ته لبخندی ترد

s.mojdeh

عضو جدید
نه تو رقص دختر کرد، نه تو قهوه‌های کوبا
نه توی مسیر دورِ معبد دالایی لاما
نه تو جنگلای گیلان، نه تو کشتزارهای سیلان
نه میون سیب ترش و دخترای بور لبنان
با یه زخم کهنه، تو شبی بی‌عنوان
تو رو دزدیدم از، دست باد و طوفان
تو رو پیدا کردم، ته لبخندی تُرد
تو نبودی عشق و باد با خود می‌برد
نه تو وهم و مسخ و کافکا، نه تو شعرای نرودا
نه توی تهوع سارتر، نه تو پنج عصر لورکا
نه کنار دست براندو، تو قمار توی کازینو
نه توی عطر خوش زن، روبه‌روی آل‌پاچینو
با یه زخم کهنه، تو شبی بی‌عنوان
تو رو دزدیدم از، دست باد و طوفان
تو رو پیدا کردم، ته لبخندی تْرد
تو نبودی عشق و باد با خود می‌برد
نه مث به هم رسیدن، آخر یه فیلم‌فارسی
نه تو روزنامه‌ی صبح و نه میتینگای سیاسی
نه تو جاده‌های بی‌ته، نه تو کوچه‌های بن‌بست
نه تو بد ‌مستی بی‌تو، نه تو کافه‌های بی‌مست
با یه زخم کهنه، تو شبی بی‌عنوان
تو رو دزدیدم از، دست باد و طوفان
تو رو پیدا کردم، ته لبخندی تْرد
تو نمی‌خندیدی، باد ما رو می‌برد

(میثم یوسفی)


 

meysam480

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مژده جان مطمئنی فامیلی شاعرش یوسفیه؟ چیز دیگه ای نیست:D
 

Similar threads

بالا