ره توشـــــــــــه ی میهمـــــــــــــــــــــ ــانی بــــــــــــــــــزرگ خدا........ تاپیک ادعیه و اعمال و فضایل ماه مبارک رمضا

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم

ثواب دعاى روز بيست و دوم:

آسان مى كند خدا بر او سكرات موت را و سؤال منكر و نكير را و ثابت مى دارد او را به قول ثابت.


ثواب روزه روز بيست و دوم:

در روز بيست و دوم خداوند همانگونه كه فرشته مرگ را براى پيامبران مى فرستد، او را براى شما مى فرستند، ترس منكر و نكير را از شما برداشته و شما را از هم و غم دنيا و عذاب آخرت رهايى مى دهد.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
چربى‎ خون با روزه گرفتن كاهش مى يابد

به گزارش‎ واحد مركزي‎ خبر، پژوهش هاى محققان‎ دانشگاه علوم پزشكى تبـريـز نشـان داده‎ است پرهيز از خوردن يك وعده غـذا در ماه مبارك رمضان تاثيـر زيـادى در كـاهـش چربى خون دارد.
بر اساس اين‎‎ پژوهش كاستـن از ميـزان غذاى دريافتى به‎‎ اندازه يك وعده درروز در ماه مبارك رمضان‎ ميـزان كلـستـرول، ترى گليسيريدها و چربى هاى بد خون LDL كاهش مى يابد.
به‎ گفته محققان كاهش كالرى‎ هاى دريافتى بدن‎‎ تضمين كننده سلامت‎ انسان است.
سالانه‎ هزاران نفربه علت افزايش چربى خون‎‎ و كنترل نامناسب آن جان خود را از دست مى دهند.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم

قال اميرالمومنين علي عليه السلام:


بني الإسلام على خمسة أشياء، على الصلوة و الزكاة و الحج و الصوم و الولاية؛


اسلام بر پنج پایه استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت (اهل بيت عليهم السلام)


(فروع كافى، ج 4 ص 62، ح 1).
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
نماز شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان:


هشت ركعت به هر سوره كه ميسّر شود

هفت در آسمان براى او باز شده و دعاى او مستجاب گردد

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت دوازدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

دعای ابوحمزه ثُمالی بخش‌هایش یكسان نیست . گاهی در بعضی از بخش‌ها از جلال و عظمت خدا شروع می‌شود و به ضعف و حقارت بنده ختم می‌شود . گاهی از ضعف و حقارت بنده شروع می‌شود، به عظمت و جلالت ذات أقدس إله ختم می‌شود. گاهی هم دعا برای آن است كه خدا را محمود بدانیم و او را حمد كنیم . گاهی دعا برای آن است كه خدا را مشكور بدانیم و او را شكر كنیم . گاهی دعا برای آن است كه خدا را معبود بدانیم و او را عبادت كنیم . گاهی دعا برای آن است كه خدا را مسعود و مقصود بدانیم و به صمدیّت او اعتراف كنیم . گاهی دعا برای آن است كه خدا را واحد بدانیم و در پایان از توحید طرفی ببندیم و مانند آن.

این بخش از دعا از اینجا شروع می‌شود:
"یا مُحسِنُ یا مُفْصِل یا مُنْعِمُ یا مُفْضِل."عرض می‌كند: تو كه اِجمال و احسان و افعال و احسان را دارا هستی. ما اگر چنانچه بخواهیم به سمت تو بیائیم، هیچ پایگاهی نداریم . یك وقت است انسان در سكوی پرش ایستاده است. روی سكوی پرش پرواز می‌كند. یك پایگاهی دارد. گاهی پرواز نمی‌كند. سرعت سیر ندارد. نردبان دارد بالأخره. تبرّك می‌كند، این نردبان را یكی پس از دیگری پله‌های نردبان را طی می‌كند. یك وقت است كه نه نردبان است، نه سكوی پرش. یك طنابی آویخته است. این طناب را دستگیره قرار می‌دهد، كم كم بالا می‌رود. اما هیچ چیزی گاهی در اختیار انسان مُنقَطِعُ الأسباب نیست. نه عملی دارد كه با آن عمل به عنوان سكوی پرش پرواز كند یا نردبان ترقّی از او استفاده كند، یا طناب آویخته از او مدد بگیرد. نه كسی هم او را همراهی می‌كند.
در اینجا فقط به ذات أقدس إله عرض می‌كند: پروردگارا ! اگر پرواز است و سكوی پرش، فضل توست . اگر نردبان است و تَدرّج پله‌های نردبان، فضل توست. و اگر طنابی هست و اعتصام به آن طناب، فضل توست. ما هیچ پایگاهی، تكّیه‌گاهی، وسیله‌ای نداریم كه به توكّل بر او، اعتماد بر او بخواهیم این راه طولانی را طی كنیم .
"لَنَا نَتَّكِلُ فِیهِ نِجاهِ مِنْ عِقابِكَ عَلی أعمالِنَا ."

كسی اگر بخواهد از چاه برهد، به جاه برسد؛ از خطر برهد، به ثواب برسد؛ از دوزخ برهد، به بهشت برسد بالأخره یك پایگاهی می‌طلبد. عرض می كند: خدایا! ما هیچ پایگاهی نداریم . فقط فضل توست . فضل تو، مرا همراه و هم راه است یا رَبّ ! همراه آدم فضل اوست، راه انسان فضل اوست. نردبان انسان فضل اوست. سكوی پرش فضل اوست. طناب اعتصام شونده فضل اوست.

"بَلْ بِفَضْلِكَ عَلَیْنَا لِأنَّكَ أهْلُ التَّقْوی وَ أهْلُ المَغْفِرَه."

تو اهل تقوائی . تو شایسته هستی از تو تقوا كنیم ، یعنی بپرهیزیم.
وِقایه كنیم . تمام شرور و نقصان‌ها را به خود اِسناد بدهیم ، هستی خودمان را سَپر نفس قرار بدهیم. كه تمام نقص‌ها به ما برسد و چیزی از نقص‌ها به تو نرسد. بالاترین تقوا ، همین تقواست در حقیقیت. كه انسان هستی خود را وِقایة ذات أقدس إله قرار بدهد، سَپر قرار بدهد كه هر نقصی است مال خود انسان است و هر كمالی است، مال ذات أقدس إله است. و خداوند اهل مغفرت است. یعنی شایسته است كه ببخشد . اهلیّت را هم دارد و احسان‌های او هم ابتدائی است.
"تَبْتَدِی بِالإحسانِ نِعَماً ."نعمت‌های او مسبوق به پاداش نیست. همان گفتار معروف كه داد او را قابلیّت شرط نیست.
بلكه شرط قابلیّت داد اوست . ذات أقدس إله با یك فیض فقیر می‌‌آفریند، با فیض دیگر فقیر را پاسخ می‌دهد. مگر كسی به فقر خود پی نبرد و نخواهد و اگر كسی بخواهد، ممكن نیست ناامید و آیس برگردد.
چَشم دو بار اشك می‌ریزد. یك وقت در حال حزن و غم و یك وقت در حال نشاط و سرور است. آن خنكی و سردی را می‌گویند: (قُرّه) . هوای سرد را می گویند: (قار) . و اگر گفتند‌: قُرَّهُ العِیْن یا قُرَّهُ الأعْیُن و مانند آن، یعنی شاد باش و نشاط مَند بودن شما را مسئلت می‌كنیم كه شما مسرورانه اشك شوق بریزید. یعنی اشك خنك بریزید. و اگر كسی به سمت ذات أقدس إله حركت كرد، آنگاه مشتاقانه اشك شوق می‌ریزد.

ادامه دارد.....


 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت سیزدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

"وَ تَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ كَرَمَاً ."

تو از گناه روی كرامتی كه داری می‌گذری . آنگاه در بخش دیگر سخن از حمد خدا بود كه عرض كرد:
"فَلَكَ الحَمْدُ عَلی حِلْمِكَ بَعْدَ عِلْمِكْ ."
اینجا سخن از شكر خداست .
"فَمَا نَدرِی مَا نَشْكُرْ . أمْ جَمِیلِ مَا تَنْشُرْ أمْ قَبِیحِ مَا تَسْتُر . أمْ عَظِیمِ مَا أبْلَیْتَ وَ أوْلَیْتَ. أمْ كَثِیرِ مَا مِنْهُ نَجَّیْتَ وَ عافَیْتَ ."
چهار علل از عوامل شكر الهی را بازگو می‌كند. عرض می‌كند : خدایا ! آن كارهای خوبی را كه مختصر بود، به لطف تو انجام دادیم . تو به ما دادی و اما به نام ما منتشر كردی. ما را نامور كردی. این زمینه شكر را فراهم می‌كند. فَلَكَ الشُّكْر . كارهای زشتی كه ما انجام دادیم ، آبروی ما را نبردی، مستور نگه داشتی. أمْ قَبِیحِ مَا تَسْتُر فَلَكَ الشُّكْر.

نعمت‌های بزرگی كه أبّلا كردی، اعطاء كردی، بدون استحقاق ما،
فَلَكَ الشُّكْر . خطرهای مهمی را كه ما را از آن گزند و آسیب رهائی بخشیدی، فَلَكَ الشُّكْر . همه این علل هست. اینها مانِعَهُ الخُلُّو است . جمع را شاید. درباره بعضی اشخاص هر چهار فضیلت هست . آنگاه عرض می‌كند: خدایا ! اگر كسی تو را محبوب خود نشان بدهد، تو می‌پذیری. نه تنها به عنوان بنده و عبد خالص و صالح می‌پذیری، به عنوان محبوب می‌پذیری . این كه فرمود: خدا مُحبّ شما می‌شود، شما محبوب خدا می‌شوید، فَسُوفَ یَأتِی الله بِقُومٍ یُحِبُّهُ وَ یُحِبُّونَ (1)، این بهترین فضیلت است برای انسان.

"یا حَبِیبَ مَنْ تَحَبَّبَ إلَیْك ."
گرچه در بعضی از نسخ همه اینها به صورت ضمیر خِطاب ذكر شده است، اما در بعضی از اینها ضمیر غیاب هست، در بعضی از اینها تلفیق .
"یا حَبِیبَ مَنْ تَحَبَّبَ إلِیْكِ یا قُرَّهَ عِیْنَ مَنْ لا ذَلِكَ وَانْقَطَعَ إلِیْك ."

امّا در بعضی از نُسخ این چنین است:
"یا حَبِیبَ مَنْ تَحَبَّبَ إلِیْك یا قُرَّهَ مَنْ عِینِ مَنْ لاذِ بِكَ وَانْقَطَعَ إلِیْه."
به هر تقدیر اگر كسی خود را تحبُّب كند، اظهار محبّت كند به سمت تو، تو او را به عنوان حبیب می‌پذیری. به عنوان محبوب می‌پذیری. و اگر كسی به تو پناهنده بشود، تو
قُرًّهُ العِین او خواهی بود. (قُرَّهُ العِیْن) به معنای خنكی چَشم.

چَشم دو بار اشك می‌ریزد. یك وقت در حال حزن و غم و یك وقت در حال نشاط و سرور است. آن خنكی و سردی را می‌گویند: (قُرّه) . هوای سرد را می گویند: (قار) . و اگر گفتند‌: قُرَّهُ العِیْن یا قُرَّهُ الأعْیُن و مانند آن، یعنی شاد باش و نشاط مَند بودن شما را مسئلت می‌كنیم كه شما مسرورانه اشك شوق بریزید. یعنی اشك خنك بریزید. و اگر كسی به سمت ذات أقدس إله حركت كرد، آنگاه مشتاقانه اشك شوق می‌ریزد. در قرآن كریم دوبار سخن از اشك شوق ریختن است.

كه عدّه‌ای كه معارف الهی را درك می‌كنند،
تَری أعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَمْع (2). یك بار است . یك بار هم كسانی كه عازم جبهه بودند و تداركات صدر اسلام كافی نبود كه آنها را اعزام بكند، اینها ناامید می‌شدند، اشك می‌ریزند كه چرا به جبهه نرفتند. البتّه این اشك دوّم، اشك غم و اندوه است كه چرا به جبهه نرفتند. أنْتَ المُحْسِنُ وَ نَحنُ المُسِیئُون . تو محسنی و ما بَدكاریم . آنگاه عرض می‌كند:
"فَتَجاوَز یا رَبِّ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدَنَا بِجَمِیلِ مَا عِنْدَكْ ."

آنچه در نزد شما، زیبائی و جلال و جمال است. و آنچه در نزد ماست قبیح است و زشت.
خدایا! به حقّ آن زیبائی‌های نزدت از زشتی‌های ما بگذر .

"وَ أیُّ جَهْلِ یا رَبِّ لا یَسْعَهُ جُودُك أوْ أیُّ زَمانٍ أطْوَلُ مِنْ أناتِكَ وَ مَا قَدْرُ أعمالِنَا فِی جَنْبِ نِعَمِكَ‌ وَ كَیْفَ نَسْتَكْثِرُ أعمالاً تُقابِلُ بِها كِرامُكْ . بَلْ كِیْفَ یَضِیقُ عَلَی المُذْنِبِینَ مَا وَسَعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِكْ ."

عرض كرد: خدایا ! كدام جهل است كه جود تو توان بخشش آن را ندارد. و چه زمانی از قدرت تحمّل و تأنّی شما بیشتر است كه ما بگوئیم: اگر بیشتر از این صبر می‌كردی، بهتر بود. یا دیگران بیشتر از این توان صبر دارند! و اصلاً اعمال ما در جنب نِعَم تو چیست كه شكر بكنیم یا نكنیم . و چگونه اعمالی كه در مقابل كَرم توست، ما آنها را زیاد بشماریم، در حالی كه خود این عمل هم باز محصول كَرم توست. و از طرفی چگونه تبهكاران در تنگنا قرار بگیرند، در حالی كه رحمت تو بی‌انتهاست .
"رَحْمَتُكَ وَسِعَتْ كُلِّ شِیءٍ."

امیدواریم رحمت بی‌انتهای حقّ شامل همه ما بشود. از تباهی و تیرگی همه نجات پیدا كنیم.
غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَالسَّلامُ عَلِیْكمُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُه.
.....................


ادامه دارد.....

​1- سوره مائده/ آیه 54 ـ با تخلّص.
. 2- سوره مائده/ آیه 83
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان: سومین شب قدر.



گرچه وجود شب قدر در میان سه شب از ماه مبارک رمضان، یعنی شب‏های نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم محتمل است، ولیکن احتمال دو شب آخری بیشتر است.
هم چنین در بین دو شب آخر، شب بیست و سوم احتمالش بیشتر است. بلکه از برخی روایات و توصیه های پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به اصحاب و خانواده خویش، به دستمی‏آید که شب قدر، متعینا شب بیست و سوم ماه رمضاناست.
ضمره انصاری از پدرش روایت کرد، که وی از پیامبراکرم(ص) شنیده است که شب قدر، شب بیست و سوم است.
هم چنین " زراره " از عبدالواحد بن مختار انصاری روایت کرد: سألت اباجعفر(ع) عنلیلة القدر، فقال: أخبرک و اللّه ثم لا أعمی علیک، هی اول لیلة من السّبع الآخر؛ از امام محمد باقر(ع) پرسیدم: شب قدر چه شبی است؟ آن حضرت فرمود: به خدا سوگند، تو را به آن خبر می‏دهم. پس فراموشت نشود و آن نخستین شب هفته آخر ماه رمضان است.
زراره پس از نقل حدیث گفت: آن ماه رمضان، بیست و نه روز بود. بنابراین نخستین شب هفته آخر، همان شب بیست و سوم خواهد بود. اما از این که معصومین(ع) آن را بالخصوص تعیین نمی کردند، بدین جهت بود که مسلمانان از این ماه شریف، مخصوصا در این سه شب بزرگ رمضان، با شب زنده داری و عبادت زیاد، ثواب بیشتری نصیب خود نمایند.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعمال مخصوص شب بيست و سوم ماه رمضان

در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان، غير از اعمال مشترك شب‌هاي قدر، اعمال ديگري نيز وارد شده است تا فردي كه اين شب را به احيا مي‌گذراند در كنار اعمال مشترك شب‌هاي قدر، آن‌ها را نيز انجام دهد، كه شرح آن در ادامه مي‌آيد:

1- سوره عنكبوت و سوره روم را بخواند كه امام صادق(ع) فرمود: " هركس در شب بيست و سوم، سوره‌هاي عنكبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند! اهل بهشت است".

2- هزار مرتبه سوره "انا انزلناه" (سوره قدر) را بخواند.

3- سوره " حم دخان" (سوره دخان) را بخواند.


4- اين دعا را بخواند:


اللَّهُمَّ امْدُدْ لِي فِي عُمُرِي

خدايا عمرم را طولانى گردان

وَ أَوْسِعْ لِي فِي رِزْقِي

و روزى‏ام را وسعت بخش

وَ أَصِحَّ لِي جِسْمِي

و بدنم را تندرست بدار

وَ بَلِّغْنِي أَمَلِي

و به آرزويم برسان

وَ إِنْ كُنْتُ مِنَ الْأَشْقِيَاءِ فَامْحُنِي مِنَ الْأَشْقِيَاءِ وَ اكْتُبْنِي مِنَ السُّعَدَاءِ

و اگر در زمره بدفرجامان هستم، مرا از آن گروه محو كن و در گروه سعادتمندان ثبت فرما

فَإِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتَابِكَ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّكَ الْمُرْسَلِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ

، كه تو در كتاب فرو فرستاده‏ به پيامبر مرسلت(درود تو بر او و خاندانش)فرمودى: خدا محو مى‏كند آنچه را بخواهد و ثبت مي‌نمايد آنچه را اراده كند و كتاب جامع نزد اوست.


5- اين دعا را كه مخصوص شب بيست و سوم است بخواند:


يَا رَبَّ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ جَاعِلَهَا خَيْرا مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

اى پروردگار شب قدر و قراردهنده آن بهتر از هزار ماه،

وَ رَبَّ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْجِبَالِ وَ الْبِحَارِ

و پروردگار شب‏ و روز، و كوه‌ها و درياها

وَ الظُّلَمِ وَ الْأَنْوَارِ وَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ

و تاريكي‌ها و روشنايي‌ها و زمين و آسمان

يَا بَارِئُ يَا مُصَوِّرُ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ

اى پديدآورنده، اى صورت‏بخش، اى‏ عطا كننده، اى نعمت ده،

يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا اللَّهُ يَا قَيُّومُ

اى خدا، اى بخشنده، اى خدا، اى به خود پاينده،

يَا اللَّهُ يَا بَدِيعُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ

اى خدا، اى نو آفرين، اى خدا، اى خدا، اى خدا،

لَكَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَ الْأَمْثَالُ الْعُلْيَا وَ الْكِبْرِيَاءُ وَ الْآلاءُ

نام‌هاى نيكوتر و نمونه‏‌هاى والاتر و بزرگ‌منشى و نعمت‌ها از آن توست،

أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

از تو درخواست مي‌كنم كه بر محمّد و خاندان‏ محمّد درود فرستى،

وَ أَنْ تَجْعَلَ اسْمِي فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ فِي السُّعَدَاءِ

و قرار دهى در اين شب نامم را در زمره سعادتمندان

وَ رُوحِي مَعَ الشُّهَدَاءِ

و روحم را با شهيدان

وَ إِحْسَانِي فِي عِلِّيِّينَ

و نيكوكارى‏ام‏ را در بلند‌مرتبه‏ ترين درجه بهشت

وَ إِسَاءَتِي مَغْفُورَةً

و گناهم را آمرزيده

وَ أَنْ تَهَبَ لِي يَقِينا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي

و ببخشى بر من يقينى كه دلم با آن همراه باشد

وَ إِيمَانا يُذْهِبُ الشَّكَّ عَنِّي

و ايمانى كه شك را از من‏ زدوده گرداند

وَ تُرْضِيَنِي بِمَا قَسَمْتَ لِي

و خشنودى به آنچه نصيبم نموده‏‌اى

وَ آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً

و ما را در دنيا و آخرت پاداش نيكو عنايت فرما

وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ الْحَرِيقِ

و از عذاب آتش سوزان حفظ كن

وَ ارْزُقْنِي فِيهَا ذِكْرَكَ وَ شُكْرَكَ وَ الرَّغْبَةَ إِلَيْكَ وَ الْإِنَابَةَ وَ التَّوْبَةَ

و در اين شب ذكر و شكر خويش و رغبت به سوى خود و بازگشت و توبه روزى‏ام فرما

وَ التَّوْفِيقَ لِمَا وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ

و به آنچه محمّد و خاندان محمّد(درود خدا بر آنان باد)را به آن موفق كردى توفيقم ده.

6- اين دعا را كه امام صادق(ع) نقل شده است،‌ بخواند:


اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ فِيمَا تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ

خدايا قرار ده در آنچه حكم مى‏كنى و مقدّر مى‏نمايى،از فرمان حتمى،

وَ فِيمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَكِيمِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِي لا يُرَدُّ وَ لا يُبَدَّلُ

در آنچه از كار حكيمانه جدا مي‌سازى در شب قدر، از حكمى كه بازگشت نپذيرد، و تغيير نيابد،

أَنْ تَكْتُبَنِي مِنْ حُجَّاجِ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا

اينكه مرا در اين سال از حاجيان خانه محترمت بنويسى

اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ

حاجيانى كه حجّشان پذيرفته،

اَلْمَشْكُورِ سَعْيُهُمْ

و سعيشان قبول افتاده

اَلْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ

و گناهانشان‏ آمرزيده گشته

اَلْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَيِّئَاتُهُمْ

و بدي‌هايشان محو شده است

وَ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِيلَ عُمْرِي

و قرار ده در آنچه فرمان مي‌دهى و مقدّر مي‌نمايى كه عمرم را طولانى گردانى

وَ تُوَسِّعَ لِي فِي رِزْقِي

و در روزیم‏ وسعت بخشى.


7- اين دعا را كه از امام حسين (ع) نقل شده است بخواند:


يَا بَاطِنا فِي ظُهُورِهِ

اى پنهان در حال آشكار بودنش

وَ يَا ظَاهِرا فِي بُطُونِهِ

و اى آشكار در حال پنهان بودنش

وَ يَا بَاطِنا لَيْسَ يَخْفَى

و اى پنهانى كه مخفى نمي‌شود

وَ يَا ظَاهِرا لَيْسَ يُرَى

و اى آشكارى كه ديده نمِي‌شود

يَا مَوْصُوفا لا يَبْلُغُ بِكَيْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ

اى به وصف آمده‏‌اى كه هيچ ممكنى به حقيقتش نمي‌رسد

وَ لا حَدٌّ مَحْدُودٌ

و هيچ حدّ بسته‏‌اى به او احاطه پيدا نمي‌كند

وَ يَا غَائِباً غَيْرَ مَفْقُودٍ

و اى غايب گم نشده

وَ يَا شَاهِداً غَيْرَ مَشْهُودٍ يُطْلَبُ فَيُصَابُ

اى حاضرى كه مشهود نيست تا آنكه جستجو شود و او را بيابند

وَ لا يَخْلُو مِنْهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَيْنَهُمَا طُرْفَةَ عَيْنٍ

آسمان‌ها و زمين و آنچه بين آن‌هاست، به اندازه چشم برهم‏ زدن از او خالى نيست

لا يُدْرَكُ بِكَيْفٍ وَ لا يُؤَيَّنُ بِأَيْنٍ وَ لا بِحَيْثٍ

به كيفيتى معين دانسته نمي‌شود و محدود به مكان و جهت نمي‌گردد

أَنْتَ نُورُ النُّورِ

تويى روشنايى نور

وَ رَبُّ الْأَرْبَابِ

پروردگار پرورندگان

أَحَطْتَ بِجَمِيعِ الْأُمُورِ

به همه امور احاطه كرده‏‌اى،

سُبْحَانَ مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ

منزه خدايي كه مانندش چيزي نيست

وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

و او شنوا و بيناست

سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا وَ لا هَكَذَا غَيْرُهُ

منزّه است آن‏كه داراى اين صفات است و براى غير او چنين صفاتى نيست.


سپس هر حاجتي دارد از خدا بطلبد.

8- همچنين از معصومين (ع) روايت شده است كه در شب بيست و سوم ماه رمضان، در سجود و ايستاده و نشسته دعاي زير را مي‌خواندند، بلكه مناسب است در تمام ماه رمضان و در زمان‌هاي ديگر پس از تمجيد و ستايش خداوند و صلوات بر محمد و آلش ( مثلا حداقل با گفتن الحمدلله و الصلاه علي رسول الله و آله الطاهرين ) اين دعا خوانده شود:


اَللهمَّ کُن لوليکَ الحُجةِ بنِ الحَسَنِ

خدايا براى ولي‌ات حجت بن الحسن

صَلَواتُکَ عَلَيهِ و عَلي ابائهِ في هذهِ السّاعةِ، و في کُلّ ساعَة

كه درودهايت بر او و پدرانش باد، در اين ساعت، و در هر ساعت

وَليا و حافظا

باش سرپرست و نگهبان

وقائِداً وَ ناصِراً

و پيشوا و ياور

وَ دَليلاً وَ عَيناً

و راهنما و ديده‏‌بان

حَتّي تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً

تا او را با رغبت مردم در زمينت سكونت دهى

و تُمَتّعَهُ فيها طَويلًا.

و زمانى طولانى بهره‏‌مندش سازى.


9- همچنين اين دعا را در حالي كه دستان خود را به سوي آسمان بلند مي‌كند، بخواند:


يا مُدَبّرَ الاُموُرِ

اى تدبيرگر امور

يا باعِثَ مَن في القُبُور

اى برانگيزنده مرده‌هاى در گور

يا مُجرِي البُحُور

اى روان كننده درياها

يا مُلَينَ الحَديدِ لِداوُد،

اى نرم كننده آهن براى داود،

صَل عَلي مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وَافعَل بي کَذا وَ کَذا

بر محمد و خاندان محمد، درود فرست‏ و با من چنين و چنان كن.


و بجاي كلمات كذا و كذا حاجات خود را بخواهد و سپس اضافه كند: الليله الليله ، الساعه الساعه. اين دعا را در حال ركوع، سجده، ايستاده و نشسته به طور مكرر بخواند.

10- با توجه به اهميت شب بيست و سوم، غسل، احيا و زيارت امام حسين(ع) در اين شب فضيلت بسيار دارد و همچنين خواندن آن «صد ركعت نماز» كه مشترك ميان همه شب‌هاي قدر است.

شيخ طوسي در تهذيب، از ابوبصير روايت كرده است كه امام صادق(ع) فرمود: در آن شبي كه اميد مي‌رود شب قدر باشد صد ركعت نماز بخوان، در هر ركعت ( پس از حمد) ده مرتبه سوره قل "هو الله"(سوره توحيد) را بخوان. ابوبصير عرض كرد: اگر نتوانستم ايستاده بخوانم، چه كنم؟ فرمود: نشسته بجا آور! گفتم: اگر نتوانم نشسته بخوانم ؟ فرمود: در همان حال كه در بستر خود دراز كشيده‌اي، بجا آورد.

11- مرحوم "علامه مجلسي"، در "زادالمعاد" فرموده است: در اين شب هر مقدار كه ممكن باشد، قرآن بخواند و از دعاهاي "صحيفه كامله سجاديه" نيز استفاده كند؛ مخصوصا دعاي «مكارم الاخلاق» و دعاي «توبه».

روزهاي شب قدر را نيز بايد حرمت داشت و به عبادت و دعا به سر برد؛ در احاديث فراواني آمده است كه روز قدر نيز در فضيلت مثل شب قدر است.


 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و سوم ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ اغْسِلْنى فيهِ مِنَ الذُّنُوبِ،
وَطَهِّرْنى فيهِ مِنَ الْعُيُوبِ،
وَامْتَحِنْ قَلْبى فيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ،
يا مُقيلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبينَ
؛
پروردگارا مرا در اين روز از گناهان بشوى
و از عيب هايم پاك گردان
و قلب مرا به تقوى خالص گردان
اى گذشت كننده لغزش هاى گنه كاران».

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم
ثواب دعاى روز بيست و سوم:

مى گذرد بر صراط مثل برق خاطف با پيامبران و شهدا و صالحين.


ثواب روزه روز بيست و سوم:

در روز بيست و سوم همراه با پيامبران، صديقين، شهدا و صالحان از پل صراط مى گذريد و گويا همه يتيمان امتم را سير كرده و همه برهنگان امتم را پوشانده ايد.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزه دارى بيماران مغز و اعصاب

بيماران مغز و اعصاب قبل از روزه دارى با پزشك مشورت كنند
مبتلايان به صرع از روزه دارى خوددارى كنند
نمى توان يك حكم كلى براى روزه دارى بيماران مغز و اعصاب صادر كرد.
با تغيير داروى مصرفى در بيماران مغز و اعصاب به نوع «آهسته رهش» امكان روزه دارى براى برخى از اين دسته بيماران فراهم مى شود.با مصرف داروهاى آهسته رهش (به آهستگى در طول روز دارو در خون افزايش مى يابد) بجاى مصرف 3 دوز منقسم از يك يا دو دوز دارو استفاده مى شود. اما در برخى از بيماران مغز و اعصاب مصرف سر وقت و به موقع دارو در طول شبانه روز الزامى است و مصرف داروهاى آهسته رهش پاسخگو نيست لذا روزه گرفتن براى اين بيماران توصيه نمى شود؛ به عنوان مثال در بيماران مصروع داروهاى ضد تشنج بايد در روز 3 بار مصرف شود لذا در اين بيماران بيشترين حساسيت براى نگرفتن روزه وجود دارد.

در بيماران مبتلا به ام.اس كه فاقد مشكلات جسمانى هستند و گرفتارى آنان عمدتا در سيستم اعصاب مركزى است هيچ منعى براى روزه دارى وجود ندارد اما در هر حال هر بيمارى بايد با مشورت پزشك معالج خود و با توجه به وضعيت جسمانى و درمانى به روزه دارى اقدام نمايد.

مصرف برخى داروهاى مغز و اعصاب خطر ايجاد سنگ كليه را افزايش مى دهد. وضعيت روزه دارى و عدم نوشيدن آب اين خطر را دو چندان مى كند لذا اين دسته از بيماران مغز و اعصاب فقط پس از مشورت با پزشك معالج خود اقدام به روزه دارى كنند.

هر بيمار مغز و اعصاب موردى خاص براى معالجه و درمان و روزه دارى محسوب مى شود، خاطرنشان كرد: از ميان بيماران مغز و اعصابى بيماران تشنجى بيشترين حساسيت را در برابر روزه دارى دارند و اكثرا قادر به گرفتن روزه نيستند زيرا تغييرات قند خون، املاح و الكتروليت موجود در بدن بر آستانه تشنج بيمار تاثير گذار است
99 درصد بيماران مبتلا به صرع قادر به روزه دارى نيستند .همچنين گرسنگى طولانى مدت سبب عود حملات سردردهاى ميگرنى مى شود ولى بيماران مبتلا به ميگرن كه تحت درمان هستند مى توانند در ايام ماه مبارك رمضان روزه بگيرند ولى بيماران ميگرنى با علايم شديد و يا ميگرنهاى پيچيده با علايم مغز و اعصاب نمى توانند روزه دار باشند.
بيماران مغز و اعصاب قبل از روزه دارى از لحاظ مصرف دارو و ساعات خواب و استراحت با پزشك خود مشورت كنند.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم

قال الإمام الرضا عليه السلام:



إنما أمروا بالصوم لكي يعرفوا ألم الجوع و العطش فيستدلوا على فقر الاخر؛


مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچارگى آخرت را بيابند.
(وسائل الشيعه، ج 4، ص 4، ح 5؛ علل الشرايع، ص 10).
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
نماز شب بيست و چهارم ماه مبارك رمضان:

هشت ركعت به هر سوره كه ميسّر شود

مثل كسى است كه حج و عمره نموده است
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ فيهِ ما يُرْضيكَ،
وَاَعُوذُبِكَ مِمَّا يُؤْذيكَ،
وَاَسْئَلُكَ التَّوْفيقَ فيهِ لِأَنْ اُطيعَكَ وَلا اَعْصِيَكَ،
يا جَوادَ السَّآئِلينَ
؛

پروردگارا در اين روز آنچه را كه باعث رضاى تو مى شود مسئلت مى كنم
و از آنچه باعث اذيت تو مى شود بتو پناه مى برم
و در اين روز توفيق اطاعت و عدم انجام معصيت را بمن عنايت فرما
اى بخشنده به سائلين.

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم

ثواب دعاى روز بيست و چهارم:

عطا كرده مى شود به عدد موهاى بدن او هزار خادم و غلام مثل ياقوت.


ثواب روزه روز بيست و چهارم:

از دنيا نمى رويد، تا اين كه هر كدام از شما مكان خود را در بهشت ببينيد و به هر كدام از شما ثواب هزار مريض و هزار غريب كه در راه خدا (از وطن خود) خارج شده اند و ثواب آزاد كردن هزار بنده از فرزندان اسماعيل را عطا مى نمايد.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزه ترس مرضى و بد گمانى افراد را كاهش مى دهد

نتايج يك پژوهش نشان داد كه روزه دارى در ماه مبارك رمضان باعث كاهش برخى ناراحتى هاى روانى نظير روان پريشي، ترس مرضى و بدگمانى مى شود.

به گزارش سرويس پژوهشى خبرگزارى دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر شاهرخ سردار پورگودرزى روانپزشك و عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى و دكتر احمد سلطانى زرندى پزشك عمومى در پژوهشى با بررسى روزه دارى در ماه مبارك رمضان و سلامت روانى عنوان كرده اند: كاهش در ميزان افكار پارانوئيدى مى تواند نشان دهنده تاثير مشخص روزه دارى در ماه مبارك رمضان باشد. اين امر تا اندازه اى مربوط به رعايت آموزه هاى مذهبى در زمينه ارتباط فردى، بخششى، اطعام بينوايان و خوشرويى باشد.

اين نتايج مى افزايد: ازآنجايى كه دين اسلام روزه دارى را محدود به پرهيز از خورد و خوراك نمى كند و روزه دار را از همه بدى ها مانند تهمت يا غيبت، دروغگويى، آلودگى نگاه به دور مى داند، خود مى تواند موجب آرامش و اطمينان در روابط ميان فردى و كاهش بدگمانى نسبت به سايرين شود همچنين كاهش ميزان حساسيت در روابط ميان فردى نيز مى تواند پيامد چنين تاثيرى باشد. گرچه با نگاهى متفاوت ممكن است اين تغييرات را به كاهش ارتباط هاى ميان فردى در ماه رمضان نسبت داد.

در اين پژوهش، هفتاد و پنج مرد روزه دار به ظاهر سالم طى يك دوره زمانى دو ماهه در ماه مبارك رمضان مورد بررسى قرار گرفتند. در سه مرحله آغاز، پايان و يك ماه پس از ماه رمضان از نظر سلامت روانى مورد ارزيابى CSL-90-R سپس آزمودنى ها به كمك پرسشنامه قرار گرفتند. مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت، نشان داد: ميانگين نمرات آزمودنى هايى كه در ماه رمضان روزه نتايج اين پژوهش كه با استفاده از آزمون گرفتند با كاهش در تمامى مقياس ها پس از ماه رمضان و يك ماه بعد تفاوت معنى دارى مشاهده شد.

نتايج پژوهش حاكى از آن است كه روزه دارى در ماه رمضان تنها باعث كاهش معنى دارى در ميانگين نمره مقياس افكار پارانوئيدى گرديد. اين كاهش در مرحله پيگيرى يك ماه پس از ماه رمضان نيز معنى دار بود.

همچنين اين بررسى نشان داد كه نمره افراد متاهل در مقياس هاى وسواس، اجبار و افكار پارانوئيدى پس از ماه رمضان بيشتر از افراد مجرد و نيز افكار پارانوئيدى و ضريب كلى علائم مرضى در شاغل هاى روزه دار بيش از روزه داران غير شاغل كاهش يافت.

پژوهشگران خاطر نشان كرده اند: اگر چه روزه دارى در ماه مبارك رمضان سبب كاهش برخى ناراحتى هاى روانى شده اما در بسيارى از موارد، اين كاهش معنى دار نيست و نياز به مطالعات كنترل شده بيشترى دارد.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت چهاردهم

بسم الله الرحمن الرحیم

در این دعای سحر ابوحمزه ثمالی كه از وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه نقل كرد منشاء اصلی دعا را معرفت می‌داند. و تداوم دعا را هم معرفت می‌داند. و ناامید نشدن هم مستند به معرفت است. عرض می‌كند:

"یا واسِعَ المَغْفِرَة یا باسِطَ الیَدَینِ بِالرَّحمَه."
ای پروردگاری كه مغفرت‌ات بی‌كران است و اگر بخواهی كسی را مورد تَفقّد قرار بدهی با كرامت تفقّد می‌كنی.
باسِطُ الیَدَین! گرچه خدا دست ندارد، ولی اگر كاری بكند و محبّتی بكند مثل این كه انسان دو دستی كاری را انجام بدهد این چنین می‌كند. این كه فرمود: یَداهُ مَبسُوطَتان، یَدی او ندارد تا بسط كند. ولی اگر كسی خواست نسبت به دیگری عطائی كریمانه داشته باشد، دو دستی چیزی را به او عطا می‌كند. خدا اگر خواست بنده‌ای را بنوازد دو دستی به او احسان می‌كند. او باسِطُ الیَدَین است. چنین بسطی كه برای ذات أقدس إله بازگو شد، آنگاه عرض می‌كند : خدایا! تو اگر مرا برانی از دَرت، ولی من دوباره برمی‌گردم .

به دلیل این كه در دیگری نیست. انسان اگر به عجز خود پی ببرد،
اول: بداند كه موجود نیازمندی است و بداند توان رفع نیاز در اختیار خود او نیست، دو : حلّ رفع نیاز به عهده غیر او هم نیست، سوم: تنها مبدائی كه می‌تواند نیازهای او را برطرف بكند خداست، چهارم : و خدا هم اگر كسی او را بخواند و بخواند اجابت می‌كند، پنجم: خوب چنین كسی یقیناً دعا می‌كند. لذا عرض می‌كند: خدایا! تو اگر مرا برانی و از فیض خاص‌ات محروم بكنی، من ناامید نمی‌شوم . دوباره برمی‌گردم .
"فَوِ عِزَّتِكَ یا سَیِّدِی لَوِنْتَهَرْتَنِی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِكَ وَ لا كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِكَ لِمَا انْتَهی إلَیَّ یا سِیِّدِی مِنَ المَعْرِفَهِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكْ."

چون من می‌دانم راهی غیر از در خانه تو نیست دوباره برمی‌گردم. دلیلی ندارد كه ناامید بشوم ، چون نیازمندم . و دلیلی ندارد كه به غیر تو مراجعه كنم چون از آنها كاری ساخته نیست. و دلیلی ندارد كه به تو مراجعه نكنم . چون تو سرانجام می‌پذیری. و اگر چند لحظه طرد كردی حكیمانه است. بعد هم می‌پذیری .

"وَ أنْتَ الفاعِلُ لِما تَشآء تُعَذِّبُ مَنْ تَشآء بِمَا تَشآء كِیفَ تَشآء وَ تَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِمَا تَشآءُ كَیْفَ تَشآء ."
هر كاری را كه بخواهی انجام دهی و هیچ قدرتی نیست كه جلوی تو را بگیرد. چون هرچه در جهان امكان هست مصنوع توست. و هرگز مصنوع بر صانع خود حاكم نیست.

.....................


ادامه دارد.....

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت پانزدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

"وَ لا تُسألُ عَنْ فِعْلِكَ وَ لا تُنازَعُ فِی مُلْكِكَ وَ لا تُشارَكُ فِی اَمْرِكَ وَ لا تُضآدُّ فِی حُكْمِكَ وَ لا یَعْتَرضُ عَلَیْكَ اَحَدٌ وَ لا یَعْتَرِضُ عَلَیْكَ اَحَدٌ فِی تَدْبیرِكَ لَكَ الخَلْقُ وَ الأمْر تَبارَكَ اللهُ رَبُّ العالَمِین."

عرض می‌كند: خدایا! تو از فعل‌ات مسئول نیستی. برابر آیه سوره مباركه انبیاء كه فرمود:
لا یُسئَلُ عَمَا یَفْعَلُون وَ مَا یُسئَلُون. (1)
سئوال گاهی در محور علل مادّی یا سُوری است. سئوال می‌كنند: آیا فلان چیز از چی ساخته شد یا چگونه ساخته شد. ذات أقدس إله چون بدون الگو جهان را آفرید و حكیمانه هم آفرید نمی‌توان سئوال كرد كه از كدام مادّه عالم را‌ آفرید. برای این كه مادّه‌ای در كار نبود و همه جزء مُنشئآت اویند. صورت از پیش ساخته‌ای هم نبود تا خدا كارش را برابر آن صورت بسازد، زیرا خدا فاطر است و بلیغ و بَدیع. و نوآور است و مورد سئوال هم قرار نمی‌گیرد. یعنی بازخواست هم نمی‌شود. زیرا آن قانونی كه برابر آن قانون كسی بخواهد خدا را بازخواست كند، آن قانون هم ممكن است و مخلوق خداست. و هرگز مخلوق بر خالق حاكم نیست. و هرگز نمی‌توان خدا را زیر سئوال برد‌. چون او كارهایش عین حكمت است، هرگز گزاف و جَزاف در حریم كار او و در قلمرو صُنع و خلقت او راه ندارد تا كسی بتواند بكند. جای سئوال نیست. در حقیقت سالبه به انتفاع موضوع است.
تدبیر امور مخلوقات هم در اختیار خداست. او كه منزّه از ضدّ است، مُبرّای از شریك است، منزّه از جَزاف و گزاف است دلیلی ندارد كه كسی به او اعتراض بكند. اصلاً او اعتراض پذیر نیست. چون این چنین است اگر كسی را براند برابر با حكمت می‌داند. لذا در این دعا امام سجاد عرض می‌كند: پروردگارا ! من آن معرفتی كه درباره تو دارم اگر یك بار یا ده بار مرا برانی، باز دوباره برمی‌گردم . برای این كه آن علل و عوامل نیایش و دعا همچنان پیش من هست.

اگر كسی بخواهد از جهت مبداء فاعلی و غائی سئوال كند، خدا كه فاعل همه اهداف است، دیگر نه مبداء فاعلی فائق دارد، نه مبداء غائی فائق، لذا لا یُسْئَلُ عَنْ مَا یَفْعَل. و مردم‌اند كه مورد سئوال قرار می‌گیرند. وَ هُمْ یُسْئَلُون . و هیچ كسی حقّ اعتراض ندارد برای این كه همه برابر حكمت او آفریده شدند. لَكَ الخَلْقُ وَ الأمْر.( اَمر) گرچه گاهی در قبال خلق است، به معنای عالَم امر استعمال می‌شود، ولی در اینگونه از موارد معنای جامع را دارد. یعنی هم عالَم امر در اختیار خداست مثل عالَم خلق، هم تدبیر عالم امر و خلق در اختیار خداست. لَكَ الخَلْق وَ لَكَ الأمْر . ( اَمر) یعنی تدبیر و اراده . همان طوری كه اصل آفرینش در اختیار ذات أقدس‌ إله است، تدبیر امور مخلوقات هم در اختیار خداست. او كه منزّه از ضدّ است، مُبرّای از شریك است، منزّه از جَزاف و گزاف است دلیلی ندارد كه كسی به او اعتراض بكند. اصلاً او اعتراض پذیر نیست. چون این چنین است اگر كسی را براند برابر با حكمت می‌داند. لذا در این دعا امام سجاد عرض می‌كند: پروردگارا ! من آن معرفتی كه درباره تو دارم اگر یك بار یا ده بار مرا برانی، باز دوباره برمی‌گردم . برای این كه آن علل و عوامل نیایش و دعا همچنان پیش من هست.
یعنی
1- انسان محتاج است ، 2- خود قدرت ندارد نیازهای خود را برطرف كند، 3- غیر خدا توانمند نیست، مشكلات انسان را برآورده كن، 4- تنها مبدائی كه توان حلّ نیاز انسان را دارد خداست، 5- خدا هم كارهایش برابر با حكمت است، 6- دلیلی ندارد كه من ناامید بشوم و دعا نكنم و نخوانم و نخواهم یا به غیر خدا تكیه كنم .
در بخشی از دعاهای امام سجاد سلام الله علیه آمده است كه:
یا مَنْ لا تُغَیِّرُ حِكْمَتَهُ الوَسائِل. یا مَنْ لا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الوَسائِل. یعنی پروردگارا ! تو كارهای حكیمانه انجام می‌دهی.
حتّی دعا كه یكی از بهترین وسائل است بخواهد در تو اثر بكند كه مسیر حركت را عِوض كنی، این چنین نیست . هیچ وسیله‌ای توان آن را ندارد كه حكمت خدا را تغییر، تبدیل و مانند‌ آن ایجاد كند. حكمت خدا با هیچ وسیله‌ای تغییرپذیر نیست . بنابراین كارهای او متن حكمت است. از این جهت كه متن حكمت است دلیلی ندارد كه من ناامید بشوم . آن گاه عرض می‌كند:
یا رَبِّ هذَا مَقامُ مَنْ‎ لاذِبِكَ وَاسْتَجارُ بِكَرَمِكَ وَ ألِفِ إحسانِكَ وَ نِعَمِكْ‌ .
من در یك منزلتی هستم كه هیچ پناهگاهی غیر از شما ندارم . فهمیدم كه مَلاذ و مَلجاء شمائی و مَلاذ و مَلجاء هم شمائی . جود و كَرم شما هم طوری نیست كه در تنگنا قرار بگیرد . عفو تو در مدار بسته ای نیست . فضل تو محدود نیست . رحمت تو محدود نیست . رحمت تو كم نمی‌شود من تنها تكیه‌گاه قصور ما صَفح قدیم و گذشت سابقه‌دار شماست.
و فضل عظیم و رحمت بی‌انتهای شماست. ما با چنین گمانی به درگاه شما آمدیم . ما را با خبر كنید؛ اَفَتُراكَ یعنی اَخْبِرنا یا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنُونُنا . ما با این گمان ‌آمدیم . شما هم كه فرمودی: أنَا إنَّ ظَنِّ عَبْدِیَ المُؤمِنِ بِی. من نزد گمان بنده‌ام هستم و گمان ما در این است كه شما ردّ نمی‌كنی. آیا مایه خَیْبَت آمال ما می‌شوی ؟ هرگز این چنین نیست . كَلّا . گمان ما این نیست كه ما را ترك بكنی. طمع ما هم این نیست كه شما انجام نگرفته ما را بیرون بكنی.

"إنَّ لَنَا فِیكَ أمَلاً طَوِیلاً كَثِیراً أنَّ لَنَا فِیكَ رَجآءَ عَظِیمَاً عَصَیْناكَ وَ نَحْنُ نَرْجُوا أنْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا وَ دَعَوناكَ وَ نَحْنُ نَرْجُوا أنْ تَسْتَجِیبَ لَنَا فَحَقّق رَجآءَ نا مَولانا."
پروردگارا! ما یك مانعی داریم كه نمی‌گذارد به كرم تو راه پیدا كنیم و آن گناه است. خوب آن مانع را اوّل برطرف كن. گناهان را ببخش. ما یك تیرگی و تباهی در نهانمان داریم كه نمی‌گذارد به حرم اَمن تو بار یابیم. خوب آن تیرگی را به صفا مُبدّل كن. آن شرطی كه مفقود است حاصل كن. آن مانعی كه موجود است برطرف كن تا ما لائق بار یافتن بارگاه كرم‌ات را كَرَمت بشویم . إنْ شآءَ الله
غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَالسَّلامُ عَلِیْكُمْ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرِكاتُه
.....................
1.سوره انبیاء / آیه 23 1-

ادامه دارد.....

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
قال الإمام الباقر عليه السلام:

بني الإسلام على خمسة أشياء، على الصلوة و الزكاة و الحج و الصوم و الولاية؛

اسلام بر پنج پايه استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت (اهل بيت عليهم السلام)
(فروع كافى، ج 4 ص 62، ح 1).

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت شانزدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

وجود مبارك امام سجاد برای جذب و جلب رأفت و رحمت الهی دستور انعطاف را به انسان مرحمت می‌كند، تا یك نیایشگر به ذات أقدس إله عرض كند: اگر گناهی از ما صادر شده است، در اثر لِجاج و عِناد نبوده! ما می‌دانیم كه مستوجب عذاب الهی هستیم، لكن دو عامل ما را وادار می‌كند كه از ذات أقدس إله درخواست عفو كنیم؛

1- گناه ما روی لجاج و عِناد نیست. ما به عنوان اَلَدُّ الخِصام و مانند آن دست به گناه دراز نكرده‌ایم. بلكه بر اثر غفلت بوده است.
2- می‌دانیم شما بخشنده و مهربانی! پس قصور ما از یك سوی، كَرم شما از سوی دیگر ، این دو عامل ما را وادار می‌كند كه دست نیایش به سوی شما دراز كنیم . اگر كسی بر اثر لجاج گناه كند، مستكبرانه دست به گناه دراز كند، چنین كسی در خُور عفو نیست! یا اگر مولائی كریمانه با بنده‌اش برخورد نكند، چنین بنده تبهكاری به خود اجازه درخواست عفو نمی‌دهد. لكن هر دو عامل در اینجا برای دعا وجود دارد؛ یكی غفلت و جهالت ما، دوّم كَرم و بزرگواری شما.

آنگاه عرض می‌كند: خدایا! نه تنها ما را ببخش، بلكه همه تبهكاران را ببخش! اگر راهی برای بخشش تبهكاران نباشد، اینها ناامید خواهند بود. آنگاه فرقی بین مولای رئوف، و عاقل رئوف نخواهد بود.
این جمله را با این صورت بازگو می‌كند كه: گرچه ما استحقاق گذشت نداریم، ولی شما مولای كَریمی!
"وَ إنْ كُنّا غِیرُ مُستوجِبینِ لِرَحمَتِكْ فَأنْتَ اَهلُ أنْ تَجُودَ عَلَینا وَ عَلَی المُذنِبینَ بِفَضلِ سَعَتِكْ ."


پروردگارا! می‌خواهی با ما برابر اوصاف ما رفتار كنی یا برابر اوصاف خودت؟! اگر می‌خواهی برابر اوصاف ما رفتار كنی، ما مستحقّ عذابیم، اگر می‌خواهی برابر با اوصاف خودت رفتار كنی، ما مشمول رحمتت قرار می‌گیریم .
فَامْنُنْ عَلَینَا بِمَا أنْتَ اَهلُه.
‎ْبر ما منّت بِنه به این كه ما را برابر وصفی كه خود داری به محكمه دعوت كن، نه برابر استحقاقی كه داریم ! این كه در برخی از ادعیّه آمده است: اِ
لهی آمِنّا بِفَضلِكَ وَ لا تُؤآمِنّا بِعَدلِكَ از همین قبیل است. وَ جُدْ عَلَینَا فَإنّا مُحتاجُونَ إلی نِیلِكَ، ما به عطای تو نیازمندیم، تو از تعذیب ما بی‌نیازی!

آنگاه در جملات بعد این چنین عرض می‌كند:
"یا غَفّارْ بِنُورِكَ اهْتَدَینَا وَ بِفَضلِكَ اسْتَغْنَینَا وَ بِنِعْمَتِكَ أصبَحْنَا وَ أمْسَلنَا."
پروردگارا ! آن مقدار هدایتی كه نصیب ما شده است، با نور وحی و فطرت و عقلی بود كه تو به ما دادی! و اگر ما از دیگران بی‌نیاز شدیم، در اثر تفضّل تو بود! و ما در بامداد و شامگاه غرق نعمت توایم . به نعمت تو صبح كردیم، به نعمت تو شام می‌كنیم . یعنی حیات ما، زندگی ما در كنار سفره نعمت توست.

"ذُنُوبُنا بِینِ یَدَیْكَ نَستَغْفِرُكَ اللّهُمَّ مِنّا ."
پروردگارا ! گناهان ما هم معلوم توست و هم خود ما مقدور تو ! هم از سیّئات ما باخبری، هم از تعذیب تبهكاران و بر تعذیب تبهكاران مقتدری. ما توبه می‌كنیم، به طرف تو برمی‌گردیم. (توبه) یعنی رجوع . اصولاً مسئله رجوع درباره عبد معنا دارد، درباره ذات أقدس إله فیضش می‌تواند رجوع كند، امّا ذاتش رجوع بردار نیست.
بیان مطلب از این قبیل است: چون ذات أقدس إله هستی نامتنهی است، این مقدّمة اوّل، یك موجود نامتنهی نسبتش به جمیع اشیاء عَلَی السّواء است، این مقدّمه دوّم.
.....................

ادامه دارد.....




 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مُحِبَّاً لِأَوْلِيآئِكَ،
وَمُعادِياً لِأَعْدآئِكَ
مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَِمِ اَنْبِيآئِكَ،
يا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيّينَ
؛

پروردگارا مرا در اين روز از دوستداران اوليائت
و دشمنان دشمنانت
و از قبول كنندگان سنت آخرين پيامبرانت قرار بده
اى نگه دارنده قلوب پيامبران.

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم

ثواب دعاى روز بيست و پنجم:

بنا كرده مى شود از براى او در بهشت صد قصر كه بر هر قصرى يك خيمه سبز بوده باشد.


ثواب روزه روز بيست و پنجم:

خداوند در زير عرش هزار گنبد سبز براى شما مى سازد، كه بر سر هر گنبد خيمه اى از نور است. خداى تبارك و تعالى مى فرمايد: اى امت محمد! من پروردگار شما و شما بندگان و كنيزان من هستيد. در سايه عرش من در اين گنبدها بنشينيد و بخوريد و بياشاميد، گوارايتان باد. هيچ ترسى نداشته و اندوهگين نخواهيد شد. اى امت محمد! به عزت و جلالم سوگند قطعا و حتما بگونه اى شما را به بهشت مى فرستم كه اولين و آخرين از شما به شگفتى آيند و همانا و محققا بر سر هر كدام از شما هزار تاج از نور خواهم گذاشت و هر كدام از شما را بر شترى كه از نور آفريده شده سوار خواهم كرد، شترى كه افسار آن نيز از نور است و در اين افسار هزار حلقه از طلاست، در هر حلقه اى فرشته اى از فرشتگان ايستاده و هر فرشته ميله اى از نور در دست دارد، و بدين شكل بدون حساب وارد بهشت مى شويد.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز



شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت هفدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

بنابراین خدای سبحان نسبتش به جمیع اشیاء در جمیع شرائط و شئون و احوال و شرائط عَلَی السَّواء است. این چنین نیست كه به كسی نزدیك باشد و از كسی دور باشد. البتّه در بحث‌های حوزوی و مدرسه‌ای برای بطلان دور و تَسَلسُل این چنین بازگو می‌كنند كه سلسله علل و معلولات باید به سرآغاز ختم بشود. چنین تفكّری با تفكّر نیایش و دعا خیلی هماهنگ نیست! خدائی كه انسان با بطلان دور و تَسَلسُل ثابت می‌كند، معنایش این است كه: این سلسله علل بالأخره باید منتهی بشود به مبداء آفرینش. و خدا به عنوان سرآغاز این سلسله تلقّی می‌شود. اگر آحاد این سلسله مُتبائِنات باشند كه خدا یك مُباینی است با دیگران مُبائنات، منتها از دیگر مُباینات بزرگتر و مهمتر است. و اگر این سلسله، سلسله تشكیكی باشد، همه اینها مراحل یك واقعیّت‌اند و خدا أعلَی المُراتب است.

به هر تقدیر چه بر اساس تَبایُن هستی، چه بر اساس تشكیك خداوند سرآغاز سلسله است. امّا بر اساس نامتنهی بودنِ ذات أقدس إله كه لسان دعا همین لسان غیر متنهی بودن خداست، این چنین نیست كه خدا سر سلسله باشد. نسبت خدا به صادر اوّل و صادر آخر یكسان است. چون اصولاً حقیقت نامتنهی تفاوتی در ناحیه او نخواهد بود. به همه اشیاء در همه شرائط یكسان احاطه دارد. و اگر تفاوتی هست، از طرف گیرندگان است، نه از طرف دهنده. لذا
در این دعا عرض می‌شود كه: خدایا! گناهان ما در دست توست. ما هم مقدور توایم . اگر بخواهی ببخشی روی كَرم است و اگر بخواهی انتقام بگیری، روی عدل است. ما به طرف تو برمی‌گردیم، وگرنه لطف تو نسبت به همه ما عَلَی السَّواء است.

تَتَحَبَّبُ إلَینا بِالنِّعَمْ وَ نُعارِضُكَ بِالذُّنُوب

خدایا ! تو خود را به عنوان دوست نسبت به ما نشان می‌دهی، با این كه همواره مهربانانه با ما رفتار می‌كنی! ما به عنوان دشمنی گناه می‌كنیم . خیر تو به طرف ما نازل است، شرّ ما به طرف تو سائل . یعنی آنچه فرشتگان به طرف تو ابلاغ می‌كنند گناهان ماست.

همواره یك فرشته كریمی است، سیّئات ما را به عرض شما می‌رساند، گرچه شما به ما و به فرشته‌ها از خود ما و فرشته محیط تری و عالمتری! ولی مع ذلك با همه این گزارش‌های تلخ كه به عرضتان می‌رسد، مانع نمی‌شود كه شما ما را غرق نعمت نكنی، و آلاء و نعمت‌ها را بر ما فاضلانه نریزی! چه قدر شما حلیمی، چه قدر شما بزرگواری، چه قدر شما از جهت مُبدع و محیط بودن كریمی! با این كه دائماً از طرف ما نقص گزارش می‌شود، ولی همواره از طرف شما كمال و نیل و عطا به ما می‌رسد.
غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَالسَّلامُ عَلِیكُمْ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَكاتُه
.....................

ادامه دارد.....


 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت هجدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

یكی از خواسته‌های امام سجاد سلام الله علیه در سحرهای ماه مبارك رمضان طبق نقل ابوحمزه ثمالی این است:
"
اَللّهُمَّ اَشغَلْنَا بِذِكرِكَ وَ اَعِذْنَا مِنْ سَخَطِكَ وَ اَجِرْنَا مِنْ عَذابِكْ وَارْزُقنا مِنْ مَواهِبِكْ وَ أنعِمْ عَلَینَا مِن فَضلِكَ وَارْزُقنا حَجَّ بِیتِكَ وَ زِیارَهِ قَبرِ نَبیِّكَ صَلَواتُكَ وَ رَحمَتُكَ وَ مَغفِرَتُكَ وَ رِضوانُكَ عَلَیهِ وَ عَلی اَهلِ بِیتِه ."

در عین حال كه وجود مبارك امام سجاد از ذات أقدس إله نجات از دوزخ و رهائی از عواقب تلخ گناه را مسئلت می‌كند، یاد و نام خدا را هم از خدا طلب می‌كند، درخواست می‌كند. قبلاً هم ملاحظه فرمودید كه بعد از تخلیه از گناه نوبت به تجلیه و تَحلیّه می‌رسد. در خیلی از جمله‌ها اوّل بخشایش گناه را طلب می‌كند بعد حِلیة نام و یاد الهی را!
عرض می‌كند: خدایا! ما را به نام خودت مشغول بكن كه یاد تو در دل و نام تو بر لب! در صحیفه سجادیّه این چنین عرض می‌كند:
یا مَنْ ذِكرُهُ شَرَفٌ لِلذاكِرین وَاشْغَلْ قُلُوبَنا بِذِكرِكَ عَنْ ذِكرِ مَنْ سِواكْ. (1) پروردگارا! اگر كسی بود كه یاد تو شرف كسانی است كه به نام تو و یاد تو به سر می‌برند. یعنی اگر كسی یاد تو را در قلبش احیاء كرده است، آن قلب قلب شریف است. و اگر دل ای ظرف یاد تو نبود، از شرف غیبی و الهی طرفی نبسته است!


عرض می‌كند: خدایا! ای كسی كه یاد او و نام او شرف است برای ذاكر، قلب ما را به نام خودت مشغول كن و دل ما را از هر یاد و نامی اِعراض بده كه صحنه نفس ما صحنه نام و یاد تو باشد! در بحث‌های آینده به خواست خدا خواهیم داشت كه امام سجاد سلام الله علیه عرض می‌كند: دل ما را لبریز از خشیّت خود و همچنین محبّت خود قرار بده. این ذكر مُستوئِب باعث آن خشیّت غالب یا محبّت غالب می‌شود. اگر انسان دائماً به یاد حقّ بود، فقط از او می‌هراسد و به او امیدوار است. و اگر دائماً به او امیدوار بود و از او هراسناك بود، كم كم دائماً به او مهر می‌ورزد و نام و یاد غیر از او را از دل بیرون می‌كند. و اگر دائماً به نام و یاد او به سر برد و فقط به او مهر ورزید، قلبش مُتیَّم به حبّ الهی خواهد شد، كه كم كم به محدوده حَیَمان فرشتگان بار می‌یابد.

آنچه كه در دعای كمیل آمده است كه:
قَلبِی مُتَیَّمَاً بِحُبِّكْ. (2) این بعد از آن است كه انسان اوّل قلبش را به نام خدا و یاد خدا متذكّر كرد، بعد در خوف و رجاء موحّد شد، بعد محبّ خدا شد، بعد محبوب خدا! اگر چنانچه تمام قلب محبّ خدا بود و مُتیّم به حبّ الهی شد، آنگاه چنین قلبی هم محبوب ذات أقدس إله است.
در این جمله‌های دعای ابوحمزه ثمالی، امام سجاد سلام الله علیه به خدا عرض می‌كند: پروردگارا ! ما را به نام خودت مشغول بكن! چنین كه در زیارت امینُ الله هم این چنین است كه قلوب ما را
مَشغُولَهً عَنِ الُّدنیا، مُفارِقَهً عَنِ الدُّنیا بِحَمْدِكَ وَ ذِكرِكَ وَ ثَنائِكْ. (3) ما را به نام خودت مشغول بكن و از ذكر دنیا و آنچه رأس كلّ خطیئه است ما را باز بدار . وَ أعِذْنَا مِنْ سَخَطِكَ، ما را از انتقام و خشم خودت پناه بده. و ما را از عذابت نجات بده و از مواهب ات برخوردار بفرما، و فضلت را بر ما به عنوان نعمت‌های الهی ارزانی بدار !

آنگاه زیارت حجّ خدا، حجّ خانه خدا و زیارت مواقف شریفه، حرم مطهّر پیغمبر صلّی الله علیه و سلّم و ائمه معصومین سلام الله علیهم مورد درخواست است. آن روز كه امام سجاد سلام الله علیه این دعاها را ایراد می‌كردند، سخن از بقیع و ائمه بقیع و مشاهد مشرّفه در بقیع نبود! البتّه شهدای دیگر، مؤمنین و مؤمنات در مدینه مدفون بودند، امّا سخن از ائمه بقیع نبود. ولی الآن كه پیروان قرآن و عترت این دعاها را در سحرهای ماه مبارك رمضان تلاوت و قرائت می‌كنند، منظورشان این خواهد بود كه ما آمدیم كه مشرّف بشویم، هم حرم مطهّر پیغمبر صلّی الله علیه و آله را زیارت كنیم، هم ائمه بقیع را و هم قبور مؤمنین را و هم قبور شهدای اُحُد را و مانند آن.

.....................
1-صحیفه سجادیّه/ دعای یازدهم ـ وَ كانَ دعائُهُ (ع) بِخَواتِمِ الخَیر
2-مفاتیح الجنان / دعای كمیل
3-مفاتیح الجنان / زیارت امینُ الله

ادامه دارد.....

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
نظرات دکتر کارلو- دکتر اندره باسک – دکتر الن مويل در باره خواص روزه اسلامی



1. دكتر كارلو؛

چون امراض زياد شده اند، خود را ناگزير مى بينم كه هم وطنان خود را نصيحت كنم و آنها را بوسيله دوايى مؤثر كه در دسترس هر فقير و ثروتمند باشد، راهنمايى كنم و اين همانا روزه اى است كه محمد صلى الله عليه وآله در جزيره العرب تشريح نمود.

2. دكتر آندره پاسك؛

وى ضمن سودمند شمردن روزه براى بيماريها مى گويد: درصورت وجود ناراحتيهاى وخيم چشم (ورمها، ورم شبكيه، ورم بافت ملتحمه، آب مرواريدو آب سبز) روزه حتما ضرورى است.

3. دكتر «آلن مويل»؛

روزه (بهداشتى) چهار فايده عمده زير را در بر دارد:
1 مانع تجمع مواد سمى مى شود.
2 باعث استراحت دستگاههاى گوارش مى گردد.
3 به وسيله روزه بدن انرژى خود را صرف دفع سموم مى كند.
4 نيروى حيات تحريك مى شود تا مواد زايد دفع گردد.

4. پروفسور «ولاديمير نيكى»؛

در اثر گرسنگى (روزه دارى) غدد فوق كليوى ترشحات نامتعادل تمام غدد را خورده و آنها را متعادل خواهد ساخت.

 
آخرین ویرایش:

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت نوزدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

پروردگارا ! مرا بیامرز، پدر و مادر مرا بیامرز ، آنها را مورد رحم و مهر قرار بده، همان طور كه آنها در كودكی به لطف و احسان تو مرا پروراندند، آنها را هم مورد رحمت قرار بده . به آنها اگر كار خیر كردند، در قبال احسانشان، احسان بده و اگر سَیّئ ای داشتند خدای ناكرده، آنها را هم ببخش!

عرض می‌كند:
پروردگارا! تو نزدیكی، دور نیستی و جواب می‌دهی، كسی را ناامید نمی‌كنی. توفیقی بده كه ما به طاعت تو عمل بكنیم و بر ملّت تو و بر سنّت رسول خدا صلّی الله علیه و سلّم برویم .

این كه عرض می‌كنیم:
وَ تَوَفَّنَا عَلی مِلَّتِكَ، این در حقیقت عمل به وصیّت یعقوب و ابراهیم (سلام الله علیهما) است . این بزرگواران، فرزندان ظاهری و باطنی خود را توصیه كردند كه بر ملّت الهی بمیرند، كه آنها مثلاً جریان یعقوب این چنین است كه به فرزندان خود فرمود:یا بَنِیَّ، لا تَمُوتُنَّ إلا وَ أنتُمْ مُسلِمُون.(1) یعنی بكوشید كه مسلمان بمیرید. همین وصیّت را قبل از یعقوب، ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) هم به فرزندان خود كرده است. و چون مسلمان‌های راستین فرزندان ابراهیم خلیل‌اند، مِلَّهَ أبیكُمْ اِبراهیم هُوَ سَمّاكُمُ المُسلِمینَ مِنْ قَبل (2)، كه در بخش پایانی سوره مباركه حج است، نشان می‌دهد كه همه مسلمان‌ها فرزندان ابراهیم خلیل، آن بت شكن تاریخ اند! اگر مسلمان‌ها فرزندان ابراهیم خلیل اند، باید به وصیّت پدرشان عمل كنند. وجود مبارك خلیل حقّ به ما وصیّت كرد كه سعی كنید اسلام را به همراه تان به برزخ و قیامت ببرید.

اگر كسی ایمان مُستُودَع داشته باشد، معاذالله در پایان عمر بی ایمان می‌میرد.
آنگاه عرض می‌كند:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد. وَاغْفِر لِی وَ لِوالِدَیَّ وَارْحَمْهُما كَما رَبَّیانِی صَغیراً وَاجْزِهِمَا بِالأحسانِ اِحساناً وَ بِالسَّیئاتِ غُفراناً .

پروردگارا ! مرا بیامرز، پدر و مادر مرا بیامرز ، آنها را مورد رحم و مهر قرار بده، همان طور كه آنها در كودكی به لطف و احسان تو مرا پروراندند، آنها را هم مورد رحمت قرار بده . به آنها اگر كار خیر كردند، در قبال احسانشان، احسان بده و اگر سَیّئ ای داشتند خدای ناكرده، آنها را هم ببخش! گرچه پدر و مادر جزء مجاری فیض إله هستند، امّا یك انسانی كه خدا را می‌خواند به عنوان مبداء و مُنعِم كلّ، او دیدش درباره جهان این نیست كه ذات أقدس إله فاعل بعید است و موجودات دیگر فاعل قریب.
چنین كه دید او این نیست كه خداوند فاعل به معنای ما مِنه است، یعنی فاعل الهی و مُجدّ، و دیگران فاعل به معنای ما بِه اند، یعنی علّت مُعدّه. چون بالأخره اگر دیگران فاعل قریب باشند، خدا فاعل بعید، و دیگران فاعل ما بِه باشند، خدا فاعل ما مِنه، یعنی دیگران وسیله باشند، خدا مبداء فاعلی، باز یك صیرورتی و تعدّدی هست .

امّا اگر دیگران را مجاری فیض بدانیم و مظاهر بدانیم، دیگر هیچ مشكلی پیش نمی‌آید . پروردگارا ! پدر و مادر ما مظهر فیض تو بودند، تو آنها را رحم بكن، همه مؤمنین و مؤمنات، زنده و مُردة آنها را بیامرز و بین ما و بین آنها در خیرات تبعیّتی برقرار كن! هر خیراتی كه آنها انجام دادند، ما انجام بدهیم . هر خیری هم كه نصیب آنها می‌شود، نصیب ما هم بشود.


.....................
1- سوره بقره / آیة 32
2- سوره حج / آیه 78

ادامه دارد.....



 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم

قال اميرالمومنين عليه السلام:

صوم القلب خير من صيام اللسان و صوم اللسان خير من صيام البطن؛

روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است

(غرر الحكم، ج 1، ص 417، ح 80 ).

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیستم

بسم الله الرحمن الرحیم


برای استجابت دعا، صلوات نقش تعیین كننده دارد.

در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین علیه السَّلام نقل شده است: اگر مسئلتی دارید، قبل از خواستن چیزی اول صلوات بفرستید، چون خداوند این صلوات را و طلب رحمت را مستجاب می‌كند. وقتی آن اولی را مستجاب كرد، خواسته‌ای را كه در كنار صلوات ارائه كردید و صلوات را شفیع خواسته قرار دادید، آن را هم برآورده می‌كند.

امام سجاد سلام الله علیه در این بخش از دعای ابوحمزه عرض می‌كند:

"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مَحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد. وَاخْتِمْ لِی بِخِیرْ وَ اَكفِنی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمرِ دُنیایْ وَ آخِرَِتِی وَلا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرحَمُنی. وَاجعَلْ عَلَیَّ مِنْكَ جُنَّهً واقِیَهً باقِیَهً وَلا تَسلُبنِی صالِحَ مَا أنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ وَارْزُقنِی مِنْ فَضلِكَ رِزقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً."

اول وجود مبارك امام سجاد صلوات می‌فرستد، بر محمّد و آل محمّد (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) ، بعد درخواست می‌كند؛ عرض می‌كند: خدایا! پایان امور ما را به خیر ختم بكن، چون إنَّمَا الاُمورْ بِخواتِیمِها. بَد عاقبتی بسیار چیز بَدی است و حسن عاقبت بسیار چیز خوبی است. یكی از دعاهائی كه انسان درباره خود دارد، عرض می‌كند: پروردگارا ! بهترین حالت مرا در دوران پیری من قرار بده كه اوّلاً من در دوران پیری نیازمند به بیگانگان نباشم . ثانیاً با حسن عاقبت و ایمان كامل رخت بربندم. كه ایمان را به همراه خود به برزخ و قیامت ببرم.

"وَ اَكفِنی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمرِ دُنیایْ وَ آخِرَتی."

پروردگارا ! مهمّات دنیا و مهمّات آخرت مرا مشغول كرده است. نه خود من توان آن را دارم كه كافی باشم و نه دیگران. و تو هم كه در قرآن كریم وعده دادی: ألَیسَ اللهُ بِكافٍ عَبدَه(1)، و غیر تو هم كه كافی نیست! بنابراین یك كسی كه كفایت كننده هر مهم هستی، امور مهم دنیا و آخرت ما را كفایت بكن!
"وَ اَكفِنی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمرِ دُنیایْ وَ آخِرَتی." در بعضی از ادعیّه هم آمده است: یا مَنْ یَكفِی مِنْ كُلِّ شِیء وَ لا یَكفِی مِنْهُ شِیء اِكفِنی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمرِ دُنیایْ وَ آخِرَتِی.(2
ای خدائی كه از هر چیزی كفایت می‌كنی، و ای خدائی كه غیر تو كار تو را نمی‌كند و از تو كفایت نمی‌كند، امر دنیا و آخرت ما را كفایت بكن! و كسی كه بر ما رحم نمی‌كند بر ما مسلّط نفرما!


در صحیفه سجادیّه قریب به این مضمون آمده است كه: "اَللّهُمَّ حِصنِی حِیطَهً تَقیمِی بِها. پروردگارا! طوری مرا در تحت احاطه خود قرار بده كه حائط و دیواری از مهر به دور من كشیده بشود كه در اثر آن احاطه الهی گزندی از بیرون به ما نرسد.

بازگشت چنین دعاهائی به این است كه ما را در قلعه اَمن ولایت و توحید قرار بده! چون كلمه لا إله إلا الله، یعنی توحید حصن خداست. چنین كه ولایت اهل بیت (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) هم حصن خداست. این دو تا حصن مقابل هم نیستند، بلكه یكی دالان ورودیِ دیگری است و شرط دیگری است!‌ این كه دالان ورودی باشد و شرط باشد كه كسی بخواهد وارد حصن توحید بشود، باید از شرط ولایت بگذرد، از همان حدیث سلسلةُ‌ الذَّهب(3) كاملاً بر می‌آید.

به هر تقدیر اگر لا إله إلا الله حصنُ الله است، واگر ولایت اهل بیت (علیهم الصَّلاة و علیهم السَّلام) حصنُ الله است، یكی شرط است و دیگری مشروط . این چنین نیست كه دو تا حصن جدا و بیگانه باشد! و اگر كسی تحت ولایت الهی بود، قهراً تحت حیطه رحمت حقّ است.
یعنی آن رحمت خاصّ به او محیط است . وقتی رحمت خاصّ به او محیط شد، هیچ كسی توان آسیب رساندن به او را ندارد!
كلمه لا إله إلا الله، یعنی توحید حصن خداست. چنین كه ولایت اهل بیت (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) هم حصن خداست. این دو تا حصن مقابل هم نیستند، بلكه یكی دالان ورودیِ دیگری است و شرط دیگری است!‌ این كه دالان ورودی باشد و شرط باشد كه كسی بخواهد وارد حصن توحید بشود، باید از شرط ولایت بگذرد، از همان حدیث سلسلةُ‌ الذَّهب كاملاً بر می‌آید.

لذا بعد از آن عرض می‌كند: وَ لا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرحَمُنِی. خدایا! بر من، بر كشور ما، بر ملّت ما كسی كه رحم نمی‌كند مسلّط نكن! چه دشمن خارج، چه دشمن داخل . این دعائی است كه همگان در سحرهای ماه مبارك رمضان داریم و باید داشته باشیم . مستحضرید، قبلاً هم گذشت كه
یكی از بهترین راه استجابت نیایش همان تعمیم در دعا است . یعنی دیگران را در قلمرو دعا شریك كردن و انحصار طلب نبودن و خاصّ خود نكردن؛ این است. لذا در آن جمله‌های قبلی این بود كه خدایا! مرا و همه گنهكاران عالم را ببخش! بر من،
"وَامْنُنْ عَلَینَا وَ عَلَی المُذنِبینْ ." در اینگونه موارد هم منظور آن است كه خدایا! بر هیچ كدام از ماها، بر كشور ما، نظام ما كسی كه رحم نمی‌كند مسلّط مفرما!

.....................
1- سوره زمر / آیه 36
2- بحار الأنوار / جلد 97 / صفحه 418
3- توحید صدوق/ صفحه 25 ـ قالَ الرِّضاء (ع): لا إلهَ إلا الله حِصنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِنْ عَذابِی ، بِشَرطِها وَ شُرُوطِها وَ أنَا مِنْ شِرُوطِهَا؛ معروف به حدیث سلسلةُ‌ الذَّهب.


ادامه دارد.....





 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و ششم ماه رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيى فيهِ مَشْكُوراً،
وَذَنْبى فيهِ مَغْفُوراً
وَعَمَلى فيهِ مَقْبُولاً،
وَعَيْبى فيهِ مَسْتُوراً،
يا اَسْمَعَ السَّامِعينَ
؛

پروردگارا قرار ده كوششم را در اين ماه مورد سپاس
و تقدير و گناهم را در آن آمرزيده
و عملم را در آن پذيرفته
و عيبم را در آن پوشيده

اى شنواترين شنوايان.

 
آخرین ویرایش:

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
ثواب دعاى روز بيست و ششم:

ندا كرده مى شود در قيامت كه مترس و محزون مباش كه بتحقيق آمرزيد خداى تعالى ترا.


ثواب روزه روز بيست و ششم:

هنگامى كه روز بيست و ششم فرا رسد، خداوند با نظر رحمت به شما مى نگرد و همه گناهانتان را مى بخشد، مگر خونها و اموال (حق الناس) و در هر روز هفتاد بار خانه هايتان را از غيبت، دروغ و تهمت پاك مى نمايد.
 
بالا