آره از من بعیده ولی واسه یه بار خودتون رو جای ما دخترای ایلامی بزارین چه حسی بهتون دست میده یه خونواده تعصبی که تو حتی اجازه بیرون رفتن بدون پدر و مادر نداری .یه جایی که تو فقط باید تو شهر خودت قبول شی تا درس بخونی و آرزوی رفتن به دانشگاه معتبر رو به گور ببری آرزوی یه پارک درست و حسابی به دلت بمونه آرزوی هر چی خوشی به دلت بمونه.همسر آیندت رو پدرت واست تعیین میکنه و تو حق دخالت نداری تموم زندگیت و کارات باید زیر نظر شوهرت باشه.اگه آقا خوشش نیاد یعنی تو حق نداری انجام بدی .وخلاصه اینقدر چیزای دیگه وجود داره که باور نمیکنی
به هیچ وجه اینطوری نیست
شاید شما تو یه روستای دورافتاده از ایلام زندگی می کنید که این عقاید رو دارید
تو شهر ما که دخترا حق درس خوندن تو شهر دیگه، انتخاب همسر و خیلی از مسائل رو که شما میگید دارن. حتی دختر عموی مادرم تو آلمان داره درس میخونه و ایلامیه...
درضمن اگه انسان ایمانش قوی باشه تحت هیچ شرایطی دست به خودکشی نمیزنه
متاسفم براتون که یه مثال رو به همه نسبت میدید