت علی (ع) آمده است: «اخلاق نیک نشانه سرشت نیک خانوادگی است». هم چنین در روایت دیگری پیامبر (ص) اصحاب خود را از ازدواج با «خضراء دمن» باز می دارد. وقتی اصحاب از او می پرسند که «خضراء دمن» کیست؟ می فرماید: زیبارویانی که در خانواده های ناصالح رشد کرده اند. این گفتار، خود بیان گر تأثیر سرنوشت ساز خانواده در تربیت دینی فرزندان است.
پیامبر (ص) فرمود: فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید: محبت پیامبر، محبت اهلبیت او و خواندن قرآن که حاملان این کتاب آسمانی در روزی که هیچ سایه ای جز سایه خدا نیست همراه با پیامبران و برگزیدگان، در سایه خدا هستند.
تأثیر خانواده ها در تربیت ممکن است مثبت باشد یا منفی. بسیاری از کودکان که دچار نابهنجاری های رفتاری هستند، به خانواده های ناسالم تعلق دارند. از سوی دیگر اگر خانواده ای سالم باشد و والدین نقش های خود را به خوبی ایفا کنند، فرزندانی سالم و مفید به جامعه تقدیم خواهند کرد.(24)
به طور کلی خانواده ها برای ایجاد محبت در فرزندان می توانند از راه های زیر بهره بگیرند:
1 - نوع عکس ها و پوسترهایی که بر دیوار خانه نصب می شود، در تربیت کودک و ایجاد دوستی و محبت به اهل بیت مؤثر است. هم چنین برنامه های صوتی و تصویری و نیز کتاب ها و مجلاتی که وارد خانه می شود و والدین و دیگر اعضای خانواده از آن استفاده می کنند، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر این تربیت تأثیر می گذارد.
2 - سخنان و گفت و گوهایی که در خانواده میان والدین و دیگر اعضا مطرح می شود، لحن سخن گفتن و استفاده از الفاظ احترام آمیز، بر تربیت دینی کودک تأثیر می گذارد. در خانواده ای که کودک پیوسته نام خدا و اهل بیت را می شنود و شاهد آن است که والدین هر کاری را با نام او شروع می کنند و پس از انجام هر کاری او را شکر می گویند، این رفتار خود به خود در وجود کودک نگرشی مثبت به دین و خدا و اهل بیت به وجود می آورد.
3 - از آن جا که فرزندان به ویژه در سنین خردسالی به شدت از رفتارهای والدین خود تقلید می کنند، نوع رفتار والدین در شکل گیری شخصیت دینی، اخلاقی و اجتماعی کودک بسیار مؤثر است.
والدینی که اهل نماز، روزه، دعا و توسل به اهل بیت (ع) باشند، فرزندان آنها نیز خود به خود این رفتارها را از آنان فرا می گیرند و محبّ اهل بیت می شوند.
 

Similar threads

بالا