[تنظیم شرایط محیطی] تاثیر اقلیم در معماری

daniyal_1266

عضو جدید
بخش اول: اقلیم و تقسیم بندی معماری اقلیمی ایرانفصل اول: عوامل اقلیمیفصل دوم: تقسیم بندی اقلیمی ایرانفصل سوم: اقلیم معتدل و مرطوبفصل چهارم: اقلیم گرم و خشکفصل اول: عوامل اقلیمییک امر کلی که تقریبا در رابطه با کلیه ساختارهای سنتی ایران صدق می کند، همگونی آنها و محیط مسکونی با عوامل اقلیمی است.بافت شهری،فرم بنا و نوع مصالح در هر یک از مناطق اقلیمی در تطبیق کامل با شرایط اقلیمی است.عواملی که بر شرایط اقلیمی یک منطقه تاثیر می گذارد شامل زاویه تابش خورشید، عرض جغرافیایی یعنی دوری یا نزدیکی از خط استوا،شدت جریان وجهت بادهای فصلی، وجود آب ، رطوبتو گیاه در منطقه و بالاخره ارتفاع از سطح دریا و نا همواریهای سطح زمین است که در نوشته حاضر اهمیت هر یک توضیح داده خواهد شد.1-1- خورشیدکره زمین دارای محور دوران ثابتی است که نسبت به خط عمود بر صفحه گردش زمین به دور خورشید 5/23 ذرجه انحراف دارد. از آنجائیکه این انحراف محور، نقاط مختلفی از کره زمین را در فصول مختلف مقابل خورشیذ قرار می دهد، لذا حرارت و آب و هوای کره زمین در هر منطقه بنابر زاویه تابش خورشید نسبت به زمین فرق می کند و این مطلب باعث ایجاد فصول مختلف در هر ناحیه از کره ارض می شود. (شکل1-1)در اول دیماه نقطه جنوبی محور یعنی قطب جنوب رو به خورشید است و نیمکره جنوبی در فصل تابستان قرار می گیرد. در اول فروردین و اول مهر ماه نقاط جنوبی و شمالی محور نسبت به خورشید به صورت موازی قرار می گیرد و شب و روز در هر دو نیمکره مساوی هستند.در اول تیر ماه نقطه شمالی محور یعنی قطب شمال رو به خورشید است و نیمکره شمالی در فصل تابستان و نیمکره جنوبی در فصل زمستان می باشد.به دلیل انحراف محور زمین، زاویه تابش آفتاب نسبت به زمین و همچنین مکان طلوع آفتاب و غروب آن در فصول مختلف فرق می کند.(شکل 2-1)2-1- باد اختلاف درجه حرارت و فشار هوا، به علاوه دوران کره زمین باعث جابجایی هوا و در نتیجه باد می شود. به دلایل اینکه باد با خود ابرهای باران زا و باران که لازمه حیات است را به ارمغان می آورد، بدون مجود باد ، زندگی در روی کره زمین برای بشر غیر ممکن است.در ایران ابرهای باران زا از طرف دریای مدیترانه و اقیانوس هند می آیند. جریان باد دیگری هم از سمت شمال می وزد که با خود سرمای زیاد به همراه دارد.تعداد زیادی از شهرها و روستاهای ایران در نواحی کویری و حاشیه کویری تا حد زیادی بر حسب موقعیت باد طراحی و بنا شده اند.(مانند شهرک زواره شکل 3-1).بدین ترتیب که کل شهر، ساختمانها، بازشوها و بادگیرها به سمت باد مطلوب و خنک بنا شده است و پشت به باد گرم و پر گرد و غبار می باشند.ارزیابی جهت و شدت باد غالب در تقسیم بندی عملکردها و طراحی شهری اهمیت ویژهای دارد. باد در انتقال صوت، آلودگی هوا و بو بسیار موثر است. لذا قسمتهایی از شهر که عامل تولید آلودگیهای فوق می باشند، مانند فرودگاهها، کارخانجات، و محل دفن زباله نه تنها باید در خارج از شهر، بلکه در سمتی باشند که باد غالب منطقه ابتدا از سطح شهر عبور کند و بعد به این قسمت ها برسد.(شکل 4-1 )تهویه طبیعی ساختمان در ابنیه سنتی ایران مورد استفاده بسیار داشته که بارزترین نمونه آن باد گیر است.1-2-1- بادگیر استفاده از بادگیر از سنوات بسیار قدیم در ایران متداول بوده است. بادگیرها با اشکال متفاوت در شهرهای مرکزی و جنوبی ایران ساخته شده که هر کدام بر حسب ارتفاع و جهت باد مطلوب طراحی و اجرا شده اند. تا قبل از اختراع کولر برقی و گسترش آن در شهرهای مختلف، از باد گیر در ابنیه مختلف مسکونی ، مذهبی و خدماتی استفاده می شده است و هنوز هم می توان باقیمانده این بادگیرها را در اقلیم گرم و مرطوب جنوب در شهرهایی مانند: بندر عباس، بندر لنگه، قشم، بوشهر و اقلیم گرم و خشک نواحی مرکزی مانند: کرمان، نائین، یزد، طبس، کاشان، سمنان، اصفهان و حتی نواحی جنوبی شهر تهران مشاهده نمود.عملکرد بادگیر بدین گونه است که مطلوب را گرفته و آن را به داخل اتاقهای اصلی ساختمان، آب انبار و یا سرداب هدایت می کنئ. در بعضی از مساجد حاشیه کویر ، مانند مسجد قدیمی اردکان، و مسجد جامع فیروز آباد(شکل 5-1) در استان یزد دریچه بادگیر درست در بالای محراب قرار دارد. بدین ترتیب باد مطلوب وارد بخشهای مختلف ساختمان می گردد و باعث تهویه و خنکی آن می شود.در ادامه نمونه هایی از انواع بادگیرها در مناطق گرم و مرطوب مشاهده می گردد.3-1- آب، رطوبت و گیاهظرفیت حرارتی و گرمای ویژه آب نسبت به سایر اجسام در روی کره زمین بیشتر است(جدول 1-1) به همین خاطر آب قابلیت ذخیره حرارت بیشتری نسبت به معدل ذخیره حرارت سایر اجسام در روی کره زمین دارد.مشاهده این امر در سواحل کنار دریا بسیار بارز است. در طی روز که آفتاب می تابد، سطح زمین گرم می شود. در روزهای گرم شدت گرمای سنگ و یا شن و ماسه در سواحل دریا بقدری است که با پای برهنه نمی شود روی آن راه رفت، ولی در همین هنگام آب دریا هنوز معتدل است و در آن می توان به راحتی آب تنی نمود. هنگام غروب زمین، به سرعت شروع یه سرد شدن می کند ولی آب دریا با سرعت خیلی کمتری حرارت خود را از دست می دهد و در نتیجه آب دریا در طی شب گرم تر از سطح زمین است.به طور کلی وجود منابع آب باعث اعتدال دمای هوا شب و روز بسیار کمتر از مناطقی است که از این سواحل دور هستند.اما در شهرهای حاشیه کویری، تا پیش از استفاده از کولرهای آبی در خانه ها، اهل خانه در ایام گرم تابستان، شبها به پشت بام می رفتند و در آنجا می خوابیدند. برودت هوا بر روی بام به گونه ای است که در ساعات نزدیک طلوع آفتاب، افراد مجبور بودند از لحاف استفاده کنند.به چهار دلیل شبها دمای پشت بام بسیار کمتر از دمای داخل بنا است:1- به دلیل رطوبت کم هوا و ظرفیت حرارتی بسیار اندک آن، در شب هنگام هوا سریعا حرارت خود را از دست می دهد.2- در طی شب آسمان مانند یک جسم سرد عمل می کند و تابش حرارتی از سطح زمین به سمت سطح سرد تر یعنی آسمان صورت می گیرد و چون هوا تقریبا عاری از رطوبت است و در اغلب موارد آسمان این نواحی در تابستان صاف است.3- کوران هوا بر روی سطح بام به خنک شدن محیط از طریق جابجائی حرارت کمک می کند.4- به دلیل استفاده از مصالح بنایی در ساختمانهای این نواحی، حرارت روز در کالبد ساختمان حفظ می شود و در شب هنگام نیز داخل بنا همچنان گرم است.یکی از دلایل عمده وجود حوض آب و درخت در حیاط اغلب خانه های حاشیه کویری این است که به رطوبت هوا اضافه شود و فضای داخل بنا معتدل تر گردد. بر عکس در اقلیم مرطوب مانند سواحل دریاها، رطوبت نسبی هوا بیش از حد آسایش است و با استفاده از جریان باد و تهویه هوای داخل بنا، باید از ساکن شدن هوای مرطوب در فضاهای مسکونی جلوگیری نمود.4-1- موقعیت جغرافیایییکی از عوامل مهم در شرایط اقلیمی هر محل، موقعیت آن بر روی کره زمین و با به عبارت دیگر، عرض جغرافیایی آن محل است.ارتفاع از سطح دریا نیز تاثیر بسزایی در شرایط اقلیمی دارد. هر چه زمین از سطح دریا ارتفاع بیشتری داشته باشد ، غلظت هوا کمتر و در نتیجه دمای محیط کمتر است.ادامه دارد........
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
[تنظیم شرایط محیطی] تاثیر اقلیم در معماری

اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند.بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است.انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است.
بطورکلی،این پژوهش ها به دو صورت نظری وعملی انجام می گیرد.دروجه اول،مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان،مورد بررسی قرارمی گیرد و در وجه دوم،با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیم بندی های اقلیمی،همچنین با استفاده از نمونه های ساختمانی مناطق مختلف اقلیمی،آزمایش ها و محاسبات دقیق صورت می گیرد.از آنجا که ازمایش ها عملی در چار چوب وظایف موسسات تحقیاقات ساختمانی انجام می گیرد واین امر تنها با تخصیص بودجه وزمان کافی از سوی سازمانهای مربوطه اماکان پذیر است، همچنین به دلیل نبود امکانات عملی جهت انجام این برنامه ها ودر دست نبودن امار واطلاعات آب وهوایی مناطق مختلف، پژوهش حاضر بیشتردر وجه اول استوار است.
معماری واقلیم، پیوندشان بیشتر به رابطه نوزاد وآغوش می ماند، یا نسبت هر رستنی با خاک ، حریم امن وبستر بالیدن. با بستگی ای تکامل آفرین؛ الهام بخش والبته ، نه محیط زا. در این معنا، آغوش، خاک واقلیم ، رابط حیات وسرزندگی ونبودشان نمود میرایی است . تجربیات معماری بومی در پهنه جهان وآروین های آن در معماری ایران زمین نیز ، خود گواه تاکیدی بر اندیشه ی فرم زایی ملاحظات اقلیمی در معماری است تا عاملی بر محدودیت آن یا اسارت معمار.
میزان متفاوت وترکیب گوناگون عوامل اقلیمی که خود ناشی از تفاوت موقعیت جغرافیای مناطق مختلف است، حوزه های اقلیمی متفاوتی در جان پدید آورده که هریک ویژگی های خاصی دارد. محیط زیست ، شهرها وحتی بناهای مربوط به این حوزه های اقلیمی، ویژگیهای خاصی متناسب با شرایط اقلیمی خود به دست آوردند. هدف این گزارش ، تعیین حوزه های مختلف اقلیمی ایران در ارتباط با معماری وارائه اطلاعاتی است که برای دست یابی به طرحهای منطقی معماری وهماهنگ با اقلیم مورد نظر است .
در این گزارش تاثیر هریک از عناصر اقلیمی(تابش آفتاب، رطوبت وباد) برساختمان مورد بررسی قرار می گیرد. در بین این عناصر، تابش آفتاب- که نور وحرارت طبیعی را به وجودمی آورد- مهمترین عنصر محسوب می شود.
حوزه های اقلیمی ایران
تقسیمات اقلیمی در جهان
در مورد تقسیم بندی اقلیمی نقاط مختلف جهان، روشهای گوناگونی پیشنهاد شده که از میان روش کوپن – دانشمند اتریشی- مورد قبول قرارگرفته است. کوپن براساس رشد ونمو انواع نباتات، پنج نوع اقلیم در مقیاس جهانی معرفی کرده است که عبارتند از:
1. اقلیم بارانی استوایی : در این اقلیم فصل سرد وجود ندارد و معدل دمای هوا در سردترین ماه سال بیش از18 درجه سانتی گراد است.
2. اقلیم گرم وخشک: در این مناطق، به دلیل آنکه میزان بارندگی سالانه بخار آب مورد نیاز جهت رطوبت هوا را تامین نمی کند، هوا به طور کلی خشک است.
3. اقلیم گرم-معتدل: معدل دمای هوای سردترین ماه سال در این مناطق بین 18 و3- درجه سانتی گراد ومعدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 در جه سانتی گراد است. در این مناطق زمستان کوتاه است ولی ممکن است حدود یک ماه یا بیشتر زمین یخ بسته یا پوشیده از برف باشد.
4. اقلیم سرد و برفی: در این افلیم معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 درجه ودر سردترین ماه سال کمتر از3- درجه سانتی گراد است. بارندگی در این مناطق معمولا" به صورت برف است ودر طول چند ماه ازسال زمین پوشیده از برف ویخ است.
5. اقلیم قطبی: در این اقلیم معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال کمتر از 10 درجه سانتی گراد است. در این جا برخلاف اقلیم بارانی واستوایی فصل گرم وجود ندارد.
تقسیمات اقلیمی در ایران
اصولا در بسیاری در مناطق جهان ،اقلیم بوسیله عرض جغرافیایی و اتفاع از سطح دریا مشخص می شود.ایران با قرار گرفتن بین 25 و 40 درجه عرض جغرافیایی شمالی،در منطقه گرم قرار دارد و از نظر ارتفاع نیز، فلات مرتفعی است که مجموع سطوحی از آن که ارتفاعشان از سطح دریا کمتر از 475متر است، درصد بسیار کمی از سطح کل کشور را تشکیل می دهند.
با وجود اینک ایران دارای دو حوزه بزرگ آب(دریای خزر و خلیج فارس) است، بدلیل وجود رشته کوه های البرز و زاگرس و نحوه قرارگیری آنها، اثرات این دو حوزه محدود به نواحی بسیار نزدیک به آنها است و این حوزه ها، به ندرت اثری در تعدیل درجه حرارت قسمت های داخلی دارند.
بی تردید در کشوری کوهستانی مانند ایران ،هیچ گاه دو نقطه از نظر اقلیمی مانند یکدیگر نیستند.با این حال، بهترین روش برای دستیابی به پایه ای به منظور تعیین مناطق اقلیمی کشور، همان اصول کوپن است که ناگزیر باید از آن پیروی کرد.
بنابراین، تقسیمات چهار گانه ایران را که توسط دکتر حسن کنجی پیشنهاد شده نمی توان مورد استفاده قرار داد. وی تقسیم بندی کوپن را با کمی تغییر و با توجه به عوارض جغرافیایی کشور به شرح زیر پذیرفته است.
1. اقلیم معتدل و مرطوب(سواحل جنوبی دریای خزر)
2. اقلیم سرد (کوهستان های غربی)
3. اقلیم گرم خشک(فلات مرکزی)
4. اقلیم گرم و مرطوب(سواحل جنوبی)
اقلیم معتدل و مرطوب (سواحل جنوبی دریای خزر)
سواحل دریای خزر با آب و هوای معتدل و بارندگی فراوان، از جمله مناطق معتدل محسوب می شود. این منطقه که به صورت نواری بین رشته کوه های البرز و دریای خزر محصور شده، از جلگه های پستی تشکیل شده است که هر چه به طرف شرق پیشروی می کند، رطوبت و اعتدال هوا کاهش می یابد. در حقیقت ، رشته کوه های البرز که حد فاصل دو آب و هوای متضاد هستند، جلگه های پست خزر را از فلات مرکزی جدا می کنند. از جمله ویژگی های این اقلیم، رطوبت زیاد هوا و اعتدال درجه حرارت آن است. دمای هوا در روزهای تابستان معمولا بین 25تا30 درجه سانتی گراد و شبها بین 20تا23 درجه سانتی گراد و در زمستان معمولا بالای صفر است. در این منطقه، بارندگی بسیار زیاد و در تابستان به صورت رگبار است. شهرهای رشت، بندر انزلی، بابلسر و گرگان در این منطقه قرار دارند.
بارندگی درتابستان کم ودر زمستان زیاد است وبیشتر به صورت برف می بارد. به طور کلی در این منطقه ،فصل بهار کوتاه است وتابستان و زمستان را از هم جدا می کند.
تقسیمات اقلیمی و تیپولوژی معماری
با توجه به شکل گیری و ترکیب معماری بومی مناطق مختلف ایران در می یابیم که ویژگی های متفاوت هر یک از این اقلیم ها،تاثیر فراوانی در شکل گیری شهر ها و ترکیب معماری این مناطق داشته اند.بنابراین،تعیین دقیق حوزه های اقلیمی در سطح کشور و دستیابی به مشخصات اقلیمی مناطق مختلف،در ارائه طرح های مناسب و هماهنگ با اقلیم هر منطقه اهمیت فراوانی دارد.
ویژگی های معماری بومی مناطق معتدل و مرطوب
معماری بومی این مناطق که بیشتر کرانه های دریا ی خزر و دامنه های شمالی کوه های البرزرا شامل می شود،به طور کلی دارای ویژگی های زیر است:
1. در نواحی بسیار مرطوب کرا نه های نزدیک دریا برای حفاظت ساختمان از رطوبت بیش از حد زمین،خانه ها بر روی پایه های چوبی ساخته شده اند. ولی در دامنه کوه ها که رطوبت کمتر است،معمولا خانه ها بر روی پایه هایی از سنگ و گل و در پاره ای موارد بر روی گربه رو ها بنا شده اند
2. برای حفاظت اتاق ها از باران،ایوانک های عریض و سرپوشیده ای در اطراف اتاق ها ساخته اند.این فضاها،در بسیاری از ماه های سال برای کار و استراحت و در پاره ای موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.
3. بیشتر ساختمان ها با مصالحی با حداقل ظرفیت حرارتی بنا شده اند و در صورت استفاده از مصالح ساختمانی سنگین،ضخامت آنها در حداقل میزان ممکن حفظ شده است(در این مناطق بهتر است از مصالح ساختمانی سبک استفاده شود.چون در زمانی که نوسان دمای روزانه هوا کم است،ذخیره حرارت هیچ اهمیتی ندارد و علاوه براین ،مصالح ساختمانی سنگین تا حدود زیادی تأثیر تهویه و کوران را که یکی از ضروریات در این منطقه است کاهش می دهد).
4. در تمام ساختمان های این مناطق،بدون استثناء از کوران و تهویه طبیعی استفاده می شود.بطور کلی،پلان ها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی،طویل و باریک است. به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاق ها ،جهت قرارگیری ساختمان ها با توجه به جهت وزش نسیم های دریا تعیین شده است.در نقاطی که بادهای شدید و طولانی می وزد،قسمت های رو به باد ساختمان ها کاملا بسته است.
5. به منظور استفاده هر چه بیشتر از جریان هوا،همچنین بدلیل فراوانی آب و امکان دسترسی به آن در هر نقطه،ساختمان ها به صورت غیر متمرکز و پراکنده در مجموعه سازمان دهی شده است.
6. بدلیل بارندگی زیاد در این مناطق،بام ها شیبدار است و شیب بیشتر آنها تند است.
اقلیم و ساختمان
نکته قابل توجه اینکه،اگر چه عناصر اقلیمی تمام ساختمان ها را تحت تأثیر قرار می دهد و اصول مطرح شده در این قسمت در مورد تمام آنها صدق می کند،ولی در بکار گیری این اصول باید توجه داشت که در برخی ساختمان های خاص ممکن است تأثیر عناصر اقلیمی نسبت به تأثیر عوامل داخلی آن ساختمان ها (مانند حرارت ناشی از وجود افراد،چراغ های روشنایی و دستگاه های حرارت زا )بسیار اندک بوده،نقش تعیین کننده ای نداشته باشد. بنابراین،نتایج به دست آمده در این فصل،در مورد ساختمان هایی صدق می کند که عوامل داخلی عمده ای در آنها دخالت ندارد.
تابش آفتاب و تأثیرآن بر ساختمان و محیط اطراف
نور خورشید،همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در ساختمان لازم است. ولی از آنجا که این نور در نهایت به حرارت تبدیل می شودفمیزان تابش مورد نیاز برای هر ساختمان باید با توجه به نوع آن و شرایط اقلیمی محل آن تعیین شود.
بنابراین،شدت تابش آفتاب و حرارت حاصل از آن در یک نقطه از سطح زمین،به فاصله ای که پرتوی خورشید باید طی کند،ضخامت ابرو وضعیت آلودگی هوا بستگی دارد.به همین دلیل،شدت تابش آفتاب در یک محل با ارتفاع آن محل از سطح دریا متناسب است و در مناطق مرتفع،چون پرتوی خورشید فاصله ی کمتری از اتمسفر را طی می کند،حرارت بیشتری تولید می نماید.همچنین در ظهر محلی هر منطقه که خورشید در قائم ترین حالت خود نسبت به زمین آن محل قرار دارد و فاصله آن کمتر است،شدت تابش آفتاب بیشتر از صبح و عصر است که خورشید در مایل ترین حالت نسبت به زمین محل مورد نظر قرار دارد.
با توجه به مطالب فوق در می یابیم که شدت تابش آفتاب در هر نقطه از سطح زمین،به موقعیت خورشید نسبت به آن منطقه بستگی دارد.از آنجا که موقعیت خورشید به دلیل حرکت وضعی و دورانی زمین در ساعت ها ،روزها وفصل های مختلف متفاوت است،برای بررسی شدت تابش آفتاب بر سطوح مختلف و حرارت حاصل از آن باید موقعیت خورشید نسبت به محل مورد نظر در زمان های مختلف مشخص باشد. بدین منظور،در این قسمت موقعیت خورشید مورد بررسی قرارمی گیرد.
موقعیت خورشید
در هر نقطه از سطح زمین،مسیر حرکت خورشید در آسمان در روزهای مختلف سال متفاوت است.برای مثال ،حرکت خورشید نسبت به ساختمانی که در نیم کره شمالی و رو به جنوب قرارگرفته،بدین طریق است که در تابستان خورشید از شمال شرقی محوطه ی این ساختمان طلوع و در شمال غربی آن غروب می کند.در زمستان، طلوع خورشید از جنوب شرقی و غروب آن در جنوب غربی محوطه ساختمان مزبور صورت می گیرد و فقط در اول فروردین و اول مهر ماه،خورشید کاملاًًًًًًًًً از شرق طلوع کرده،در غرب غروب می کند.
موقعیت خورشید را در هر منطقه ودر هر زمان می توان به و سیله ی دو زاویه یکی ((زاویه تابش )) و دیگری ((جهت تابش )) مشخص کرد.زاویه تابش زاویه ای است که بین امتداد پرتوی خورشید و سطح افق تشکیل می شود و جهت تابش زاویه ای است که بین تصویر امتداد پرتو خورشید بر صفحه افق و شمال واقعی پدید می آید.(3-3)تغییرات روزانه و سالانه ی این دو زاویه به عرض جغرافیایی محل بستگی دارد. در بسیاری از کشورها،مقاذیر این دو زایه برای نقاط گوناگون و در زمان های مختلف محاسبه شده و به صورت جدول ها و منحنی هایی ارائه شده است. ولی چنانچه موقعیت خورشید براتی نقاط خاصی مورئ نظر باشد، آنها را می توان از طریق محاسبات ریاضی به دست آورد.
اولین عامل موثر در محاسبه ی موقعیت خورشید ، زاویه ی چرخش خورشید است. این زاویه، زاویه ی است که بین دو صفحه ای که از خط استوا می گذرد و خطی که مرکز زمین و خورشید را به هم متصل می کند، ایجاد می شود و در طول سال از 23.5 درجه به طرف بالای صفحه ی استوا تا 23.5 درجه به طرف پایین صفحه ی استوا یعنی 47 درجه تغییر می یابد. دیگر عوامل موثر در تعیین زاویه ی تابش و جهت تابش، عرض جغرافیایی و زمان مورد نظر است.
تابش آفتاب
به طور کلی، تابش آفتاب با ساطع شدن پنج نوع پرتو یک ساختمان را تحت تأثیر قرار می دهد. این پنج نوع پرتو به ترتیب اهمیت عبارتند از:
• پرتو مستقیم با طول موج کوتاه
• پرتو پراکنده از آسمان با طول موج کوتاه
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
تاثیر اقلیم در معماری

تاثیر اقلیم در معماری

هدف اصلی دراین تحقیق بررسیهای اقلیمی در طرح ریزی شهری می باشد چرا که شرایط آب و هواییبه موازات سایر عوامل محیطی از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری و تکوین شهرهاو تداوم حیات شهری به شمار می آید .در واقع شهرها ،عناصر شهری وعملکرد آنهاهمواره از عناصر و عوامل آب و هوایی متأثر بوده و هستند .این تأثیر پذیری تاقبل از پیدایش مادر شهرها و شهرهای بزرگ تقریباً یکسویه بوده و از آن به بعدشهرها نیز در اوضاع اقلیمی فضای پیرامون خود تأثیر گذاشته و تغییرات اقلیمیمیکرو را پدید آورده اند به گونه ای که امروزه یک قلمرو اقلیمی خاص به ناممیکرو کلیمای شهری” ظهور یافته و مطالعات مربوطه تحت عنوان ” آب و هوا شناسیشهری ” مطرح گردیده است.


در این رابطه باید بدانیم که در روابط متقابل بین پروژه های ساختمانی و هوا یا آب و هوا دو جنبه کلی وجوددارد.

اول : اثرات آب و هوا بر روی طرح و شکل ساختمان و استقرارآن

دوم : اثرات مستقیم آب و هوا بر روی فعالیتهای ساختمانی

دررابطه با این موارد و برنامه ریزی مربوط به آن موارد زیر باید مد نظر قرارگیرند :

الف : مکان یابی مناسب و مطلوب

ب : نظم و ترتیب بناها نسبت به یکدیگر و در رابطه با تأثیر پذیری از عناصر اقلیمی

ج : مقاومت مصالح به کار گرفته شده در برابر عناصر و عوامل آب و هوایی

د : پلان،شکل و طراحی ساختمان نسبت به شرایط آب وهوایی

ه : ضرایب راحتی وآسایش مبتنی بر یک معماری همساز با اقلیم

الف ) مکانیابی پروژه

در این رابطه دو عنصر دماو باد بیشترین نقش را بر عهده دارند . بنابراین به منظور آمایش شهری و بالاخص ساخت و سازهای جدید لازم است کهبخشهای خوش آب وهوا تر و دارای شرایط حرارتی مطلوب تر به مناطق مسکونی،آموزشی ،اداری ،خدماتی و تفرجگاهی اختصاص یابند و ابنیه ای مانند انبارها،صنایع آلوده ساز و امثال آن به نقاط دارای هوای نامساعدتر هدایت شوند . هرچند که برای برخی از کالاها باید شرایط حرارتی و رطوبتی مناسبی در نظر گرفت .

ب ) نظم و ترتیب و جهت گیری بنا :

مورفولوژی و یا ساخت وبافت شهر همانگونه که متأثر از سایر پارامترهای طبیعی است از شرایط آب وهوایی نیز تأثیر پذیر است .مثلاًیک رودخانه و یا یک دریاچه به غیر از موارددیگر در امتداد سواحل خود یک میکرو کلیمای خاص و گاه فرح بخش به وجود میآورند که همین می تواند یکی از دلایل ساخت طولی و یا نواری شهرها در ایننواحی باشد و یا اینکه شهرهای مشرف بر کوهستانها به دلیل وجود هوای سالم ومطبوع کوه خود را به روی دامنه ها بالا می کشند و چنین گسترشی ضمن اینکه درساخت شهر اثر می گذارد نوعی طبقه بندی اجتماعی به وجود می آورد که خود دربافت شهر مؤثر واقع می شود . بدین معنی که حاشیه رفاه در بخشهای مرتفع ودامنه ای بافتی درشت و گسترده و غیر متراکم ( مساکن ویلایی و بزرگ با معابرکمتر ) را به وجود می آورد در حالی که در قسمتهای کم ارتفاع تر و دارای آب وهوای نا مناسب تر بافت شهر ریز و متراکم و فشرده ( مساکن کوچک و چند طبقه بامعابر و کوچه های بسیار ) است .به نظر می رسد در میان عناصر جوی دو عنصر تابشخورشید و باد بیش از بقیه در ساخت و بالاخص بافت شهر تأثیر می گذارند .

علی رغم تغییرات فصلی و محلی زاویه تابش آفتاب و در نتیجه طول زمانو شدت تابش خورشید در نظر گرفتن این پارامتر و محاسبه آن در شهرسازی ،برنامهریزی شهری و طرح ریزی شبکه گذرهای شهری

(
بافت شهر ) امری ضروری واجتناب ناپذیر است .

در این رابطه باید بدانیم که گذر های شهریگرمسیری ( شهرهای واحه ای و یا عرضی پایین ) به ویژه در فصل تابستان بهسایبان بیشتری نیاز دارند لذا در طراحی این شبکه باید تلاش نمود تا جهت گیریگذر ها به گونه ای باشد که کمتر در معرض تابش آفتاب قرار گیرند . بنابر اینتوصیه می شود که در چنین شهرهایی جهت معابر و گذرهای شهری حتی الامکان شرقیغربی باشد . بالعکس در شهرهای سردسیر

(
خاص مناطق کوهستانی و عرضهایبالا ) در صورتی که شرایط توپوگرافیک و غیره اجازه بدهند بهتر است کهخیابانها و کوچه ها و معابر شمالی – جنوبی باشد تا شهروندان بتوانند هم ازنور و تابش خورشید بیشتر بهره بگیرند و هم اینکه شدت و مدت یخبندان معابرکمتر و در نتیجه آمد و شد بهتر گردد .

نکته دیگر آنکه بافت فشرده ومتراکم در مراکز شهری ،محلات فقیر نشین و کم در آمد و یا در مناطق دارای ابرآلودگی زیاد به مقدار قابل توجهی از نورگیری فضاهای ساخته شده می کاهد . ازاینرو در بافت شهری اینگونه مناطق رعایت فاصله مناسب بین ساختمانها به منظوربهره گیری بیشتر از نور و تابش خورشید امری ضروری است و لذا باید بافت شهریرا گسترده تر نمود . در اکثر شهرهای شوروی سابق و بلوک شرق برای این منظوررشد عمودی بناها را زیاد نموده و در عوض فاصله افقی و فضایی آنها را افزایشداده اند .

باد نیز یکی از پارامترهای جوی است که می تواند در رابطهبا بافت شهر مورد توجه قرار گیرد . جهت گیری معابر و بافت شهر بالاخص درسمتتوسعه شهر یا مناطق قابل توسعه باید به گونه ای باشد که با بادهای مزاحممقابله کند و از بادهای مناسب بهره بگیرد . برای این منظور شدت و جهت انواعباد و بالاخص باد غالب باید بررسی و شناسایی شود و سپس بر اساس آن طراحی نمود . در رابطه با باد غالب و مزاحم ( باد مسلح به ماسه ) باید گذرها طوری طراحیشوند که این باد به راحتی بتواند از داخل شهر عبور کند .

اثر باراننیز در بافت شهرهای دامنه ای نباید از نظر برنامه ریزان دور بماند چرا کهکوچه ها و خیابانهای تقریباً عمود بر شیب و یا اریب از شدت روان آب و سیلحاصل از بارندگی می کاهد و بالعکس معابر واقع در جهت شیب بر شدت آن می افزاید .

ج ) مقاومت مصالح به کار رفته :

می دانیم که محیط و طبیعتمعمولاً مواد و مصالح مورد نیاز و سازگار یا اقلیم رادر اختیار انسان قرار میدهد اما متأسفانه در عصر حاضر بنا به دلایلی بیشتر از مصالح غیر بومی ووارداتی استفاده می شود که کمتر با اقلیم ناحیه هماهنگی دارد و لذا دردسرهایزیادی به بار می آید .

به عنوان مثال در مناطق کویری و بیابانی رسبسیار زیاد است و خشت یا آجر حاصل از آن که در معماری شهرهای کویری مانند یزدمورد استفاده قرار می گیرد ضمن عایق بودن در مقابل تغییرات حرارتی از نظم واستحکام نیز گاه با تیر آهن رقابت می کند ،و یا در مناطق جنگلی مثل شمالایران جنس مصالح به کار رفته در بناها باید به گونه ای باشد که در برابررطوبت و خوردگی حاصل از آن ( یعنی عمل هوازدگی شیمیایی و پوسیدگی ) مقاومتبیشتری داشته باشند و به این ترتیب بکار بردن مصالح فلزی در این مناطق چندانمناسب نیست و سنگهای ساختمانی مثل آهک و تراورتن و غیره نیز برای روکار ونمای ساختمان مطلوب نخواهد بود زیرا باران در انحلال و خوردگی آنها نقشبسزایی دارد . از اینرو در چنین مناطقی بکارگیری مصالح چوبی ،سفالی و امثالآن مستحکم تر و مقرون به صرفه تر خواهد بود .

به طور کلی یک ساختمانمی باید برای مقابله و مقاومت در برابر نیروهای حاصل از عناصر و عوامل آب وهوایی نضیر افت و خیز های درجه حرارت ،تغییرات رطوبت ،باران و بار سنگین برفو یخ ونیروی باد و فشار طراحی شود .

درجه حرارت یکی از مهمترین عناصرآب و هوایی است که باید در احداث ساختمان مورد توجه قرار گیرد . به ویژهمصالح فلزی بر اثر درجه حرارت منبسط و منقبض می شوند و این مسأله باید برایجلوگیری از لغزش و یا تکان خوردن تبرهای حمال مورد توجه قرار گیرد و برایدوره گرم و یا انقباض و شکستگی در هوای سرد به گونه ای حمایت و تقویت شوند . کابلهای استیل (فلزی) در هوای گرم شکم می دهند و در هوای سرد سفت و آمادهبکار می شوند . تیرهای فلزی عمودی و قائم واقع در سمت آفتابگیر ساختمان نسبتبه طرف سایه گیر آن بیشتر منبسط می شوند و به این ترتیب متحمل خمیدگیهایروزانه شده که خود سبب ایجاد کششها و فشارهایی در ساختمان می گردد . البتهاستفاده از رنگها که بخش وسیعی از انسولاسیون خورشید را منعکس می سازند به کمکردن این گونه مسائل و مشکلات کمک می کنند . امروزه رنگهای منعکس کننده وطرحهای ایمنی برای به حداقل رساندن خطر سرریز شدن یا ترکیدگی ناشی از انبساطمحتویات تانکرهای ذخیره ( مثلاً آب ) تولید می شوند .

هنگامی که درجهحرارت به سرعت به زیر نقطه انجماد و یخبندان می رسد . بتن . سنگ و دیگر انواعمصالح ساختمانی ( بخصوص اگر مرطوب باشند ) دستخوش خسارات زیادی قرار می گیرند . انبساط یخ در درزها و شکافها و یا در زمین مرطوب مجاور دیوارهای سنگ کاریشده غیر مسلح و فاقد آبگذر ( مجرای زهکشی ) عموماً منجر به شکستگی و تخریبساختمانها می شود .

بنابراین در شهرهای به ویژه گرم و بیابانی کهدامنه گرما زیاد است دیوارها . بامها و مصالح به کار رفته در آنها در روزمنبسط و به هنگام شب منقبض می گردند . در این قبیل موارد بهتر است که مصالحساختمانی را با توجه به ضریب انبساطشان انتخاب نماییم و بعلاوه از اختلاطمصالح ساختمانی که ضریب انبساطشان با هم فرق دارد حتی الامکان اجتناب ورزیم . در جدول زیر ضریب انبساط بعضی مصالح آمده است :


نوع مصالحضریب انبساط
شیشه
تقریباً۹
آجر
۹تا ۱۰
ماسه سنگ
۷تا ۱۲
سیمان وبتن۱۰تا ۱۴
آهن و فولاد
۱۰تا ۱۲
و...

ضریب انبساط

به عنوان نمونه معنی ضریب ۱۰ در اینواحدها این است که با افزایش حرارت ۱۰ درجه سانتیگراد به مقدار بر طول یکمیله از مواد اضافه می شود . بر این اساس یک تیر آهن که درحرارت ۳۲ درجهفارنهایت ۱۰۰ پا طول دارد در حرارت ۱۰۰ درجه فارنهایت نیم اینچ درازتر خواهدشد . لازم به ذکر است که تیر های چوبی در اثر حرارت از لحاظ طول منبسط نمیشوند ولیکن از نظر عرضی کمی بزرگتر می گردند . اثر حرارت در چوب تحت الشعاعاثر رطوبت در چوب می شود زیرا اثر رطوبت در چوب زیادتر از حرارت می باشد .

درجه حرارت زیاد در عرضهای پایین اثر نامطلوبی بر روی بامهایآسفالته و یا قیر اندود شده بر جای می گذارد . زیرا حرارت بامها یا جاده هایقیر ریزی شده که در معرض آفتاب قرار می گیرند گاه به ۱۳۰ تا ۱۴۰ درجهفارنهایت می رسد و در بعضی نقاط که هوا خشکتر است حرارت آنها به ۱۶۰ درجهفارنهایت هم می رسد . این مسأله ضمن افزایش گرمای فضای داخل بنا باعث ذوب شدنو جاری شدن قیر در سطح بام می گردد و در نتیجه علاوه بر مسدود نمودن ناودانهاو زهکشهای پشت بام و داخل ساختمان این الزام را به وجود می آورد که بام هرساله آسفالت شود . همچنین اگر به جای آسفالت از سیمان استفاده شود باز دراینصورت دامنه گرمای زیاد و انبساط و انقباض ناشی از آن موجب ترکیدگی سیمانبام و نفوذ آب و کاهش عایق بندی بام می شود که خود مستلزم صرف هزینه های مکررایزوله نموده و عایق بندی می گردد .

درجه حرارت همچنین کارآیی کارگرانرا در طی اجرای پروژه های ساختمانی تحت تأثیر قرار می دهد . درجه حرارتهایخیلی بالا بطور محسوسی کار یدی در آب و هوای نامأنوس را کند می کند و ممکناست به بیمار شدن افرادی که کار فیزیکی سختی انجام می دهند منجر گردد . درجهحرارت های پایین نیز لباس و پوشش بیشتری را می طلبد و به موجب آن کارهای یدیو دستی پیچیده و مشکلتر می شوند . حوادث رخ داده در طی دوره های دارای درجهحرارتهای زیر نقطه انجماد و یا گرمای زیاد فراوانتر از حوادث ایجاد شده درشرایط طبیعی است . به هنگام بتن ریزی و ملاط ریختن نیز اگر یخبندان از قبلکاملاً مستقر شده باشد بتن و ملاط خسارت می بینند . زمین و خاک یخ بسته همبرخی از فعالیتهای ساختمانی را عقب می اندازند . (در همینجا اضافه کنیم کهباد و بارش برف وباران هم فعالیتهای ساختمانی را کند و یا متوقف می سازند . )

رطوبت نسبی موجود در هوا نیز به لحاظ اینکه بر روی مواد و مصالحساختمانی پوشش و یا روکش ساختمان و رنگها اثر می گذارند با اهمیت است . فلزاتعموماً از نظر فساد و خوردگی تدریجی تحت شرایط رطوبت نسبی بالا بسیار متعددهستند . فساد فیزیکی و شیمیایی رنگها نیز توسط هوای مرطوب به سرعت افزایش مییابد و بنای سنگ کاری شده نیز تحت شرایط رطوبتی سریع تر خرد و تجزیه می شوند . ریزش باران نه تنها اثرات مخرب رطوبت را زیادتر می کندبلکه دارای آثارفیزیکیمستقیم بر روی سطوح رو باز نیز هست . بارانهای سنگین بناهای خاکی وسفالی را فرسوده می کنند و روانابها و سیلابهایی ایجادمی کنندکه فونداسیونهارا به تحلیل می برند . این نوع بارانها بتن تازه ریخته شده را حفر ،خاکریزهایزمین را فرسوده و اکثر فعالیتهای متحرک زمینی را کند یا متوقف می سازند . سدها ،کانالها ،ستونها و پلها نیز باید حداکثر مقاومت را در برابر بارانهایسنگین و سیل ناشی از آن داشته باشند .

ریزش برف و انباشته شدن آنمقاومت نسبتاً زیاد سازه ها را طلب می کند . در بناهای نواحی کوهستانی وعرضهای بالا بامها را باید آنقدر محکم ساخت که تاب نگاهداشتن برفهای سنگین راداشته باشد . تراکم و انباشتگی برف بر روی سایر سطوح افقی سازه ها وزن فوقالعاده ای را به وجود می آورند که در این صورت احداث حفاظهای مکمل و اضافیبرای جلوگیری از ریزش آنها ضروری می یابد . افزایش پتانسیل یخ بر روی برجها،پلها و کابلها نیز مرزهای ایمنی در طرح را فرا می خوانند . ساختمانهایی کهبه شدت مملو از یخ و برف هستند در مقابل دیگر عوامل جوی مثل باد آسیب پذیرترهستند .

باد نیزیک فشار و نیروی مستقیم را در مورد تمام ساختمانها وسازه های واقع در مسیرش اعمال می کند و لذا باید حداکثر سرعت باد و فشار موردانتظار را در طراحی ساختمانها ،برجها و پلها در نظر گرفت . در این رابطهمحاسبات مبتنی بر سوابق آب و هوایی و نیز آزمایشهای مربوط به مهندسی سازه هاکمک می کنند .

د ) طرح و شکل :

از نظر تأثیر آب و هوا بر شکل وطرح ساختمان می باید موارد زیر را در برنامه ریزیها مورد توجه قرار داد :

۱ : نور و روشنایی فضای داخل ساختمان

۲ : تعادل حرارتی داخلساختمان

۳ : موقع و محل بنا در برابر باران و برف در یخبندان

۴ : شکل بنا در رابطه با دفع و یا کاهش نیروی تخریبی باد

اگر بنا وساختمانی در برابر عناصر و عوامل اقلیمی خوب طراحی شود و شکل و پلان آن بهگونه ای باشد که موارد فوق الذکر را تأمین کند در این صورت نه تنها ضریبایمنی و مقاومت سازه بالا می رود بلکه راحتی و آسایش ساکنین بنا نیز از نظربیوکلیمای انسانی فراهم می گردد .

شکل بنا و نور و روشنایی :

عمده ترین عوامل مؤثر در نورگیری ساختمان عبارتند از :

الف : عرض جغرافیایی و موقعیت خورشید که در زاویه تابش و جهت تابش نیز مؤثر است .

ب : طول زمان تابش و شدت تابش که اولی به تعدادساعات آفتابی در روزبستگی دارد و دومی یعنی شدت تابش به عواملی نظیر ارتفاع ،مقدار ابر ،هواریزهها (گرد و غبار معلق در هوا ) و آلودگی جو وابسته است .

ج : بافت شهریو جهت گیری کوچه ها . خیابانها و معابر که مسلماً بافت فشرده و متراکم ومعابر تنگ نورگیری را کم می کند و به عکس .

د : تراکم و فشردگی مساکنکه به مساحت آنها بستگی دارد . طبعاً در زمینها و قطعات کوچک فاصله و درنتیجه نورگیری بناها کم می شود .

ه : فرم و جهت صحن حیاط در ارتباط باموقعیت ساختمانهای همجوار

و : وجود و یا عدم وجود بالکن و همچنینمیزان کشیدگی بالکن ها و ایوانها در ارتباط با تابش خورشید و سایهگیری

ز : محل قرار گیری پنجره ها ،تعداد پنجره ها ،شکل و ابعاد پنجرهها که یکی از مهمترین مسائل در نورگیری ساختمانهاست . مثلاً در عرضهای پایینباید ارتفاع پنجره کم و شکل آن عرضی باشد و به عکس در عرضهای بالا ارتفاعپنجره زیاد و شکل آن طولی باشد و در عرضهای میانی ابعاد پنجره در حد متوسط وبه شکل مربع در نظر گرفته شود .

ح : و بالاخره جنس و رنگ مصالح رو کارو نمای ساختمان نیز در میزان نورگیری مؤثر است . دیوارهای سفید و یا دارایرنگ روشن چون ضریب انعکاس بالایی دارند نور را به خوبی منعکس و به ساختمانهایهمجوار منتقل می کنند و رنگهای تیره عکس این حالت را دارند . اگر چه رنگهایروشن حرارت کمتری را به درون ساختمان منتقل می کنند و مقدار نور و روشنایی راافزایش می دهند اما این نوع رنگها و بالاخص رنگ سفید به چشمها زیان می رسانندو از سوی دیگر به علت وجود گرد و غبار و آلودگی جو دائماً کثیف و بد منظرهستند و یک نوع آلودگی چشم انداز را در پی دارند و قدر مسلم پاکیزه نگهداشتنآنها هزینه بر و کاری بس دشوار است .

بنابراین طراحان ، معماران ،شهرسازان و برنامه ریزان شهری بایستی با توجه به موقعیت جغرافیای شهر موردنظرشان موارد فوق الذکر را در نظر بگیرند و نور متناسب با شرایط محل را برایپروژه های ساختمانی تأمین نمایند . مثلاً برای اینکه نور و حرارت زیادی بهدرون بناهای واقع در عرضهای بالا هدایت شود لازم است که بافت شهری گسترده وغیر متراکم مساکن باز و غیر فشرده ، تعداد پنجره ها و ارتفاع آنها زیاد باشدو در عوض از احداث بالکنها و سایبانها و امثال آن ممانعت به عمل آید .

شکل بنا و تعادل حرارتی :

ایجاد حرارت مناسب و تهویه مطبوعدر فضای داخلی بنا یکی دیگر از موارد مربوط به معماری است که کاری چندان سهلنخواهد بود .چرا که این مسأله در رابطه با آسایش و یا عدم آسایش انسان قرارمی گیرد و مفاهیم گرما یا سرما بیشتر ناشی از احساس طبیعی انسان و شرایطفیزیولوژیک وی می باشد .
یک انسان با پوشش سبک و در حال استراحت با دمای۲۳درجه سانتیگراد در حالت تعادل قرار دارد ولی در همین دما اگر برهنه باشدباید به کار سبک یا ورزش بپردازد .

به طور کلی انسان برای برقراریتعادل حرارتی و آسایش گرمایی به شیوه های گوناگون به مقابله با محیط و شرایطآب و هوایی می پردازد مثلاً از غذا و پوشاک و و سایل گرمایی و مسکن مناسببرای کنترل دمای بدن خود استفاده می کند .

بدیهی است که یکی ازمعیارهای مهم برای ایجاد تعادل حرارتی و در نتیجه منطقه آسایش ، بکارگیریاستانداردهای معماری و طراحی ساختمان برای افزایش یا کاهش دمای درون بنا میباشد . برای نیل به این منظور می باید عوامل مؤثر در درجه حرارت فضای درونیساختمان را بشناسیم و سپس با توجه به نیازهای حرارتی طرحی و شکلی مناسب راانتخاب کنیم تا هم تعادل حرارتی و احساس آسایش به دست آید و هم هزینه هایمربوط به دستگاههای حرارتی و برودتی به حداقل خود برسد . عمده ترین عواملمؤثر در حرارت بنا عبارتند از :

الف : تقریباً تمام عوامل مؤثر درنورگیری بنا

ب : شکل بام و جنس مصالح به کار رفته در آن

ج :ارتفاع سقف نسبت به کف

د : ضخامت دیوارها ، دیوارهای عایق

ه :تعداد لایه های به کار رفته در بام یا سقف ، جداره یا دیواره و پنجرهها

و : تهویه عرضی

در اقالیم بسیار گرم ساختمان باید به گونهای طراحی شود که حرارت خارج را به خود جذب نکند ، به ویژه حرارتی که توسطاشعه مستقیم آفتاب تولید می شود . در این نواحی بایستی سعی کنیم از بامهایگنبدی استفاده کنیم زیرا اولاً انحناء و قوس بام باعث می شود تمام انرژیخورشیدی جذب نشود و همواره بخشی از آن در سایه قرار گیرد ، ثانیاً توسط ایننوع بامها ارتفاع سقف نسبت به کف بنا زیاد می گردد و لذا فضای داخل دیرتر گرممی شود . ضخامت بام و یا دو جداره بودن آن نیز بهتر می تواند حرارت داخلی رااز افراط و تفریط حفظ کند .جنس این گونه بامها بهتر است از مواد گلین ( کاهگل ) باشد زیرا حرارت ناشی از تابش شدید خورشید در سطح آنها متراکم می شود وکمتر نفوذ می کند . استفاده از دیوارهای ضخیم یا دولایه و یا دیوارهای عایقحرارت از دیگر موارد کنترل دمای اینگونه بناهاست . احداث سایه بانها وایوانهای وسیع سرپوشیده برای ایجاد سایه نیز توصیه می شود .دریچه ها و پنجرههای بنا را باید از تابش مستقیم آفتاب دور نگه داشت و حتی الامکان آنها را درجبهه شمالی ساختمان تعبیه نمود( در مناطق گرم نیمکره شمالی ).

بهعلاوه در و پنجره ها باید به گونه ای نصب شوند که از حداقل آفتاب در تابستانو حداکثر آفتاب در زمستان استفاده شود . ارتفاع در و پنجره و کشیدگی سایهبانها نیز مهم است . بعلاوه استفاده از بادگیرها همانند بادگیرهای سنتی یزد ،گناباد و تهویه عرضی ( قرینه نمودن درها و پنجره ها برای ایجاد کوران ) ازدیگر تمهیدات لازم برای کنترل حرارت در مناطق گرم است .

برعکس در آب وهواهای سرد و بسیار سرد طرح و شکل ساختمان و حتی مصالح به کار رفته در آنباید به گونه ای باشد که بتوان حرارت درونی بنا را حفظ نموده و از خروج آنممانعت بعمل آورد . در این گونه مناطق بامهای مسطح مناسب هستند زیرا به نسبتحداکثر جذب انرژی خورشیدی صورت می گیرد و گرمای بیشتری به محیط و فضای داخلیبنا وارد می شود . آسفالت و قیراندود نمودن بان به غیر از ایجاد مقاومت دربرابر وزن برف به علت رنگ تیره انرژی بیشتری را کسب می کند . در این مناطقدوجداره بودن سقف یا بام و دیوارها ، استفاده از دیوارهای ضخیم یا عایق وامثال آن نیز تبادل حرارت بیرون و درون بنا را کم می کند . ارتفاع سقف بایدکوتاه باشد تا فضای درون زودتر گرم شود . درها و پنجره ها حتی الامکان رو بهآفتاب و به گونه ای باشد که حداکثر انرژی خورشیدی را دریافت نماید . دو جدارهبودن پنجره ها و شیشه ها و خودداری از احداث بالکن و سایه بان و نظایر آن ازدیگر توصیه های معماری خاص این مناطق است .



شکل بنا و برف و باران :

اهمیت برف برای ساختمانها و عمارتها از اینجاست که نشستن برف باراضافی بر بامها تحمیل می کند . برف غیر متراکم سبک است و حد متوسط وزن آن درهر فوت مکعب ۶٫۵ پوند است در حالی که برف هر قدر متراکم شود بر وزن آن اضافهمی شود و حتی ممکن است به ۳۰فوت در هر متر مکعب برسد . سنگینی برف باعث فروریختن سقف بناها می شود و لذا توجه به آن ضرورت دارد . با توجه به اهمیتموضوع اگرچه سعی می کنند مقاومت سقف و بام را زیاد کنند اما شکل بنا و بامنیز می تواند در میزان تراکم برف و در نتیجه افزایش و یا کاهش خطر کاملاًمؤثر باشد . برای مقابله با خطر ناشی از تراکم برف بهتر است که به بامها شیببدهیم زیرا بر اثر شیب بام برف می لغزد و فرو میریزد و در نتیجه متراکم نمیشود . البته در مناطق سرد نیمکره شمالی باید شیب بام به سمت جنوب باشد تا ازآفتاب هم بهره کافی گرفته شود . وجود شیروانی نیز موجب لغزش و فرود برف شده وبرف در آبروهای اطراف آن تجمع می یابد . به این ترتیب سنگینی برف عمدتاً برروی دیوارها و ستونها خواهد بود . شاید یکی از دلایل وجود شیروانی در بناهایقدیمی شهر مشهد همین مسأله بوده باشد نه بارندگی زیاد . علاوه بر موارد فوقدر مناطق سرد طرح و شکل بنا باید فاقد پیش آمدگیهایی نظیر سایبان ، سردر ،طاق جلوی پنجره و غیره باشد زیرا نه تنها فشار ناشی از وزن برف بر ساختمان کممی شود بلکه آفتاب بیشتری به بنا می رسد .

در نواحی مرطوب و دارایباران زیاد نیز طرح و شکل بنا باید به گونه ای باشد که رطوبت و آب بارانخسارت کمتری به بنا وارد سازد . مثلاً شکل بام به صورت شیروانی و یا شیب دار ( یکطرفه ) و گالی پوش باشد . کف اتاقها از سطح زمین بلندتر باشد و زیر آن بهشکل پیلوت خالی باشد تا رواناب حاصل از بارندگی سریع دفع شود و رطوبت کمترینیز به کف و دیوار ها برسد .

شکل بنا و باد :

برای مقابله باآثار مخرب باد اگرچه مقاومت مصالح ساختمانی باید به دقت در نظر گرفته شوندولیکن طرح و شکل بنا و طرز قرارگیری آنها می تواند بسیار مهمتر باشد . دربرنامه ریزی و طراحی ساختمانها و بناها لازم است موارد زیر مطالعه و بررسیگردد :

الف : شرایط و ویژگیهای باد :

ویژگی باد در رابطه باطراحی ساختمان اصولاً عبارتست از آشفتگی باد ( توفانی بودن ) ، سرعت باد ( بالاخص سرعت زیاد ) ، جهت باد ، وزش باد در سطح زمین و تداوم باد . بررسی اینویژگیها می تواند در مورد بادهای غالب، بادهای محلی و یا حالات استثنائی باد ( مثل تورنادوها ، هاریکن ها و …) انجام بگیرد . اگرچه شرایط و ویژگیهای بادمعمولاً برای یک ناحیه جغرافیایی عمومیت دارد ولیکن به علت نوع و ماهیت چشمانداز ساختمانهای مجاور و غیره این شرایط برای مکانهای خاص بطور قابل توجهیمتفاوت هستند . لذا هر طرح ساختمانی باید احتمالات این شرایط محلی مربوط بهمقر بنا را در نظر بگیرد .

ب : اثرات کلی باد :

آثار باد برروی اشیاء و عوارض ثابت و مستقر در مسیرش را می توان به شرح ذیل بیان نمود :

فشار مستقیم مثبت : سطوحی که در رویارویی باد و عمود بر مسیر آنقرار می گیرند بر اث حرکت توده هوا فشار مستقیمی را تحمل می کنند . چنینیشرایطی باعث می شود بخش عمده نیرو بر شیء یا عارضه وارد آید مگر اینکه ازلحاظ شکل دارای جهت بسیار طبیعی باشد .

کشش آئرودینامیک : چون باد دربرخورد باشیء متوقف نمی شود و مانند حالت مایع در اطراف آن جریان پیدا می کندلذا یک اثر کششی بر روی سطوح موازی با جهت باد وجود دارد .

فشار منفی ( مکش ) : در ضلع یا سمت پشت به باد شیء معمولاً یک اثر مکش وجود دارد کهحاوی فشار بیرونی بر سطح شیء می باشد .

اثرات جنبشی : یک شیء واقع درمسیر تند باد معمولاً ضربه می خورد ، می جنبد و یا به ارتعاش در می آیدبنابراین اشیاء و عوارض دارای سطوح سست و ضعیف و یا حاوی سطوح منعطف در برابراین اثرات مستعدتر و حساستر هستند .

اثر روییدگی و تنظیف : اثر اصطکاکتوده هوای جاری تمایل دارد که اشیاء واقع در مسیر خود را صاف و هموار نماید ویا آنها را از سر راه خود بردارد . این عمل بر روی سایبانها ، جانپناهها ،دودکشها و علائم و نشانه ها بیشتر اثر می کند .

هریک از این اثرات ویا ترکیبی از اینها می تواند یک وضعیت مهم و بحرانی را برای عوارض واقع درمسیر باد به وجود آورد . میزان خسارات هم بستگی به وضعیت عارضه و شکل آن دارد .

ج : آثار مهم باد بر ساختمانها :

اثرات عمده باد برساختمانها را در می توان در چند طبقه کلی قرار داد :

-
ساختمانهایدارای شکل مدور نسبت به بناهای زاویه دار و حاوی سطوح صاف مقاومت و دوام بادرا کمتر می کنند مانند بناهایی با سقف گنبدی .

-
ساختمانهای بلند ومرتفع که دارای ابعاد افقی کوتاه هستند در برابر واژگون شدن و یا خم شدن کاملدر قسمتهای فوقانیشان مستعدترند .

-
بناهای پهلو باز یا دارای اشکالبادگیر چون تمایل دارند باد را به چنگ درآورند نیروی باد رابیشتر خواهند کرد .

-
برآمدگی یا جلوآمدگی بنا ، جانپناهها و دیوارهای بلند ، سایبانهاو بالکنها و دیوارهای بی دوام و ناپایدار به اثر کشش همه جانبه بر ساختمان میافزایند .

-
علائم ، نشانه ها ، دودکشها ، آنتنها ، چهارطاقیها و سایرتجهیزات روی بام ساختمانها نیز دستخوش اثر روییدگی می شوند .

ه : ضرایب راحتی و آسایش ساختمان :

بدیهی است که در معماری ، برنامه ریزیو طراحی ساختمان اگر به مواردی که تا کنون بیان شد توجه داشته باشیم و آنهارا به دقت رعایت کنیم شرایط زیستی مناسی فراهم می گردد و زیستمندان از راحتیو آسایش لازم برخوردار خواهند بود .

به هر حال امروزه باید در حداقلفضای ممکن بناهایی احداث شود که نیاز آسایش انسان در تمام فصول را بر آوردهسازد . برای نیل به این هدف نیز باید سعی نمود در زمستان به جای استفاده ازسوختهای فسیلی و دستگاههای گرم کننده بیشتر از انرژی خورشیدی و طبیعت بهرهگرفت و در تابستان هم از حداکثر سایه ، باد و دیگر ویژگیهای اقلیمی سود جست .

شناخت عوامل اقلیمی در مناطق گرم و خشک




اقلیم تا آنجا که با آسایش انسان رابطه بر قرار می کند نتیجه عواملی همچونتابش آفتاب -
دمای هوا – رطوبت هوا – وزش باد و میزان بارندگی است .




الف ) تابش آفتاب
تابش اشعه خورشید به سطح زمین باعث ایجاد گرمای طبیعی می شود .


ب ) دمای هوا
میزان گرما و سرمای شطح زمین عامل اصلی تعیین کننده درجه حرارت هوای بالای آن است .

هوا عبور دهنده کلیه طیف های نور خورشید بوده و در اثر دریافت اشعه خورشید دمای آن به طور مستقیم افزوده نمی گردد اما لایه های هوا به وسیله تماس با سطح زمین که در اثر دریافت اشعه خورشید گرم شده اند ; گرم می شوند و سپس لایه های گرم شده هوا , گرمای خود را به وسیله جابجایی به لایه های دیگر منتقل میکنند . جریان هوا و باد نیز باعث تماس بیشتر توده های عظیم هوا با سطح زمین شده و بدین طریق باعث گرمی هوا می شود.
و عکس این مطلب در زمستان و شب رخ می دهد . بدین ترتیب که هوا در اثر تماس با سطح زمین گرمای خود را از دست می دهد و سرد می شود . در نتیجه میزان تغییرات روزانه و سالانه درجه حرارت هوا به تغییرات درجه حرارت سطح مورد تماس آن بستگی دارد .
با توجه به این که سطح دریا ها خیلی آهسته تر از سطح زمین تحت تآثیر آفتاب گرم می شوند لذا میانگین درجه حرارت هوای بالای خشکی ها در تابستان بالا تر و در زمستان پایین تر از میانگین درجه حرارت هوای بالای دریاهاست .
ارتفاع از سطح دریا نیز تعیین کننده درجه حرارت هوا می باشد و در یک عرض جغرافیایی مشخص , مناطقی که در ارتفاع بیشتری قرار دارند سرد تر از مناطق پایین تر هستند .

ج ) رطوبت هوا

منظور از رطوبت هوا مقدار آبی است که به شکل بخار در هوا وجود دارد, که این بخار از طریق تبخیر آب سطح اقیانوس هاو دریا ها و همچنین سطوح مرطوبی چون گیاهان وارد هوا می شود. هر چه هوا گرم تر باشد بخار آب بیشتری را در خود نگه می دارند . به عنوان مثال ظرفیت پذیرش بخار آب در هوایی که دمای آن
۱۸ درجه سیلسیوس است سه برابر هوایی است که دمای آن ۲ درجه سیلسیوس می باشد . همچنین با کم شدن ارتفاع تراکم بخار آب در هوا زیاد می شود.
شرایط اقلیمی و خصوصیات آب و هوایی
سلسله جبال البرز و زاگرس نواحی مرکزی ایران را از دریای خزر در شمال و جلگه بین النهرین در غرب جدا می کنند . کوههایی نیز به صورت منفرد در مرکز و شرق ایران وجود دارند از جمله کوه تفتان ، شیر کوه و …
کوهستان های غربی که دامنه های غربی رشته کوههای فلات مرکزی ایران و سراسر کوههای زاگرس را در بر می گیرد از مناطق سردسیر کشور به شمار می آیند .

کلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد
سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان
اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز
بارش برف سنگین
رطوبت کم هوا
میانگین دمای هوا در گرم ترین ماه سال در این اقلیم بیش از ۱۰ درجه سانتی گراد و متوسط دمای هوا در سردترین ماه سال کمتر از ۳- درجه سانتی گراد می باشد .
نوسانات دمایی در طی شبانه روز نیز در نواحی کوهستانی بیشتر است . در این اقلیم دره ها در فصل تابستان بسیار گرم و در زمستان معتدل اند . مقدار تابش آفتاب در فصل تابستان در این منطقه زیاد و در زمستان بسیار کم است . زمستان ها طولانی ، سرد و سخت بوده و تا چند ماه از سال ، زمین پوشیده از یخ ، و بهار کوتاه مدت است و زمستان و تابستان را از هم جدا می کند. سرما از اوایل آذر ماه شروع می شود و کم و بیش تا اواخر فروردین ادامه می یابد . در سراسر این منطقه از آذربایجان گرفته تا استان فارس ، زمستان ها به شدت سرد می باشد .
در این نواحی ، میزان بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد است و بیشتر به صورت ریزش برف می باشد . برف های پیاپی بیشتر قله ها را می پوشاند . در ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر همواره برف وجود دارد و این کوهستان ها سرچشمه رودخانه ها و قنات ها در کشور محسوب می شوند .
بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است . علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم کم می باشد . همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند . برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر که غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت کمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را کاهش می دهد .
فرم بنا
برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .



۱- ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی:
بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .
برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .
۲-استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا:
از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .
ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .
نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه ۱ تا ۱٫۵ متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .
۳-پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن:
در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .
ساختمان ها بین ۲۰ درجه به طرف غرب و ۴۵ درجه به سمت شرق و در سایه باد یکدیگر و خارج از سایه آفتاب هم ، در محور شمالی – جنوبی مستقر می شوند .
۴-اتاق های کوچک با ارتفاع کم:
در نواحی سرد و برفی ، باید از ایجاد اتاق ها و فضاهای بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا که با افزایش سطح تماس آنها با فضای سرد بیرونی ، گرم کردن این فضای وسیع مشکل خواهد بود .
بنابراین در این مناطق سقف اتاق ها را پائین تر از اتاق های مشابه در سایر حوزه های اقلیمی در نظر می گیرند تا حجم اتاق کاهش یابد و سطح خارجی نسبت به حجم بنا حداقل گردد . ارتفاع کم سقف در تالار ها و اتاق های مهم و طاق راسته ها و حجره های بازارهای این مناطق نیز مشهور است .
۵-بازشوهای کوچک:
در این مناطق برای جلو گیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای کوچک و به تعداد کم استفاده می کنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سایبان الزامی است . بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده هر چه بیشتر از تابش آفتاب ، بزرگتر و کشیده تر انتخاب می شوند . همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد باید اجتناب نمود . پنجره های دو جداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممکن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج ساختمان ، میزان تعویض هوای هوای داخل وتهویه طبیعی را باید به حداقل ممکن رساند .
در مقایسه با اقلیم گرم و خشک ابعاد بازشوها در این حوزه اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب افزایش یافته است .
۶- دیوارهای نسبتا قطور:
قطر زیاد دیوارها نیز به نوبه خود از تبادل حرارتی بین فضای داخلی بنا و محیط بیرونی ساختمان جلوگیری می کند . معیارهای معماری اقلیم سرد و کوهستانی و گرم و خشک تقریبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده می باشد که در اقلیم گرم و خشک این منبع از سمت بیرونی بنا و در اقلیم سرد از سمت داخل فضا می باشد . لذا باید در این اقلیم به کمک مصالح بنایی قطر دیوارها را زیاد نمود تا این جداره بتواند به عنوان منبع ذخیره حرارت داخل بنا عمل نماید .
دیوارهای قطور ، گرما و حرارت تابش آفتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعدیل دمای داخل ساختمان کمک می نماید . در معماری بومی این مناطق تا حد ممکن تلاش می شود تا به شکل طبیعی یا یا با استفاده از بخاری و گرمای ناشی از حضور افراد ، پخت وپز یا حضور حیوانات ، بنا را گرم نمود .


۷-بام های مسطح:
ابن یه سنتی در کوهپایه های شمالی سلسله کوههایالبرز دارای بام های شیب دار و در مناطق کوهستانی غالبا مسطح هستند .
بام های شیب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام های مسطح بهترند چرا که آب باران را به سهولت از روی بام دور می کنند . ولی در صورت کاهگلی بودن پوشش بام ، قدرت آن در برابر رطوبت و باران و به ویژه برف بسیار تضعیف خواهد شد . چرا که آب ناشی از ذوب تدریجی برف وارد سقف کاهگل می گردد و بنا مرطوب و نم دار می گردد . به همین دلیل به محض بارش برف ، آن را از روی چنین بامی پارو می کنند و با غلتکی سنگی و کوچک ، بام را دوباره غلتک می کشند تا پوشش کاهگلی آن مجددا متراکم و سوراخ های ایجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردند .
انتخاب بام های مسطح در اقلیم سرد مشکلی ایجاد نمی نماید چرا که با نگهداری برف بر روی بام ازآن به عنوان عایق حرارتی در مقابل سرمای زیاد هوای خارج که چندین درجه کمتر از درجه حرارت برف است استفاده می شود و همچنین فضای زیر اسکلت خرپا که کاربرد انباری دارد ، عایق مناسبی بین فضای داخل و خارج بنا خواهد بود . لذا دو جداره بودن سقف بنا در این اقلیم برای حفظ گرمای بنا حائز اهمیت است .



ادامه دارد . . .
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
تاثیر اقلیم در معماری - ادامه . . .

تاثیر اقلیم در معماری - ادامه . . .

نوع مصالح
مصالح مورد استفاده در ابنیه سنتی در مناطق سرد و کوهستانی مانند سایر حوزه های اقلیمی از مصالح موجود در آن اقلیم است. این مصالح باید از ظرفیت و مقاومت حرارتی خوبی برخوردار باشند تا گرمای بنا را در فضای داخلی آن حفظ نماید .
لذا بدنه این ابنیه از سنگ ( یا چوب ، ملات کاهگل ، خشت و آجر ) و پوشش سقف و بام از تیر های چوبی و کاهگل می باشد . از سنگ و مصالح مقاوم و سنگین برای برای پی سازی بنا استفاده می کنند و در برخی نقاط ، کرسی چینی با مصالح سنگین جهت جلو گیری از رطوبت به کار می رود ، هر چند ابنیه این مناطق ، به طور کلی ، بر روی زمین بنا می شوند .
در این رابطه می توان از شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن واقع در منطقه غربی رشته کوه زاگرس و در ۹۵ کیلو متری شمال غرب کرمانشاه نام برد . در این منطقه ساختمانهای سنگی ، سیمایی موزون و هماهنگ به کل بافت شهر و همچنین به بافت روستاها داده است . سنگ که به وفور در این منطقه کوهستانی وجود دارد و به صورت لاشه و یا قواره در دیوارهای قطور ساختمان ها به کار می رود . در این منطقه اقلیمی سرد و نسبتا پر باران ، بام ساختمان ها مسطح و با تیر چوبی و کاهگلی پوشیده شده است . هر چند که بام اغلب ساختمان ها های جدید در جوانرود دارای خرپای چوبی و پوشش شیروانی است .



کالبد شهری و روستایی
بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از :
۱٫ بافت متراکم و فشرده
۲٫ فضاهای کوچک و محصور
۳٫ بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها )
۴٫ معابر باریک به موازات خط تراز زمین
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .
نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است . معمولا در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولا خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیا نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثا جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهر ها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعا به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی باشد.

شرایط اقلیمی و خصوصیات آب و هوایی در مناطق کوهستانی و سرد



سلسله جبال البرز و زاگرس نواحی مرکزی ایران را از دریای خزر در شمال و جلگه بین النهرین در غرب جدا می کنند . کوههایی نیز به صورت منفرد در مرکز و شرق ایران وجود دارند از جمله کوه تفتان ، شیر کوه و ...
کوهستان های غربی که دامنه های غربی رشته کوههای فلات مرکزی ایران و سراسر کوههای زاگرس را در بر می گیرد از مناطق سردسیر کشور به شمار می آیند .

کلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد :
· سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان
· اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز
· بارش برف سنگین
· رطوبت کم هوا
میانگین دمای هوا در گرم ترین ماه سال در این اقلیم بیش از 10 درجه سانتی گراد و متوسط دمای هوا در سردترین ماه سال کمتر از 3- درجه سانتی گراد می باشد .
نوسانات دمایی در طی شبانه روز نیز در نواحی کوهستانی بیشتر است . در این اقلیم دره ها در فصل تابستان بسیار گرم و در زمستان معتدل اند . مقدار تابش آفتاب در فصل تابستان در این منطقه زیاد و در زمستان بسیار کم است . زمستان ها طولانی ، سرد و سخت بوده و تا چند ماه از سال ، زمین پوشیده از یخ ، و بهار کوتاه مدت است و زمستان و تابستان را از هم جدا می کند. سرما از اوایل آذر ماه شروع می شود و کم و بیش تا اواخر فروردین ادامه می یابد . در سراسر این منطقه از آذربایجان گرفته تا استان فارس ، زمستان ها به شدت سرد می باشد .
در این نواحی ، میزان بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد است و بیشتر به صورت ریزش برف می باشد . برف های پیاپی بیشتر قله ها را می پوشاند . در ارتفاعات بالای 3000 متر همواره برف وجود دارد و این کوهستان ها سرچشمه رودخانه ها و قنات ها در کشور محسوب می شوند .
بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است . علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم کم می باشد . همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند . برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر که غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت کمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را کاهش می دهد .




فرم بنا
برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .
1. ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی
بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .
برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .

2. استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا
از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .
ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .
نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه 1 تا 1.5 متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .
3. پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن
در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .
ساختمان ها بین 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سایه باد یکدیگر و خارج از سایه آفتاب هم ، در محور شمالی – جنوبی مستقر می شوند .
4. اتاق های کوچک با ارتفاع کم
در نواحی سرد و برفی ، باید از ایجاد اتاق ها و فضاهای بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا که با افزایش سطح تماس آنها با فضای سرد بیرونی ، گرم کردن این فضای وسیع مشکل خواهد بود .
بنابراین در این مناطق سقف اتاق ها را پائین تر از اتاق های مشابه در سایر حوزه های اقلیمی در نظر می گیرند تا حجم اتاق کاهش یابد و سطح خارجی نسبت به حجم بنا حداقل گردد . ارتفاع کم سقف در تالار ها و اتاق های مهم و طاق راسته ها و حجره های بازارهای این مناطق نیز مشهور است .


5. بازشوهای کوچک
در این مناطق برای جلو گیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای کوچک و به تعداد کم استفاده می کنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سایبان الزامی است . بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده هر چه بیشتر از تابش آفتاب ، بزرگتر و کشیده تر انتخاب می شوند . همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد باید اجتناب نمود . پنجره های دو جداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممکن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج ساختمان ، میزان تعویض هوای هوای داخل وتهویه طبیعی را باید به حداقل ممکن رساند .
در مقایسه با اقلیم گرم و خشک ابعاد بازشوها در این حوزه اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب افزایش یافته است .
6. دیوارهای نسبتا قطور
قطر زیاد دیوارها نیز به نوبه خود از تبادل حرارتی بین فضای داخلی بنا و محیط بیرونی ساختمان جلوگیری می کند . معیارهای معماری اقلیم سرد و کوهستانی و گرم و خشک تقریبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده می باشد که در اقلیم گرم و خشک این منبع از سمت بیرونی بنا و در اقلیم سرد از سمت داخل فضا می باشد . لذا باید در این اقلیم به کمک مصالح بنایی قطر دیوارها را زیاد نمود تا این جداره بتواند به عنوان منبع ذخیره حرارت داخل بنا عمل نماید .
دیوارهای قطور ، گرما و حرارت تابش آفتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعدیل دمای داخل ساختمان کمک می نماید . در معماری بومی این مناطق تا حد ممکن تلاش می شود تا به شکل طبیعی یا یا با استفاده از بخاری و گرمای ناشی از حضور افراد ، پخت وپز یا حضور حیوانات ، بنا را گرم نمود .
7. بام های مسطح
ابن یه سنتی در کوهپایه های شمالی سلسله کوههای البرز دارای بام های شیب دار و در مناطق کوهستانی غالبا مسطح هستند .
بام های شیب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام های مسطح بهترند چرا که آب باران را به سهولت از روی بام دور می کنند . ولی در صورت کاهگلی بودن پوشش بام ، قدرت آن در برابر رطوبت و باران و به ویژه برف بسیار تضعیف خواهد شد . چرا که آب ناشی از ذوب تدریجی برف وارد سقف کاهگل می گردد و بنا مرطوب و نم دار می گردد . به همین دلیل به محض بارش برف ، آن را از روی چنین بامی پارو می کنند و با غلتکی سنگی و کوچک ، بام را دوباره غلتک می کشند تا پوشش کاهگلی آن مجددا متراکم و سوراخ های ایجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردند .
انتخاب بام های مسطح در اقلیم سرد مشکلی ایجاد نمی نماید چرا که با نگهداری برف بر روی بام ازآن به عنوان عایق حرارتی در مقابل سرمای زیاد هوای خارج که چندین درجه کمتر از درجه حرارت برف است استفاده می شود و همچنین فضای زیر اسکلت خرپا که کاربرد انباری دارد ، عایق مناسبی بین فضای داخل و خارج بنا خواهد بود . لذا دو جداره بودن سقف بنا در این اقلیم برای حفظ گرمای بنا حائز اهمیت است .
نوع مصالح
مصالح مورد استفاده در ابنیه سنتی در مناطق سرد و کوهستانی مانند سایر حوزه های اقلیمی از مصالح موجود در آن اقلیم است. این مصالح باید از ظرفیت و مقاومت حرارتی خوبی برخوردار باشند تا گرمای بنا را در فضای داخلی آن حفظ نماید .
لذا بدنه این ابنیه از سنگ ( یا چوب ، ملات کاهگل ، خشت و آجر ) و پوشش سقف و بام از تیر های چوبی و کاهگل می باشد . از سنگ و مصالح مقاوم و سنگین برای برای پی سازی بنا استفاده می کنند و در برخی نقاط ، کرسی چینی با مصالح سنگین جهت جلو گیری از رطوبت به کار می رود ، هر چند ابنیه این مناطق ، به طور کلی ، بر روی زمین بنا می شوند .
در این رابطه می توان از شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن واقع در منطقه غربی رشته کوه زاگرس و در 95 کیلو متری شمال غرب کرمانشاه نام برد . در این منطقه ساختمانهای سنگی ، سیمایی موزون و هماهنگ به کل بافت شهر و همچنین به بافت روستاها داده است . سنگ که به وفور در این منطقه کوهستانی وجود دارد و به صورت لاشه و یا قواره در دیوارهای قطور ساختمان ها به کار می رود . در این منطقه اقلیمی سرد و نسبتا پر باران ، بام ساختمان ها مسطح و با تیر چوبی و کاهگلی پوشیده شده است . هر چند که بام اغلب ساختمان ها های جدید در جوانرود دارای خرپای چوبی و پوشش شیروانی است .
کالبد شهری و روستایی
بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از :
1. بافت متراکم و فشرده
2. فضاهای کوچک و محصور
3. بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها )
4. معابر باریک به موازات خط تراز زمین
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .
نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است . معمولا در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولا خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیا نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثا جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهر ها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعا به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی باشد.

منبع : وبلاگ معماری بستک
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
مقاله پیرامون اقلیم در معماری

مقاله پیرامون اقلیم در معماری

چکیده:
اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند.بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است.انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است.بطورکلی،این پژوهش ها به دو صورت نظری وعملی انجام می گیرد.دروجه اول،مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان،مورد بررسی قرارمی گیرد و در وجه دوم،با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیم بندی های اقلیمی،همچنین با استفاده از نمونه های ساختمانی مناطق مختلف اقلیمی،آزمایش ها و محاسبات دقیق صورت می گیرد
سرفصل :
تاثیر اقلیم در معماری
حوزه های اقلیمی ایران
تقسیمات اقلیمی در جهان
تقسیمات اقلیمی در ایران
تقسیمات اقلیمی و تیپولوژی معماری
ویژگی های معماری بومی مناطق معتدل و مرطوب
اقلیم و ساختمان
تابش آفتاب و تأثیرآن بر ساختمان و محیط اطراف
شرایط اقلیمی و خصوصیات آب و هوایی
فرم بنا
استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا
پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن
اتاق های کوچک با ارتفاع کم
بازشوهای کوچک
دیوارهای نسبتا قطور
بام های مسطح
کالبد شهری و روستایی
اقلیم گرم و خشک
تهویه موردنیاز اقلیم گرم و خشک

دریافت فایل:مشاهده پیوست eghlim-dar-memari.zip

منبع:[FONT=arial,helvetica,sans-serif]memaran-golestan.vcp.ir[/FONT]
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
معماري همساز با اقليم

معماري همساز با اقليم

موضوع مقاله :

معماري همساز با اقليم

گردآورنده:

صمد وحدتی

کارشناس ارشد اقلیم شناسی

مقدمه :

رابطة اقليم و انسان همانند رابطة گهواره با نوزاد مي باشد.­­ با­ توجه به شرايط گهواره يعني اينكه گرم و لطيف باشد و بستري مناسب براي نوزاد فراهم آورد نوزاد با آرامش و در سلامتي پرورش­خواهد­­ يافت. بعبارت ديگر انسان خواه ناخواه تحت شرايط اقليمي محيط پيرامون خود قرار مي گيرد و اين اقليم است­كه نوع معيشت و راه تامين نيازهاي وي را معين مي­نمايد. بعنوان مثال فردي كه در ارتفاعات بسيار بالاي كوههاي آند زند­­­گي ميكند نسبت به فردي كه در جلگه هاي پست آسياي جنوب شرقي زندگي ميكند از اقليم متفاوتي برخوردار است فرد نخست تحت تاثير فشار كم هواست .فشار هوايي كه در حالت عادي مي تواند به قيمت جان يك فرد تازه وارد تمام شود.در صورتي كه فرد دوم در ارتفاع پائينتر از سطح درياي آزاد زندگي ميكند .

و يا مثال ملموس تر ديگر اينكه فردي كه در مناطق مركزي ايران مثلا يزد زندگي مي كند نسبت به فردي كه در شمال و در سواحل جلگه اي گيلان زندگي ميكند از اقليم متفاوتي برخوردار است و به گونه اي متفاوت بايد با اقليم محل زندگي خود دست و پنجه نرم كند لذا كلا شيوة معيشت و حتي فيزيك بدني اين دو فرد نيز با هم متفاوت خواهد بود فرد اول بدليل در امان ماندن از­گرماي شديد تابستان مجبور به استفاده از بادگير براي خنك كردن محل زندگي خود خواهد بود در صورتي كه فرد دوم براي در امان ماندن از بارشهاي شديد گيلان مجبور به استفاده از سقفهاي شيرواني در بنا هاي خود خواهد بود . اقليم عاملي است كه بر تمامي اشيا و فعاليتهاي بشر تاثير ميگذارد در مقابل انسان نيز همواره بايد اطلاعاتي در مورد اقليم داشته باشد تا در برخورد با آن قادر به تصميم گيري باشد . از روزي كه بشر پا بركرة خاكي نهاد بطور اجتناب ناپذيري تحت تاثير اقليم بوده امروزه نيز با پيشرفتهاي تمدن بشري لزوم مطالعة تاثيرات اقليم بر روي زندگي­ومعيشت بشر بسيار احساس مي شود كه اين ضرورت، باعث بوجود آمدن اقليم شناسي و اقليم شناسي كاربردي بصورت يك رشتة علمي بسيار مهم شده است .

اقليم شناسي و اقليم شناسي كاربردي :

اقليم شناسي علمي است كه تلاش ميكند تفاوت ماهيت آب و هوا در مكانهاي گوناگون و چگونگي پيوستگي آن با عناصر محيط طبيعي و فعاليت هاي انساني را شرح دهد . اقليم شناسي عبارت است از مطالعة علمي اقليم يعني توصيف و نمايش اقليم ها تجزيه و تحليل عوامل تفاوت بين اقليم­ها و كاربرد اطلاعات اقليمي در حل مسائل جامعه به ديگر سخن اقليم شناسي كشف و تبيين رفتار طبيعي اتمسفر و بهره برداري از آن در راستاي منافع انسان است ( عليجاني 1376 ).


اقليم شناسي كاربردي ارتباط آب و هوا و ساير پديده ها را جستجو مي كند. و اثرات بالقوة آن را بر آسايش انسان و در نهايت امكان اصلاح اقليم و تغيير اقليم را بررسي مي كند تا اينكه انسان احتياجاتش را­­ رفع نمايد. از اينرو تركيبات جديدي از اقليم شناسي عمومي مانند اقليم شناسي زيستي، اقليم شناسي كشاورزي، اقليم شناسي پزشكي، اقليم شناسي معماري، و اقليم شناسي شهري توسعه و گسترش يافته اند(محمدي1385) .


اسميت در 1987 اقليم شناسي كاربردي را استفاده از اطلاعات اقليمي بايگاني شده بمنظور حل مسائل مختلف اجتماعي اقتصادي زيست محيطي توسط متقاضيان و مديران رشته هايي مانند كشاورزي صنعت و انرژي تعريف كرد ( محمدي 1385) .


اقليم شناسي معماري :



امروزه اهميت و ضرورت توجه به شرايط اقليمي در طراحي و ساخت همة ساختمانها بويژه ساختمانهايي كه بطور مستقيم مورد استفادة‌ انسان و موجودات زنده قرار مي گيرند از دو نظر حائز اهميت مي باشد. از يك سو ساختمانهاي هماهنگ با اقليم و يا ساختمانهاي با طراحي اقليمي از نظر آسايش حرارتي انسان كيفيت بهتري دارند شرايط محيطي اينگونه ساختمانها بهتر است و تنوع و تغيير روزانه و فصلي نور حرارت و جريان هوا در اين ساختمانها فضاهاي متنوع و دلپذيري ايجاد ميكند از سوي ديگر هماهنگي ساختمان با شرايط اقليمي موجب صرفه جوئي در مصرف انرژي مورد نياز براي كنترل شرايط محيطي اينگونه ساختمانها ميشود. در برخي اقليم­ها ميتوان شرايط داخلي ساختمانهاي هماهنگ با اقليم را در تمام طول سال بطور طبيعي و بدون نياز به سيستم هاي مكانيكي حرارتي در حد آسايش انسان تنظيم كرد. براي دستيابي به شرايط آسايش بكارگيري راههاي تامين آسايش در ساختمانها مهمترين عامل مي باشد .براي تداوم مبارزه با محيط در احداث ساختمانها شرايط و مواردي بايد رعايت شوند.


1. طراحي ساختمان متناسب با محيط


2. انتخاب مصالح و مواد متناسب با محيط


ساخت و ساز بايد متناسب و متاثر از اقليم مناطق مختلف و با توجه به معماري سنتي منطقه باشد. لذا اقليم شناسان بايد با شناخت هر چه بيشتر و بهتر اقليم رهنمودهاي مناسب براي آسايش را در ساختمانها و محيط­هاي طبيعي زندگي ارائه دهند . بايد با شناخت هر چه گسترده تر خصوصيات معماري گذشته و رابطة آنها با شرايط اقليمي حاكم طراحي نو ارائه داده شود و وضع موجود را با توجه به گذشته و حال و آينده به شكل مطلوب سازماندهي كرد. در طراحي ساختمانهاي شهري­، ­روستائي و صنعتي بايد آب و هواي محل بطوركامل مورد نظر باشد و نسبت به عرض هاي جغرافيايي و وضع توپوگرافي سمت شيب زمين در جهات جغرافيايي و مقدار دريافت انرژي خورشيدي در فصل تابستان و سرماي زمستان طراحي مناسب ارائه شود .


طراحي اقليمي :



منظور از طراحي اقليمي يعني طرحي­كه بتواند ضمن هماهنگي با محيط طبيعي پيرامون خود و بهره­گيري هر چه بيشتر از نيروي طبيعي موجود در محل تا حد امكان محيط طبيعي مناسبي براي استفاده كننده­گان ايجادكند. ( كسمائي 1369) .


واژة اجراي طراحي اقليمي به روشهاي ساختماني ويژه اي گفته مي شود كه هدف آنها كاستن هزينه هاي گرمايش و سرمايش با استفاده از جريانهاي انرژي طبيعي براي ايجادآسايش در ساختمانهاست ( قباديان و فيض مهدوي 1380 ) . براي محقق شدن اين هدف دو اقدام بايد صورت گيرد .


1. بررسي شرايط آب و هوايي محل از نظر آسايش انسان


2. طراحي كالبد ساختمان ( منظور از طراحي كالبد ساختمان چيزهائي از قبيل ابعاد ساختمان و مساحت آن نوع ديوارها اندازة‌پنجره ها و ... است )(عليجاني 1373 )


طراحي اقليمي روشي است براي كاهش همه جانبة مصرف انرژي يك ساختمان و اولين خط دفائي در مقابل عوامل اقليمي خارج بناست در تمام آب و هواها ساختمانهايي كه طبق اصول طراحي اقليمي ساخته شده­اند ضرورت گرمايش و سرمايش مكانيكي را به­كمترين حد كاهش ميدهند و در مقابل از انرژي طبيعي استفاده مي نمايند. روشهاي دستيابي به اهداف عمدة‌طراحي اقليمي بشرح زير مي باشد .


1. كاهش اتلاف حرارت در ساختمان


2. كاهش تاثير باد در اتلاف حرارتي ساختمان


3. بهره گيري از انرژي خورشيدي و گرمايش ساختمان


4. محافظت ساختمان در برابر تابش شديد خورشيد در مواقع گرم



عناصر اقليمي تاثير گذار در معماري :



آسايش انسان نتيجة‌تاثير متقابل عناصر اقليمي چون تابش خورشيدي، دما ،رطوبت ،باد،و ميزان بارندگي است كه در ذيل توضيحات مختصري در مورد هر يك از اين عناصر داده ميشود .


تابش خورشيدي :



كرة‌زمين تمام انرژي طبيعي خود را بطور مستقيم و غير مستتقيم از خورشيد دريافت ميكند اين امر به طرق فرآيندهاي مختلف انجام ميشود. انرژي تابشي گستره اي از طول موجهاست كه بنام طيف خورشيدي معروف است در اين طيف وسيع بلندترين امواج ( امواج راديوئي) حدود برابر امواج كوتاه (اشعة گاما) مي باشد.ولي حداكثر انرژي و مقدار زيادي از كل انرژي تابشي در محدودة‌كم عرض قسمت مرئي واقع است ( جعفرپور 1381 ).در فرآيند گرم شدن اتمسفر عواملي چون ( تشعشع زميني، انتقال آشفته، گرماي نهان، وپديدة گلخانه ) نقش مهمي دارند .


درجة حرارت :



درجة حرارت يا دما عبارتست از اندازه­گيري­گرمايي­كه درخاك و هوا قابل سنجش ميباشد و تمام ارگانيسم ها بطور مستقيم از اين دما متاثرند مطالعه در مورد بيلان انرژي نشان مي دهد كه دما در نتيجة تغيرات انرژي تابشي تغيير ميكند ( جعفرپور 1381 ) .


رطوبت هوا :



منظور از رطوبت هوا مقدار آبي است كه بصورت بخار در هوا وجود دارد. بخار آب از طريق تبخير از سطح اقيانوسها و درياها و سطوح مرطوبي چون گياهان وارد هوا ميشود و بوسيلة جريان هوا و باد به نقاط ديگر منتقل ميشود. هرچه هوا گرمتر باشد بخارآب بيشتري را در خود­­­ نگه مي­دارد. مقدار رطوبت هوا را به روشهاي مختلفي­چون­ رطوبت­مطلق، رطوبت­مخصوص،­­ فشاربخار، رطوبت­نسبي­، مي­توان ­اندازه­گيري­و بيان نمود(كسمائي و احمدي نژاد1383) .


باد:



سيستم هاي فشار در اتمسفر مناطق وسيعي را در بر مي گيرند از اين سيستم ها پرفشار راآنتي سيكلون و كم فشار را سيكلون مي گويند باد جريان هوايي است كه از مراكز فشار زياد به طرف مراكز كم فشار و در جهت شيب فشار بحركت در مي آيد هر قدر شيب فشار (تفاوت فشار ) بين دو نقطه بيشتر باشد جريان هوا نيز بيشتر خواهد بود تفاوت فشار در دو نقطه را گراديان فشار يا شيب بارومتريك مي­گويند (جعفرپور1381).


سيستم هاي باد
:

بطور كلي در هر نيمكرة زمين سه سيستم كلي باد وجود دارد . بادهاي تجاري بادهاي غربي وقطبي بادهاي موسمي علاوه بر اين بادهاي ديگري نيز وجود دارند كه يكي بادهاي محلي است كه در مناطق كوهستاني و دره ها جريان دارد همچنين نسيم شب و روز كه در سواحل دريا مي وزد از اين قبيل اند .


بارندگي :



بارش زماني اتفاق مي افتد كه هواي مرطوب و عامل صعود هر دو باهم در منطقه اي وجود داشته باشند. بعبارت ديگر هواي مرطوب بايد تا ارتفاع معيني بالا برود تا بر اثر سرد شدن آدياباتيك به نقطة‌اشباع برسد و در مرحلة بعد ابر را پديد آورد. نبود هر يك از اين دو عامل مانع وقوع بارش مي شود. در بوجود آمدن بارش مكانيزمهايي چون چرخندگي، همرفت، همرفت وزشي، همرفت حرارتي، و ناهمواريها موثرند . بارندگيها بصورت مايع و جامد ظاهر مي شوند .بارش مايع شامل باران، ريز باران، و رگبار و بارش جامد مانند برف، دانه يخ، سنجاقهاي يخي، برفدانة ريز، تگرگ نرم، تگرگ ريز، وتگرگ ( كاوياني و عليجاني 1382 )


كاربرد و نقش آب و هوا در معماري و پروژه هاي ساختماني :



در ­رابطه با كاربرد آب­وهوا در معماري روابط بين آب­وهوا و پروه­هاي ساختماني دو جنبة كلي وجود دارد .


1. اثرات آب و هوا بر روي طرح و شكل ساختمان و استقرار آن


2. اثرات مستتقيم آب و هوا بر روي فعاليت­هاي ساختماني


در رابطه با اثرات آب و هوا بر روي طرح و شكل ساختمان و استقرار آن و برنامه ريزي مربوط به آن بايد موارد زير مورد تأكيد قرار بگيرد .

الف.مكانيابي مناسب و مطلوب


ب. نظم و ترتيب بناها نسبت به يكديگر و در رابطه با تاثير پذيري از عناصر اقليمي


ج . مقاومت مصالح بكار گرفته شده در برابر عناصر و عوامل آب و هوايي


د. پلان، شكل، و طراحي ساختمان نسبت به شرايط آب و هوايي


ﻫ .ظرايب راحتي و آسايش مبتني بر يك معماري همساز با اقليم ( توجه به بيوكليماي اقليمي )


الف. مكانيابي پروژه :



در رابطه با مكانيابي دو عنصر دما و باد بيشترين نقش را دارند بنابراين بمنظور آمايش شهري و بالاخص ساخت و سازهاي جديد لازم است بخشهاي خوش­آب و هوا تر و داراي شرايط حرارتي مطلوب­تر به مناطق مسكوني، آموزشي، اداري، خدماتي، و تفرجگاهي اختصاص يابند. و ابنيه­هايي مانند انبارها،­ و صنايع آلوده ساز به نقاط داراي هواي نامساعدتر هدايت شوند .


ب. نظم و ترتيب و جهت­گيري بنا
:


بعنوان مثال بناهاي مناطق سردسيري براي بهره برداري بيشتر از انرژي خورشيدي بايد فاصله دار باشند و توسط معابر عريضي از يكديگر دور باشند .


ج. مقاومت مصالح بكار رفته در بنا :



محيط­وطبيعت معمولا مواد و مصالح مورد نياز و سازگار با افليم را در اختيار انسان قرار مي دهد مثلا در مناطق كويري و بياباني رس بسيار زياد است و خشت و يا آجر حاصل از آن كه در معماري شهرهاي كويري چون يزد مورد استفاده قرار ميگيرد.كه ضمن عايق بودن در مقابل تغييرات حرارتي از نظر استحكام نيز گاه با تير آهن رقابت مي كند و يا در مناطق مرطوب جنگلي مثل شمال جنس مصالح بكار رفته در بناها بايد بگونه­اي باشد كه در برابر رطوبت و خورندگي ناشي از آن ( عمل هوازدگي شيميائي و فيزيكي ) مقاومت بيشتري داشته باشد .بطور كلي يك ساختمان مي بايد براي مقابله و مقاومت در برابر نيروهاي حاصل از عناصر و عوامل آب وهوايي نظير افت و خخيزهاي درجة‌حرارت ،تغيرات رطوبت ،باران ،‌بارسنگين برف و يخ و نيروي باد و فشار طراحي شود. درجة‌حرارت از عناصر اقليمي بسيار مهم است كه بايد در احداث ساختمان مورد توجه قرار گيرد بويژه در مورد مصالح فلزي كه تغييرات دما باعث انبساط و انقباض­آنها مي­شوددر اين مورد استفاده از رنگها كه بخش وسيعي از انسولاسيون خورشيد را منعكس مي كند به كم كردن اين گونه مسائل و مشكلات كمك مي كند. بطور كلي درجة‌حرارتهاي بالا و تغيرات ناگهاني درجة حرارت مشكلات زيادي را ببار مي آورند .


هنگاميكه درجة حرارت بسرعت به زير نقطة انجماد و يخبندان مي رسد بتن،سنگ،و ديگر انواع مصالح ساختماني دستخوش خساراتي مي شوند. انبساط يخ در درزها و شكافها عموما منجر به شكستگي و تخريب ساختمانها مي­شود بنابراين در شهرهاي بويژه گرم و بياباني كه دامنة گرما زياد است ديوارها،‌بامها، و مصالح ساختماني با توجه به ضريب انبساط شان بايد انتخاب شوند . همچنين درجة‌حرارت در عرضهاي پائين اثر نامطلوبي بر روي بامهاي آسفالته و قيراندود شده مي گذارد زيرا زماني كه اين بامها در معرض تابش آفتاب قرار مي گيرند دماي آنها گاه به 130 تا 140 درجة ‌فارنهايت مي رسد و اين مساله ضمن افزايش گرماي فضاي درون ساختمان باعث ذوب و جاري شدن قير در سطح بام ميگردد از تاثيرات ديگر درجة حرارت اثر بر روي كارائي كارگران ساختماني در اجراي پروژة ساختماني ميباشد . درجة‌حرارت خيلي بالا بطور محسوسي كار يدي را كند ميكند و ممكن است به بيمار شدن افراد منجر شود همچنين درجة حرارت پائين نيز لباسها و پوشش بيشتري مي طلبد كه اين هم كار يدي را پيچيده و مشكل مي سازد .حوادث ايجاد شده طي دوره­هاي با درجة حرارت پائين تر از نقطة انجماد و يا گرماي زياد فراوانتر از شرايط طبيعي مي باشد .


رطوبت نسبي موجود در هوا نيز به لحاظ اينكه بر روي مواد و مصالح ساختماني ،پوشش يا روكش ساختمان، ورنگها اثر مي گذارد با اهميت است فلزات از نظر فساد و خورندگي تدريجي تحت شرايط رطوبت نسبي بالا بسيار مستعد هستند فساد فيزيكي و شيميائي رنگها نيز تحت تاثير رطوبت بالا افزايش مي يابد ريزش باران نه تنها اثرات مخرب رطوبت را بيشتر مي­كند بلكه داراي آثار فيزيكي مستقيم بر روي سطوح روباز نيز هست بارانهاي سنگين بناهاي سفالي و خاكي را تخريب و فرسوده ميكند و روانابها و سيلهايي ايجاد مي­كنند كه هم فوندانسيونها را تحليل مي برند. اين نوع بارانها بتن تازه ريخته شده را حفر و خاكريزهاي زمين را فرسوده و اكثر فعاليت هاي متحرك زميني را كند يا متوقف مي سازند . سدها ، كانالها، ستونها و پلها نيز بايد حداكثر مقاومت را در برابر بارانهاي سنگين و سيل ناشي از آنها را داشته باشند.


ريزش برف و انباشته شدن آن مقاومت نسبتا زياد سازه ها را طلب مي­كند در بناهاي نواحي كوهستاني و عرضهاي بالا بامها را آنقدر محكم بايد ساخت كه تاب نگاه داشتن برفهاي سنگين را داشته باشد تراكم برف روي ساير سطوح افقي وزن فوق­العاده­اي را بوجود مي­آورد كه در اين صورت احداث حفاضهاي مكمل و اضافي براي جلوگيري از ريزش آنها لازم است لازم بذكر است ساختمانهايي كه مملو از يخ و برف هستند در مقابل ديگر عوامل جوي مثل باد آسيب پذيرترند.


باد نيز يك فشار و نيروي مستقيم را در مورد ساختماها و سازه هاي واقع در مسيرش اعمال مي­كند و لذا بايد حداكثر سرعت باد و فشار مورد انتظار را در طراحي ساختمانها ،برجها ،وپلها در نظر گرفته شود در اين رابطه محاسبات مبتني بر سوابق آب و هوائي و نيز آزمايشهاي مربوط به باد-­تونل به مهندسي سازه كمك مي كند .

د.طرح و شكل :



از نظر تاثير آب و هوا بر شكل و طرح ساختمان بايد موارد زير مورد توجه قرار گيرند.


1. نور و روشنايي فضاي داخلي بنا
2. تعادل حرارتي داخل ساختمان
3. موقع و محل بنا در برابر باران و برف و يخبندان
4. شكل بنا در رابطه با دفع و كاهش نيروي تخريبي باد
5. دفع و كاهش آلودگيها


اگر بنا و ساختماني در برابر عناصر و عوامل اقليمي خوب طراحي شود و شكل و پلان آن بگونه­اي باشد كه موارد بالا را تامين نمايد نه تنها ضريب ايمني و مقاومت سازه بالا مي رود بلكه راحتي و آسايش ساكنين بنا نيز از نظر بيوكليماي انساني فراهم مي­گردد .

شكل بنا و نور و روشنائي :



عوامل موثر در نورگيري ساختمان عبارتند از عرض جغرافيايي و موقعيت خورشيد كه زاوية‌تابش و جهت تابش در اين مورد موثر مي باشد .


ü طول زمان تابش و شدت تابش كه اولي به تعداد ساعات آفتابي در روز و دومي يعني شدت تابش به عواملي نظير ارتفاع مقدار ابر ، هواويزه ،و آلودگي جو بستگي دارد .
ü بافت شهري و جهت گيري كوچه ها ،خيابانها ، و معابر كه مسلما بافت فشرده و متراكم و معابر تنگ نورگيري را كم مي كند .
ü تراكم و فشردگي مساكن كه به مساحت آنها بستگي دارد طبعا در زمينها و قطعات كوچك فاصله و در نتيجه نورگيري بنا كم مي شود .
ü فرم و جهت صحن حياط در ارتباط با موقعيت ساختمانهاي همجوار .
ü وجود و يا عدم وجود بالكن و همچنين ميزان كشيدگي بالكنها و ايوانها در ارتباط با تابش خورشيد و سايه گيري .
ü محل قرارگيري پنجره ها و تعداد آنها ،شكل و ابعاد آنها ، كه يكي از مهمترين مسائل در نورگيري ساختمانها مي باشد در عرضهاي پائين بايد ارتفاع پنجره كم و شكل آن عرضي باشد و بالعكس در عرضهاي بالا ارتفاع پنجره زياد و شكل آن طولي و در عرضهاي مياني ابعاد پنجره بايد در حد متوسط و به شكل مربع بايد در نظر گرفته شود.
ü جنس و رنگ مصالح روكار و نماي ساختمان نيز در ميزان نورگيري موثر است. ديوارهاي سفيد و يا داراي رنگهاي روشن چون آلبدو و ضريب انعكاس بالايي دارند نور را بخوبي منعكس و به ساختمانهاي همجوار منتقل مي كنند و رنگهاي تيره عكس اين عمل مي كنند .

شكل بنا و تعادل حرارتي :



ايجاد حرارت مناسب و تهوية مطبوع در فضاي داخلي بنا يكي از موارد مربوط به معماري است و كار ساده و آساني نخواهد بود چون در رابطه با آسايش و يا عدم آسايش انسان قرار مي­گيرد و مفاهيم گرما وسرما ناشي از احساس طبيعي انسان و شرايط فيزيولوژيك وي مي باشد.


بطوركلي انسان براي برقراري تعادل حرارتي و آسايش گرمائي به شيوه هاي گوناگون به مبارزه با محيط و شرايط آب و هوائي مي پردازد مثلا از طريق غذا و خوراك ، لباس و پوشاك، ورزش، وسائل گرمائي و سرمائي ،ويا خانه و مسكن وامثال آن استفاده مي كند تا دماي بدن خود را كنترل كند در شرايطي كه ( منطقة آسايش ) فراهم گردد در اين هنگام انسان مي تواند راندمان كار خود را بالا ببرد بخوبي بخوابد و استراحت كند تاخستگي ناشي از كار روزانه را از بدن خارج سازد و بطور كلي احساس آسايش نمايد بديهي است كه يكي از معيارهاي مهم براي ايجاد تعادل حرارتي و در نتيجه منطقة آسايش بكار گيري استانداردهاي معماري و طراحي ساختمان براي افزايش يا كاهش دماي درون بنا مي­باشد براي نيل به اين هدف مي بايست عوامل موثر در حرارت فضاي دروني بنا را بشناسيم و سپس با توجه به نيازهاي حرارتي طرح و شكل مناسب را انتخاب كنيم تا هم تعادل حرارتي و احساس آسايش بدست آيد و هم هزينه هاي مربوط به دستگاههاي حرارتي و برودتي به حداقل خود برسد عمده ترين عوامل موثر در حرارت بنا عبارتند از


ü تقريبا تمام عوامل موثر در نورگيري بنا در شرايط حرارتي آن نيز موثر مي باشند
ü شكل بام و جنس مصالح بكار رفته در آن
ü ارتفاع سقف نسبت به كف
ü ضخامت ديوارها،ديوارهاي عايق
ü تعداد لايه هاي بكار رفته در بام يا سقف، جداره يا ديواره و پنجره ها
ü تهوية عرضي


در اقليم­هاي گرم و بسيار گرم ساختمان باد بگونه­اي طراحي شود كه حرارت خارج را بخود جذب نكند بويژه حرارتي كه توسط اشعه­هاي مستقيم خورشيد توليد مي­گردند بعنوان مثال در اينگونه اقليم ها استفاده از بامهاي گنبدي توصيه مي شود .برعكس در آب و هواهاي سرد و بسيار سرد طرح و شكل ساختمان و حتي مصالح بكار رفته در آن بايد بگونه­اي باشد كه حرارت درون بنا را حفظ كند براي اين مناطق بامهاي مسطح مناسب مسي باشد زيرا به نسبت حداكثر جذب انرژي خورشيدي صورت مي­گيرد .شكل بنا در رابطه با برف و باران نيز اهميت دارد .


در مورد باد نيز بايد براي جلوگيري از اثرات مخرب آن مقاومت مصالح و نيز طرح و شكل بنا و طرز قرارگيري بنا بسيار مهم است شرايط و ويژگيهاي باد در رابطه با طراحي ساختمان اصولا عبارت است از آشفتگي باد ( توفاني بودن باد) سرعت بالا (بالاخص سرعت زياد) ، جهت باد ، وزش باد در سطح زمين وتداوم باد، بررسي اين ويژگيها مي تواند در مورد بادهاي غالب ، بادهاي محلي ،ويا حالات استثنائي باد ، (مثل تورنادوها و هاريكن ها ) صورت گيرد . اثرات كلي باد بر روي اشياو عوارض ثابت و مستقر در مسيرش را مي توان بشرح زير بيان كرد .


ü فشار مستقيم و مثبت
ü كشش آئرو­ديناميك
ü فشار منفي (مكش)
ü اثرات جنبشي
ü اثرات هارمونيك ( ارتعاش ، لرزش )
ü اثرات روبيدگي و تنظيف

اصول كلي كه در طراحي ساختمان در رابطه با باد بايد مورد توجه قرار گيرند عبارتند از :



ü ساختمانهاي داراي شكل مدور نسبت به بناهاي زاويه دار و حاوي سطوح صاف مقاومت بالاتري در مقابل باد دارند. به همين خاطر در مناطق گرم و خشك و بياباني كه باد نيز زياد است بناهاي گنبدي شكل مناسب هستند.


ü ساختمانهاي بلند و مرتفع كه داراي ابعاد افقي كوتاه هستند در برابر واژگون شدن و يا خم شدن كامل در قسمتهاي فوقاني شان مستعدترند بناهاي پهلو باز و يا بناهاي داراي اشكال بادگير چون تمايل دارند باد را به چنگ در آورند نسبت به آنهائي كه در برابر فشارهاي عمومي طراحي شده اند نيروي باد را بيشتر خواهند كرد ساختمانهاي روباز و صاف نيز بايد بمنظور مقابله با نيروهاي اصلي بيروني كه بر سطوح داخلي واقع مي شوند ارزيابي گردند.


ü بر آمدگي يا جلو آمدگي بنا جان پناهها و ديوارهاي بلند، نرده هاي سخت و محكم ، سايه بانها ، و بالكنهاي سكونت ، پيش آمدگيهاي عريض و ديوارهاي بيروني بي دوام و ناپايدار و امثال آن باد نسبتا زيادي را به چنگ مي اندازند و در نتيجه بر اثر كششي همه جانبه بر ساختمان مي افزايند .


ü علائم و نشانه ها ، دودكشها ، آنتنها ، چهارطاقي ها و ساير تجهيزات روي بام ساختمانها نيز دستخوش اثر روبيدگي قرار مي گيرند.


ü يكي ديگر از موارد مهم مربوط به در ها و پنجره ها مي باشد شيشه ها بايد بگونه اي نسب شوند كه به بعضي جابجائي هاي شيشه نسبت به چهارچوب امكان بدهند چهارچوبها نيز بايد به صورتي كار گذاشته شوند كه به برخي حركات و جابجائي هاي سازة بنا اجازه بدهد بدون اينكه باري به چهارچوب در و پنجره ها منتقل شود.

ضرايب راحتي و آسايش در ساختمانها :



بديهي است كه در معماري و برنامه ريزي و طراحي ساختمان اگر به مواردي كه تاكنون بيان گرديد توجه داشته باشيم و آنها را رعايت كنيم شرايط زيستي مناسب فراهم مي گردد يكي از معيارهاي مهم آسايش وجود شرايط حرارتي مطلوب مي باشد. به هر حال امروزه بايد در حداقل فضاي ممكن بنايي احداث شود كه نيازآسايش انسان در تمام فصول را برآورده سازد براي نيل به اين منظور بايد سعي نمود در زمستان به جاي استفاده از سوخت هاي فسيلي و دستگاههاي گرم كننده بيشتر از انرژي خورشيدي و طبيعت بهره گرفت و در تابستان نيز از حداكثر سايه ، باد و ديگر ويژگيهاي اقليمي سود جست.

منابع:


1. زمرديان، جعفر- كاربرد جغرافياي طبيعي در برنامه ريزي شهري و روستائي -دانشگاه پيام نور ،1374
2. كسمائي ،مرتضي . احمدي نژاد، محمد - اقليم و معماري - نشرخاك، 1383
3. محمدي، حسين - آب وهواشناسي كاربردي - دانشگاه تهران ،1385
4. جعفرپور، ابراهيم -اقليم شناسي - دانشگاه تهران ، 1381
5. عليجاني ، بهلول . كاوياني ، محمد رضا - مباني آب و هواشناسي - انتشارات سمت ،1382
6. رجائي ،عبدالحميد - كاربرد جغرافياي طبيعي در برنامه ريزي شهري و روستائي - انتشارات سمت ،1382
7. قباديان ، وحيد . فيض مهدوي ، محمد - طراحي اقليمي - دانشگاه تهران، 1380
منبع : s-vahdati.blogfa.com
 
بالا