دعوت

forough gh

عضو جدید
برخی گدایان در ایران،

برخی گدایان در ایران،

برخی گدایان در ایران، مدرک تحصیلی کارشناسی دارند

چکیده : معاون سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهر تهران با بیان اینکه متکدیان از خلاء‌های قانونی آگاهی دارند افزود: آنها می‌دانند با در دست داشتن پاکت‌های فال، جوراب و سایر اجناس قابل فروش از جرم تکدی‌گری مبرا و به عنوان دست‌فروش محاکمه می‌‌شوند که نتیجه آن آزادی است.​

کلمه: معاون سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهر تهران با بیان اینکه متکدیان از خلاء‌های قانونی آگاهی دارند افزود: آنها می‌دانند با در دست داشتن پاکت‌های فال، جوراب و سایر اجناس قابل فروش از جرم تکدی‌گری مبرا و به عنوان دست‌فروش محاکمه می‌‌شوند که نتیجه آن آزادی است.
صادق اوالی با بیان اینکه در جوامع پیشرفته دنیای امروز آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی به‌طور گروهی مورد بررسی و درمان قرار می گیرد گفت: در ایران ده‌ها سازمان به‌‌طور موازی با هدف کاهش آسیب‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند درحالی که مدیریت واحدی برعملکرد آنها نظارت ندارد.
وی گفت: در بسیاری از کشورها مدیر شهر”شهردار” به عنوان هسته مرکزی در ساماندهی آسیب‌های اجتماعی انتخاب می‌شود و تمام سازمان‌های دولتی وغیر دولتی با محوریت شهردار آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی و مشکلات شهر را بررسی، مطالعه و با تقسیم وظایف نسبت به رفع چالش‌ها اقدام می‌کنند در حالی که شهرداری تهران تنها برای جمع‌آوری متکدیان و معتادان با چالش‌های بزرگی روبه‌رو است.
اوالی تصریح کرد: شهرداری بر حسب وظیفه متکدیان را از سطح شهر جمع‌آوری کرده و در مرکز خاوران نگهداری می‌کند تا پس از تکمیل پرونده و دستور ضابطان قضائی به سازمان‌های ذی‌صلاح تحویل داده شوند در حالی که نمایندگان قوه قضائیه پس از شنیدن اظهارات متکدیان اعلام می‌کنند این اشخاص متکدی نبوده و فال‌فروش هستند و بر اساس قانون دست‌فروشی به آنها اخطار داده و آزاد می‌شوند.
معاون سازمان خدمات اجتماعی شهر تهران افزود: میلیاردها تومان هزینه شهرداری برای جمع‌آوری، استحمام، نگهداری و اشتغال متکدیان با یک حکم ضابط قضائی و به دلیل وجود مبالغ زیادی پول در جیب متکدی و اظهارات وی مبنی‌بر دستفروش بودن بی‌نتیجه مانده و متکدی دوباره به آغوش خیابان‌ها و پارک‌ها بازمی گردد.
وی با بیان اینکه در میان متکدیان و مافیای تکدی‌گری افرادی با مدارک تحصیلی بالای کارشناسی هم پیدا می‌‌شود، گفت: به جرات می‌توان گفت بسیاری از متکدیان تهرانی با قوانین و مقررات حقوقی آشنا هستند و می‌دانند چگونه از دست قانون فرار کنند.​

 

forough gh

عضو جدید
شايد كه عمل كنيم:

شايد كه عمل كنيم:


شايد كه عمل كنيم:​
تفاوت كشورهاي ثروتمند و فقير، تفاوت قدمت آنها نيست.
براي مثال كشور مصر بيش از 3000 سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است!
اما كشورهاي جديدي مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه 150 سال پيش وضعيت قابل توجهي نداشتند، اكنون كشورهايي توسعه‌يافته و ثروتمند هستند.
تفاوت كشورهاي فقير و ثروتمند در ميزان منابع طبيعي قابل استحصال آنها هم نيست.

ژاپن كشوري است كه سرزمين بسيار محدودي دارد كه 80 درصد آن كوه‌هايي است كه مناسب كشاورزي و دامداري نيست اما دومين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد. اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوري مي‌باشد كه مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر مي‌كند.​

مثال بعدي سويس است.
كشوري كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمي‌آيد اما بهترين شكلات‌هاي جهان را توليد و صادر مي‌كند. در سرزمين كوچك و سرد سويس كه تنها در چهار ماه سال مي‌توان كشاورزي و دامداري انجام داد، بهترين لبنيات (پنير) دنيا توليد مي‌شود. سويس كشوري است كه به امنيت، نظم و سختكوشي مشهور است و به همين خاطر به گاوصندوق دنيا مشهور شده‌است (بانك‌هاي سويس
افراد تحصیل‌کرده‌اي كه از كشورهاي ثروتمند با همتايان خود در كشورهاي فقير برخورد دارند براي ما مشخص مي‌كنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجهي در اين ميان ندارد.
نژاد و رنگ پوست نيز مهم نيستند. زيرا مهاجراني كه در كشور خود برچسب تنبلي مي‌گيرند، در كشورهاي اروپايي به نيروهاي مولد تبديل مي‌شوند.
پس تفاوت در چيست؟
تفاوت در رفتارهاي است كه در طول سال‌ها فرهنگ و دانش نام گرفته است.
وقتي كه رفتارهاي مردم كشورهاي پيشرفته و ثروتمند را تحليل مي‌كنيم، متوجه مي‌شويم كه اكثريت غالب آنها از اصول زير در زندگي خود پيروي مي‌كنند:
.1اخلاق به عنوان اصل پايه
.2وحدت
.3مسئوليت پذيري
.4احترام به قانون و مقررات
.5احترام به حقوق شهروندان ديگر
.6عشق به كار
.7تحمل سختي‌ها به منظور سرمايه‌گذاري روي آينده
.8ميل به ارائه كارهاي برتر و فوق‌العاده
.9نظم‌پذيري
اما در كشورهاي فقير تنها عده قليلي از مردم از اين اصول پيروي مي‌كنند.
ما ايرانيان فقير هستيم نه به اين خاطر كه منابع طبيعي نداريم يا اينكه طبيعت نسبت به ما بيرحم بوده‌است.

ما فقير هستيم براي اينكه رفتارمان چنين سبب شده‌است.
ما برای آموختن و رعايت اصول فوق كه (توسط كشورهاي پيشرفته شناسايي شده است) فاقد اهتمام لازم هستيم.​


 

forough gh

عضو جدید
آموخته ام

آموخته ام


آموخته ام که با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه.
آموخته ام ... که تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت
آموخته ام ... که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نيست که زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد، همه ما احتياج به دوستي داريم که لحظه اي با وي به دور ازجدي بودن باشيم
آموخته ام ... که گاهي تمام چيزهايي که يک نفر مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در يک شب تابستاني در کودکي، شگفت انگيزترين چيز در بزرگسالي است
آموخته ام ... که زندگي مثل يک دستمال لوله اي است، هر چه به انتهايش نزديکتر مي شويم سريعتر حرکت مي کند
آموخته ام ... که پول شخصيت نمي خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگي را تماشايي مي کند
آموخته ام ... که خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم مي توانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم
آموخته ام ... که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد
آموخته ام ... که اين عشق است که زخمها را شفا مي دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتي با کسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي جدي از سوي ما را دارد
آموخته ام ... که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشق بشويم
آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که آرزويم اين است که قبل از مرگ مادرم يکبار به او بيشتر بگويم دوستش دارم
آموخته ام ... که لبخند ارزانترين راهي است که مي شود با آن، نگاه را وسعت داد
چارلی چاپلین

 

forough gh

عضو جدید
سلام دوستان
از دوستان و آشنایان (از آقایون) گروه خونی
AB+(
آ.بی .مثبت )
برای اهدای پلاکت به یه پسر بچه ی 8 ساله می شناسید؟
باید ساکن تهران باشه و یا حضور مداوم در تهران داشته باشه. این بچه فقط به 5 نفر نیاز داره تا پلاکت لازم برای عملش رو تأمین کنند.
بعداز عمل این کودک به پلاکت خون نیاز داره..
نوبت عملش (پیوند مغز استخوان) احتمالا در چند هفته آینده هست. این گروه خونی کمیاب می باشد.
.
لطفا در صورت امکان این ایمیل رو هم برای دوستانتون فوروارد کنید .
با تشکر و سپاس فراوان
نام بیمار امیر زارعی و در بیمارستان شریعتی بستری است
تلفن تماس
09178101790
ابراهیم زارعی
--
 

forough gh

عضو جدید
یک ملا و یک درويش

یک ملا و یک درويش

یک ملا و یک درويش

یک ملا و یک درويش كه مراحلي از سير و سلوك را گذرانده بودند و از ديري به دير ديگر سفر مي كردند، سر راه خود دختري را ديدند در كنار رودخانه ايستاده بود و ترديد داشت از آن بگذرد.. وقتي آن دو نزديك رودخانه رسيدند دخترك از آن ها تقاضاي كمك كرد. درويش بلا درنگ دخترك رابرداشت و از
رودخانه گذراند.
دخترك رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتي طولاني را پيمودند تا به مقصد رسيدند. در همين هنگام ملا كه ساعت ها سکوت كرده بود خطاب به همراه خود گفت:«دوست عزيز! ما نبايد به جنس لطيف نزديك شويم. تماس با جنس لطيف برخلاف عقايد و مقررات مكتب ماست. در صورتي كه تو دخترك را بغل كردي و از رودخانه عبور دادي.» درويش با خونسردي و با حالتي بي تفاوت جواب داد: « من دخترك را همان جا رها كردم ولي تو هنوز به آن چسبيده اي و رهايش نمي كني.»
 

Similar threads

بالا