جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
سردش بود .....

دلم را برايش سوزاندم .....

گرمش كه شد ، با آن خاكسترش نوشت ...

..........
خداحافـظ .................

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها... زل میزنم توی چشمانم خودم را بهانه می کنم برای خندیدن قدم میزنم پا به پای خودم و.... دستم دست دیگرم را می گیرد تا گم نشوم میان اینهمه تنهایی
 

خواب ستاره

عضو جدید
من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از كشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
كودكان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کَـــــر شدم !!!
چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند !
انگار تقصیر هم ندارند ... !
انگار زیاد منتظر ماندند ،
و شاید حدیث بی قراریست
و یا ...
عاشقانه هایی که نوشتن ندارد...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجنون که میشوم لیلی هم نمیشنا سد مرا
از کنارم رد میشود
سکه ای برایم میاندازد
سکه وزن ندارد
اما
نمیدانم چرا دنیایم را ویران میکند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
✘.. ایــכּ {روزهـآ}کـہ مـے گـذَرد/..یک تَرانـہ تَلــْخ قصـّــہ ـے تَنهایـے هاےمـَرا مـے سُرایـב

سَمفونـے گـوشــ {خَراشـے} استــْـ... روزهآستــ پَنبـہ בگَـر فایـבه نـَـבارב

بـایـב بـاور کنمــ.. تـنهایمـــ ✘..!!!

 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز


, آخ آخ آخ آخ خیلی دوست دارم بعد مرگم به هر کس که دلم خواست یه جمله بگم اونوقت . . . به پدرم که سر خاکم
اومده میگفتم : گریه نکن مرد گریه نمی کنه..... به مادر میگفتم : فدای اشکات، پاشو برو به زندگیت برس دیگه راحتی
بچه نداری.... به دوستامم میگفتم : گریه نکنید رفیقتون راحت شد..... ولی به عشقم . . . بهش میگفتم : هیچکس
اندازه تو آزارم نداد هیچکس اندازه تو دلمو نشکست . . . بیخودی اشک نریز نمیبخشمت.... :'(
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
“انتخاب”

“فرصت”
”تغییر”
باید “انتخابی” درست داشته باشید تا “فرصتی” مناسب پیدا کنید
و گرنه زندگی تان هیچگاه”تغییر” نخواهد کرد
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
از کـسـی کــه دلـش گــرفـتــه

نــپـــرسـیــد : چــــرا ؟

آدمــهــــا وقــتــی نـمـــی تــوانـنـــد

"دلـیـل نـاراحـتـیـشـان " را بـیــان کـنـنـد

دلــشــان مــــی گـــیـــرد . . .
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنج چیز است که نمی توان آنها را باز گرداند:
۱. سنگ ................... پس از پرتاب شدن"
۲. حرف ................... پس از گفتن"
۳. موقعیت ............... پس از پایان یافتن"
۴. زمان ................... پس از گذشتن"
۵. دل ......................پس از شکستن"
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
اشک های تلخی که بر گورهـــــا مــی چکند
حرفـــهــای شـیـریـنـــی هـسـتــنــد
کــه روزگــاری بــایـــد بــر زبــان مـی آمــدنــد . . .
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
شكستن دل، به شكستن استخوان دنده میماند؛

از بيرون همه*چيز روبه*راه است،

اما هر نفسی كه میكشی،

دردیست كه میكشی.

- گرِگ برنت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
m_sh_eng جمله های زیبا ادبیات 4588

Similar threads

بالا