من از مردا بترسم؟؟؟؟
عمراااااا
از پسراي دانشگاهمون و بلاهايي كه سرشون اوردم به خاطر پررو بازيشون بايد پرسيد
تبادل نظر های شیر زنان باشگاه
- شروع کننده موضوع smn_mrkz
- تاریخ شروع
من از مردا بترسم؟؟؟؟
عمراااااا
از پسراي دانشگاهمون و بلاهايي كه سرشون اوردم به خاطر پررو بازيشون بايد پرسيد
sepahrad
عضو جدید
sepahrad
عضو جدید
sepahrad
عضو جدید
شنيدن كي بود مانند ديدن ما ترستون رو اعتراف كردين و ديديممن از مردا بترسم؟؟؟؟
عمراااااا
از پسراي دانشگاهمون و بلاهايي كه سرشون اوردم به خاطر پررو بازيشون بايد پرسيد
چرا همه به من ميگن مرلين؟؟؟؟
اسمم بعد از مرلين نوشته شده هااااا
سر فرصت ميام مينويسم
الان حسش نيست
سپهراد عزیز خودت برو یک تاپیک کل کل مردونه بزن تا ما خانما بیائیم توش باهات کل کل کنیم . این تاپیک مال خاطرات ما خانماست
sepahrad
عضو جدید
چرا همه به من ميگن مرلين؟؟؟؟
اسمم بعد از مرلين نوشته شده هااااا
سر فرصت ميام مينويسم
الان حسش نيست
اينم بگم بين
مرلين ارايش هستش واسه مينا
حالا برين
اي بابا
وسوسه شدم يكيشو بنويسم
يه پسره بود تو كلاسمون خودشو هم همراه با لباساش اتو ميزد
وااااااااااااااااااااااااي كه زيادي سيخونكي بود
خيلي هم از خودش خوشش ميومد
يه بار كه پاشو از گليمش درازتر كرده بود،صبر كردم روزي بياد كه سلف دانشگاه قيمه بده(قيمه دانشگاهمون بي نهايت چرب بود) .بر خلاف روزهاي قبل يه ظرف گرفتم و وقتي داشت ميومد تو سلف يه جوري كه مثلا دارم ميوفتم همشو خالي كردم رو لباسش
وسوسه شدم يكيشو بنويسم
يه پسره بود تو كلاسمون خودشو هم همراه با لباساش اتو ميزد
وااااااااااااااااااااااااي كه زيادي سيخونكي بود
خيلي هم از خودش خوشش ميومد
يه بار كه پاشو از گليمش درازتر كرده بود،صبر كردم روزي بياد كه سلف دانشگاه قيمه بده(قيمه دانشگاهمون بي نهايت چرب بود) .بر خلاف روزهاي قبل يه ظرف گرفتم و وقتي داشت ميومد تو سلف يه جوري كه مثلا دارم ميوفتم همشو خالي كردم رو لباسش
sepahrad
عضو جدید
چي؟؟؟
sepahrad
عضو جدید
اي بابا
وسوسه شدم يكيشو بنويسم
يه پسره بود تو كلاسمون خودشو هم همراه با لباساش اتو ميزد
وااااااااااااااااااااااااي كه زيادي سيخونكي بود
خيلي هم از خودش خوشش ميومد
يه بار كه پاشو از گليمش درازتر كرده بود،صبر كردم روزي بياد كه سلف دانشگاه قيمه بده(قيمه دانشگاهمون بي نهايت چرب بود) .بر خلاف روزهاي قبل يه ظرف گرفتم و وقتي داشت ميومد تو سلف يه جوري كه مثلا دارم ميوفتم همشو خالي كردم رو لباسش
باز ميگم شنيدن كي بود مانند ديدن ما كه ديديم ......
حيف پري خانم گفتن برم پس باي
به تخيلاتتون برسين
sepahrad
عضو جدید
پري خانم خودشون نميزارن من برم
اين حواب بدم
مينا خانم شما اسمتون رو هم با مرلين ارايش كرديد
اي بابا
وسوسه شدم يكيشو بنويسم
يه پسره بود تو كلاسمون خودشو هم همراه با لباساش اتو ميزد
وااااااااااااااااااااااااي كه زيادي سيخونكي بود
خيلي هم از خودش خوشش ميومد
يه بار كه پاشو از گليمش درازتر كرده بود،صبر كردم روزي بياد كه سلف دانشگاه قيمه بده(قيمه دانشگاهمون بي نهايت چرب بود) .بر خلاف روزهاي قبل يه ظرف گرفتم و وقتي داشت ميومد تو سلف يه جوري كه مثلا دارم ميوفتم همشو خالي كردم رو لباسش
نه
من از بچگي عاشق شخصيت مرلين بودم
اون جادوگر خوبه
اسمم نيازي به آرايش نداره
خواستم دوتاشو بذارم
sepahrad
عضو جدید
نه شوخي بود به دل نگيريد هم اسمتون قشنگه و هم انشالله تخيلتون قشنگ ميشه
خوشگل خانم خدا رو شكر كن نميتونم چون منم خيلي دوست داشتم تا ......
sepahrad
عضو جدید
چي رو امتحان كنم ؟
سپهراد عزیز من خودم اگه یکی از این به اصطلاح تخیلاتمو برات بگم دلت به حال یکی از همجنسات مبسوزه
ببين تخيل در اينجا قشنگ شده كلمه دروغه
بهش فكر كن
اينجا مهد كودك نيست كه بشينيم قصه ببافيم واسه خودمون
من هم گفتم الان 2 ساله ديگه اين كارها رو گذاشتم كنار
خوشحال هم هستم
sepahrad
عضو جدید
تخيل فقط تو خواب سر ادم مياد
فعلا باي
پري خانم ببخشيد
كلا خانما ببخشيد اگه چيزي گفتم كه ناراحت شدين باي
sepahrad
عضو جدید
پري خانم فعلا باي اگه حوصله داشتين واسم خصوصي بزننين تا منم تخيلات 100% حقيقتم رو واستون بذارم
تا جيگرتون اتيش بگيره باي
sepahrad
عضو جدید
خيلي ممنون خانومي؟
Similar threads
Similar threads
-
-
آيا اهل دخانيات هستيد ؟!؟! (بحث و تبادل نظر در مورد دخانيات)- شروع شده توسط Mehdi_Architect
- پاسخ ها: 9
-
جهادگران خوش فکر! [تبادل نظرات و تجربیات پیرامون اردوهای جهادی]- شروع شده توسط .:ارمیا:.
- پاسخ ها: 42
-
-
