دستيابي به رشد هوشمند مديريت شهري

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
دستيابي به رشد هوشمند مديريت شهري

[h=1]عوامل موثر در ایجاد یک شهر خوب[/h]


مترجم: مریم رضایی
منبع: Mckinsey
بخش نخست
چه عواملي یک شهر خوب را می‌سازند؟ این سوال مهمی است؛ چون تا سال 2030 حدود 5 میلیارد نفر – یعنی 60 درصد جمعیت دنیا – در شهرها زندگی خواهند کرد و عامل سرعت گرفتن رشد اقتصادی دنیا خواهند بود (این رقم اکنون 6/3 میلیارد نفر است).
اما برای مدیران شهری، اینها چالش‌های سختی هستند. بسیاری از کشورهای در حال توسعه در مقیاس بی‌سابقه‌ای باید با روند شهری‌سازی مواجه شوند. کشورهای توسعه‌یافته هم که چشم‌انداز رشد ضعیف‌تری دارند، با زیرساخت‌های قدیمی و منابع بودجه‌ای محدود درگیرند. همه این کشورها در تلاشند رقابت‌پذیری خود و در نتیجه رفاه ساکنان شهرها را تضمین کنند و همه آنها می‌دانند که اگر نتوانند روش‌های پایدارتر و غنی‌تری برای توسعه اقتصادهای محلی و مدیریت شهری پیدا کنند براي شهروندان آینده، میراث زیست محیطی بدی به جای خواهد ماند.
عملکرد یک شهر باید به شیوه‌ای سنجیده شود که همه این نگرانی‌ها، قدرت اقتصاد، شرایط اجتماعی و محیط زیستی را نشان دهد. مطالعات مختلف این سه معیار عملکرد را با هم و به‌صورت جداگانه مورد بررسی قرار داده‌اند و بر این اساس شهرها را رتبه‌بندی کرده‌اند. درحالی‌که این مطالعات می‌توانند در شناخت فاکتورهای یک شهر عالی به ما کمک کنند، اما نمی‌گویند مدیران شهری برای ساخت چنین شهرهایی باید چه کارهایی انجام دهند. چه چیزی عملکرد یک شهر را مدیریت می‌کند؟ بنابراین برای شناخت عملکرد شهری، علاوه‌بر بررسی‌های فعلی، در نظر گرفتن روند تغییر نیز اهمیت دارد.
با در نظر گرفتن این موضوع، موسسه مک‌کینزی تحقیقی انجام داده و گزارش آن را منتشر کرده است. در این تحقیق پایگاه داده‌ای جامعی از شاخص‌های عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ایجاد و تحلیل شده، با 30 شهردار از چهار قاره مختلف مصاحبه شده و یافته‌هایی از بیش از 80 موردکاوی در مورد اقداماتی که مدیران شهری (در راستای برنامه‌ریزی شهری، مدیریت مالی و مسکن اجتماعی) انجام داده‌اند، جمع‌آوری شده است.
اقدامات گسترده‌ای که مدیران شهری در این تحقیق برای ایجاد تغییر مورد استفاده قرار داده‌اند، ارزیابی کمی اثر هر اقدام را بسیار سخت می‌کند. با این حال موضوعات مشترکی در بین آنها وجود دارند. آن دسته از مدیران شهری که گام‌های مهمی در توسعه شهرهای خود برمی‌دارند، سه کار را به درستی انجام می‌دهند: به رشد هوشمند دست می‌یابند، با کمترین منابع مالی بیشتری کار را انجام می‌دهند و برای ایجاد تغییر حمایت جلب می‌کنند. این گزارش برخی از اقداماتی را که این مدیران برای انجام موفق کارها انجام می‌دهند، توصیف می‌کند که در بخش نخست آن به چگونگی دستیابی به رشد هوشمند می‌پردازیم:
کلیه مدیران شهری می‌خواهند اقتصادهای محلی آنها رشد کند؛ اما رشد اقتصادی به‌طور خودکار باعث افزایش کیفیت زندگی برای شهروندان نمی‌شود و حتی اغلب به محیط زیست آسیب می‌رساند. در واقع، بسیاری از شهرها حتی مجبور می‌شوند اقدامات اصلاحی پرهزینه‌ای انجام دهند تا مشکلاتی را که رشد اقتصادی به وجود آورده جبران کنند. بنابراین نباید فکر کنیم هر رشدی خوب است، بلکه باید بدانیم رشد هوشمند چگونه است. رشد هوشمند به رویکردی استراتژیک بستگی دارد که بهترین فرصت‌های رشد را شناسایی و تغذیه می‌کند و تضمین می‌کند که کلیه شهروندان از رفاه شهری بهره‌مندند.


اتخاذ یک رویکرد استراتژیک
درحالی‌که کلیه مدیران شهری به دنبال یافتن روش‌هایی برای ارتقای رفاه شهر خود هستند، چیزی که بیش از همه مشخص است، روش استراتژیک محوري است که برای رسیدن به هدف دنبال می‌کنند. معافیت‌های مالیاتی، تصمیم‌گیری بدون تحلیل کافی در مورد اینکه آینده شهر در گرو آخرین صنایع نوظهور است و استفاده از تکنولوژی‌های پاک، اثر چندانی ندارند.
برای شناخت بهترین چشم‌اندازهای رشد رویکرد دقیق‌تری مورد نیاز است. و به اين معنی نیست که مدیران شهری باید خود را درگیر نوعی کسب‌وکار کنند، بلکه در عوض رویکرد آنها باید با ارزیابی دقیقی از اینکه مزیت‌های رقابتی شهر در کجا نهفته شکل بگیرد.
بنابراین اولین گام، شناسایی مزیت‌های رقابتی یک شهر است و باید نشان دهد گروه‌های فعال موجود در یک شهر پتانسیل تقویت شدن را دارند. مثلا شهرهای جنوبی آمریکا از جمله آتلانتا، ساوانا و نشویل، در جذب شرکت‌های خودروسازی خارجی موفق بوده‌اند یا لندن در ایجاد یک گروه تکنولوژیک به نام Tech City موفق بوده است.
سرمایه‌گذاری برای رشد
سرمایه‌گذاری هدفمند بخش دولتی برای جذب کسب‌وکارها به سوی شهرها ضروری است. در «طرح پایداری 2011» شهر نیویورک اشاره شده: «امروزه پویایی انسان و سرمایه، رقابت شدیدی میان شهرها ایجاد کرده است. ما برای جذب بهترین ایده‌ها و نیروی کار لایق رقابت می‌کنیم. برای رشد اقتصادی باید فضایی مناسب برای کارآفرینان بااستعداد ایجاد کنیم.» بر اساس این طرح، قرار بود تا پایان سال 2013 تعداد 400 هدف برای توسعه امنیت عمومی، فضای سبز و غیره محقق شود. چنین پیشرفت‌هایی نیازمند سرمایه‌گذاری در سطوح مختلف است. مثلا دبی سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در بخش زیرساخت‌ها داشته تا به یک قطب اقتصادی و مرکز توریستی بین‌المللی تبدیل شود. این فعالیت‌ها سهم 25 درصدی در تولید ناخالص داخلی سالانه دبی داشته‌اند.


تفکر مشتری محور
شهرها می‌توانند از طریق گفت‌وگوی مداوم با رهبران صنایع و ایجاد ارتباط بین کسب‌وکارها، سرمایه‌گذاران و استعدادهای مختلف و نیز برگزاری کنفرانس‌ها، سازمان‌ها را در یک گروه انتخابی جذب کنند. شهرداری‌ها در این میان نقش مهمی دارند و می‌توانند از نفوذ و ارتباطاتی که دارند، استفاده کنند. مایک بل، شهردار تولدو در ایالت اوهایو آمریکا توانست شرکت‌های چینی را جذب این شهر کند.


برنامه‌ریزی برای تغییر
رشد هوشمند به معنی برنامه‌ریزی برای آینده است. دنیا مملو از نمونه‌ شهرهایی است که به سرعت و بدون هیچ‌گونه برنامه‌ریزی خاصی رشد کرده‌اند. نتیجه این عدم برنامه‌ریزی در بهترین حالت هرج و مرج و بی‌نظمی است، اما این وضعیت اغلب مانع توسعه بیشتر است و کیفیت زندگی پایینی را برای شهروندان و البته محیط‌زیست به همراه دارد. بنابراین، مدیران شهری باید آینده‌نگر باشند و برای رشد و تغییرات جمعیتی و اثر آن بر حمل‌ونقل، مدارس، بیمارستان‌ها و بسیاری دیگر از جنبه‌های زندگی شهری برنامه‌ریزی کنند. همچنین آنها باید ضمانت کنند که این برنامه‌ها در طول زمان با تغییر نیازهای شهر سازگار خواهند بود. کارآمدترین شهرها چشم‌اندازی منطقه‌ای اتخاذ می‌کنند و فرآیند برنامه‌ریزی جامع و انعطاف‌پذیری ارائه می‌کنند.
چشم‌انداز منطقه‌ای
مدیران شهری خوب به رشد منطقه‌ای فکر می‌کنند، نه فقط رشد شهر خودشان، چون با رشد کلان‌شهرها نیاز به همکاری با شهرداری شهرهای حومه و بخش‌های خدماتی منطقه‌ای به وجود می‌آید. در غیر این صورت، رقابت محلی به کمبود یا مازاد سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها منجر می‌شود، چون این نگرانی وجود دارد که چه کسی برای چه چیزی سرمایه‌گذاری می‌کند و چه کسی از آن نفع می‌برد و در نتیجه بر سر نقش‌ها و مسوولیت‌ها بی‌نظمی ایجاد می‌شود. نمونه این امر منطقه «دلتای رودخانه مروارید» در چین است که در منطقه‌ای به وسعت 100 کیلومتر مربع پنج فرودگاه بین‌المللی ساخته شده و با هم رقابت می‌کنند. تاخیر در پروازها، هزینه اضافی سوخت و نگرانی در مورد امنیت پروازها، از عواقب چنین شرایطی است.


انعطاف‌پذیر ماندن
شهرها به‌طور فزاینده‌ای از طرح‌های شهری انعطاف‌پذیری استفاده می‌کنند که مثل چارچوبی برای جا دادن پروژه‌های پیشنهادی در سطح محلی عمل می‌کند. این طرح‌ها به مجموعه اصول راهنمایی وابسته‌اند که به تصمیم‌گیری در مورد طرح‌های پیشنهادی جدید کمک می‌کنند. در نتیجه، این طرح‌ها با تغییر نیاز شهرها ایجاد می‌شوند و تضمین می‌کنند که شهر مسیر رشد را به سوی اهداف بلندمدت ادامه می‌دهد.
این نوع انعطاف‌پذیری نیازمند مهارت زیادی است و شهرهایی که در برنامه‌ریزی شهری سرآمد هستند، بخش‌های منظم متعددی برای این برنامه‌ریزی‌ها دارند. دپارتمان برنامه‌ریزی سانفرانسیسکو این شیوه انعطاف‌پذیر را در دستور کار دارد. این دپارتمان که از 100 نیروی کار ماهر در حوزه‌های برنامه‌ریزی شهری، اقتصاد و حمل و نقل بهره‌مند است، برنامه‌ای موثر بر اساس اصولی دارد که رویکرد «حفظ و توسعه ارزش‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیبایی‌شناختی» را ایجاد می‌کند.


ادغام تفکر زیست محیطی
روشی که مدیران شهری محیط زیست را با تصمیم‌گیری‌های اقتصادی تلفیق می‌کنند، برای رشد هوشمند بسیار مهم است. در حال حاضر، شهرها عامل تولید 70 درصد گازهای گلخانه‌ای دنیا هستند که بیشتر آن از مصرف انرژی در ساختمان‌ها و حمل و نقل شهری ایجاد می‌شود. این میزان تولید آلودگی خسارت زیادی به محیط زیست محلی و جهانی وارد می‌کند. به عنوان مثال، ازدیاد ترافیک شهری هم هزینه کسب‌وکارها را بالا می‌برد و هم آلودگی هوای ناشی از آن تهدیدی برای سلامت شهروندان است. با توجه به کاهش منابع، عدم توجه به پایداری نیز تهدیدی برای چشم‌انداز رشد بلندمدت
است.
رویکرد بهینه برای رشد زیست محیطی، هزینه‌های تخریب محیط زیست را در نظر می‌گیرد، بنابراین اهداف زیست محیطی را با فرآیند برنامه‌ریزی تلفیق می‌کند. به عنوان مثال، ونکوور طرح «سبزترین شهر» را که اهداف آن برای سال 2020 تعیین شده، اجرا می‌کند؛ یا کپنهاگ پایدارترین شهر اروپا است که قصد دارد، اثر کربن را خنثی کند یا شهر سیاتل قصد دارد دفن ضایعات را به صفر برساند.
برنامه‌ریزی و ساخت زیرساخت‌ها به شیوه سازگار با محیط زیست و استفاده از ترکیب قیمت‌گذاری، قوانین و کمپین‌های اطلاعاتی برای تشویق شهروندان به حفاظت از منابع طبیعی، می‌تواند، به تحقق این اهداف كمك کند.


ایجاد زیرساخت‌های سبز
با سرعتی که روند شهری‌سازی طی می‌کند، شهرهای دنیا به روی هم، بین سال‌های 2010 تا 2025، سالانه 65 میلیون سکنه را می‌پذیرند. در نتیجه تقاضا برای ایجاد زیرساخت‌ها به حدی می‌رسد که سالانه مثلا شهرهای هند باید فضای شهری معادل کل فضاهای مسکونی و تجاری شهر شیکاگو ایجاد کنند. شهرهای چین باید 5/2 برابر این میزان را ایجاد کنند. بنابراین رشد پایدار به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌هایی بستگی دارد که انتشار کربن، تولید زباله و مصرف آب را کاهش می‌دهند. در واقع روشی که در ساخت و بازسازی شهرهایمان به‌کار می‌گیریم، میزان پایداری بوم‌شناختی آنها را در دهه‌های آینده تعیین می‌کند.
توسعه زیرساخت‌های موجود، ساخت فضاهای سبز و استفاده بهینه از منابع زمینی همگی به این کار کمک می‌کنند.


فرصت‌سازی برای همه
پیشنهاد ارزشی یک شهر بزرگ فقط به تشویق کسب‌وکارها محدود نمی‌شود، بلکه فرصت‌‌هایی را برای کلیه ساکنان شهر با هدف کاهش نابرابری و حفاظت از آسیب‌ها ایجاد می‌کند. به گفته توماس منینو، شهردار شهر بوستون، «شغل من این است که تضمین کنم همه شهروندان بوستون فرصت‌هايی برابر دارند. بیش از 50 درصد جمعیت این شهر را اقلیت‌های مختلف تشکیل می‌دهند و ما باید به همه یکسان نگاه کنیم. این یکسان نگاه کردن شامل تحصیلات مناسب، مدارس خوب و خدمات درست می‌شود.» برای ایجاد فرصت‌های برابر و افزایش کیفیت زندگی برای همه شهروندان روش‌های بی‌شماری وجود دارد. این تحقیق به سه مورد مهم اشاره می‌کند:
• ارتباط حومه‌های شهر را حفظ کنید. افرادی که در حومه‌های شهر زندگی می‌کنند، ممکن است احساس کنند نادیده گرفته می‌شوند و یافتن شغل برای آنها سخت است. بنابراین برای ارتباط دادن آنها به مرکز شهر باید سیستم حمل‌ نقل مناسبی وجود داشته باشد.
• یکپارچگی اجتماعی ایجاد کنید. مدیران شهری مترقی طرح‌هایی را برای یکپارچه‌سازی آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه اجرا می‌کنند، مثلا دفتر مدیریت مهاجرت شهر چنگدو در چین که بخشی از فرمانداری این شهر است، از قدیم بر کنترل جمعیت مهاجران متمرکز بوده
است.
امروز این بخش به‌طور صریح برای کمک به مهاجران و دسترسی آنها به منابع آموزشی و بهداشتی مناسب اختیار و تعهد کامل دارد. لس‌آنجلس و آمستردام نیز طرح‌هایی را برای کاهش جرائم در میان جوانان و عضویت آنها در گروه‌های جنایی اجرا می‌کنند.
• مسکن ارزان‌قیمت بسازید. در کل دنیا حدود یک میلیارد نفر یا 32 درصد کل جمعیت کره‌زمین در مناطق نامناسب فقیرنشین زندگی می‌کنند. تحصیلات و اشتغالزایی اولین ابزارهای کمک به این قشر و انتقال آنها به ساختارهای مناسب شهری است، اما با افزایش استانداردهای زندگی، دستیابی به مسکن مناسب، به امری حیاتی تبدیل شده است. شهرهای بزرگ از جوامع مختلف تشکیل شده‌اند. دولت هنگ‌کنگ با دانستن این موضوع فراخوان ساخت مسکن دولتی ارزان‌قیمت را در ازای اعطای مجوز ساخت املاک تجاری برای سازندگان داده است. در سنگاپور، بیش از 80 درصد جمعیت در مسکن‌های یارانه‌ای دولتی زندگی می‌کنند که برای کلیه سطوح درآمد طراحی شده‌اند.






موردکاوی
کپنهاگ، شهری برای محیط زیست


شهر کپنهاگ دانمارک سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی در زیرساخت‌های سبز داشته و اکنون بر اساس «شاخص شهر سبز اروپایی زیمنس»، از نظر زیست‌محیطی پایدارترین شهر اروپا محسوب می‌شود.
انرژی: هر یک از مناطق شهری سیستم گرمایشی متمرکزشده‌ای دارد که گرمای حاصل از تولید برق را گرفته و به مصرف خانگی می‌رساند.
حمل و نقل: زیرساخت‌های این شهر بر اساس حمل‌ونقل بدون اتومبیل شخصی و در سطح کلاس جهانی طراحی شده و سیستم متروی بسیار گسترده، شبکه اتوبوسرانی و سیستم قطار به حومه شهر را دربرمی‌گیرد. در نتیجه، کلیه ساکنان شهر در فاصله 400 متری خود از یکی از انواع حمل‌ونقل عمومی بهره می‌برند.
همچنین کپنهاگ به‌دلیل رواج فرهنگ استفاده از دوچرخه و زیرساخت‌هایی که برای آن ساخته، شهرت دارد. در این شهر 388 کیلومتر مسیر دوچرخه‌سواری وجود دارد و 50 درصد سفرهای درون شهری با دوچرخه صورت می‌گیرد. سیستم ترافیک شهری که آن را «موج سبز» نام‌گذاری کرده‌اند، طوری طراحی شده که دوچرخه‌سواران در مسیر رفت و آمد به منزل و محل کار هرگز با چراغ قرمز برخورد نمی‌کنند. به علاوه، این شهر قصد دارد با ایجاد زیرساخت‌های شارژ ماشین‌های الکتریکی، استفاده از این نوع وسایل نقلیه را تسهیل کند.
آب: در سال 2001 کپنهاگ طرحی را برای تعویض کل شبکه آبرسانی خود که یک قرن قدمت داشت، آغاز کرد. بر اساس این طرح مقرر شد که هر سال یک درصد از شبکه (یا حدود 9 کیلومتر) نوسازی شود. در حال حاضر، میزان هدررفت آب از شبکه آبرسانی تنها پنج درصد است که این میزان در دیگر شهرهای اروپایی به‌طور میانگین 20 تا 25 درصد محاسبه شده است. کپنهاگ همچنین با ساخت مخازنی که آب باران را ذخیره می‌کند، سیستم فاضلاب خود را مدرنیزه کرده است.
زباله: علاوه‌بر وضع قوانین، ارائه مشوق‌ها و تشکیل کمپین‌های اطلاعاتی برای تشویق به تولید زباله کمتر، این شهر یک واحد آزمایش صنعتی ایجاد کرده که زباله خانگی را به مواد آلی و غیرآلی تفکیک می‌کند و از آنها بیوگاز و بیواتانول می‌سازد. این گازها به عنوان منابع گرمایشی شهر مورد استفاده قرار می‌گیرند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]روش‌های درآمدزایی و تحول‌آفرینی در مدیریت شهری[/h] DEN-783361


مترجم: مریم رضایی
منبع: McKinsey
بخش دوم و پایانی
تعداد شهرهایی که منابع مالی غنی داشته باشند محدود است و اغلب آنها با کمبود بودجه مواجهند. بنابراین، قدم اول این است که با کمترین هزینه ممکن، تامین درآمد کنیم. طرح‌های انگیزشی مالیاتی در این راستا موثر خواهند بود.
شهر سائوپائولو از سال 2007 با اعمال تخفیف بر مالیات بر ارزش افزوده‌ مصرف‌کنندگانی که برای کالاهای خریداری شده رسید الکترونیکی ارائه ‌می‌کنند، توانسته سالانه هفت درصد به درآمدهای حاصل از مالیات بر ارزش افزوده خود اضافه کند. زيرا این رسیدها، تعداد گزارش‌های اشتباه و غیرواقعی صاحبان فروشگاه‌ها را پایین می‌آورد. روش‌های دیگر افزایش درآمدزایی شهری سازماندهی اسپانسر، مانند اعطای حق امتیاز و اجاره دادن دارایی‌های تحت تملک شهرداری برای مصارف خصوصی است.
لندن از اسپانسر شدن بارکلیز بانک در طرح دوچرخه‌سواری عمومی به مدت هشت سال و اسپانسر شدن هواپیمایی امارات در تراموای برقی رودخانه تیمز به مدت 10 سال، به ترتیب توانست 4/74 میلیون و 1/55 میلیون دلار به دست آورد.
مدیران شهری کارآمد، برای اینکه بیشترین بازدهی را از منابع موجود به دست آورند، هزینه‌ها را به دقت ارزیابی و مدیریت می‌کنند، به دنبال مشارکت‌های خصوصی می‌روند، ضمانت سرمایه‌گذاری ایجاد مي‌کنند و از به‌کارگیری تکنولوژی استقبال می‌کنند. هدف ثابت آنها این است که با کمترین هزینه، بیشترین دستاورد را داشته باشند.


ارزیابی و مدیریت دقیق هزینه‌ها
انجام اقداماتی که هزینه-فایده در آنها رعایت شده باشد، از نشانه شهرهای کارآمد است. در کنار آن، در نظر گرفتن هزینه-فایده با استفاده بهینه از مشارکت‌های مالیات‌دهندگان، باعث می‌شود بودجه‌بندی به صورت محتاطانه باشد، چون صرفه‌جویی در شرایط خوب به شهرها کمک می‌کند ذخایری را برای پوشش دادن هزینه‌های عملیاتی در زمان کاهش درآمدهای مالیاتی داشته باشند و از کاهش میزان خدمات‌دهی به شهروندان اجتناب کنند. حذف ضایعات و به‌کارگیری منابع محدود شده، همیشه در اولویت هستند.
برای افزایش هزینه‌-فایده یک شهر روش‌های متعددی وجود دارد. برون‌سپاری به مراکز کم‌هزینه‌تر، سرمایه‌گذاری در بخش IT، تغییرات سازمانی و بازبینی در فرآیندهای حذف ضایعات، از جمله این روش‌ها هستند. همه این راهکارها در هزینه‌هایی صرفه‌جویی می‌کنند که در جای دیگر بهتر می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد.
فرآیندهای بودجه‌ریزی بر مبنای صفر
(zero-based budgeting) در شناسایی دامنه این هزینه‌-فایده‌ها به شما کمک می‌کند. روند بودجه‌ریزی سنتی بر این فرض بنا شده که مبنای کار به صورت اتوماتیک تایید شده است، بنابراین مدیران بخش‌ها تنها زمانی باید هزینه‌ها را توجیه کنند که قرار باشد بودجه کاهش یا افزایش یابد. با بودجه‌ریزی بر مبنای صفر، هر یک از بخش‌های بودجه باید مورد تایید قرار بگیرد. شهر فونیکس در ایالت آریزونای آمریکا، بعد از اینکه شهروندان آن نسبت به شفاف نبودن طرح‌های هزینه‌ای شهر اعتراض کردند، از این فرآیند برای سال مالی
13-2012 استفاده کرد. نتیجه این کار، تعیین بودجه متعادلی بود که بر خلاف دو سال قبل از آن، با کسری مواجه نشد.


کشف مشارکت‌ها
بسیاری از شهرها تمایل ندارند وارد مشارکت خصوصی-دولتی (PPPs) شوند، چون این هراس را دارند که کنترل فعالیت‌های کلیدی را به بخش خصوصی واگذار کنند. به علاوه، اگر این فعالیت‌ها ارزش‌آفرین هم باشند (همان‌طور که مثلا در مدیریت زباله و پسماند این‌گونه است)، چرا باید آن را به بخش خصوصی واگذار کرد؟ مطمئنا PPPs همیشه انتخاب درستی نیستند.
به هر حال، مدیران شهری موفق می‌دانند که اگر تخصص بخش خصوصی در قالب PPP به خوبی کنترل شود و طراحی و اجرای آن هم خوب باشد، این پتانسیل را دارد که به ارائه خدمات و زیرساخت‌هایی با هزینه کمتر و کیفیت بیشتر منجر شود و عامل رشد هوشمند باشد.
به‌عنوان مثال، در سال 2011 شهر «دنور» آمریکا، بنگاه PPP «ایگل» را برای ایجاد 196 کیلومتر قطار شهری و حومه راه‌اندازی کرد. هزینه این پروژه، 300 میلیون دلار شد که این میزان از ارزیابی‌های اولیه کمتر بود.


ایجاد ضمانت سرمایه‌گذاری
صراحتا مدیریت سرمایه‌گذاری‌های گسترده برای هر سازمانی کار سختی است و شهرها هم از این امر مستثنی نیستند. شهرها به‌طور متناوب هزینه‌های سرمایه‌ای را کاهش می‌دهند تا هزینه‌های عملیاتی آنها افزایش یابد که این امر در نهایت به کسری بودجه و خدمات‌دهی ضعیف منجر می‌شود. به عنوان مثال، به تاخیر انداختن تصمیم‌گیری برای خرید ناوگان جدید اتوبوس، هزینه‌های عملیاتی را افزایش می‌دهد، چون حفظ و تعمیر اتوبوس‌های فعلی هزینه بیشتری دارد. ضمانت سرمایه‌گذاری از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری می‌کند و به مقامات شهری این امکان را می‌دهد که با کمترین هزینه بیشترین دستاورد را داشته باشند. اما این مورد هم مثل پروژه‌های PPP نیازمند پرسنل ماهری است که در ارزیابی و مدیریت پروژه‌های سرمایه‌ای تجربه داشته باشند.
بخش عمده ضمانت سرمایه‌گذاری دانش اولویت‌بندی هزینه‌ها است. قدم اول ایجاد پرتفوی پروژه‌های زیرساختی و ارزیابی آنها است تا تضمین شود که پروژه‌های پیشنهادی به اهداف مشخصی می‌رسند یا نه. برای سنجش میزان بازدهی سرمایه با استفاده از معیارهای کمی باید رویکردی تحلیلی وجود داشته باشد تا هم عوامل بازدهی سرمایه سنتی یک پروژه سرمایه‌گذاری عمومی منعکس شوند و هم اهداف اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی یک شهر. مجموعه اهداف دوم می‌تواند اشتغالزایی، درآمدهای مالیاتی، کاهش انتشار کربن و دستیابی به خدمات اجتماعی را شامل شود.


استقبال از تکنولوژی
پیشرفت‌های تکنولوژیک ابزارهایی را برای جمع‌آوری داده‌های گسترده در اختیار مدیران شهری قرار می‌دهد که اگر سیستم، ساختار و افراد در جای درستی قرار گرفته باشند، می‌تواند در کاهش هزینه‌های سرمایه‌ای و عملیاتی، افزایش درآمد و توسعه خدمات موثر باشد.
به گفته ست پینسکی، رئیس شرکت توسعه اقتصادی شهر نیویورک، «استفاده از داده‌ها اساس کار است و ما دائما در این حوزه سرمایه‌گذاری می‌کنیم.» نمونه‌های زیادی از شهرهایی وجود دارد که همین کار را انجام می‌دهند. تکنولوژی هوشمند توانسته با استفاده از داده‌های زمانی برای روشن یا خاموش کردن اتوماتیک روشنایی شهری به‌کار رود تا ضمن فراهم کردن روشنایی مناسب برای خیابان‌ها، 30 درصد در هزینه‌های انرژی صرفه‌جویی ایجاد کند. دوربین‌هایی که در تقاطع‌ها نصب شده‌اند، برای بهینه‌سازی کاربرد چراغ‌های راهنمایی استفاده می‌شوند و همزمان در کاهش زمان حمل‌ونقل شهری و همچنین آلودگی هوا موثرند. میزان جرم و جنایت با تحلیل داده‌هایی در این زمینه و استفاده از تکنولوژی‌های پیشگویانه برای تعیین مکان وقوع فعالیت‌های غیرقانونی، کاهش می‌یابد. سنگاپور از پرتال آنلاینی به نام «وان مپ» (OneMap) استفاده می‌کند که به دولت، کسب‌وکارها، سازمان‌ها و ساکنین شهری این امکان را می‌دهد که از داده‌های جغرافیایی-مسافتي استفاده کنند. همچنین از آنجایی که در سنگاپور برای پذیرش در مدارس ابتدایی اولویت با دانش‌آموزانی است که محل سکونت آنها در یک کیلومتری مدرسه باشد، والدین می‌توانند با این پرتال مدارسی را که در این فاصله هستند، شناسایی کنند.
تکنولوژی هوشمند همچنین به این معنی است که داده‌ها از منابع دولتی مختلف می‌تواند ترکیب و تحلیل شود تا بتوان رویکردهای ارزشمندی را به نمایش گذاشت. چندین شهری که در این زمینه پیشتاز هستند، تیم‌هایی را ایجاد کرده‌اند که هدف آنها دقیقا انجام این کار است. در نیویورک، تحلیل گزارش‌ها در مورد دریچه آب‌های مسدود شده، در کنار داده‌هایی که نشان می‌دهند کدام رستوران‌ها در نزدیکی این دریچه‌ها از ماشین‌های حمل زباله مخصوص استفاده نمی‌کنند، مشخص می‌کند چه کسی در این راه‌آب‌ها روغن ریخته و در نتیجه بازرسان مظنونان احتمالی را هدف قرار می‌دهند و در نهایت به آنها اطلاعاتی می‌دهند مبنی بر اینکه شرکت‌های بیودیزل (سوخت‌های تجدیدپذیر که از روغن گیاهی یا چربی حیوانی به دست می‌آید) روغن‌های استفاده شده را از آنها می‌خرند. این بازرسان در نهایت در 95 درصد مکان‌های مورد بازدیدشان، تخلفی را در این زمینه مشاهده کردند.
بازرسان با ترکیب داده‌ها در مورد شرایط اقتصادی یک محل، عمر یک ساختمان و اینکه سند ساختمانی در رهن است یا نه، می‌توانند مشکلات امنیتی مهم را در 80 درصد موارد شناسایی کنند که این رقم قبلا 13 درصد بوده است.
داده‌های بزرگ و تکنولوژی‌های هوشمند همچنین می‌توانند شهروندان و کسب‌وکارها را در فرآیندهای توسعه یک شهر و خدمات آن درگیر کنند. مثال‌های زیر را در نظر بگیرید:
• در شهر بوستون، شهروندان از یک اپلیکیشن دیجیتال برای ثبت دغدغه‌های خود در مورد خیابان‌هایی که به نظافت نیاز دارند یا سنگفرش‌هایی که باید تعمیر شوند، استفاده می‌کنند و مقامات شهری را به‌طور مستقیم برای رفع و رجوع سریع این مشکلات در جریان
می‌گذارند.
• برلین اطلاعات آنلاینی را در مورد تغییرات معوق برای قوانین واگذاری زمین به اشتراک می‌گذارد تا بازخوردهایی را از ساکنان این شهر جمع‌آوری کند.
• شهر آلامدا کانتی در کالیفرنیا، وب‌سایتی تعاملی را راه‌اندازی کرده که از کاربران دعوت می‌کند در سیاست‌های تصمیم‌گیری که شهردار و شورای شهر برای توازن بودجه با آن مواجه می‌شوند، مشارکت کنند: اینکه کدام برنامه را باید قطع کنند، کدام سرمایه‌گذاری را باید تغییر دهند، چه بخشی از مالیات‌ها را باید افزایش دهند و این افزایش چقدر باید باشد.
• در لندن، شرکت اپراتور حمل‌ونقل
Transport for London، داده‌های خود را برای تشویق به ایجاد اپلیکیشن‌های خدمات‌محور به اشتراک گذاشته است. این اپلیکیشن‌ها بهترین مسیر اتوبوس را برای هر سفر، براساس موقعیت کاربر پیشنهاد می‌دهند.


جلب حمایت برای تغییر
بسیاری از مدیران شهری برای پیشبرد تلاش‌های خود رویکردی شخصی را در نظر می‌گیرند. اما هر چقدر این رویکرد دوراندیشانه باشد، ارزش واقعی آن در گرو تغییراتی است که افراد در زندگی با آن مواجه می‌شوند. در مدیریت شهری، دستیابی به رشد هوشمند و ارائه بیشترین خدمات با کمترین بودجه، هر دو نتیجه‌بخش هستند، اما هیچ تلاشی در راستای ایجاد تغییر آسان نیست و حرکت در راستای تغییر حتی می‌تواند مخالفت‌ها را هم برانگیزد.
بنابراین، مدیران موفق شهری باید به اندازه کافی انعطاف‌پذیر باشند تا رویکردشان را تا مرحله آخر پیش ببرند. با اینکه آنها هیچ‌گاه تسلیم نمی‌شوند، اما باید گفت نمی‌توانند به‌تنهایی کاری پیش ببرند. آنها برای جلب حمایت بلندمدت جهت ایجاد تغییر، باید خیلی سریع به نتیجه برسند و برای انجام این کار باید تیم ممتازی از «خدمتگزاران مدنی» بسازند، محیط کاری ایجاد کنند که در آن همه همکاران مسوول اقدامات خود باشند و از هر فرصتی برای جلب موافقت سهامداران استفاده کنند. این موضوع رویکردهای شخصی را تقویت می‌کند و درواقع، رویکردها با این ابزارها در نهایت شناخته می‌شوند.
بیشتر شهرها اغلب فاقد رویکرد منسجمی هستند که مقامات شهری و شهروندان آن را بدانند و از آن حمایت کنند. درمقابل، شهرهای مهم و برجسته از رویکردهایی برخوردارند که پیشرفت آنها را تقویت می‌کند. آر.تی ریباک، شهردار شهر مینئاپولیس می‌گوید: «شغل من مشابه شغل یک مدیرعامل است که بخش عمده‌ای از کاری که انجام می‌دهم، بیان رویکردهای هیات‌مدیره و جامعه است.» این رویکرد تاریخچه شهر و نیز تمایلات آن را بیان می‌کند و ریباک معتقد است وظیفه دارد این رویکرد را به ساکنان شهر منتقل کند. چنین رویکردی می‌تواند همه چیز را تحت‌تاثیر قرار دهد؛ از برنامه‌های سرمایه‌ای بلندمدت گرفته تا چهره خیابان‌های
شهر.
مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک، به ایده نقش شهردار به عنوان مدیرعامل وجهه خارجی داده است. رویکرد او این‌گونه است که شهر نیویورک را مانند کسب‌وکاری در نظر گرفته و ساکنان شهر را مشتریانی می‌داند که شایسته برخورداری از باکیفیت‌ترین خدمات هستند. این مفهوم بر کار همه دپارتمان‌های شهری تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، خط تلفن 24 ساعته 1-1-3 (مرکز تلفنی برای ارائه خدمات شهری غیراضطراری در آمریکا) امکان جمع‌آوری اطلاعات را برای شهروندان آسان‌تر و سریع‌تر کرده است.
تعهد شخصی به این رویکرد، باور به آن را افزایش می‌دهد. به‌عنوان مثال، در مورد تعهد بوریس جانسون، شهردار لندن، به موفق ساختن این شهر در سطح جهانی شکی وجود ندارد. این امر در طول مسابقات المپیک به وضوح قابل مشاهده بود. در مسابقات المپیک لندن، زیرساخت‌های تازه‌ای شکل گرفت و جانسون شخصا درگیر به‌روزرسانی‌ها و توسعه حمل‌ونقل شده بود.
رویکرد پارک وون سون، شهردار سئول، ایجاد شهری با ارزش‌های آزادانه و دموکراتیک است. فلسفه او این است که «هیچ نابغه بزرگی نمی‌تواند شهری را مدیریت کند. در عوض، این شهروندان هستند که شهرها را اداره می‌کنند و شغل من این است که ایده‌های آنها را وارد سیستم کنم.» کمیسیون‌های مدنی، مکانیزم‌هایی برای رواج دولت الکترونیک، فرآیند بودجه‌ریزی مشارکتی و افزایش شفاف‌سازی در مورد اطلاعات دولتی، همگی روش‌های عملی کردن این فلسفه هستند.


ایجاد تیمی با قابلیت فراوان
پارک اعتقاد داشت که هر چقدر هم اشتیاق و علاقه قوی داشته باشد، او به‌تنهایی نمی‌تواند تغییر ایجاد کند. دیگر مدیران شهری هم این موضوع را می‌دانند. کریس کلمن، شهردار شهر سنت پائول می‌گوید: «کاری که با موفقیت هر چه تمام‌تر انجام داده‌ام، این است که تیم خوبی استخدام کرده‌ام. بهتر است در مدیریت افراد زیاده‌روی نکنید و به تیم خود اطمینان کنید و با آنها حرفه‌ای رفتار کنید.»
مديران حرفه‌اي براي ايجاد تيمي با قابليت فراوان از ابزارهاي زير بهره مي‌گيرند:
 استخدام برترین استعدادها: مدیران شهری خوب، برای جذب بهترین پرسنل فرآیندهای استخدام داده‌محور را هدف قرار داده‌اند و تلاش می‌کنند، افرادی را استخدام کنند که مهارت و چشم‌اندازهایی را از بخش‌های دولتی، خصوصی و اجتماعی به همراه دارند.
 افزایش بهره‌وری از طریق همکاری: برای اینکه از تیم‌تان بیشترین بهره‌وری را بیرون بکشید، همکاری میان بخشی برای تسهیل ایده‌آفرینی ضروری است. بلومبرگ، شهردار نیویورک طرحی را به نام «دفتر ثبات و برنامه‌ریزی بلندمدت» معرفی کرده که بر اساس آن گزارش‌ها در مورد مسائل داخلی سازمان و همکاری طرح‌های بلندمدت به‌طور مستقیم به شهردار منتقل
می‌شود.
 سرمایه‌گذاری در یادگیری: خدمتگزاران مدنی به‌طور فزاینده‌ای به مهارت‌های جدید نیاز دارند. مثلا با مرکزیت یافتن تکنولوژی و تحلیل داده در تعیین سیاست‌های خدمات شهری، بسیاری از این افراد به آموزش‌های اضافه برای استفاده از تکنولوژی نیازمندند. دولت فدرال چین، در بیش از 10 موسسه که هدف اصلی آنها آموزش مقامات شهری است، سرمایه‌گذاری کرده است.




موردکاوی
سنگاپور، ایده‌آل برای حفظ استعدادها
سنگاپور با ایجاد تغییرات گسترده در محیط کاری خود توانسته استعدادهای زیادی را جذب کند، پرورش دهد و آنها را حفظ کند. امروز سنگاپور در رتبه‌بندی خدمات مدنی یکی از کارآمدترین کشورهای دنیا با کمترین میزان فساد است.
سیستم پاداش: افرادی که در بخش خدمات مدنی سنگاپور کار می‌کنند، نسبت به دیگر بخش‌ها حقوق بیشتری دریافت می‌کنند.
شایسته‌سالاری: پاداش و ارتقای کارمندان کاملا به عملکرد آنها بستگی دارد. سرپرستان هر بخش، یک بار در سال با هر یک از کارمندان به صورت شخصی ملاقات می‌کنند تا عملکرد آنها را بررسی کنند، در مورد آن گزارش بدهند و در مورد ارتقا گرفتن آنها را راهنمایی کنند.
آموزش و توسعه: آژانس‌های دولتی بودجه‌های آموزشی دریافت می‌کنند و این مسوولیت را دارند که مطمئن شوند همه پرسنل آموزش لازم را دریافت کرده‌اند. مسوولان دولتی سالانه 100 ساعت دوره آموزشی را می‌گذرانند. هر یک از کارمندان هم برای نوع برنامه‌ای که می‌خواهند استفاده کنند، رهنمودهای شخصی دریافت می‌کنند. کارمندان ماهر در معرض فرصت‌های توسعه رهبری، مانند کار کردن در بخش‌های مختلف و آموزش‌های ویژه رهبری قرار می‌گیرند.
تعهد کارمندان: سنگاپور به خدمات عمومی اهمیت زیادی می‌دهد و کار مقامات شهری را در قالب یک وظیفه در نظر گرفته است. سرپرستان، مدیران و دیگر رهبران دولتی این حس وظیفه را مورد تاکید قرار می‌دهند، تا به خدمات‌دهندگانی که در خط مقدم امور هستند، انگیزه بدهند.
 
بالا