خسروانوشیروان دادگر

Reflection7000

عضو جدید

به نام خداوند بخشنده و مهربان

خسروانوشیروان دادگر شاهنشاه ایران در عصر ساسانیان


پيش از شروع گفتار منابع خويش را ذكر ميكنم كه علاقه مندان به تاريخ شكوهمند ساسانيان خود به دنبال علاقه ي خود باشند و ما نيز فقط بخش كوچكي از سير وقايع تاريخي را مورد مطالعه قرار داديم.

مباني تاريخ ساسانيان
نويسنده : كلاوس شيپمان
ترجمه : كيكاوس جهانداري
چاپ اول
www.farzanpublishers.com

جلوس خسرو اول (خسروانوشيروان) بر تخت سلطنت (579_531) كه در تاريخ لقب انوشيروان (روان لايزال ) گرفت بازگوي اعتلايي در تاريخ ساسانيان است.مطمئنا گزافه نيست اگر بگوييم اين پادشاه نوعي كشور داري جديد ايجاد كرد.بيش از هر كار سپاه – اشراف و همچنين نظام مالياتي را از نو سازمان بخشيد.
البته تدابير اتخاذ شده و اصلاحات انجام گرفته را مي توان تا حدودي از تاثيرات مثبت جنبش مزدكيان شمرد.
خسرو كوشيد بار ديگر نظم و آرامش را ايجاد كند – بدون اينكه در اين اقدام نظم گذشته را ترميم كرده باشد.
در منابع عربي داريم كه خسرو انوشيروان نامه اي به مرزدار آذربايجان فرستاده و شرح نامه ي آن كاملا نشان دهنده ي خوي رئوف و آرام خسرو انوشيروان بوده.
شرح نامه ي خسرو انوشيروان به مرزبان آذربايجان
..........................................................................................................................................

به نام خداوند بخشاينده و مهربان
از شاهنشاه ايران خسرو به زادويه – نخورگان پاذوسبان آذربايگانو ارمنستان(و آنچه بدان وابسته است)درود من بر شما . چيزي كه مردم بايد بيشتر از آن بترسند از دست دادن كسي است كه در فقدان او آشوب و انواع زيان ها بر كشور به وجود مي آيد (منظور محتملا پادشاه يك مملكت ميباشد كه در فقدانش اقتشاش و بي نظمي كشور را فرا ميگيرد).
..........................................................................................................................................

در يكي از فرمانهاي شاهانه از خسروانوشيران آمده است كه تمامي اموال غارت شده را بازگردانند و در صورت لزوم جبران ضرر و زيان كنند.به نظر مي آيد برداشت وي توجيه پذير نخواهد بود چون اين طور معلوم است كه در اين مورد اصلاحاتي در امر اشراف به عمل نيامد. سرانجام اينكه اغلب پادشاهان ساساني از زمان مرگ شاپور دوم به بعد ناگزير بودند زير فشار تقاضاهاي اشراف تن به سختي ها بدهند – خسرو برعكس مي خواست مباني حكومتي ساسانيان را بر پايه هاي جديد بگذارد و اين خود از تنظيم امور مربوط به خانواده و ارث روشن ميشود.
يكي از مهمترين اصلاحات خسروانوشيروان در مورد قوانين مالياتي صورت پذيرفت.بايد به اين نكته اشاره داشت كه پيش از آن قباد پدر خسرو با تدابير اوليه در اين عرصه پا به ميدان گزارده بود.
كشور اكنون براي اولين بار به طور كامل مساحي شده و سرشماري به عمل مي آمد.شمارش اصله هاي نخل و زيتون انجام پذيرفت.قبل از آن فقط محصول را بر حسب ساقه ي غلات يا محوطه ي خرمن كوبي برآورد ميكردند كه منجر به محاسبه ي متغير عوايد مي شد.
از اين پس دستگاه اداري كشور ميتوانست عوايد ثابت خود را حساب كند كه منحصرا در اختيار شاه قرار ميگرفت و از اين رهگزر داراي قدرتي ميشد كه پيشينيان او فقط ميتوانستند آنان را در خواب ببينند.

شرح كوتاه از سير وقايع در دوران پادشاهي خسرو (نا آرامي در غرب)
در سال 532 قرار داد صلحي با بيزانس بسته شد كه پروكوپ از صلح ابدي سخن ميگويد.
منتها در سال 540 اين قرار داد صلح نقض شد كه معلوم نيست گناه آن متوجه كدام طرف بوده.به هر حال در سال 540 جنگ آغاز شد.سپاه ساسانيان ساحل فرات را به طرف بالا از طريق كيركزيون سورا به هيراپوليس (منبج) كه با پرداخت خراج ساليانه آزادي خود را بازيافتند در نورديد.
خسرو شهر انطاكيه را محاصره و اندكي بعد آن را تصرف كرد..در چنين اوضاع و احوالي سفراي ‍ ژوستينين كم و بيش خود را ناگزير از صلح ديدند.خسرو اكنون به عنوان بهاي عقد قرار داد جديد نه تنها پرداخت يك باره پنج هزار پاوند طلا را طلب كرد- بلكه كه فراتر از آن هر ساله مبلغ پانصد پاوند نيز خواست.سفراي بيزانسي با اين درخواست موافقت كردند و مقرر شد تا هنگامي كه پاسخ قطعي ژوستنين برسد آتش بس برقرار شود.
چندي بعد به هنگام بازگشت سپاه ايران ژوستنين اعلام كرد كه نميتواند ديگر پايبند صلح باشد و اين فراخواني به جنگ بود كه ايرانيان به ميل و رغبت پذيرفتند.در مجاورت آن اين اعلان جنگ گويا موجب خاطر خسو نشده بود زيرا وي در حال بناي شهري به نام وه آنتيوك (بهتر از انطاكيه ) در حوالي تيسفون بود.اهالي لازيكه نيز به سبب اقدامات بي شرمانه ي روميان و همچنين ناحيه ي دريايي جديد به نام پترا نمايندگاني نزد خسرو فرستادند و از وي كمك خواستند.
اما از طرف ديگر درگير شدن ساسانيان در درياي سياه به بيزانس اين فرصت را داد تا به بين النهرين حمله ور شود. دي پي اين اقدام شاهنشاه ايران در سال 542 شخصا با سپاهي بزرگ در بين النهرين حاضر شد – اما تاكتيك ماهرانه ي بليزار و شيوع طاعون كه از مصر سرچشمه گرفته بود در فلسطين شاه ساساني را ناگزير از عقب نشيني كرد.
سال بعد يعني 543 پيشرفت ايراني ها بهتر بود . ايرانيان توانستند يك سپاه كامل و مجهز رومي را در ارمنستان در هم بكوبند به طوري كه خبر اين پيروزي قواي كمكي روم كه در راه ارمنستان بود را ناگزير به عقب نشيني نمود.در سال 544 خسرو شخصا لشكري به ادسا برد اما پس از چندين هفته زد و خورد خسرو انوشيروان با دريافت فديه اي به مبلغ پانصد پاوند طلا بار ديگر عزم بازگشت نمودند.طرفين (ايران و روم) ظاهرا در يافته بودند كه جنگهاي سالانه به حال هيچ يك از آنان مفيد نيست و بدين ترتيب در سال بعد (545) آتش بسي پنج ساله مورد توافق قرار گرفت كه به هر حال ژوستنين قيصر روم را به پرداخت دوهزار پاوند طلا مجبو ميكرد.روميان ابتداي امر درخواست صلح با ايران را داشتند كه خسرو به صلح روي خوش نشان نداده و آتش بس را پيشنهاد كرد كه مورد قبول قرار گرفت كه احتمالا چهار سال بعد توسط بيزانس نقض شد.
در اين ميان هفتاليان كه در دوران پيش از خسروانوشيروان مشكلات جبران ناپذيري براي كشور ايجاد كرده بودند مغلوب شده و براي هميشه نابود گرديدند. هفتاليان بسيار نيروي رزمي قدرتمندي داشتند. ولي خسرو در ميان صلح و آتش بس هايي كه با روم بسته ميشد فرصت يافت تا حساب خويش را با هفتاليان تسويه كند كه بايد بگوييم كاملا به اين مهم نائل آمد.
خسرو در پايان دوره ي زمام داريش توانست قدرت ايران را در عربستان جنوبي نيز مستقر سازد و با ارسال نيرو حبشي ها را بيرون رانده و يكي از اهالي بومي آن مكان را به سمت سلطان حمير برگزيد كه تا بر آمدن اسلام دست نشانده ي ساسانيان گشت.
خسروانوشيروان مطمئنا نه تنها يكي از فرمانروايان بزرگ در ميان پادشاهان ساساني
– بلكه در محدوده ي مجموع تاريخ شرق قديم بوده و تاريخ نويسان بعدي اسلامي نيزبه او به همين ديده نگريسته اند.بدون هيچ ترديد وي يك سازمان دهنده ي برجسته و يك مدير اجرايي زبر دست بوده است.
 

gmmj

عضو جدید
خسرو انوشیروان چون دات (=بمعنای قانون) دین را اجرا کرد و مزدکیان را قتل عام نمود از سوی موبدان داتگر خوانده شد .(هاشم رضی وندیداد جلد2 ص632)

فردوسی بارها از ظلم و قتل عام رعایا و اقوام ایرانی سخن گفته است بنگرید به دو مقاله در ادرس زیر :

1- انوشیروان ظالم!
http://iranbastannn.blogfa.com/post-9.aspx
بخشی از یک مقاله از کتاب اسلام و ایران است که با استفاده از منابع گوناگون دوران تلخ و دردناک و سخت انوشیروان و سیاست مشت اهنین اورا درقبال اقوام معترض ایرانی نشان داده است

2- برگرفته از یادداشتهای استاد هاشم رضی در وندیداد است در مقاله زیر بطور عینی و عملی میبنیم که موبدان برخی از احکام وندیداد را به اجرا درمیاوردند

قانون ضد دیو (= وندیداد) و مجازات اعدام (همراه با گزارشات تاریخی)
 
بالا