خودمان را دست کم نگیریم....

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
هیچ گاه تأثیر و قدرتی را که ذهن ما روی زندگی مان می گذارد نباید دست کم گرفت؛ بلکه قدرتی که ذهن همه ی ما انسان ها از آن برخوردار است، می تواند در بسیاری از مسائل تأثیرات چشم گیر و قدرتمندی روی زندگی مان داشته باشد و هم چنین راه های درست و مثبت را به ما نشان دهد .

اعتماد به نفس:

اثرات و نشانه هایی که مبنی بر کمبود اعتماد به نفس در افراد است، قابل شناسایی بوده و از این طریق می توان مشکلات و کمبودها را تشخیص داد و آن ها را برطرف کرد. برای داشتن اعتماد به نفش ابتدا باید ذهنیت هایمان را تصحیح کنیم.

چگونه بفهمیم که از اعتماد به نفس کمی برخورداریم ؟

در حقیقت علائم و نشانه های بسیار زیادی وجود دارد.

اگر شما احساس می کنید که از اعتماد به نفس کمی برخوردارید، در جست وجوی کمک گرفتن از دیگران باشید. بیاموزید که چگونه اعتماد به نفس تان را تقویت کرده و بازسازی کنید و هم چنین قدر و ارزش خودتان را بدانید.
همه ی ما فقط یک بار به دنیا می آییم و فقط یک بار حق زندگی کردن داریم، بنابراین نباید اجازه دهیم که احساس بدی در مورد خودمان داشته باشیم و با داشتن این احساس بد، بهترین لحظات زندگی مان را هدر دهیم.

علائم و آثار کمبود اعتماد به نفس در افراد

1) مقصر دانستن دیگران و سرزنش کردن آن ها
آن دسته از افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند، در مواردی که مشکلاتی برایشان به وجود می آید یا دچار شکست و ناکامی می شوند، بیشتر رغبت دارند که دیگران را مقصر بدانند و اغلب دیگران را متهم به بروز مشکلات شان می کنند، اما در اصل این یک شکست یا ناکامی در قبول مسئولیت های زندگی است که ناشی از فقدان اعتماد به نفس در توانایی ها برای انجام دادن درست و صحیح کارهاست.

2) در جست وجوی پذیرفته شدن و مورد تصدیق قرار گرفتن از سوی دیگران
همیشه طلب کردن تصدیق و پذیرش دیگران، چیزی است که همه ی ما زمانی خواستار آن هستیم که به درستی خودمان را تصدیق و باور نکرده ایم.
در واقع ما خواستار این هستیم که مردم ما را تأیید کنند و دوباره به ما قوت قلب دهند تا بتوانیم ارزش و منزلت خود را بازیابیم.
3) تردید و دودلی
دودلی و تردید از مواردی هستند که باعث از بین رفتن توانایی برای تصمیم گیری می شوند. پایه و اساس دودلی از ترس یا فقدان اعتماد به نفس در افراد ناشی می شود که در این صورت ما توانایی لازم برای اتخاذ تصمیمات درست و بجا را نداریم.
ما همیشه با عقب نشینی کردن و هم چنین اجازه دادن به دیگران جهت اتخاذ تصمیم برای ما، از این ترس و دودلی فرار می کنیم و خودمان را پشت تصمیمات دیگران پنهان و مخفی می کنیم.
مسلما" هنگامی که بعضی چیزها به سمت راه های اشتباه و غلط سوق داده شده و از مسیر اصلی و درست خود خارج می شود، دیگران را مقصر می دانیم، زیرا در واقع آن ها برای ما تصمیم گرفته اند و تصمیمشان اشتباه بوده است اما چون ما اعتماد به نفس کافی برای اتخاذ تصمیم نداشته ایم، به دیگران این اجازه را داده ایم که هر تصمیمی، چه درست و چه غلط را برای ما اتخاذ کنند و باید بدانیم تنها کسی که در این میان متضرر می شود و حتی ممکن است خسارت و ضرر جبران ناپذیری به آن وارد شود، کسی به غیر از خود ما نخواهد بود.
پایه و اساس دودلی از ترس یا فقدان اعتماد به نفس در افراد ناشی می شود که در این صورت ما توانایی لازم برای اتخاذ تصمیمات درست و بجا را نداریم.

4) عدم توانایی برای پذیرش انتقاد و نکوهش از سوی دیگران
این مورد نیز یکی دیگر از آثار و نتایج ناشی از کمبود اعتماد به نفس در افراد است. وقتی ما به درستی ارزش و منزلت خودمان را نمی دانیم، نیاز داریم که دیگران قدر ما را بدانند و توقع داریم که دیگران فقط از ما تعریف و تمجید کنند.
بنابراین هنگامی که دیگران از ما انتقاد می کنند یا ما را مورد نکوهش قرار می دهند، تمامی رویاها و خیالاتی که از دیگران در ذهن مان پرورانده بودیم، خراب می شود و انتقادهای آن ها برای ما قابل پذیرش نیست.
ابراز انتقاد و نکوهش از سوی دیگران سبب می شود که ضمیر و نفس شکننده و لطیف ما خدشه دار و سرکوب شود و از این موضوع بسیار دلگیر و ناراحت شویم. درصورتی که برعکس، همیشه باید از دیگران بخواهیم که نقطه ضعف هایمان را به ما گوشزد کنند تا بتوانیم رفتارهای ناپسندمان را اصلاح کنیم و روز به روز کامل تر شویم.

5) بدبینی و بهانه گیری

بدبینی یکی از مهم ترین نشانه ها در افرادی است که از اعتماد به نفس کمی برخوردارند.
هنگامی که فردی همیشه یک چشم انداز یا دورنمای منفی از زندگی در ذهنش وجود دارد و منتظر به وقوع پیوستن بدترین اتفاقات است، بدیهی و آشکار است که این دسته از افراد با این طرز فکر، به توانایی های وجودی شان اعتقاد ندارند و نمی دانند که با به کارگیری توانایی ها و استعداد شان می توانند خیلی چیزها را تغییر دهند و بهتر کنند یا یک آینده ی روشن و مثبت را برای خود بسازند.

اعتماد به نفس

اگر شما عزیزان بسیاری از آثار و نشانه های کمبود اعتماد به نفس که در این پست بیان شد را دارا هستید و از این اثرات برخوردارید، این موضوع نشان دهنده و بیانگر این است که شما یک مشکل کاملا" جدی دارید و باید هرچه زودتر آن را بر طرف سازید.
مردم بسیاری مثل شما وجود دارند که با این مشکل مواجه اند و هم چنین راه های بسیاری هم وجود دارد که شما می توانید اعتماد به نفس تان را بهبود بخشید و بازسازی کنید.
تمرین ها، دوره ها، کلاس ها، کتاب ها و مشاوران بسیاری در این زمینه وجود دارند که شما می توانید به راحتی از آن ها کمک بگیرید و استفاده از این موارد به شما بینشی خواهد داد تا بدانید که چگونه با این مشکل تان به نبرد و ستیز بپردازید.

به اطراف تان نگاه کنید، جواب سؤالات تان را خواهید یافت، فعالیت تان را آغاز کنید و هیچ گاه منصرف نشوید. شما می توانید برای نخستین بار هم که شده کارهای شگفت انگیزی انجام دهید و حقیقتا" به کارهایی که انجام می دهید، اعتقاد و اطمینان پیدا کنید.خوش بین باشید و تردید را کنار بگذارید ، خطاهای تان را بپذیرید و از سرزنش کردن دیگران دست بر دارید...
 
آخرین ویرایش:

SH.Aghighi

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از اطلاعات خوبی که در اختیار ما میزاری دوست عزیز.
موفق باشی:smile:
 

sahar mahdavi

عضو جدید
به نظر من خیلیا این ویژگی هارو ندارند در حالی که اعتماد به نفس پایینی دارن. مثلا من یکی رو میشناسم که تا کار اشتباهی میکنه دیگران رو سرزنش نمیکنه بلکه تنها کسی رو که سرزنش میکنه خودشه و تا اونجایی که میشناسمش جز اون تردید و دودلی بقیه ویژگی هارو اصلا نداره. در حالیکه اعتماد به نفس خییییییییییییییلی پایینی داره.
 

Meysam91

عضو جدید
به نظرم اعتماد به نفس با اراده رابطه ی مستقیمی داره .یعنی کسی نیست که فقط یکیشونو داشته باشه. چون هدف اعتماد به نفس ،تقویت اراده برای رسیدن به هدف مادی یا معنوی هست.
اعتماد به نفس رو فقط خودمون میتونیم در خودمون پرورش بدیم و نباید منتظر شخص خاص یا اتفاق خاصی باشیم که اونو در ما به وجود بیاره. یکی از راه هاش اینه که به نقاط قوت و مثبت خودمون فکرکنیم .چیزای خوبی که ما داریم و اطرافیان ندارن.
 

sahar mahdavi

عضو جدید
اشتباه میکنید!!!!

اشتباه میکنید!!!!

به نظرم اعتماد به نفس با اراده رابطه ی مستقیمی داره .یعنی کسی نیست که فقط یکیشونو داشته باشه. چون هدف اعتماد به نفس ،تقویت اراده برای رسیدن به هدف مادی یا معنوی هست.
اعتماد به نفس رو فقط خودمون میتونیم در خودمون پرورش بدیم و نباید منتظر شخص خاص یا اتفاق خاصی باشیم که اونو در ما به وجود بیاره. یکی از راه هاش اینه که به نقاط قوت و مثبت خودمون فکرکنیم .چیزای خوبی که ما داریم و اطرافیان ندارن.
من این حرفی که میگین اعتماد به نفس با اراده رابطه مستقیم داره رو واقعا قبول دارم اما اینکه میگین"اعتماد به نفس رو فقط خودمون میتونیم در خودمون پرورش بدیم و منتظر شخص خاصی نباید باشیم که اونو در ما به وجود بیاره" نه اصلا قبول ندارم!!!!!!!!!! وقتی میگیم شخصی اعتماد به نفس نداره یعنی خودشو قبول نداره اگرم بخواد به نقاط قوت خودش فکر کنه نمیتونه باید یکی بیادو کمکش کنه تنهایی نمیتونه. پس یه جورایی باید منتظر کسی باشه تا کمکش کنه. درسته؟
 
آخرین ویرایش:

Meysam91

عضو جدید
من این حرفی که میگین اعتماد به نفس با اراده رابطه مستقیم داره رو واقعا قبول دارم اما اینکه میگین"اعتماد به نفس رو فقط خودمون میتونیم در خودمون پرورش بدیم و منتظر شخص خاصی نباید باشیم که اونو در ما به وجود بیاره" نه اصلا قبول ندارم!!!!!!!!!! وقتی میگیم شخصی اعتماد به نفس نداره یعنی خودشو قبول نداره اگرم بخواد به نقاط قوت خودش فکر کنه نمیتونه باید یکی بیادو کمکش کنه تنهایی نمیتونه. پس یه جورایی باید منتظر کسی باشه تا کمکش کنه. درسته؟
ببینید من شرایط متعادل رو گفتم که اصلش اینه که خود آدم تو خودش به وجود بیاره.حالا مثلا یکی کنارش اومدو کمکش کرد،اگه دوباره ضعیف شد چیکارکنه؟!
منظورم این بود که نباید وابسته ی اسباب خارجی بشیم.ریشه و ظرفیت رو خودمون به وجود بیاریم بعد اگه خواستیم تقویتش کنیم میتونیم از دیگران کمک بخوایم.تا زیر خاکستر آتیشی نباشه ....
روانشناسی به نظر من شغل نیست. هر آدمی باید بتونه روانشناس خوبی باشه. اینکه تو یه جامعه ای روانشناسی یه شغل پردرامده. فقر روحی روانی اونو میرسونه که واقعا تو جامعه ما کم نیست. قبول دارید؟
 
آخرین ویرایش:

sahar mahdavi

عضو جدید
ببینید من شرایط متعادل رو گفتم که اصلش اینه که خود آدم تو خودش به وجود بیاره.حالا مثلا یکی کنارش اومدو کمکش کرد،اگه دوباره ضعیف شد چیکارکنه؟!
منظورم این بود که نباید وابسته ی اسباب خارجی بشیم.ریشه و ظرفیت رو خودمون به وجود بیاریم بعد اگه خواستیم تقویتش کنیم میتونیم از دیگران کمک بخوایم.تا زیر خاکستر آتیشی نباشه ....
روانشناسی به نظر من شغل نیست. هر آدمی باید بتونه روانشناس خوبی باشه. اینکه تو یه جامعه ای روانشناسی یه شغل پردرامده. فقر روحی روانی اونو میرسونه که واقعا تو جامعه ما کم نیست. قبول دارید؟
بله قبول دارم.
 
بالا