توقیف 20 اسب گرانقیمت به جای مهریه

bita.m

عضو جدید
کاربر ممتاز
توقیف 20 اسب گرانقیمت به جای مهریه
قاضی دادگاه خانواده تهران حکم توقیف 20 رأس اسب گران‌قیمت تاجر ایرانی مقیم دبی را به جای مهریه طلایی صادر کرد.

این مرد 10 روز فرصت دارد مهریه همسرش را بپردازد و رضایت او را جلب کند. سپیده - 27 ساله -که همراه فرزند خردسالش به شعبه 269 دادگاه خانواده - ونک - مراجعه کرده بود با ارائه دادخواست مهریه به قاضی مطلبی گفت: نهم آذر سال 83 و در دوران دانشجویی سوار بر خودرویم راهی خانه بودم که بین راه با خودرویی تصادف کردم. پس از این حادثه حدود دو هفته من و هوشنگ - مقصر حادثه - برای تعمیر ماشین در تماس بودیم تا این که یک روز در کمال ناباوری به من پیشنهاد ازدواج داد. اوایل موضوع را جدی نگرفتم اما پس از مدت کوتاهی به او علاقه‌مند شدم. بنابراین هوشنگ که خود را مدیر یک شرکت الکترونیکی معرفی می‌کرد همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام آمد اما پدرم به خاطر این که در نظر داشت مرا برای ادامه تحصیل به کانادا بفرستد پاسخ منفی داد. وی در ادامه گفت: به رغم این مخالفت، حدود یک سال به صورت پنهانی با هم ملاقات داشتیم و سرانجام خانواده‌ام به خاطر اصرارهایم موافقت‌شان را با ازدواج ما اعلام کردند. بدین ترتیب با مهریه 1359 سکه طلا پای سفره عقد نشسته و پیوند زناشویی بستیم. چند ماه بعد هوشنگ با کمک پدرم یک باشگاه اسبدوانی و مرکز پرورش اسب در حوالی کرج تأسیس کرد. بعد هم با خرید چند رأس اسب اصیل کار پرورش اسب را شروع کرد. هوشنگ پس از سه سال تلاش شبانه‌روزی و با حمایت‌های پدرم تعداد اسب‌ها را به 20 رأس افزایش داد. ضمن این که با درآمد باشگاه بخشی از سهام چهار شرکت تجاری را هم خرید. به فاصله کوتاهی نیز تجارت با شرکت‌‌های اماراتی را آغاز کرد و ... همزمان با پولدار شدن شوهرم، کم‌کم دریافتم او مردی خوشگذران شده و به خانواده‌اش اهمیتی نمی‌دهد. بنابراین با تذکرهای جدی از او خواستم دست از کارهای خلاف بردارد. از سوی دیگر به خاطر این که باردار بودم با او مدارا می‌کردم. با این حال مدتی بعد که همسرم پیشنهاد کرد برای زندگی به دبی برویم که به امید بهبود زندگی‌مان قبول کردم، اما افسوس که شوهرم همچنان سرگرم خوشگذرانی بود. چند ماه بعد که پسرمان به دنیا آمد تصور کردم هوشنگ حداقل به خاطر فرزندمان به خانواده اهمیت می‌دهد اما افسوس که اشتباه می‌کردم. ضمن این که همواره با هم مشاجره داشتیم. دو سال زندگی نکبت‌بار را در دبی تحمل کردم. هر روز هم اختلاف‌مان بیشتر و حادتر می‌شد تا این که مهریه 1359 سکه طلا را خواستم اما شوهرم به جای پرداخت مهریه به شدت کتکم زد و با زور مرا به ایران فرستاد. در ادامه جلسه پدر شوهر سپیده که به وکالت از پسرش در دادگاه حضور داشت با رد اظهارات عروسش به قاضی گفت: پسرم یک تاجر سرشناس مقیم دبی است و هیچگاه کار خلاف قانون نکرده و مشکلات اخلاقی هم ندارد. حالا هم عروسم به دلیل این که نمی‌تواند در دبی زندگی کند این نقشه را کشیده تا با دریافت مهریه سنگینش جدا شود.

پس از پایان این جلسه وقتی مأموران پلیس به قاضی دادگاه اعلام کردند، مرد تاجر از موقعیت خوبی برخوردار است اما به طور صوری اموالش را به اعضای خانواده از جمله پدرش واگذار کرده تا مهریه همسرش را نپردازد او به مرد تاجر 10 روز فرصت داد تکلیف مهریه 1359 سکه طلا را روشن کند.
ضمن این که دستور توقیف 20 رأس اسب گرانقمیت و سهام چهار شرکتش به جای مهریه را نیز صادر کرد.

 
بالا