هر از چندگاهی نشستهای هماندیشی برای نجات دریاچه ارومیه برگزار میشود. آیا میشود این دریاچه زیبا را از فاجعه خشک شدن نجات داد. تاکنون تئوریهای گوناگونی ارائه شده است. آنچه اکنون مسلم شده اینکه، کوتهاندیشی انسان این فاجعه را رقم زده است.
دومین دریاچه شور جهان
براساس ارقام ارائه شده، دریاچه ارومیه زمانی نه چندان دور ۵ هزار و ۴۷۰ کیلومتر مربع مساحت داشت و به لحاظ مساحت دومین دریاچه شور جهان محسوب میشد. این دریاچه نقش بسیار مهمی را در سیستم اکولوژیک منطقه ایفا میکند و محل اقامت ۲۷ گونه پستاندار، ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۷ گونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی بوده است.
قطب گردشگری
دریاچه ارومیه با سواحل زیبا و آبشور خود در سالهای گذشته گردشگران بسیاری را در فصول مختلف و بهخصوص در تابستان بهسوی خود جلب میکرد. لجنهای سواحل آن از نظر داشتن مواد معدنی گوناگون، یکی از کمیابترین منابع طبیعی شفابخش بوده و در حوزه درمان دردهای مفاصل، رماتیسم و برخی بیماریهای پوستی دارای کاربرد پزشکی است.
تصاویر هوایی
در سالهای گذشته دوستداران محیط زیست بارها نسبت به کاهش آب دریاچه و خشک شدن آن هشدار دادند. هرچند تصاویر هوایی این هشدارها را به اثبات میرساندند، اما تغییری در سیاستها بوجود نیامد.
چگونه یک دریاچه خشک میشود؟
تا سالها مسئولان خشک شدن دریاچه ارومیه را ناشی از تغییرات اقلیمی و تبخیر آب اعلام میکردند. این درحالی بود که دریاچه وان در ترکیه که در همین محدوده جغرافیایی قرار دارد، دستخوش چنین تغییراتی نبوده است.
با اوج گرفتن بحران خشک شدن دریاچه ارومیه، مشخص شد که طی ۲۵ سال گذشته بیش از ۲۲ هزار حلقه چاه عمیق برای آبیاری باغها و مصرف آب شهرها حفر شدهاند. مهندس مرتضی حقوقی، عضو هیات رئیسه جامعه مهندسین مشاور و رئیس کمیته محیط زیست این جامعه میگوید: در سی سال اخیر سطح کشت اراضی پیرامون دریاچه ارومیه، از ۱۵۰هزار هکتار به ۴۱۵هزار هکتار افزایش یافته است
مهندس مرتضی حقوقی میافزاید:«مصرف آب در این منطقه، سالانه از یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون مترمکعب به ۵ میلیارد متر مکعب رسیده است. د ر اثر این وضع، آب زیرزمینی، که یکی از منابع تغذیه دریاچه بود، تقریباً به صفر رسیده است.»
همچنین در این سالها در محدوده آبریزگاههای دریاچه ارومیه ۶۲ پروژه سد سازی در دست اجرا بوده که بیش از ۳۰ سد به بهرهبرداری رسیده است. این اقدام ضربه دیگری بود بر پیکر دریاچه ارومیه و باعث شد تا آب ورودی به دریاچه باز هم کاهش یابد.(تصویر: سد امند)
آب دریاچه رضائیه از طریق آبریزگاههای سطحی و همچنین رگهها و سفرههای زیرزمینی تامین میشد. چاههای عمیق حفر شده باعث شدند تا تعادل زیر زمینی آب برهم بریزد. پروفسور پرويز كردوانی، پدر كويرشناسی ايران میگوید:«در گذشته جهت آب شيرين دشتها به سمت درياچه اروميه بود اما امروز تغيير كرده و آب شور درياچه به سمت دشتها میرود.»
پرفسور کردوانی میافزاید:«هم اكنون ۲۲ هزار حلقه چاه شور شده در دشتها وجود دارد و در آينده نيز بيشتر شور میشود». این بدان معنیاست که آب دریاچه ارومیه از کف آن به درون رگهها و سفرههایی نفوذ میکند که آبآنها توسط پمپها در سالهای کشیده شده و خالی شدهاند. عکسهای هوایی نیز گواه آن هستند که تنها طی دو سال از آب دریاچه با سرعت عجیبی کاسته شده است.
یکی از تئوریهای رایج افزودن آب دریاچه است. مسئولان در ۱۴ سال گذشته پیشنهاد کردهاند مسیر آب رودها و همچنین آب پشت سدها به طرف دریاچه تغییر داده شود.
محمدباقر بهشتی، رئیس مرکز پژوهشهای شورای شهر تبریز یکی از راهکارها برای نجات دریاچه ارومیه را تعطیلی کشاورزی در کوتاه مدت میداند و میگوید:«راه حل دیگر انتقال آب از رود ارس به دریاچه در کوتاه مدت و در بلندمدت از سایر حوزههاست.»
پرفسور کردوانی، پدر كوير شناسی ايران هر دو راهکار را رد میکند و میگوید:«درياچه اروميه فدای توسعه بیرويه كشاورزی شده به گونهای كه اگر كشاورزی تعطيل شود ديگر درياچه اروميه نجات نخواهد يافت.»
پرفسور کردوانی با توجه به فرضیه معکوس شدن جریان آب در جواب طرح انتقال آب میگوید:« اگر آب به درياچه اروميه ببنيديم ديگر فايدهای ندارد تنها آب چاهها را بيشتر شور میكند. حداقل هشت دشت در آذربايجان شرقی همچون مرند، تسوج، شبستر، اسكو، عجب شير، آذرشهر، بناب و ملكان وجود دارد كه با بستن آب به درياچه، اين دشتها بيشتر شور خواهد شد».
اگر بزودی راهکار عملی دیگری پیدا نشود، آنگاه بهنظر میرسد دریاچه ارومیه از نقشه جغرافیا حذف میشود و به تاریخ میپیوندد. اما به تاریخ پیوستن دریاچه ارومیه با یک فاجعه زیست محیطی تاریخی نیز همراه خواهد بود. با خشک شدن دریاچه، میلیاردها متر مکعب نمک از طریق باد تا کیلومترها پراکنده میشود، زمینهای تمام منطقه غیر قابل استفاده میشود و زندگی ۱۳ میلیون نفر بطور مستقیم تحت تاثیر این فاجعه زیست محیطی قرار میگیرد.
کوتهفکریهای گذشته، اکنون فاجعهبزرگی را برای ایران به ارمغان آورده است. نظریههای بدبینانه همچون نظر پرفسور کردوانی بر این باورند که هيچ راه نجاتی برای خشک نشدن درياچه اروميه وجود ندارد. آنها میگویند که بايد اين درياچه خشک، نمکها جمعآوری، شن و ماسه در سطح پاشيده و پس از ۵ سال به پارک زيبای گياهی تبديل شود".
اگر دریاچه ارومیه کاملا خشک شود، شاید بهتر باشد قطعهای از آن به شکل امروزیاش به عنوان "درس عبرت" حفظ شود تا نسلهای آینده، اشتباهات این نسل را دیگر تکرار نکند.
میهمانان و کارشناسان ایرانی و خارجی شرکت کننده در همایش بین المللی "دریاچه ارومیه ، چالش ها و راهکارها" ، صبح امروز از این "دریاچه سابق" بازدید کردند تا عمق فاجعه زیست محیطی را از نزدیک ببینند.
جایی که آنها ایستاده اند ، تا همین چند وقت پیش ، بخشی از دریاچه بود با عمقی 3 متری و البته یک زیبایی خیره کننده!
جام علمی: این دریاچه در پایینترین نقطه حوضه آبریز بستهای با مساحت تقریبی 52هزارکیلومترمربع، که قسمتهایی از آن در استان کردستان واقع شده است؛ قرار دارد.
دریاچه ارومیه یک پارک ملی و یکی از بزرگترین رامسر سایتهای موجود در ایران است که بهعنوان ذخیرهگاه زیست کره یونسکو نیز معرفی شده است.
تعداد زیادی تالابهای اقماری آب شیرین و آبشور در اطراف این دریاچه واقع شدهاند که بسیاری از آنها از لحاظ تنوع زیستی از اهمیت جهانی برخوردارند.
اما چه عواملی منجر به ایجاد شرایطی اسفناک برای این دریاچه شده است:
اقلیم و پدیده خشکسالی:
در طی دوره 41ساله (1344 تا 1385) به طور متوسط سالانه 72میلیون مترمکعب از منابع آب سطحی ورودی به دریاچه کاسته شده است و در نتیجه حجم آب موجود در دریاچه از 42میلیارد مترمکعب در سال 1374 به 22میلیارد مترمکعب در سال 1385 تقلیل یافته است.
تغییرات کالبدی حوضه دریاچه و افزایش جمعیت:
افزایش جمعیت شهرهای مستقر در حوضه، طی سالهای اخیر و همچنین تغییر کاربری اراضی موجب افزایش مصرف آب شده است.
احداث فزاینده سد بر رودخانههای حوضه آبریز دریاچه:
در محدوده حوضه آبریز دریاچه ارومیه تعداد 40 سد موجود، 12 سد در دست ساخت و 40 سد در دست برنامهریزی است؛ به عنوان نمونه بر روی رودخانه آجیچای بهتنهایی تعداد 22 سد احداث شده است. پتانسیل ذخیره آب در مخزن سدهای در حال بهرهبرداری در حوضه آبریز در حال حاضر، 63/1میلیارد مترمکعب است.
توسعه سطح کشت و بهرهبرداری مفرط از منابع آب:
در سطح حوضه دریاچه ارومیه، 59درصد از مصارف از منابع آب سطحی و 41درصد از منابع آب زیرزمینی تامین میگردد، مجموع تخلیه آبخوانها توسط این منابع، 2441میلیون مترمکعب برآورد شده است که منجر به افت مداوم آبخوانها گردیده است. (مصرف بخش کشاورزی 87درصد میباشد).
با توجه به روش آبیاری در این حوضه که عمدتا غرقابی است، تلفات زیاد و همهساله حجم قابلتوجهی از آب زیرزمینی مورد استفاده، از طریق تبخیر در مزارع از دسترس خارج میشود.
برداشتهای بیش از ظرفیت از آبخوانها، بیلان آب زیرزمینی در تمام دشتها را منفی کرده و حتی منجر به نفوذ آب شور دریاچه به آبخوانهای همجوار با ساحل شده است.
بر اساس آمار از 9459 حلقه چاه عمیق و نیمهعمیق واقع در آبخوانهای حاشیه دریاچه، تعداد 1002 حلقه چاه، شور و متروک شدهاند.
در واقع، بخش کشاورزی مهمترین مصرفکننده آب در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.
مصارف بخش کشاورزی از منابع آب حوضه در سال 1358 برای سطح زیرکشت 150هزار هکتاری بالغ بر 8/1میلیارد مترمکعب بوده که در سال 1385 برای سطح زیرکشتی بیش از 400هزار هکتار به 6/5میلیارد مترمکعب رسیده است.
همچنین الگوی زراعی در حوضه دریاچه در جهت افزایش کشت محصولات آب بر چون یونجه و باغات میوه سوق یافته است.
همچنین پایینبودن راندمان آبیاری در این حوضه بین 30 تا 36درصد برآورد میشود.
تخریب مراتع و پوشش گیاهی در حوضه آبریز:
چرای مفرط در منابع طبیعی تا حدود 10برابر ظرفیت قابل تحمل محیط، منجر به تخریب مراتع و فرسایش خاک میگردد.
دستکاری محیط آبی در فرآیند احداث بزرگراه شهید کلانتری:
جاده میانگذری که قسمت عمدهای از آن، به جای استفاده از ستونهای متعدد، از طریق خاکریزی در آب دریاچه احداث شده و سیستم طبیعی دریاچه را دچار تغییر کرده است. این تغییرات تنها به اثرات شیمیایی و زیستی محدود نشده، بلکه تغییر در نحوه رسوبگذاری در داخل دریاچه و خشکشدن بخشهایی از دریاچه را به دنبال داشته است.
فقدان برنامه آمایش و مدیریت یکپارچه در کل حوضه آبریز دریاچه:
هر یک از بخشهای توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به طور جداگانه و بیاعتنا به برنامههای سایر بخشهایی که در این حوضه فعالیت دارند، به اقدامات مورد نظر خود میپردازند که گاه با قابلیتها و ظرفیتهای محیطی این حوضه سازگار نیست.
در انتها میتوان به چند راهکار برای نجات دریاچه اشاره کرد:
اختصاصدرصدی از آب سدهای موجود در حوضه (به عنوان مثال 20درصد) به دریاچه، تغییر الگوی کشت از گیاهان با مصرف آب بالا به گیاهان با مصرف کم، کشت گیاهان مناسب مناطق شور، افزایش راندمان آبیاری با تغییر شیوه آبیاری از سنتی به مدرن، تعیین سقف توسعه منابع آب و اراضی کشاورزی با توجه به قابلیتهای منابع آب حوضه و در نظرگرفتن لزوم حفظ بقا و پایداری دریاچه و...
به دلیل انباشت نمک در گودترین قسمتهای دریاچه که هنوز مقداری آب دارند و این رطوبت فعلاً مانع حرکت نمک می شود، توفان های بزرگ هنوز شکل نگرفته اند ولی با خشک شدن کامل دریاچه، از آذربایجان تا تهران در معرض ریزگردهای نمکی خواهند بود.
عصرایران: با خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه، توفان های مرگبار نمکی پدیده آینده بخش های بزرگی از کشور خواهد شد. پدیده ای که اولین نشانه های آن اخیراً بروز کرده است.
در همین باره یکی از سایت های محلی استان آذربایجان غربی، تصاویری را منتشر کرده است که نشان می دهد اولین توفان های نمکی دریاچه ارومیه در حال شکل گیری هستند. البته توفان های تازه تولد یافته، در حوزه جغرافیایی محدودی عمل می کنند اما آن طور که آینا نیوز نوشته با توجه به اینکه نمک محلول در آب دریاچه نه به تدریج که با خشک شدن کامل آن به صورت ناگهانی و سونامی وار سربرخواهد آورد (به دلیل انباشت نمک در گودترین قسمتهای دریاچه که هنوز مقداری آب دارند و این رطوبت فعلاً مانع حرکت نمک می شود)، هیچ تمهید ضرب الاجلی نخواهد توانست جلوی حرکت چند صد کیلومتری آن را بگیرد و به دلیل جهت وزش باد از غرب به شرق، استان آذربایجان غربی کمترین آسیب را از این بلای طبیعی خواهد دید و به ترتیب استانهای آذربایجان شرقی، زنجان، قزوین، کردستان و حتی تهران نیز تا حدودی در معرض این توفانها هستند. حادثه ای شبیه و البته بسیار ویرانگرتر از ریزگردهای عربی که همه ساله در فصل گرما از کشورهای عربی و صحرای عربستان به سمت ایران روان می شوند.
تصاویر زیر، اولین هشدارها نسبت به فاجعه ای است که با خشک شدن کامل دریاچه ارومیه، از سواحل این دریاچه تا خود تهران را در خواهد نوردید. آخرین فرصت ها برای نجات دریاچه ارومیه و به تبع آن نجات دهها میلیون انسان از مصیبت قریب الوقوع ریزگردهای نمکی، به سرعت در حال سپری شدن هستند.
میانه های دریاچه ارومیه هنوز آب دارد و این، فعلاً مانع از شکل گیری توفان های بزرگ تر نمکی است.
این تصویر تكان دهنده آخرین عكس ماهواره ای از وضعیت اسفناك دریاچه ارومیه است.