توصيه¬هاي مقام معظم رهبري به زوج¬هاي جوان پيش از خواندن خطبه عقد

اوسپید

عضو جدید
«قبل از اين‌كه صيغه عقد را جاري بكنيم؛ چند جمله به عنوان تذكر براي عروس‏ها و دامادها عرض مي‌كنيم». اينها بيانات رهبر انقلاب است که لحظاتي بعد، خطبه عقد زوج جواني را که شرايط خاص وي و مهريه کمتر از 14 سکه طلا را پذيرفتند، جاري ساخت. با هم از توصيه‌هاي رهبر فرزانه انقلاب بهره‌مند مي‌شويم:

نكته اول
اين است كه در كار ازدواج و اين مراسم و رسم و سنتي كه در اسلام و در همه اديان و در بشريت وجود دارد، به نظر اسلام، آن چيزي كه اصل و محور است، تشكيل كانون خانوادگي است. از نظر اسلام، خانواده، يك ركن بزرگ است؛ اگر باشد و سالمش باشد و تربيت درست باشد، در پيشرفت كار جامعه، به صورتي كه اسلام مي‌خواهد، تأثير زيادي دارد. اسلام مي‌خواهد اين كانون تشكيل بشود و به وجود بيايد.
هنر اديان - و بيشتر از همه اسلام - در اين است كه غرايز جنسي و غريزه زوج‌طلبي انسان را - كه غير از غريزه جنسي است - در خدمت تشكيل خانواده قرار داده و كاري كرده‌اند كه كانون خانواده، با پشتوانه غريزه جنسي، يا با پشتوانه آن غريزه ديگر - كه از غريزه جنسي عموميتش بيشتر است - تحقق پيدا كند و باقي بماند. بعضي‏ها ممكن است در سنين خاصي نياز جنسي هم نداشته باشند؛ اما نياز به زوج‌طلبي را دارند و مي‌بايد زوجي از جنس مخالف را داشته باشند؛ زن و مرد فرقي نمي‌كند. سكن، مايه آرامش است. اديان - و بيش از همه اسلام - اينها را پشتوانه تشكيل خانواده قرار داده‌اند.
اگر انسان‏ها رها بودند كه غريزه جنسي را هر طور مي‌خواهند، اشباع كنند، يا خانواده تشكيل نمي‌شد، يا يك چيز سست و پوچ و تهديدپذير و ويراني‌پذير مي‌شد و هر نسيمي او را به هم مي‌زد؛ لذا در هر جاي دنيا كه مي‌بينيد آزادي‏هاي جنسي هست، در آن‌جا به همان نسبت، خانواده ضعيف است؛ چون مرد و زن براي اشباع اين غريزه، احتياجي به اين كانون ندارند؛ اما در آن‌جاهايي كه دين حاكم است و آزادي جنسي نيست، اين‌جا همه چيز براي مرد و زن هست؛ لذا اين، حفظ و نگه‏داشته مي‌شود.
اصل قضيه، اين است كه بايد كانون خانواده به وجود بيايد. اسلام اين را خواسته است. شما يك دختر از جايي و يك پسر از جاي ديگري مي‌آييد و با يكديگر آشنا و متصل مي‌شويد؛ يك خانواده به وجود مي‌آيد. اين خانواده، منشأ خيراتي است. در اداره كشور و اداره انسانيت، كارهاي عظيمي به عهده اين خانواده است. اين، چيز بسيار مهمي است. شما بايد اين را مواظب باشيد و حفظ كنيد.
با اين كلمات عقدي كه مي‌خوانيم - كه يك امر اعتباري است - يك علقه اعتباري بين شما به وجود مي‌آيد. بايد همه همت دختر و پسر اين باشد كه اين را حفظ كنند. مبادا با گله‌ها، با دلخوري‏ها، با افزون‌طلبي و پُرتوقعي‏ها، با بي‌محبتي‏ها و گاهي با دخالت‏هاي ديگران و از اين قبيل، اين كانون، سست بشود. آن چيزي كه مهم است، اين است. هم دختر و هم پسر، سعي كنند كه اين علقه زوجيت را حفظ كنند. چگونه مي‌توانيد اين علقه را حفظ كنيد؟ البته آدم‏هاي عاقل و زيرك و با احساس و باوجدان صادق، راهش را پيدا مي‌كنند. اين، با اطمينان و با محبت متقابل، حفظ مي‌شود. زن به مرد تحميل نكند و زور نگويد؛ مرد هم به زن زور نگويد و افزون‌طلبي نكند؛ مثل دو
رفيق و مثل دو شريك، با هم صميمي باشند؛ تا اين كانون خانواده، حفظ بشود.

 

اوسپید

عضو جدید
نكته دوم
اين است كه در ازدواج، اصل قضيه، يك امر انساني است؛ نه يك امر مادّي، اسلام، مهريه را قرار داده است؛ اما مهريه، اين را به‌صورت يك معامله دادوستدي نمي‌كند. اين‌جا دادوستدي نيست؛ بلكه طرفين در يك جاي مشترك، سرمايه‌گذاري مي‌كنند. اين‌طور نيست كه شما مثل خريد و فروش، يك چيز بدهيد و يك چيز بگيريد. نه، اين‌جا چيزي دادن و چيزي گرفتن نيست؛ بلكه هر دو نفر، موجودي خودشان را در صندوق و كاسه مشتركي مي‌گذارند و هر دو از آن استفاده مي‌كنند. در ازدواج، قضيه اين است.
بنابراين، نقش مادّيات در اين‌جا بايد خيلي ضعيف باشد. ما كه مي‌گوييم مهريه‌ها را سنگين نكنند، از اين بابت است. اگر ما گفته‌ايم كه مهريه بيش از فلان مقدار نباشد، معنايش اين نيست كه اگر بيش از فلان مقدار بود، عقد، باطل يا حرام است؛ نه، جايز هم هست؛ اما كار، غلط است.
بعضي‏ها چند ميليون تومان مهريه مي‌گذارند؛ يعني ازدواج را كه يك امر انساني است، به يك دادوستد و به يك كار بازاري و معامله‌گري تبديل مي‌كنند. اين، تحقير و توهين به نقش و شأن انسانيت در ازدواج است. اين، كار غلطي است.
بعضي‏ها هم ازدواج را كه يك امر عاطفي و انساني و وجداني است، به صحنه تفاخر تبديل مي‌كنند؛ مثلاً مي‌گويند كه جهيزيه ما اين‌چيزها را داشت؛ آيا جهيزيه دختر شما هم اينها را دارد؟ تفاخر و تنافس! يا مثلاً مي‌گويند كه ما عقدمان را در فلان سالن گرفتيم؛ البته حالا متأسفانه مرسوم شده است در هتل‏ها مي‌گيرند كه كار بسيار بدي است و حتّي گاهي شنيده يا ديده مي‌شود که بعضي افرادي هم كه از آنها توقع نيست، براي تفاخر به همديگر، مراسم عقد خود را در هتل‏ها و سالن‏ها مي‌گيرند؛ نه، مراسم عقد را در اتاق خانه و حياط منزل خودتان و يا همسايه‌تان بگيريد و مردم را دعوت كنيد؛ همين‌طور كه هميشه بوده است. اين‌گونه محيط‏ها، يك محيط انس خانوادگي است. عده‌اي دوست، عده‌اي قوم و خويش، عده‌اي همرديف‏هاي دختر يا پسر، دوستان مدرسه، دوستان پسر در محيط كار يا مدرسه، جمع مي‌شوند و شادي و خوشي مي‌كنند. اين، درست است.
اين‌كه ما اين‌جا را صحنه تفاخر قرار بدهيم، غلط اندرغلط است؛ هم محيط ازدواج را آلوده به مادّيات مي‌كند و هم اين صحنه پاك و لطيف وجداني را صحنه تفاخرها و تنافس‏ها و زياده‌روي‏ها مي‌كند و بعد هم اين دختر و پسر از اول عادت مي‌كنند كه بايستي زندگي آنان بر تجمل و تشريفات بگذرد؛ چرا؟ بگذاريد از اول به يك زندگي متوسط، عادت كنند.
تجملات براي يك جامعه، مضر و بد است. آن كساني كه با تجملات، مخالفت مي‌كنند، معنايش اين نيست كه از لذت‏ها و خوشي‏هايش بي‌اطلاعند؛ نه، كار مضري براي جامعه است؛ مثل يك دارو يا يك خوراكي مضر. با تجملات زياد، جامعه زيان مي‌كند؛ البته در حد معقول و متداول، ايرادي ندارد؛ اما وقتي كه همين‌طور مرتب پاي رقابت و مسابقه به ميان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز مي‌كند و به جاهاي ديگري مي‌رود و اين براي جامعه، مضر است. حالا چنانچه ما آن كار مضر را در عرصه ازدواج بياوريم و بخواهيم از آن استفاده كنيم، اين ديگر غلط اندرغلط خواهد شد و بسيار بد است.
اين ميهماني‏هاي پُرسروصدا و هتل‌گرفتن‏ها و خرج‏هاي زياد، كار آن طاغوتي‏ها بود. اخيراً در روزنامه هم موردي را نوشته بودند، كه چه‌قدر خوب كردند كه نوشتند؛ تامردم بفهمند كه اين كارها زشت است. ماها هميشه در خانه‌هاي خودمان - يك اتاق، دو اتاق - عقد و عروسي مي‌گرفتيم. اگر هم نداشتيم، از همسايه قرض مي‌گرفتيم. مقداري شيريني و ميوه چيده مي‌شد؛ مي‌گفتيم؛ مي‌خنديديم؛ شوخي مي‌كرديم و خيلي هم خوش مي‌گذشت؛ البته آن طاغوت‏ها و آدم‏هاي بدي كه بحمداللَّه ازاله شدند، اين‌طور برگزار نمي‌كردند. آنها به اين وضع قانع نبودند؛ در آن هتل‏ها مي‌رفتند و ميهماني‏هاي پُرخرج و چنين و چنان برپا مي‌كردند.
حالا ما كه بر سر كار آمده‌ايم، نبايد كار آنها را تكرار بكنيم. اگر تكرار بكنيم، ما هم مثل آنها مي‌شويم... بايد بنا را بر سادگي گذاشت. جهيزيه‌ها را ساده بگيريد. اگر جهيزيه، نيازهاي دختر را تأمين مي‌كند، خوب است؛ اما به سمت تجملات نرود.
 

اوسپید

عضو جدید
توصيه¬هاي مقام معظم رهبري به زوج¬هاي جوان پيش از خواندن خطبه عقد

نكته سوم
اين است كه بناي كار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است؛ بايد با هم بسازند. اين «با هم بسازند»، معناي خيلي عميقي دارد. من يك‌وقت خدمت امام رفتم؛ ايشان مي‌خواستند خطبه عقدي را بخوانند؛ تا من را ديدند، گفتند شما بيا طرف عقد بشو. ايشان برخلاف ما - كه طول و تفصيل مي‌دهيم و حرف مي‌زنيم - عقد را اول مي‌خواندند و بعد دو، سه جمله كوتاه صحبت مي‌كردند. من ديدم ايشانپس از اين‌كه عقد را خواندند، رويشان را به دختر و پسر كردند و گفتند: برويد با هم بسازيد. من فكر كردم؛ ديدم كه ما اين همه حرف مي‌زنيم، اما كلام امام در همين يك جمله «برويد با هم بسازيد»، خلاصه مي‌شود! حالا ما هم عرض مي‌كنيم كه شما دختران و پسران، برويد با هم بسازيد. سازش، اصل است. هر چيزي كه با ساختن عروس و داماد، دختر و پسر، زن و شوهر، منافات دارد،بايستي بيگانه تلقي بشود. اين را اصل قرار بدهيد؛ تا ان‌شاءاللَّه خداوند متعال، بركاتش را بر شما نازل كند.
اميدواريم كه خداوند، ان‌شاءاللَّه، اين عقدهايي را كه مي‌خوانيم، مبارك كند؛ اين دختران و پسران، محيط‏هاي شادي را به خانواده‌ها بياورند؛ و خداوند، نسل طيب و طاهري هم به آنها عنايت كند
 

shoeibbbb

عضو جدید
نكته دوم
اين است كه در ازدواج، اصل قضيه، يك امر انساني است؛ نه يك امر مادّي، اسلام، مهريه را قرار داده است؛ اما مهريه، اين را به‌صورت يك معامله دادوستدي نمي‌كند. اين‌جا دادوستدي نيست؛ بلكه طرفين در يك جاي مشترك، سرمايه‌گذاري مي‌كنند. اين‌طور نيست كه شما مثل خريد و فروش، يك چيز بدهيد و يك چيز بگيريد. نه، اين‌جا چيزي دادن و چيزي گرفتن نيست؛ بلكه هر دو نفر، موجودي خودشان را در صندوق و كاسه مشتركي مي‌گذارند و هر دو از آن استفاده مي‌كنند. در ازدواج، قضيه اين است.
بنابراين، نقش مادّيات در اين‌جا بايد خيلي ضعيف باشد. ما كه مي‌گوييم مهريه‌ها را سنگين نكنند، از اين بابت است. اگر ما گفته‌ايم كه مهريه بيش از فلان مقدار نباشد، معنايش اين نيست كه اگر بيش از فلان مقدار بود، عقد، باطل يا حرام است؛ نه، جايز هم هست؛ اما كار، غلط است.
بعضي‏ها چند ميليون تومان مهريه مي‌گذارند؛ يعني ازدواج را كه يك امر انساني است، به يك دادوستد و به يك كار بازاري و معامله‌گري تبديل مي‌كنند. اين، تحقير و توهين به نقش و شأن انسانيت در ازدواج است. اين، كار غلطي است.
بعضي‏ها هم ازدواج را كه يك امر عاطفي و انساني و وجداني است، به صحنه تفاخر تبديل مي‌كنند؛ مثلاً مي‌گويند كه جهيزيه ما اين‌چيزها را داشت؛ آيا جهيزيه دختر شما هم اينها را دارد؟ تفاخر و تنافس! يا مثلاً مي‌گويند كه ما عقدمان را در فلان سالن گرفتيم؛ البته حالا متأسفانه مرسوم شده است در هتل‏ها مي‌گيرند كه كار بسيار بدي است و حتّي گاهي شنيده يا ديده مي‌شود که بعضي افرادي هم كه از آنها توقع نيست، براي تفاخر به همديگر، مراسم عقد خود را در هتل‏ها و سالن‏ها مي‌گيرند؛ نه، مراسم عقد را در اتاق خانه و حياط منزل خودتان و يا همسايه‌تان بگيريد و مردم را دعوت كنيد؛ همين‌طور كه هميشه بوده است. اين‌گونه محيط‏ها، يك محيط انس خانوادگي است. عده‌اي دوست، عده‌اي قوم و خويش، عده‌اي همرديف‏هاي دختر يا پسر، دوستان مدرسه، دوستان پسر در محيط كار يا مدرسه، جمع مي‌شوند و شادي و خوشي مي‌كنند. اين، درست است.
اين‌كه ما اين‌جا را صحنه تفاخر قرار بدهيم، غلط اندرغلط است؛ هم محيط ازدواج را آلوده به مادّيات مي‌كند و هم اين صحنه پاك و لطيف وجداني را صحنه تفاخرها و تنافس‏ها و زياده‌روي‏ها مي‌كند و بعد هم اين دختر و پسر از اول عادت مي‌كنند كه بايستي زندگي آنان بر تجمل و تشريفات بگذرد؛ چرا؟ بگذاريد از اول به يك زندگي متوسط، عادت كنند.
تجملات براي يك جامعه، مضر و بد است. آن كساني كه با تجملات، مخالفت مي‌كنند، معنايش اين نيست كه از لذت‏ها و خوشي‏هايش بي‌اطلاعند؛ نه، كار مضري براي جامعه است؛ مثل يك دارو يا يك خوراكي مضر. با تجملات زياد، جامعه زيان مي‌كند؛ البته در حد معقول و متداول، ايرادي ندارد؛ اما وقتي كه همين‌طور مرتب پاي رقابت و مسابقه به ميان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز مي‌كند و به جاهاي ديگري مي‌رود و اين براي جامعه، مضر است. حالا چنانچه ما آن كار مضر را در عرصه ازدواج بياوريم و بخواهيم از آن استفاده كنيم، اين ديگر غلط اندرغلط خواهد شد و بسيار بد است.
اين ميهماني‏هاي پُرسروصدا و هتل‌گرفتن‏ها و خرج‏هاي زياد، كار آن طاغوتي‏ها بود. اخيراً در روزنامه هم موردي را نوشته بودند، كه چه‌قدر خوب كردند كه نوشتند؛ تامردم بفهمند كه اين كارها زشت است. ماها هميشه در خانه‌هاي خودمان - يك اتاق، دو اتاق - عقد و عروسي مي‌گرفتيم. اگر هم نداشتيم، از همسايه قرض مي‌گرفتيم. مقداري شيريني و ميوه چيده مي‌شد؛ مي‌گفتيم؛ مي‌خنديديم؛ شوخي مي‌كرديم و خيلي هم خوش مي‌گذشت؛ البته آن طاغوت‏ها و آدم‏هاي بدي كه بحمداللَّه ازاله شدند، اين‌طور برگزار نمي‌كردند. آنها به اين وضع قانع نبودند؛ در آن هتل‏ها مي‌رفتند و ميهماني‏هاي پُرخرج و چنين و چنان برپا مي‌كردند.
حالا ما كه بر سر كار آمده‌ايم، نبايد كار آنها را تكرار بكنيم. اگر تكرار بكنيم، ما هم مثل آنها مي‌شويم... بايد بنا را بر سادگي گذاشت. جهيزيه‌ها را ساده بگيريد. اگر جهيزيه، نيازهاي دختر را تأمين مي‌كند، خوب است؛ اما به سمت تجملات نرود.


عااااااااااااااااااااااااالی بود.....
 

I.R.IRAN

عضو جدید

به همه ي زوج هاي جوان و همه ي دوستاني كه قصد ازدواج دارن ، مطالعه ي كتاب طليعه ي عشق رو واقعا توصيه ميكنم .
اين كتاب شامل مجموعه فرمايشات حضرت آقا در مورد جوانان و ازدواجه .
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا وضعیت اقتصادی درس نشه ازدواج = ...
قران هم فرموده ازدواج کنید ولی در ادامه بیان کرده که باید نیازهای زوجه را برطرف سازی / پس...
 
بالا