جنبش اعتراض ادبی، به دنبال خشک شدن زاینده رود

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصفهان تنها یک شهرتاریخی و توریستی نیست، بلکه شهری است که درعرصه‌های مختلف هنر و ادبیات دارای جایگاه مهمی بوده و حتی صاحب سبک هم است ازجمله درعرصه، شعر، ‌ادبیات، ‌نقاشی، آواز،‌ هنرهای اسلیمی و… دارای چهره‌های شاخصی است. اما پس ازخشک شدن زاینده‌رود و بی‌مهری مسئولان ذیربط برای احیای مجدد آن و سکوت چندین ساله‌ای که نسبت به عطش زاینده رود داشته‌اند،‌ به‌نظرمی‌رسد اعتراض اصفهانی‌ها نسبت به این اتفاق تلخ باعث ظهور و بروز اتفاقات جدیدی درعرصه ادبیات شده است.
برای مثال درمراسم افتتاح میدان امام علی (علیه السلام) این شهر، ‌علیرضا افتخاری به‌جای این‌که مانند همیشه ترانه‌ای برای خوشامدگویی مسئولان بخواند،‌ ترانه‌ای اعتراض‌گونه برای زاینده‌رود تشنه اصفهان و خشکی آن سرود. که بازتاب آن در سخنرانی لاریجانی رییس مجلس درهمان مراسم،‌ نشان ازعمق مساله داشت اما این پایان ماجرا نبود‌ زیرا اگر به مراسم شب‌های شعر اصفهان که گاه قدمتی چندصد ساله هم دارند سری بزنید
این موج اعتراض را میان سروده‌های شاعران پیشکسوت و جوان می‌بینید که چگونه از تشنگی زنده‌رود شهرشان آه سرد می‌کشند و در قالب ابیاتی دردمندانه وگاه عصبانیتی مهار نشدنی آن را ارایه می‌دهند.

شاعرانی که خود رسانه هستند، صدای اعتراض‌شان را این‌گونه به گوش مسئولان می‌رسانند که اگر مدیران استانی و حتی کشوری تاکنون بشکل جدی چندان وقعی به این مهم، نداشته‌اند و با نگاهی حزبی و سیاسی،‌ زاینده‌رود را کنار گذاشته‌اند؛ آنها بی کار ننشسته‌اند. و به نوع خود، به تکاپو افتاده‌اند.

این اتفاق به‌گونه‌ای مشهود است که کم کم می‌توان گفت به دنبال خشکی زاینده‌رود اصفهانیک نوع «جنبش اعتراضی ادبی» در حال شکل گیری است. موضوعی که در جای خود دارای اهمیت است؛ زیرا اگر این حرکت اعتراضی ادبی شدت بیشتری پیدا کند با توجه به آن‌که تقریبا شعرا و حتی خوانندگانی هم‌چون افتخاری و… نیز به این حرکت پیوسته‌اند، این اعتراض به شکل ناخوشایندی در صفحه تاریخ ماندگار خواهد شد. چنان‌که جنبش‌های اعتراضی شعرا از ماندنی‌ترین جنبش‌ها در تاریخ به ویژه تاریخ ایران‌ بوده است که شرایط زمانه خود را بصورت ادبی بیان می‌کنند و در تحلیل‌های تاریخی جایگاه مهمی دارند.
از آن جمله می توان به نقش شعرا در انقلاب مشروطه اشاره کرد؛ نقشی که ملک‌الشعرا بهار را به نمایندگی مجلس می‌برد و میرزاده عشقی را به وسیله عوامل حکومت پهلوی به شهادت می‌رساند. فرخی یزدی را سال‌ها‌‌ به زندان می‌اندازد و.. وقایع مختلف تاریخی‌ای را در کنار آثار ماندگار آن‌ها برجای می‌گذارد.

البته موضوع فوق که به آزادیخواهی شعرای ایرانی مربوط بود در موضوعات گوناگون اجتماعی نیز ‌بروز و ظهور داشته و اعتراض شعرا و ادبای اصفهانی نیز از جنس موضوعات اجتماعی است.

هرچند کارکرد هنر در اصل همین است که بتواند موجی ایجاد کند و اثرگذاری داشته باشد و آنجا که سیاسیون نسبت به وظایف خود کوتاهی ‌کنند و به دنبال موقعیت حزبی و سیاسی خود باشند این هنر است که می تواند دخالت ‌کند. و همه چیز را به نفع خود تغییردهد.
این موضوع از این لحاظ نیز قابل تامل است که اصفهان خاستگاه قدیمی طنازان و طنزپردازان هم هست. و این مسئله را نباید در ادبیات معاصر دست کم گرفت.
به هرحال ظاهرا آنجا که مردان سیاست کار را فرو می‌گذارند این شعرا و ادبا هستند که فریاد مردم شهر و استان خود را در قالبی تاثیرگذار به ثبت تاریخی می‌رسانند و این اتفاقی است که در اصفهان امروز در حال رخ دادن است.

http://sahebnews.ir/46808/جنبش-اعتراض-ادبي،-به-دنبال-خشك-شدن-زاين.htm
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اصفهان تنها یک شهرتاریخی و توریستی نیست، بلکه شهری است که درعرصه‌های مختلف هنر و ادبیات دارای جایگاه مهمی بوده و حتی صاحب سبک هم است ازجمله درعرصه، شعر، ‌ادبیات، ‌نقاشی، آواز،‌ هنرهای اسلیمی و… دارای چهره‌های شاخصی است. اما پس ازخشک شدن زاینده‌رود و بی‌مهری مسئولان ذیربط برای احیای مجدد آن و سکوت چندین ساله‌ای که نسبت به عطش زاینده رود داشته‌اند،‌ به‌نظرمی‌رسد اعتراض اصفهانی‌ها نسبت به این اتفاق تلخ باعث ظهور و بروز اتفاقات جدیدی درعرصه ادبیات شده است.
برای مثال درمراسم افتتاح میدان امام علی (علیه السلام) این شهر، ‌علیرضا افتخاری به‌جای این‌که مانند همیشه ترانه‌ای برای خوشامدگویی مسئولان بخواند،‌ ترانه‌ای اعتراض‌گونه برای زاینده‌رود تشنه اصفهان و خشکی آن سرود. که بازتاب آن در سخنرانی لاریجانی رییس مجلس درهمان مراسم،‌ نشان ازعمق مساله داشت اما این پایان ماجرا نبود‌ زیرا اگر به مراسم شب‌های شعر اصفهان که گاه قدمتی چندصد ساله هم دارند سری بزنید
این موج اعتراض را میان سروده‌های شاعران پیشکسوت و جوان می‌بینید که چگونه از تشنگی زنده‌رود شهرشان آه سرد می‌کشند و در قالب ابیاتی دردمندانه وگاه عصبانیتی مهار نشدنی آن را ارایه می‌دهند.

شاعرانی که خود رسانه هستند، صدای اعتراض‌شان را این‌گونه به گوش مسئولان می‌رسانند که اگر مدیران استانی و حتی کشوری تاکنون بشکل جدی چندان وقعی به این مهم، نداشته‌اند و با نگاهی حزبی و سیاسی،‌ زاینده‌رود را کنار گذاشته‌اند؛ آنها بی کار ننشسته‌اند. و به نوع خود، به تکاپو افتاده‌اند.

این اتفاق به‌گونه‌ای مشهود است که کم کم می‌توان گفت به دنبال خشکی زاینده‌رود اصفهانیک نوع «جنبش اعتراضی ادبی» در حال شکل گیری است. موضوعی که در جای خود دارای اهمیت است؛ زیرا اگر این حرکت اعتراضی ادبی شدت بیشتری پیدا کند با توجه به آن‌که تقریبا شعرا و حتی خوانندگانی هم‌چون افتخاری و… نیز به این حرکت پیوسته‌اند، این اعتراض به شکل ناخوشایندی در صفحه تاریخ ماندگار خواهد شد. چنان‌که جنبش‌های اعتراضی شعرا از ماندنی‌ترین جنبش‌ها در تاریخ به ویژه تاریخ ایران‌ بوده است که شرایط زمانه خود را بصورت ادبی بیان می‌کنند و در تحلیل‌های تاریخی جایگاه مهمی دارند.
از آن جمله می توان به نقش شعرا در انقلاب مشروطه اشاره کرد؛ نقشی که ملک‌الشعرا بهار را به نمایندگی مجلس می‌برد و میرزاده عشقی را به وسیله عوامل حکومت پهلوی به شهادت می‌رساند. فرخی یزدی را سال‌ها‌‌ به زندان می‌اندازد و.. وقایع مختلف تاریخی‌ای را در کنار آثار ماندگار آن‌ها برجای می‌گذارد.

البته موضوع فوق که به آزادیخواهی شعرای ایرانی مربوط بود در موضوعات گوناگون اجتماعی نیز ‌بروز و ظهور داشته و اعتراض شعرا و ادبای اصفهانی نیز از جنس موضوعات اجتماعی است.

هرچند کارکرد هنر در اصل همین است که بتواند موجی ایجاد کند و اثرگذاری داشته باشد و آنجا که سیاسیون نسبت به وظایف خود کوتاهی ‌کنند و به دنبال موقعیت حزبی و سیاسی خود باشند این هنر است که می تواند دخالت ‌کند. و همه چیز را به نفع خود تغییردهد.
این موضوع از این لحاظ نیز قابل تامل است که اصفهان خاستگاه قدیمی طنازان و طنزپردازان هم هست. و این مسئله را نباید در ادبیات معاصر دست کم گرفت.
به هرحال ظاهرا آنجا که مردان سیاست کار را فرو می‌گذارند این شعرا و ادبا هستند که فریاد مردم شهر و استان خود را در قالبی تاثیرگذار به ثبت تاریخی می‌رسانند و این اتفاقی است که در اصفهان امروز در حال رخ دادن است.

http://sahebnews.ir/46808/جنبش-اعتراض-ادبي،-به-دنبال-خشك-شدن-زاين.htm
[/QUOTE
دنیا در پی ساختن فرهنگ و قدمت برای خودشونن و ایران در پی نابودی فرهنگ لا اقل اکثر مسولان این نظام

وقتی اشخاصی خواستن ارامگاه کوروش که ذوالقرنین میباشد رو زیر اب ببرن و با ساخت سدی روی ان چه انتظاری از خشک شدن زاینده رود داری

تا جایی که یادمه همون سدی رو که قرار بود سر قبر کروش بسازن با اعتراض مردم مواجه شدن سد رو جای دیگه ساختن که زیر همون منطقه یکی از شهر های هگمتانه بود

سند گفته هام اون مرد چاقالویی که شبکه دو میاد شب ها راجع تاریخ میحرفه
 
بالا