در این بن‌بست

matin_bc

عضو جدید
دهان‌ات را مي‌بويند
مبادا که گفته باشي دوست‌ات مي‌دارم.


دل‌ات را مي‌بويند
روزگار ِ غريبي‌ست، نازنين


و عشق را
کنار ِ تيرک ِ راه‌بند
تازيانه مي‌زنند.


عشق را در پستوی خانه نهان بايد کرد


در اين بُن‌بست ِ کج‌وپيچ ِ سرما


آتش را
به سوخت‌بار ِ سرود و شعر
فروزان مي‌دارند.
به انديشيدن خطر مکن.
روزگار ِ غريبي‌ست، نازنين


آن که بر در مي‌کوبد شباهنگام
به کُشتن ِ چراغ آمده است.


نور را در پستوی خانه نهان بايد کرد

آنک قصابان‌اند
بر گذرگاه‌ها مستقر


با کُنده و ساتوری خون‌آلود
روزگار ِ غريبي‌ست، نازنين


و تبسم را بر لب‌ها جراحي مي‌کنند
و ترانه را بر دهان.


شوق را در پستوی خانه نهان بايد کرد


کباب ِ قناری


بر آتش ِ سوسن و ياس
روزگار ِ غريبي‌ست، نازنين


ابليس ِ پيروزْمست
سور ِ عزای ما را بر سفره نشسته است.


خدا را در پستوی خانه نهان بايد کرد:w21:
 
  • Like
واکنش ها: yuza
بالا