بیماری صرع و همه چیز درباره آن
صرع یك اختلال شناختهشده از روزگاران قدیم است و قدمت آن به عصرحجر برمیگردد. یونانیان باستان به این بیماری به عنوان یك بیماری مقدس نگاه میكردند. آنان معتقد بودند این تجلی یكی از خدایان است كه میتواند سبب سقوط بیمار روی زمین و تكانهای شدید وی شود و بعد، قبل از مرگ كامل بیمار، مجددا وی را زنده كند.
بقراط اولین كسی بود كه با این نظریه مخالفت كرد. این پزشك یونانی در حدود 2450 سال قبل معتقد بود صرع یك بیماری با منشاء اختلال مغزی است.
طی 2000 سال بعد، نظریههای خرافی دیگری هم در مورد علت این بیماری شكل گرفت. در نگرش اول، اعتقاد بر این بود كه این بیماری به علت نفوذ ارواح خبیث و شیطانی به بدن افراد بروز میكند. به همین دلیل برای بیرون راندن ارواح خبیث از جسم بیماران سعی میكردند به روشهای خشونتباری متوسل شوند كه بسیاری از مواقع باعث صدمات جسمی و حتی مرگ بیمار میشد.
در نگرش دوم كه جالینوس از مدافعان آن بود، تصور میشد كه به دلیل بروز لخته و آماس در عروق دست یا پا، این بیماری شروع میشود.
به همین دلیل دست یا پای بیماران را در هنگام حمله محكم میبستند تا جریان خون آن قطع شود و بیمار بهبود یابد. حتی گاهی اوقات، یكی از اندامهای بیمار را كه تشنج از آنجا شروع میشد قطع میكردند. اگر حمله تشنجی از یك اندام شروع نمیشد، جمجمه بیمار را میشكافتند و سعی میكردند تا لخته را خارج كنند.
تا حدود 100 سال پیش، درمانهای گوناگونی كه برای بیماری صرع معــرفی میشدند هیچ كدام موثرنبودند و بیشتر جنبه خرافی داشتند و خرافات باعث شده بود تا واقعیات و حقایق هویدا نشود.
مغز به عنوان جایگاه صرع
مغز از میلیاردها سلول عصبی به نام نورون تشكیل شده است. عمل نورونها انتقال پیام های عصبی به نورونهای دیگر است. این پیامها از طریق ناقلهای شیمیایی به نام نوروترانسمیتر(NEUROTRANSMITTER) به نورونهای بعدی منتقل میشوند.
وقوع هرگونه حمله تشنجی، ناشی از انتقال ناگهانی تعداد بسیار زیادی از پیامهای عصبی در مغز است كه در حالت عادی نباید این پیامها از مغز ساطع شوند. در ضمن، نباید به صورت همزمان اینقدر پیام غیر لازم صادر شود.
این پیامها میتوانند فقط در یك قسمت از مغز تولید شوند یا تمام مغز را در برگیرند. با توجه به محل شروع پیامها، نمای بالینی حمله تشنجی هم تعریف میشود. مثلا اگر از نورونهای ناحیه حركتی مغز شروع شوند، ممكن است حمله به صورت تكانهای اندام شروع شود. علت دقیق شروع حمله تشنجی هنوز مشخص نیست.
- علایم تشنج و صرع کدام است؟
شایعترین علایم که از نظر بالینی قابل مشاهده است، این است که بیمار به صورت ناگهانی جیغ می کشد و به روی زمین می افتد و از هوش می رود. دست و پاهایش سفت می شود (که به این مراحل تونیک گفته می شود) و بعد از چند ثانیه (20الی 30 ثانیه) شروع به دست و پا زدن می کند. سپس به حالت اغما(بیهوشی) می رود و به صداها جواب نمی دهد.
در فاز پس از حمله، بیمار به هوش می آید و تا یک روز سردرد و حالت کوفتگی، خوابآلودگی و بی حالی دارد. بعد از دو روز این حالتها برطرف می شوند. البته نمونه ی ذکر شده فقط یک نوع از انواع صرع و تشنج می باشد.
در حالت دوم بیمار موقع تشنج حالتهای دل درد، بی حوصلگی، اضطراب بدون دلیل، درد پا و علایم پیش درآمد تشنج را دارد. اگر این حالات بدون دلایل خاصی اتفاق بیافتد، بهتر است بیمار با پزشک مشورت کند، چون ممکن است نشانهای از یک حمله ی صرع قریبالوقوع باشد.
از علایم دیگر در کودکان، افت تحصیلی و مشکل تحصیلی، به خصوص در درس املا می باشد. معلم همیشه شکایت دارد که کودک به یک جا خیره می شود و به نقطه خاصی می نگرد. به این حالت، حالت عدم حضور گفته می شود و به نظر می رسد کودک فکرش در جای دیگری است. در این حالت هوشیاری برای مدت کمی از بین می رود. این مدت به حدی کوتاه است که ممکن است بیمار دوچرخه سواری هم بکند و پا هم بزند، ولی این اختلال هوشیاری (در حد 3- 2 ثانیه) را هم داشته باشد و یا در حین نوشتن املا ممکن است در طول یک جمله چندین کلمه را جا بیاندازند. این نوع تشنج خوش خیم می باشد و اگر زود درمان شود، بهبود خواهد یافت.
از علایم دیگر تشنج در کودکان، افت تحصیلی، به خصوص در درس املا می باشد. معلم همیشه شکایت دارد که کودک به یک جا خیره می شود و یا در حین نوشتن املا ممکن است در طول یک جمله چندین کلمه را جا بیاندازند.
از علایم دیگر تشنج، علایم موضعی مانند اینکه یک دست در کنترل فرد نباشد، گزگز شدن و مورمور شدن ناگهانی یک طرف بدن، تغییر خلق به صورت گذرا (که یک انسان با شخصیت با حالت روحی پایدار ممکن است به مدت 6- 5 دقیقه دچار حالت گذرای موقت عجیب باشد) و بعضی از اختلالات رفتاری و رفتارهای نامناسب که با شخصیت فرد جور در نمی آید، که اینها باید بررسی شوند.
2- شایعترین نوع تشنج کدام است؟
شایعترین نوع تشنج، تشنج روانی- حرکتی و یا تشنج لُب گیجگاهی می باشد (عنوان می شود که داستایوفسکی نویسنده ی مشهور هم این نوع تشنج را داشته است). این نوع تشنج به صورت حملات از دست دادن ارتباط با محیط است. بیمار ممکن است رفتاری عجیب مانند بازی با دگمه ی لباس یا بازی با انگشتان داشته باشد که به این نوع صرع، اتوماتیسم گفته می شود و برای مدت 1الی 2دقیقه فرد متوجه چیزی نیست و دچار اختلال هوشیاری می شود. اگر این نوع تشنج به تنهایی باشد معمولاً اختلالی به وجود نمی آورد، ولی به طور معمول به کل مغز پخش می شود و هوشیاری از بین می رود و اکثراً این نوع تشنجها شایعترین نوع می باشند. ولی چون زود تبدیل به تشنج نوع دوم می شوند، تشخیص داده نمی شوند و در کودکان شایعتر است.
لازم به ذکر است چنانچه تشنجها به صورت حملات تکراری باشند، تبدیل به صرع می شوند، به طوری که در ایران حدود 6- 5 میلیون نفر تشنج دارند و حدود 10درصد از آنها دچار صرع می باشند.
در کل صرع بیماری درمان پذیری می باشد و افراد نباید هیچ نگرانی از این بابت داشته باشند.
3- آیا این بیماران می توانند ورزش کنند؟
بله، ورزش برای بیماران صرعی هیچ خطری ندارد. فقط ورزشهای سنگین مانند کوه نوردی ، صخره نوردی را نباید انجام دهند و اگر می خواهند شنا کنند، باید یک نفر همراه داشته باشند.
کودکان محدودیت زیادی برای ورزش ندارند. بیماران صرعی هیچگونه محدودیتی برای شغلهای اداری- دفتری و ... ندارند، فقط باید از انجام کارهایی که دقت و هوشیاری بسیار لازم دارد (مانند خلبانی) پرهیز کنند.
- راههای درمان تشنج و صرع کدام است؟
برای آن که بیماری صرع اثبات شود، باید ابتدا یک سری بیماریهای مشابه شناخته شوند. یکی از بیماریهای مشابه سنکوب می باشد که خون به مقدار کافی به مغز نمی رسد و به صورت گذرا در اثر دیدن مثلاً یک حادثه یا تصادف؛ یا در اثر گرمای یا سرمای زیاد، خون برای مدت کوتاهی به مغز نمی رسد؛ یا به دنبال افت فشار به علت از دست دادن خون و شوک عصبی ممکن است فرد دچار سنکوب شود و بیافتد. این بیماران باید با توجه به شرح حال و معاینه، از بیماران صرعی افتراق داده شوند.
بعضی موارد در بیماریهای قلبی یا سکتههای مغزی که خون کافی به مغز نمی رسد ممکن است کاهش هوشیاری رخ دهد که نباید با صرع اشتباه شود.
بیمارهای دیگری مانند میگرن ممکن است باعث از دست رفتن هوشیاری شود.
هم چنین کمبود مواد معدنی و تغذیهای می تواند سبب از دست دادن هوشیاری شود.
بعضی از ضایعات مغزی مثل عفونتهای مغزی- تومورهای مغزی، فشار بالای جمجمه ممکن است بدون ایجاد تشنج باعث افت هوشیاری شوند، ولی گاهی اوقات این موارد خود باعث تشنج می شوند.
از نوار مغز، آزمایشات اختصاصی خون، آزمایشات عمومی خون، CTS ، SCAN وMRI برای تأیید یا ردّ تشنج استفاده می شود.
بعد از مشخص شدن تشنج، درمان به دو دسته ی دارویی و غیردارویی تقسیم می شود.
درمانهای غیردارویی بدین جهت دارای اهمیت زیادی می باشند که شامل حذف عوامل خطرناک به خصوص برای پیشگیری از آسیبهای مغزی می باشد که از زمان جنینی شروع می شود و شامل خودداری از مصرف دخانیات، عدم مصرف الکل، خودداری از محیط های آلوده مثل رادیواکتیو می باشد.
انجام ورزش و پیاده روی به طور غیرمستقیم آمار تشنجها را پایین می آورد.
برای جلوگیری از تشنج باید فرد خواب منظم و کامل داشته باشد (بی خوابی یکی از مهم ترین عواملی است که باعث تشدید تشنج می شود). باید به تغذیه هم اهمیت زیادی داده شود و و لبنیات ، سبزیجات و پروتئین به مقدار کافی در برنامه ی غذایی بیمار گنجانده شود.
جلوگیری از چاقی و پرخوری و جلوگیری از استرس و اضطراب بسیار مهم می باشد.
در درمان دارویی، با داروهای معمولی حدود 70- 60 درصد بیماران کنترل می شوند و در درصد کمی از بیماران نیاز به درمان با چند دارو وجود دارد.
در مجموع حدود 85 درصد بیماران تشنجی با یک یا چند دارو کنترل می شوند و در 20- 15درصد موارد ممکن است با مصرف دارو به خوبی کنترل نشوند یا احتمالا بهبود نیابند. اینها بیمارانی هستند که آسیبهای شدید مغزی دارند (مانند بیماران عقبمانده ی ذهنی یا افراد دچار ناهنجاریهای شدید مغزی مادرزادی). البته این بیماران نیز درمان می شوند.
در مجموع با درمان کامل، حدود 95درصد بیماران طول عمر طبیعی دارند و ترس جامعه از این بیماری همیشه بی مورد می باشد.
البته درصد کمی ممکن است افراد وابستهای باشند، ولی اکثر افراد با درمان دارویی یا غیردارویی در زندگی هیچ مشکلی را نخواهند داشت، چه بسا افراد به ظاهر سالم ممکن است در برخورد با مشکلات زندگی عاجز باشند ولی این افراد در زندگی خود هیچ مشکلی نداشته باشند.
داروهای ضد صرع را در خانمهای باردار نیز می توان استفاده کرد.
2- عدم درمان به موقع این بیماری چه عواقبی ممکن است داشته باشد؟
عدم درمان به موقع باعث می شود که کانون ایجاد تشنج (کانون شورشی تشنج) به صورت فونکسیون و فیزیولوژیک دچار اختلال شود و اگر درمان نشود ممکن است باعث تغییرات ساختمانی در بافت مغز گردد و نواحی دیگر مغز را نیز درگیر کند و کارکرد فکری فرد را کم کند. بنابراین درمان این بیماران الزامی است.
درمان صرع، طولانی مدت و حدود دو تا سه سال می باشد و بعد از این دوره درمان کامل می شود.
درصد بسیار کمی از بیماران ممکن است درمان طولانی مدت داشته باشند.این افراد، افرادی هستند که در لب گیجگاهی اختلال دارند یا دارای آسیبهای مغزی بارزی هستند یا مشکل مادرزادی دارند، ولی به طور غالب با درمان 3-2 ساله به طور کامل بهبود می یابند.