فيل ماده به همراه بچه اش از همه جا بي خبر به سوي رودخانه لوانگوا در پارك ملي لوانگوا جنوبي در زامبيا روانه شده تا آب بخورد. ناگهان كروكوديلي غول پيكري از آب بيرون جهيده و خرطوم فيل ماده را در ميان آرواره هاي قدرتمندش مي گيرد و از اين لحظه نبردي براي بقا كه بيشتر شبيه رقابت طناب كشي است ميان دو موجود عظيم آغاز مي شود.
فيل ماده كه غافلگير شده به دليل قدرت شكارچي و حركات دوراني او به زانو در مي آيد و كروكوديل در موضع برتر قرار مي گيرد.
اما فيل به زودي به موقعيت خطرناك خود پي برده و با تمام قدرت از آب بيرون مي آيد و كروكوديل كه كماكان خرطوم فيل را در ميان آرواره هايش دارد چندين متر به با خود كشيده و از آب خارج مي كند.
سرانجام فيل ماده خرطوم مجروحش را از ميان آرواره هاي مخوف كروكوديل رها كرده و به سرعت از ساحل رودخانه دور مي شود ، در حالي كه بچه اش در اين گير و دار سرنگون شده و روي بدن كروكوديل مي افتد.اما در نهايت ماجرا به خوبي و خوشي خاتمه يافته و ماده فيل و بچه اش موفق مي شوند جان خود را از حمله اين شكارچي هراس آور نجات دهند. اين ماجرا خط به خط ماجراي داستان نويسنده مشهور روديارد كيپلينگ تحت عنوان بچه فيل را بازگو مي‌كند. نويسنده انگليسي در اين داستان حكايت كرده بود دليل اين كه فيل‌ها داراي خرطوم هستند اين است كه يك روز يك بچه فيل كنجكاو خواست بداند كروكوديل‌ها چه چيزي را مي‌خورند. به اين ترتيب كروكوديل بچه فيل را به سوي خود كشيد و تلاش كرد با كشيدن بيني او حيوان را به داخل آب ببرد. در جريان اين درگيري بيني بچه فيل آنقدر دراز شد تا اينكه تبديل به يك خرطوم گرديد.
