زبان هند و اروپایی

dazhbog

عضو جدید
زبان هند و اروپایی
زبان مثل هر پدیده انسانی دیگر تحول پیدا می‌کند وقتی که زبانها را مطالعه می‌کنیم متوجه می‌شویم که ارتباطی بین آنها وجود دارد. در دنیا خانواده‌های مختلف زبانی وجود دارد یکی از بزرگترین خانواده‌های زبانی، زبان هند و اروپایی است.
در درجه اول مفهوم از هند و اروپایی خانواده زبانی هند و اروپایی است اما باید به این نکته اساسی توجه کرد که اگر ما به وجود این شاخه زبانی معتقد باشیم باید به فرهنگ یعنی فرض به وجود فرهنگ مشابه با وجود یک گروه از سخنوران مشابه را داشته باشیم.
معمولاً تاریخ‌شناسان برای بازسازی تاریخ از نوشته‌های بجا مانده و مدارک باستان‌شناسی استفاده می‌کنند اما این عمل در مورد فرهنگ هند و اروپایی صدق نمی‌کند زیرا نه نوشته‌ای برجا مانده است و نه داده‌های باستان‌شناسی قابل قبولی مانده است، حال پژوهشگران تنها می‌توانند به بررسی زبان‌های خویش بپردازند.
روشهای بخصوصی در مورد این شناختها وجود دارد که در این میان می‌توان به روشهای واژه‌شناسی و روشهای بازنگری متنی اشاره کرد.
روش لغت‌شناسی به بازسازی واژه‌های هند و اروپایی به واسطه واژه‌های موجود است که دلالت بر فرهنگ هند و اروپایی می‌کند برای مثال واژه rēĝ-s (شاه ) rāj .ved , rēx lat, rīx Gaul) ) میتوان این استنباط را کرد که کردمان هند واروپایی توسط شاه رهبری میشدند یا به واسطه وجود owis (گوسفند) lat (ovis,ved avi آنها به پرورش گوسفند میپرداختند .
Kuhn از این روش در مجموع مطالعات خود از این روش سود جوست و نتیجه طرح باسازی فرهنگ هند واروپایی خود را از سال 1873-1845 را منتشر ساخت و آنها را مانند کشاورزان و پرورش دهندگان حیوانات اهلی (اسب) و ساختار اجتماعی قدرتمند و سیستم دولتی وابسطه به سلطنت به تصویر کشید .
ما برای مثال به یکی از نهادهای هند واروپایی اشاره میکنیم
مذهب : مسائل حاکی از این واقعیت است که با وجود تلاشهای بسیاری از پژوهشگران تاکنون به باسازی یک خدا پرداخته اند . ( GK. Zeus , ved dyau , lat piter , hiti šiuš) گرچه که نام مناسبی نیست اما مهنای خدا را میدهد که اشاره به شکل Djēws می دهد.
دلیل این شکاف در بازسازی در این نهفته است که مردمان هند واروپایی همواره میتوانستند با تغییر فرهنگی میتوانستند به خدای دیگر روی بیاورند با همان ویژگی از خدا !
برای مثال هر گاه رومی ها به سرزمین اجنبی ها می رفتند و بر مردمان آن سرزمین چیره می شدند نام خدایان خود را با توجه کارکرد آنها به آنها نام رومی خود تغییر میدادند برای مثال

پژوهشگری به نام (Filippo sasseti ) اولین بار به بررسی واژه های ساسنکریت و ایتالیایی اشاره نمود و به دنبال آن برخی پژوهشگران از کشورهای آلمان فرانسه شباهتهای زیادی را میان سانسکریت و زبان اروپایی را نشان دادند.
دوسیت سال بعد از ساستی شخصی به نام ویلیام جونز به بررسی به زبان سانسکریت با زبانهای باستانی ایران و یونان و روم و ژرمن پرداخت .
زبان سانسکریت زبان هندیان باستان است که به صورت saṁskṛta که برای نخستین بار در حماسه راماینه اشاره شده است . saṁskṛta از 2 جزء تشکیل شده است saṁ پیشوند به معنی هم و kṛta صفت مفعولی به معنی کرده از ریشه kṛ کردن است , لفظا به معنی ( هم کرده ) اما مجازآ به تکمیل شده است .
در این میان هارولد والتر اشاره میدارد که برای شناخت واقعی زبان انگلیسی باید زبانهای باستانی ایران را مطالعه کرد .
ویلیام جونز در سال 1786 در انجمن سلطنتی مطالعات آسیایی در کلکته در خطابه ای مشهور خود به این نکته اشاره کرد : زبان سانسکریت پیشینه باستانی اش هر چه باشد ساختاری شگفت انگیز دارد کمال یافته تر از یونانی است و سترگ تر از لاتین و ظریف تر از هر دوی آن , با این همه هر دو چه به لحاظ ریشه های فعل و چه به لحاظ صیغه دستوری شباهت و قرابتی بسیار نزدیک و قوی از آن دارد . شباهت چندان نزدیک و چنان قوی که هیچ لغت شناس تاریخی نمیتواند به سنجش و آزمون ساسنکریت و یونانی و لاتین بپردازد . آنگاه برین نکته باور نیاورد که این هر سه میتواند سر چشمه ای یگانه نشآت گرفته باشد , سر چشمه ای که دیگر وجود ندارد و دیگر هم نیست هر چند نه محکم که بر اساس میتوان چنین فرض کرد که زبان های گوتیگ و سلتی و فارسی نیز خاستگاهی یگانه با ساسنکریت دارد .
تخاری زبان خاموش آسیا با زبان سلتی و بالتی اروپا ارتبازط دارد .
شباهتهای بین خانواده بالتی , اسلاوی و هند و ایرانی نشان دهنده این است که قبل آن که سخنگویان آن زبانها به سوی شمال و جنوب حرکت کنند بر یکدیگر تاثیر گذاردند . زبانهای اولیه در هلال حول سواحل جنوبی دریای سیاه واقع شده باشد یعنی هلالی که از جنوب شبه جزیره بالکان در شرق آناتولی باستان (قلمرو غیر اروپابب ترکیه امروز) و در شمال کوهای قفقاز دور میزند .
منابع :
1)ana Glacalone romat, paolo romat .2005 the indo-european language page 1,2,6
2)ذران , حسین واژهای ایرانی در زبان سوئدس , نشر بلخ 1382 رویه 11
3) باغ بیدی , حسن رضایی مقدمات زبان سنسکریت جلد 1 نشر مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی 1384 پیشگفتار
4) رابرت هنری, روبینز مترجم محمد علی حق شناس نشر مرکز 1385 رویه 50
5 توماس وگامکرلیزه و و.ایوانف ترجمه فریده حق بین , پازند مقاله ش 13 تابستان 87 رویه 23 -24



 

dazhbog

عضو جدید
از دوستان خواهش میشود اگر مطلبی می نویسند با یاری نامه (منابع و ارجاعات باشه ) این طور سایت علمی تر میشود

خرد رهنمای خرد دلگشای خرد دست گیرد هر دو سرای
 

Similar threads

بالا