منظور از این آیه شرافتیست که روح انسان به واسطه خداوند داره وگرنه اینطور نیست که چیزی از خدا کم بشه و به انسان افزوده شده باشه!!
دلیل گناه هم اختیار انسان و انفاس دیگر انسان هستش و اتفاقا سکوی پرتاب او به بی نهایت!
منظور از این آیه شرافتیست که روح انسان به واسطه خداوند داره وگرنه اینطور نیست که چیزی از خدا کم بشه و به انسان افزوده شده باشه!!
دلیل گناه هم اختیار انسان و انفاس دیگر انسان هستش و اتفاقا سکوی پرتاب او به بی نهایت!
بحث اين نيست كه از خداوند كم و زياد شود كه!!!!
بحث اين است كه اگر خداوند از روح خود در انسان دميده و خداوند مقام بالا و علوي دارد!
پس چرا روح انسان دچار كم و كاست و خطا مي شود؟
بحث اختيار هم يه مبحث جداگانه اي است! و ربطي به موضوع ندارد!
چون وجود انسان دارای 2 بعد است
1 بعد همانطور ک در قرآن آمده مانند
حماء مسنون.....گل متعفن و بدبو...لجن
صلصال کالفخار.....خاک رسوبی و لایه خشک
طین....گل
است
ک این بعد انسان میل ب ماندن و ته نشین شدن مانند لجن دارد...سرشت وخمیره اش تمایل ب ماندن و توقف دارد.
و گناه کردن هم جزء این بعد محسوب میشود.
و بعد دیگر یعنی روح خداوندبرخلاف اولی میل ب تعالی و پرواز دارد
بالا رفتن تا آخرین قله تصور...