امروزه مراكز تحقيق و توسعه از واحدهاي مهم سازماني مؤسسات و سازمان هاي صنعتي و كارآفرينان است كه ناگزير لازم است برمبناي علم و در راستاي توسعه اقتصاد و صنايع پيشرفته حركت كنند. به عقيده متخصصان،؛ تحقيق و توسعه بستر توسعه همه جانبه كشورها و پايداري براي بازسازي و نوسازي تكنولوژيكي، افزايش اشتغال، ارتقاي كيفيت زندگي و محيط و سلامت است و در اين چارچوب تجاري كردن تكنولوژي از جمله عوامل مهم به شمار مي رود. »تجاري كردن تكنولوژي«، عنوان جزوه اي از انتشارات اخير انجمن تخصصي مراكز تحقيق و توسعه صنايع و معادن است كه مقاله اي از آن براي درج در اين صفحات تلخيص شده است.
امروزه، همانند گذشته، ديگر پهنه جغرافيايي، كثرت جمعيت و منابع سرشار طبيعي ملاك قدرتمندي تلقي نمي شود. اكنون صاحبان واقعي قدرت كساني هستند كه بر امواج تكنولوژي نشسته اند.
اين يك شعار نيست. نرخ بالاي رشد توليدات صنعتي به ويژه در حوزه فناوري هاي پيشرفته در كشورهاي عضو OECD و كشورهاي جنوب شرقي آسيا و صادرات اين كشورها (كشورهاي جنوب شرقي آسيا) كه روندي از تغيير تركيب صادرات از كالاهاي سنتي و كاربر را به كالاهاي تكنولوژي بر، نشان مي دهد، كمترين ترديدي را در اين مورد، باقي نمي گذارد.
بررسي ها، نشان مي دهد كه از حدود180 كشور جهان،50 كشور برتر داراي بيشترين سرمايه گذاري در زمينه تحقيق و توسعه هستند(98 درصد كل جهان) بيشترين تعداد محققان و دانشمندان(95 درصد كل جهان) و بيشترين شمار ثبت اختراعات(99 درصد كل جهان)، هستند. اين كشورها(50 كشور) همچنين داراي نرخ رشد متوسطي معادل2/41درصد اند كه در مقايسه با نرخ رشد0/88 درصدي بقيه كشورها(130 كشور)، بسيار چشمگير و بالاتر است. همين بررسي ها نشان مي دهد كه90 درصد از سهم كشورهاي در حال توسعه، مربوط به كشورهاي در حال توسعه آسياي جنوب شرقي (چين، تايوان، كره جنوبي، سنگاپور، مالزي، تايلند، اندونزي، فيليپين) و مكزيك، برزيل و هند است كه در همان گروه50 كشور جاي دارند.
غيرممكن نيست
اكنون، كاملاً روشن است كه همه كشورهايي كه »فناوري« را محور توسعه قرار داده اند، توانسته اند جايگاه خود را به سرعت تغيير داده و حضور موفقي در جامعه جهاني داشته باشند. البته، قبول چنين راهبردي به مفهوم سادگي پياده سازي آن نيست و اگر چنين بود، بقيه كشورهاي بازمانده از كاروان توسعه هم موفق به گذار از اين وادي پرپيچ و خم مي شدند. اما، طي كردن اين مسير، گرچه ساده نيست ولي، غيرممكن هم نيست. كافي است، كمي واقع بينانه عمل كنيم. واقع بينانه عمل كردن يعني درك هوشمندانه واقعيات كه، راهنماي خواسته هاي ما باشد و كوشش هاي ما را عميقاً برانگيزد. يعني اينكه دريابيم چرا گذار از اين مرحله (مرحله عقب ماندگي) اجتناب ناپذير است. يعني اينكه دريابيم اين »تكنولوژي« است كه نقطه ضعف و پيچيده ترين مشكل ما در حال حاضر و سال هاي آينده است و از آنجايي كه ما از نظر تكنولوژي توسعه نيافته ايم، پس چاره انديشي در اين مورد بايد به صورت اضطراري و فوري انجام گيرد. چنين اضطرار و فوريتي يعني جهشي عمل كردن، مستلزم تضمين ايجاد فضايي است كه نفوذ، نشر و توسعه تكنولوژي را ميسر سازد.
تجاري سازي تكنولوژي
تجاري كردن يا تجاري سازي تكنولوژي يكي از روش هايي است كه مي توان بوسيله آن علم را به اقتصاد گره زد (البته با اين فرض كه علمي وجود داشته باشد و اقتصادي هم كه پذيراي آن باشد.)
از اصطلاح تجاري سازي(Technology Commercialization) تعاريف مختلفي ارايه شده است. برخي آن را صرفاً استاندارد سازي عمليات توليد براي ارايه و انتقال دانش فني به سايرين دانسته اند. برخي تجاري سازي را انتقال دانش و تكنولوژي از يك فرد يا گروه به فرد يا گروه ديگر به منظور به كارگيري آن در سيستم فرآيند، محصول و يا يك روش انجام كار، تعريف كرده اند.
در ساده ترين تعريف، تجاري سازي به انتقال تكنولوژي بسيار نزديك است. به عبارت ديگر فرآيند تجاري سازي، همان فرآيند انتقال دانش و تكنولوژي از مراكز تحقيقاتي به صنايع موجود يا كسب و كارهاي جديد است.
از نظر فرآيند نوآوري، تجاري سازي يعني اينكه فناوري و دانش نوين بايد ازمؤسسه هاي عرضه كننده آن به سمت صنايع و شركت هاي متقاضي جريان يابد.
در مجموع تجاري سازي را مي توان به بازار رسانيدن يك ايده يا يك نوآوري دانست كه بايد با مطالعه دقيق بازار و استخراج نيازهاي بازار، انجام تحقيقات و انجام آزمايش هاي لازم، تهيه نمونه، استاندارد سازي فرآيند توسعه محصول و هماهنگي هاي مديريتي براي عرضه آن به متقاضي يا بازار، توام باشد.
تحقيقات بازار
امروزه، همه مراكز تحقيقاتي، دانشگاه ها و مؤسساتي كه كار تحقيقاتي انجام مي دهند بايد واحدهاي تحقيقات بازار داشته باشند. چنين واحدي به عنوان هماهنگ كننده فعاليت هاي تجاري سازي مي تواند نقش مهمي را در نتيجه رساني تحقيقات به بازار و بخش هاي اقتصادي و متقابلاً نيازهاي بازار به واحدهاي تحقيقاتي داشته باشد.
امروزه فراگرفتن روش هاي تجاري كردن تكنولوژي براي نوآوران و كارآفرينان مراكز تحقيقاتي و مؤسسات بسيار حائز اهميت است، چرا كه موفقيت تحقيق بايد با توسعه و تجاري شدن آن همراه باشد. ما تاكنون در اين بخش (تجاري سازي) كم كاركرده ايم، بايد به دنبال ساز و كارهايي باشيم كه روش تبديل »ايده« به »محصول« را به ما ياد بدهد و روند تبديل »علم« به »ثروت« را سرعت ببخشد.
امروزه، همانند گذشته، ديگر پهنه جغرافيايي، كثرت جمعيت و منابع سرشار طبيعي ملاك قدرتمندي تلقي نمي شود. اكنون صاحبان واقعي قدرت كساني هستند كه بر امواج تكنولوژي نشسته اند.
اين يك شعار نيست. نرخ بالاي رشد توليدات صنعتي به ويژه در حوزه فناوري هاي پيشرفته در كشورهاي عضو OECD و كشورهاي جنوب شرقي آسيا و صادرات اين كشورها (كشورهاي جنوب شرقي آسيا) كه روندي از تغيير تركيب صادرات از كالاهاي سنتي و كاربر را به كالاهاي تكنولوژي بر، نشان مي دهد، كمترين ترديدي را در اين مورد، باقي نمي گذارد.
بررسي ها، نشان مي دهد كه از حدود180 كشور جهان،50 كشور برتر داراي بيشترين سرمايه گذاري در زمينه تحقيق و توسعه هستند(98 درصد كل جهان) بيشترين تعداد محققان و دانشمندان(95 درصد كل جهان) و بيشترين شمار ثبت اختراعات(99 درصد كل جهان)، هستند. اين كشورها(50 كشور) همچنين داراي نرخ رشد متوسطي معادل2/41درصد اند كه در مقايسه با نرخ رشد0/88 درصدي بقيه كشورها(130 كشور)، بسيار چشمگير و بالاتر است. همين بررسي ها نشان مي دهد كه90 درصد از سهم كشورهاي در حال توسعه، مربوط به كشورهاي در حال توسعه آسياي جنوب شرقي (چين، تايوان، كره جنوبي، سنگاپور، مالزي، تايلند، اندونزي، فيليپين) و مكزيك، برزيل و هند است كه در همان گروه50 كشور جاي دارند.
غيرممكن نيست
اكنون، كاملاً روشن است كه همه كشورهايي كه »فناوري« را محور توسعه قرار داده اند، توانسته اند جايگاه خود را به سرعت تغيير داده و حضور موفقي در جامعه جهاني داشته باشند. البته، قبول چنين راهبردي به مفهوم سادگي پياده سازي آن نيست و اگر چنين بود، بقيه كشورهاي بازمانده از كاروان توسعه هم موفق به گذار از اين وادي پرپيچ و خم مي شدند. اما، طي كردن اين مسير، گرچه ساده نيست ولي، غيرممكن هم نيست. كافي است، كمي واقع بينانه عمل كنيم. واقع بينانه عمل كردن يعني درك هوشمندانه واقعيات كه، راهنماي خواسته هاي ما باشد و كوشش هاي ما را عميقاً برانگيزد. يعني اينكه دريابيم چرا گذار از اين مرحله (مرحله عقب ماندگي) اجتناب ناپذير است. يعني اينكه دريابيم اين »تكنولوژي« است كه نقطه ضعف و پيچيده ترين مشكل ما در حال حاضر و سال هاي آينده است و از آنجايي كه ما از نظر تكنولوژي توسعه نيافته ايم، پس چاره انديشي در اين مورد بايد به صورت اضطراري و فوري انجام گيرد. چنين اضطرار و فوريتي يعني جهشي عمل كردن، مستلزم تضمين ايجاد فضايي است كه نفوذ، نشر و توسعه تكنولوژي را ميسر سازد.
![]() |
تجاري سازي تكنولوژي
تجاري كردن يا تجاري سازي تكنولوژي يكي از روش هايي است كه مي توان بوسيله آن علم را به اقتصاد گره زد (البته با اين فرض كه علمي وجود داشته باشد و اقتصادي هم كه پذيراي آن باشد.)
از اصطلاح تجاري سازي(Technology Commercialization) تعاريف مختلفي ارايه شده است. برخي آن را صرفاً استاندارد سازي عمليات توليد براي ارايه و انتقال دانش فني به سايرين دانسته اند. برخي تجاري سازي را انتقال دانش و تكنولوژي از يك فرد يا گروه به فرد يا گروه ديگر به منظور به كارگيري آن در سيستم فرآيند، محصول و يا يك روش انجام كار، تعريف كرده اند.
در ساده ترين تعريف، تجاري سازي به انتقال تكنولوژي بسيار نزديك است. به عبارت ديگر فرآيند تجاري سازي، همان فرآيند انتقال دانش و تكنولوژي از مراكز تحقيقاتي به صنايع موجود يا كسب و كارهاي جديد است.
از نظر فرآيند نوآوري، تجاري سازي يعني اينكه فناوري و دانش نوين بايد ازمؤسسه هاي عرضه كننده آن به سمت صنايع و شركت هاي متقاضي جريان يابد.
در مجموع تجاري سازي را مي توان به بازار رسانيدن يك ايده يا يك نوآوري دانست كه بايد با مطالعه دقيق بازار و استخراج نيازهاي بازار، انجام تحقيقات و انجام آزمايش هاي لازم، تهيه نمونه، استاندارد سازي فرآيند توسعه محصول و هماهنگي هاي مديريتي براي عرضه آن به متقاضي يا بازار، توام باشد.
تحقيقات بازار
امروزه، همه مراكز تحقيقاتي، دانشگاه ها و مؤسساتي كه كار تحقيقاتي انجام مي دهند بايد واحدهاي تحقيقات بازار داشته باشند. چنين واحدي به عنوان هماهنگ كننده فعاليت هاي تجاري سازي مي تواند نقش مهمي را در نتيجه رساني تحقيقات به بازار و بخش هاي اقتصادي و متقابلاً نيازهاي بازار به واحدهاي تحقيقاتي داشته باشد.
امروزه فراگرفتن روش هاي تجاري كردن تكنولوژي براي نوآوران و كارآفرينان مراكز تحقيقاتي و مؤسسات بسيار حائز اهميت است، چرا كه موفقيت تحقيق بايد با توسعه و تجاري شدن آن همراه باشد. ما تاكنون در اين بخش (تجاري سازي) كم كاركرده ايم، بايد به دنبال ساز و كارهايي باشيم كه روش تبديل »ايده« به »محصول« را به ما ياد بدهد و روند تبديل »علم« به »ثروت« را سرعت ببخشد.