rejaliclinic95
عضو
امروزه تصور اینکه یک توریست بدون دوربین قصد سفر کند دشوار است. Canon، Nicon و Olympus مدتهای طولانی به اندازه لباس شنا و جعبه کمکهای اولیه جزء لوازم ضروری چمدان بودهاند. اکثر مواقع مردمی که برنامهای برای سفر دارند، نه تنها قصد دارند دیگر شهرها و کشورها را ببینند بلکه دوست دارند خاطرات سفرشان را با عکسهای خوب ثبت کنند که گاهی این امر جز اهداف اولیه سفر میشود.
با تبدیل شدن عکاسی به یکی از اهداف سفر به مکانهای مختلف، به ناچار سفر وارد مرحله جدیدی میشود زیرا به دست آوردن عکسهای زیبا در تور با اتوبوس از میان شیشه بسته و روی چرخهایی که به سرعت از میان کوهها و درهها میگذرند ممکن نیست. البته برخی تصاویر ممکن است خوب باشند و حتی برای توریستها یادآور مکان مورد علاقه شان که قبلا دیدهاند باشد اما درصد عکسهای واقعا خوب و جالب ناچیز خواهد بود. و این امر کاملا منطقی است! علاوه بر این توریستهایی که با اتوبوس به تور میروند بیشتر وقت خود را بیرون از شهر و جایی که موضوع جالب و قابل توجه زیادی برای عکس گرفتن نیست، سپری میکنند و صبح و شب مانند مسافرت بین شهری، مشغول وارسی بیرون و داخل هتل و همنشینی با همسفران خود هستند. توریستها در طول روز وقتی خورشید بر درختان تابیده و با سایههای تند مواجه میشوند و مجبورند در میان ازدحام مردم از بناهای تاریخی و میدانها دیدن کنند یعنی به معنای واقعی کلمه لحظهای داخل موزهها شده و مجددا کنار اتوبوس آمده و مدت طولانی منتظر دوستانی میشوند که در مغازههای جواهر فروشی معطل شده و دیرتر از بقیه میآیند. به این صورت عکاسی کردن در بناهای دیدنی جالب و مناظر میتواند یک معجزه باشد.
مورد بهتر در این زمینه، تورهای عمومی معروف هستند که کرایه، و هزینه ویزا و هتل از قبل پرداخت شده و باقی هزینهها در شهر مقصد پرداخت میشوند. در چنین سفرهایی عکاسی در صبحگاه، به خوبی گردش در شهر و انتخاب مکانی برای عکاسی، انتظار برای یک لحظه خوب و جایی که شب بتوان در آنجا تماس گرفت را میتوان به سادگی برنامه ریزی کرد. اما بهتر از همه استفاده از این تورها برای ارتقای اطلاعات شخصی است.
نکته اینجاست که هنر بسیار ارزشمند عکاسی فقط با پختن ایده در ذهن، با قراردادن ذهنیات در موقعیت اشیا و مردم و ارائه آنها دقیقا به همان صورت که شما می خواهید و با مفاهیم تکنیکی ضروری انجام میشود. ولی این امر از طرف عکاس نه تنها نیازمند کار مقدماتی است بلکه نیازمند آگاهی خوب و کافی در خصوص مکان و شهر محل عکاسی و همچنین جغرافیای آن است. بنابراین، نیاز است که عکاس برای اولین بار فقط به هدف آشنایی به هر مکان سفر کند. اطراف خیابانها و میدانهای اصلی قدم بزند، تورها را ببیند و توجه داشته باشد که چه چیز قابل توجهی میتواند تاریخچهای از این مکان را ارائه دهد، چه وقایعی جزء ویژگیهای خاص آن مکان است، نور تابیده بر جاذبههای محلی کجا و چطور بهتر است، چه زمانی خیابانها شلوغ یا خلوت هستند و ساکنان محلی کجا تجمع میکنند. آیا میتوان از آنها عکس گرفت یا بهتر است این کار را نکنیم.
و فقط پس از آن برای عکاسی بروید که با خیال راحت بتوانید وقت آزاد زیادی را صرف عکاسی از موقعیت مورد علاقه خود بکنید. برای افراد اصلی مورد نظرتان منتظر بمانید و هر چیز اضافی را از مسیر عکاسی خود حذف کنید. در واقع گاهی اوقات برای دستیابی به نور مناسب، نه تنها به یک روز، بلکه به زمان طولانیتری برای انتظار نیاز دارید که این امر شامل قرار گرفتن افراد در موقیت مناسب و ایستادن در یک مکان به مدت یک یا دو ساعت است. از یک رژه طولانی یا حرکت یک فرد مقدس از آغاز تا پایان عکس بگیرید تا بتوانید کل تاریخ یک واقعه را ثبت کنید.
ساعتها به گالری نقاشی (هنر) رفتن در زمانی که دوستان و بستگان همراهتان هستند و برای صرف نوشیدنی در یک کافه اشتیاق دارند و جا رزرو کردهاند عملا غیر ممکن است. لازم به ذکر نیست که فقط یک دوست ناب (نایاب) موافقت میکند که ساعت ۵ صبح برای عکاسی بیدار شود و تعداد معدودی از زوجها برای عکاسی از پلها و خیابانهای خالی ساعتها در شب بیرون میمانند.




