سـعید
مدیر بازنشسته
تاملي بر بازشناسي هنر آبستره گودرزي مصطفي* * گروه آموزشي هنرهاي تجسمي- دانشكده هنرهاي زيبا- دانشگاه تهران تمامي تاريخ هنر، تا اوايل سده بيستم ميلادي، شاهد حضور پرقدرت نقاشي فيگوراتيو و تصويري بوده است. هنرهاي غير تصويري، بيشتر در زمينه هنرهاي كاربردي و تزئيني ظهور يافته بود. در اوايل قرن بيستم، نقاش اروپايي از تصوير نمودن جهان محسوس و دنياي عيني روي برتافت و صحنه نقاشي خود را از اشياء و عناصر قابل شناخت و شكلهاي شناخته شده در جهان مرئي و ملموس، خالي كرده و به بازتاب دنياي درون خود پرداخت. تغيير جهت از جهان بروني به درون انسان، از بازنمايي شي ء به نمايش فرم، نقطه آغازين تكوين بيان نوين هنري و شروع ظهور نقاشي غير تصويري و به اعتباري نقاشي آبستره بود. نقاشي، ديگر تنها وسيله بازنمايي جهان مرئي نبود. انعكاس بياني شكلهاي رنگين ناب، مي توانست وسايل مرئي ساختن طنين دروني چيزها و اهتزازشان در روح آدمي را براي نقاش تدارك بيند. در اين دوره، هنرمند نقاش متقاعد شد كه اگر هماهنگي هاي ناب تصويري عاري از تصويرهاي عيني يا استعاري باشند، مي توانند- درست همانند اصوات ناب موسيقي- روح انگيز شوند. هنرمند، از تصويرهاي طبيعي يكسره چشم پوشيده و خود را كاملا به نيروي بياني شكلهاي رنگين سپرد.
در اين مقاله، ضمن اشاره به انگيزه ها، انديشه ها و زمينه هاي پيدايش هنر انتزاعي، به آغازكنندگان و گرايشات عمده ظهور يافته اين هنر توجه شده است.
در اين مقاله، ضمن اشاره به انگيزه ها، انديشه ها و زمينه هاي پيدايش هنر انتزاعي، به آغازكنندگان و گرايشات عمده ظهور يافته اين هنر توجه شده است.
