سلام دوستان تازه داشتم تلویزیون نگاه میکردم در خصوص شب یلدا بود از یه پیرمردی در سالمندان پرسیدند بچه هات بت سر میزنن فردا میان دیدنت با دل شکسته گفت :نه فردا نمیان مطمئنم .خیلی شکسته بود مجری ازش پرسید:ببخششون .پیرمرد گفت نمیبخشم بغض تو گلوش جم شده بود تا بلاخره به اسرار مجری بخشید بجنبید تا دیر نشده