بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
این تاپیک رو برای خداحافظی خودم از جمع خس و خاشاک ها زدم.امیدوارم که دیگه کسی از اون جمع خداحافظی نکنه
سبز ماندن
عده ای از دوستان گفتند نرو و میدان را خالی نکن.رفتن من به منزله رفتن من از باشگاه نیست.به منزله کوتاه آمدن از عقاید نیز نیست.برای سبز بودن نیازی نیست عضو گروهی باشیم.کافی است فقط دلمان سبز باشد و برای ایران بتپد.من همچنان به مبارزه خودم ادامه خواهم داد
چرا تندروی؟؟!!!
ما جمعیت کثیری هستیم که اولین بار برای نشان دادن اکثریت بودن خود اقدام به درست کردن این گروه کردیم و بعد شناخت اعضا هنگام تاپیک زدن و نزدیکی بیشتر به هم
اما علی رقم درخواست های متعدد من در پست ها و همین طور برخی موارد کوروش جان هیچ کس حاضر به بحث عقیدتی در باره هدف جنبش سبز نشد.همه همین جوری احوال پرسی رو دوست داشتن فقط. به اینجا که میرسیم و با مسائل جدی که مواجه میشیم شکاف رو میبینیم که هر کس یه نظر داره و نظر ها در خیلی از موارد در تضادن.اگر آن روزها بر سر اون مسائل بحث میکردیم امروز ادمین تسلیم به خواست ما بود
اما افسوس
اهداف که من در جنبش سبز میبینم با بعضی ها آن روزها خیلی متفاوت بود.عده ای که حتی موسوی رو قبول نداشتند.فکر انقلاب کردن بودن و هستند و این را از زبان موسوی میگفتند.موسوی که همواره در همه بیانیه هایش با این طرز فکر مخالفت کرد.
بی احترامی به برخی مراجع همچون آیت الله صانعی که همیشه حامی جنبش بوده و اینکه مراجع یه چی میگن برا خودشون همه مسائل رو دوش ماست.همین ها هستند که ما رو به این وضع رسوندند
امروز نیز در مقابله با ظلم دیدگاه ها خیلی متفاوت شده است و من در خیلی از این راه ها حمایت و پذیرش حکم ظالم رو میبینم.ما افراد رادیکالی هستیم بلی . ما افراد تندرو هستیم بلی. در برابر ستم یزید صلح حسنی فقط نابودی است. منطق آن چیزی را میگزیند که به پیروزی منجر خواهد شد اما نه به هر قیمتی. اما امروز در برابر برخورد تند راهی جز این مقابله نداریم. این چنین است که ما تندرو شدیم.
این تندروی از نظر دیگران است و الا تنها راه مبارزه صحیح برای احقاق حق آن بود اما هیچ کس حاضر به بحث نبود
هشدار!!
مشکلی که دیروز بوده امروز عفونت کرده قبل از اینکه مجبور بشیم دست را قطع کنیم باید به فکر درمان باشیم اما دوستان به فکر شلوار خریدن هستند
سران اصلاحات یه نظر سنجی بزار ببین چند نفر از این آقایون و خانوم ها قبول دارن.سران اصلاحات هدفشون مشخص هست اصلاح نظام از انحراف هایی که دچارش شده اما این دوستان هدفشون مشخص نیست. تنها در زمینه مقابله با ا.ن و حامیاش متحدن و در برخی زمینه ها دشمن
تا حالا دیدی یکی از سران اصلاحات از اقدام های منافقین حمایت کنه؟تا حالا دیدی یکی از این سران اپوزوسیون که تو خارج نشستن میگن لنگش کن حمایت کنه؟
یه نظر سنجی بذار ببین نظر افراد در رابطه با بیانیه های مراجع چی هست؟ خیلی علاقه مندی بدونی توی تاپیک های قدیمی تالار اخبار بعضی ها سخنان زیبایی در وصف مرجعیت و بیانیه هاشون کرده اند که فرقی با ا.ن ها نداره
موسوی فردی قابل اعتماد نیست از نظر برخی از این دوستان. از نظر برخی دیگر ایشان به فکر خودشه
عده ای در کلام موسوی حذف نظام را دیده اند که متاسفانه چشم ما کور بودو در بیانیه های ایشان ندیدم.
عده ای رییس جمهور شدن موسوی را با احمدی نژاد یکسان میدانند و وقتی ازشان پرسیدم گفتم براستی شما تفاوتی میان دوران خاتمی و احمدی نژاد ندیدید سکوت کردند
این افراد حتی نمیدانند برای چی رای دادند.فقط به خاطر اینکه ا.ن نشه؟؟!!!
انقدر آدم های متضاد در اینجا جمع شدن که حتی سر مسائل برخورد با دشمن هم نظراشان با بعدی 180 درجه اختلاف دارد.دشمنی که تنها عامل وحدت اونهاست
تا موقعی که اهداف این گروه مشخص نشه بقیه مسائل بی ارزش است
تنها بحث سر این موضوع کافی نیست باید اهداف مشخص شده به همپرسی گذاشته شود تا نظر جمع مشخص شود . همه پرسی نیز نباید به صورت نظر سنجی های متداول در سایت باشد بلکه هر کس باید نظر شخصی خودش را در مورد هر بند از اهداف در یک پست بگوید
مفهوم خانواده
اهداف جنبش اگر مشخص بشه وقتی اهداف افراد رو در کنارش میذاریم بعضی ها چندین اصول از این اهداف رو قبول ندارن.این جمع به یک خانواده شبیه نیست. بگذارید به دنیای بیرون از باشگاه نگاه کنیم شاید بهتر باشد. در حال حاضر اپوزوسیون خارج نشین ، مردم معترض ایران چه در خارج و داخل ، خانواده محمد رضا و کشورهای های مخالف با سیاست های امروز همه در برابر ا.ن میجنگند اما یک خانواده نیستند. باهم هم اصلا هم کاری نمیکند هر کس به نوبه خودش با ا.ن و حامیاش مقابله میکند اما هیچ گاه داشتن یک دشمن مشترک دلیل به وجود آمدن یک خانواده نیست!! فردا همین ها اگر موسوی یا کروبی یا هر کس دیگری رییس جمهور شود با او نیز به مخالفت میپردازن. در داخل باشگاه هم ما داریم افرادی که حتی موسوی رو قبول ندارند.بیانیه هایش باد هوا.مثل این می ماند شرمنده ها مثل منافقین که مدتی خود رو حامی ما قرار دادند(که برای کسی پشیزی نمی ارزید) و بعد از مدتی خود را رهبر این جنبش میدانستند
برای چی مهندس موسوی در بیانیه هایش رعایت قانون را می آورد.جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر.برای اینکه حدود این خانواده مشخص شود. میبینید ما در مقابله با دولت چه روشی داریم و سایرین چه روشی.برای مشخص شدن یک خانواده باید قانون آن مشخص شود و الا فقط عده ای هستیم که زیر یک سقفیم و ما فعلا همین هستیم
میل نداشتن دوستان برای مشخص شدن اهداف یا مسئله ای دیگر؟
همانطور که گفتم خیلی از اوقات دوستان اصلا حاضر به بحث نیستن و نظرشونو در یک کلام میگن ، خیلی از اوقات که در رابطه با مسائل داخلی که پست زدم شاهد سکوت سنگینی در جمع بودم.که اکثر بچه ها حضور داشتن اما انگار همون روند قدیمی رو بیشتر میپسندیند تا جواب من نوعی رو بدهند و از عقاید خود دفاع کنند.گویا این مسئله چندان اهمیتی از نظر سایرین ندارد.حتی بعد از چندین بار پست تاپیک زدن بنده این بار محمدرضا نیز تاپیک و سپس در همان تاپیک انتخاب سخنگو پستی را زد اما استقبال سایرین رو مشاهده کردیم براستی دلیل دوستان برای فرار از این قضیه چیست؟
سخنی با سخنگو
دوست عزیزم کوروش به زودی به عنوان سخن گو مطرح میشود.کوروش مدیریت بسیار خوبی در این زمینه دارد اما با مشکلاتی رو به رو خواهد شد. مشکلات آن زمان نیست که نتواند حرف گروه رو خوب بزند یا اگر شورای رهبری تشکیل شود در آنجا خوب محیط اطراف را مدیریت کند.مسئله آن موقع پیش میاید که مسئله جدی رخ دهد و او بخواهد تصمیمی جدی بگیرد. به جز موارد انفعالی هر تصمیمی از او از جمع قابل قبول نیست.اگر مثل قبل بخواهد در برابر ظلم یزیدی روش حسینی به کار ببرد .اول آنکه خیلی از دوستان اورا همراهی نخواهند کرد.دوم لقب هایی مانند تندرو نصیبش میکنند که هرجا کم میاورند از آن بتوانند استفاده کنند. کوروش خود بهتر دوستان را میشناسند. عده ای اصلا دوست ندارند اخراج شوند. عده ای دوست ندارند وارد جنگ شوند و خداحافظی و یا صلح را بیشتر میپسندند و چون در خیلی از موارد در گذشته دیدیم که دوستان سر این چنین مسائل و نقطه نظراتی هرگز بحث نمیکنند داشتن دلایل منطقی نیز کاری به جایی پیش نخواهد برد
خدایا چنان کن سرانجام کار
که تو خشنود باشی و ما رستگار
سلام دوستان
این تاپیک رو برای خداحافظی خودم از جمع خس و خاشاک ها زدم.امیدوارم که دیگه کسی از اون جمع خداحافظی نکنه
سبز ماندن
عده ای از دوستان گفتند نرو و میدان را خالی نکن.رفتن من به منزله رفتن من از باشگاه نیست.به منزله کوتاه آمدن از عقاید نیز نیست.برای سبز بودن نیازی نیست عضو گروهی باشیم.کافی است فقط دلمان سبز باشد و برای ایران بتپد.من همچنان به مبارزه خودم ادامه خواهم داد
چرا تندروی؟؟!!!
ما جمعیت کثیری هستیم که اولین بار برای نشان دادن اکثریت بودن خود اقدام به درست کردن این گروه کردیم و بعد شناخت اعضا هنگام تاپیک زدن و نزدیکی بیشتر به هم
اما علی رقم درخواست های متعدد من در پست ها و همین طور برخی موارد کوروش جان هیچ کس حاضر به بحث عقیدتی در باره هدف جنبش سبز نشد.همه همین جوری احوال پرسی رو دوست داشتن فقط. به اینجا که میرسیم و با مسائل جدی که مواجه میشیم شکاف رو میبینیم که هر کس یه نظر داره و نظر ها در خیلی از موارد در تضادن.اگر آن روزها بر سر اون مسائل بحث میکردیم امروز ادمین تسلیم به خواست ما بود
اما افسوس
اهداف که من در جنبش سبز میبینم با بعضی ها آن روزها خیلی متفاوت بود.عده ای که حتی موسوی رو قبول نداشتند.فکر انقلاب کردن بودن و هستند و این را از زبان موسوی میگفتند.موسوی که همواره در همه بیانیه هایش با این طرز فکر مخالفت کرد.
بی احترامی به برخی مراجع همچون آیت الله صانعی که همیشه حامی جنبش بوده و اینکه مراجع یه چی میگن برا خودشون همه مسائل رو دوش ماست.همین ها هستند که ما رو به این وضع رسوندند
امروز نیز در مقابله با ظلم دیدگاه ها خیلی متفاوت شده است و من در خیلی از این راه ها حمایت و پذیرش حکم ظالم رو میبینم.ما افراد رادیکالی هستیم بلی . ما افراد تندرو هستیم بلی. در برابر ستم یزید صلح حسنی فقط نابودی است. منطق آن چیزی را میگزیند که به پیروزی منجر خواهد شد اما نه به هر قیمتی. اما امروز در برابر برخورد تند راهی جز این مقابله نداریم. این چنین است که ما تندرو شدیم.
این تندروی از نظر دیگران است و الا تنها راه مبارزه صحیح برای احقاق حق آن بود اما هیچ کس حاضر به بحث نبود
هشدار!!
مشکلی که دیروز بوده امروز عفونت کرده قبل از اینکه مجبور بشیم دست را قطع کنیم باید به فکر درمان باشیم اما دوستان به فکر شلوار خریدن هستند
سران اصلاحات یه نظر سنجی بزار ببین چند نفر از این آقایون و خانوم ها قبول دارن.سران اصلاحات هدفشون مشخص هست اصلاح نظام از انحراف هایی که دچارش شده اما این دوستان هدفشون مشخص نیست. تنها در زمینه مقابله با ا.ن و حامیاش متحدن و در برخی زمینه ها دشمن
تا حالا دیدی یکی از سران اصلاحات از اقدام های منافقین حمایت کنه؟تا حالا دیدی یکی از این سران اپوزوسیون که تو خارج نشستن میگن لنگش کن حمایت کنه؟
یه نظر سنجی بذار ببین نظر افراد در رابطه با بیانیه های مراجع چی هست؟ خیلی علاقه مندی بدونی توی تاپیک های قدیمی تالار اخبار بعضی ها سخنان زیبایی در وصف مرجعیت و بیانیه هاشون کرده اند که فرقی با ا.ن ها نداره
موسوی فردی قابل اعتماد نیست از نظر برخی از این دوستان. از نظر برخی دیگر ایشان به فکر خودشه
عده ای در کلام موسوی حذف نظام را دیده اند که متاسفانه چشم ما کور بودو در بیانیه های ایشان ندیدم.
عده ای رییس جمهور شدن موسوی را با احمدی نژاد یکسان میدانند و وقتی ازشان پرسیدم گفتم براستی شما تفاوتی میان دوران خاتمی و احمدی نژاد ندیدید سکوت کردند
این افراد حتی نمیدانند برای چی رای دادند.فقط به خاطر اینکه ا.ن نشه؟؟!!!
انقدر آدم های متضاد در اینجا جمع شدن که حتی سر مسائل برخورد با دشمن هم نظراشان با بعدی 180 درجه اختلاف دارد.دشمنی که تنها عامل وحدت اونهاست
تا موقعی که اهداف این گروه مشخص نشه بقیه مسائل بی ارزش است
تنها بحث سر این موضوع کافی نیست باید اهداف مشخص شده به همپرسی گذاشته شود تا نظر جمع مشخص شود . همه پرسی نیز نباید به صورت نظر سنجی های متداول در سایت باشد بلکه هر کس باید نظر شخصی خودش را در مورد هر بند از اهداف در یک پست بگوید
مفهوم خانواده
اهداف جنبش اگر مشخص بشه وقتی اهداف افراد رو در کنارش میذاریم بعضی ها چندین اصول از این اهداف رو قبول ندارن.این جمع به یک خانواده شبیه نیست. بگذارید به دنیای بیرون از باشگاه نگاه کنیم شاید بهتر باشد. در حال حاضر اپوزوسیون خارج نشین ، مردم معترض ایران چه در خارج و داخل ، خانواده محمد رضا و کشورهای های مخالف با سیاست های امروز همه در برابر ا.ن میجنگند اما یک خانواده نیستند. باهم هم اصلا هم کاری نمیکند هر کس به نوبه خودش با ا.ن و حامیاش مقابله میکند اما هیچ گاه داشتن یک دشمن مشترک دلیل به وجود آمدن یک خانواده نیست!! فردا همین ها اگر موسوی یا کروبی یا هر کس دیگری رییس جمهور شود با او نیز به مخالفت میپردازن. در داخل باشگاه هم ما داریم افرادی که حتی موسوی رو قبول ندارند.بیانیه هایش باد هوا.مثل این می ماند شرمنده ها مثل منافقین که مدتی خود رو حامی ما قرار دادند(که برای کسی پشیزی نمی ارزید) و بعد از مدتی خود را رهبر این جنبش میدانستند
برای چی مهندس موسوی در بیانیه هایش رعایت قانون را می آورد.جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر.برای اینکه حدود این خانواده مشخص شود. میبینید ما در مقابله با دولت چه روشی داریم و سایرین چه روشی.برای مشخص شدن یک خانواده باید قانون آن مشخص شود و الا فقط عده ای هستیم که زیر یک سقفیم و ما فعلا همین هستیم
میل نداشتن دوستان برای مشخص شدن اهداف یا مسئله ای دیگر؟
همانطور که گفتم خیلی از اوقات دوستان اصلا حاضر به بحث نیستن و نظرشونو در یک کلام میگن ، خیلی از اوقات که در رابطه با مسائل داخلی که پست زدم شاهد سکوت سنگینی در جمع بودم.که اکثر بچه ها حضور داشتن اما انگار همون روند قدیمی رو بیشتر میپسندیند تا جواب من نوعی رو بدهند و از عقاید خود دفاع کنند.گویا این مسئله چندان اهمیتی از نظر سایرین ندارد.حتی بعد از چندین بار پست تاپیک زدن بنده این بار محمدرضا نیز تاپیک و سپس در همان تاپیک انتخاب سخنگو پستی را زد اما استقبال سایرین رو مشاهده کردیم براستی دلیل دوستان برای فرار از این قضیه چیست؟
سخنی با سخنگو
دوست عزیزم کوروش به زودی به عنوان سخن گو مطرح میشود.کوروش مدیریت بسیار خوبی در این زمینه دارد اما با مشکلاتی رو به رو خواهد شد. مشکلات آن زمان نیست که نتواند حرف گروه رو خوب بزند یا اگر شورای رهبری تشکیل شود در آنجا خوب محیط اطراف را مدیریت کند.مسئله آن موقع پیش میاید که مسئله جدی رخ دهد و او بخواهد تصمیمی جدی بگیرد. به جز موارد انفعالی هر تصمیمی از او از جمع قابل قبول نیست.اگر مثل قبل بخواهد در برابر ظلم یزیدی روش حسینی به کار ببرد .اول آنکه خیلی از دوستان اورا همراهی نخواهند کرد.دوم لقب هایی مانند تندرو نصیبش میکنند که هرجا کم میاورند از آن بتوانند استفاده کنند. کوروش خود بهتر دوستان را میشناسند. عده ای اصلا دوست ندارند اخراج شوند. عده ای دوست ندارند وارد جنگ شوند و خداحافظی و یا صلح را بیشتر میپسندند و چون در خیلی از موارد در گذشته دیدیم که دوستان سر این چنین مسائل و نقطه نظراتی هرگز بحث نمیکنند داشتن دلایل منطقی نیز کاری به جایی پیش نخواهد برد
خدایا چنان کن سرانجام کار
که تو خشنود باشی و ما رستگار