ازکودکی شنیده بودم که نقشهی ایران شبیه گربه است. این تشبیه را درادبیاتِ معاصر نیز میتوان یافت. ازجمله شاعر طنزپردازهادی خرسندی درقطعهای که به عنوان آن" بچههای ایران" است میگوید:
بچهها این نقشهی جغرافیاست / بچهها این قسمت اسمش آسیاست
شکل یک گربه دراین جا آشناست / چشم این گربه به دنبال شماست
بچهها این گربههه ایران ماست.
و شاعرنوپرداز مهرانگیز رساپور(م. پگاه) که اشعار خوب کلاسیک نیز دارد، رباعی زیر را سروده است:
شادم که همه سوی جهان را دیدم / از شوکتِ هرباغ گلی را چیدم
آنگه که سخن زانتخاب آمد پیش/ ایران به شکل گربه را بوسیدم
درپی یافتن منشآ این تشبیه به کتابی کوچک ولی جالب با عنوانی که میتوان آن را اتباع شاه ترجمه کرد برخوردم. این کتاب را کشیشی انگلیسی به نام چارلزهاروی استایلمَن که مدتی درایران به تبشیر دین مسیحی( کلیسای انگلیکن) پرداخته، بعد ازمراجعت به لندن درسال 1902 منتشرساخته است.
پیش برگِ این کتاب خود شاهدِ علاقه وذوق طنزآمیزنویسنده است.او دراین برگ شش صفت یا محصول مثبت را همراه با شش صفت یا محصول منفی به کشور ایران نسبت میدهد وآن را به نوعی مینویسد که حروف اول هریک ازاین شش کلمه به انگلیسی نام ایران(PERSIA ) را میسازد. مثبتها عبارتند از: گربه، ادب، قالی، آفتاب،آسوده خواهی، زردآلو. منفیها عبارتند از: فقر، اشتباهکاری، خرابه، غم، نادانی و بیعلاقگی
وی درکتابِ خود نقشهی سادهای آورده که ایران را به صورتِ گربهای که روی بالشی نشسته است، نشان میدهد. این گونه نقشهها را میتوان نقشهی نامید.
اوبه روش طنزآمیز خود مینویسد: « گربهی ایرانی که دراروپا به علتِ زیبایی خواهان فراوانی دارد، البته ازایران آمده است ولی آیا شما توجه کردهاید که نقشهی ایران خود شبیه گربهای است که روی بالشی نشسته، پشت به افغان وهند وسرش به طرفِ روسیه است. بالش مذکور مانع ازآن است که پنجه های گربه درآبِ خلیج فارس ترشود. . . حالا چگونه میتوانیم خودرا به ایران برسانیم؟ ما میتوانیم ازطرفِ خلیج فارس، ازبالشی که متکای گربه است بالا رویم یا آن که از بحرخزر با جهشی خود را به پشتِ گربه برسانیم.»
اودرطنزی نیزازکورش کبیر درموردِ آب وهوای ایران نقل میکند که گزنفون(Xenophone ( یونانی گفته است: « مردم [ایران] دریک منطقه از شدتِ سرما تلف میشوند، درحالی که درمنطقهی دیگر شدتِ گرما آنان را خفه میکند.»
استایلمَن برای اهدافِ مذهبی خود به ایران سفر کرده ومدتی نسبتأ طولانی درجلفای اصفهان اقامت گزیده بود وشاید به همین مناسبت این شهرکِ مسیحی نشین را به صورتِ شهری معتبر درنقشهی خود ترسیم کرده است.
ازآنجا که مرزهای باختری و شمالی ایران درمیانهی سدهی نوزدهم قطعی شد ومرزهای خاوری درسال1872به وسیلهی کمیسیون گلداسمید (Goldsmid ) معین گردید.به این ترتیب شکل کشورایران به صورتی که امروز درنقشههای جغرافیایی میبینیم درآخرین دههی سدهی نوزدهم به دست آمد.
میتوان گفت که منشأ تشبیه نقشهی ایران به گربه به احتمال قوی همین کتابِ استایلمَن است.
متأسفانه هیچ نقشهی تصوری دیگری از ایران دیده نشده است ویا دستِ کم بنده ندیدهام.
جا دارد که اهل ذوق وهنر باتوجه به مشخصههای بنیادی ایران و ایرانیان نقشههای تصوری دیگری نیز ازاین کشورباستانی ترسیم و به خواستاران زیادی که نقشهی ایران درسراسر گیتی دارد، هدیه کنند
بچهها این نقشهی جغرافیاست / بچهها این قسمت اسمش آسیاست
شکل یک گربه دراین جا آشناست / چشم این گربه به دنبال شماست
بچهها این گربههه ایران ماست.
و شاعرنوپرداز مهرانگیز رساپور(م. پگاه) که اشعار خوب کلاسیک نیز دارد، رباعی زیر را سروده است:
شادم که همه سوی جهان را دیدم / از شوکتِ هرباغ گلی را چیدم
آنگه که سخن زانتخاب آمد پیش/ ایران به شکل گربه را بوسیدم
درپی یافتن منشآ این تشبیه به کتابی کوچک ولی جالب با عنوانی که میتوان آن را اتباع شاه ترجمه کرد برخوردم. این کتاب را کشیشی انگلیسی به نام چارلزهاروی استایلمَن که مدتی درایران به تبشیر دین مسیحی( کلیسای انگلیکن) پرداخته، بعد ازمراجعت به لندن درسال 1902 منتشرساخته است.
پیش برگِ این کتاب خود شاهدِ علاقه وذوق طنزآمیزنویسنده است.او دراین برگ شش صفت یا محصول مثبت را همراه با شش صفت یا محصول منفی به کشور ایران نسبت میدهد وآن را به نوعی مینویسد که حروف اول هریک ازاین شش کلمه به انگلیسی نام ایران(PERSIA ) را میسازد. مثبتها عبارتند از: گربه، ادب، قالی، آفتاب،آسوده خواهی، زردآلو. منفیها عبارتند از: فقر، اشتباهکاری، خرابه، غم، نادانی و بیعلاقگی
وی درکتابِ خود نقشهی سادهای آورده که ایران را به صورتِ گربهای که روی بالشی نشسته است، نشان میدهد. این گونه نقشهها را میتوان نقشهی نامید.
اوبه روش طنزآمیز خود مینویسد: « گربهی ایرانی که دراروپا به علتِ زیبایی خواهان فراوانی دارد، البته ازایران آمده است ولی آیا شما توجه کردهاید که نقشهی ایران خود شبیه گربهای است که روی بالشی نشسته، پشت به افغان وهند وسرش به طرفِ روسیه است. بالش مذکور مانع ازآن است که پنجه های گربه درآبِ خلیج فارس ترشود. . . حالا چگونه میتوانیم خودرا به ایران برسانیم؟ ما میتوانیم ازطرفِ خلیج فارس، ازبالشی که متکای گربه است بالا رویم یا آن که از بحرخزر با جهشی خود را به پشتِ گربه برسانیم.»
اودرطنزی نیزازکورش کبیر درموردِ آب وهوای ایران نقل میکند که گزنفون(Xenophone ( یونانی گفته است: « مردم [ایران] دریک منطقه از شدتِ سرما تلف میشوند، درحالی که درمنطقهی دیگر شدتِ گرما آنان را خفه میکند.»
استایلمَن برای اهدافِ مذهبی خود به ایران سفر کرده ومدتی نسبتأ طولانی درجلفای اصفهان اقامت گزیده بود وشاید به همین مناسبت این شهرکِ مسیحی نشین را به صورتِ شهری معتبر درنقشهی خود ترسیم کرده است.
ازآنجا که مرزهای باختری و شمالی ایران درمیانهی سدهی نوزدهم قطعی شد ومرزهای خاوری درسال1872به وسیلهی کمیسیون گلداسمید (Goldsmid ) معین گردید.به این ترتیب شکل کشورایران به صورتی که امروز درنقشههای جغرافیایی میبینیم درآخرین دههی سدهی نوزدهم به دست آمد.
میتوان گفت که منشأ تشبیه نقشهی ایران به گربه به احتمال قوی همین کتابِ استایلمَن است.
متأسفانه هیچ نقشهی تصوری دیگری از ایران دیده نشده است ویا دستِ کم بنده ندیدهام.
جا دارد که اهل ذوق وهنر باتوجه به مشخصههای بنیادی ایران و ایرانیان نقشههای تصوری دیگری نیز ازاین کشورباستانی ترسیم و به خواستاران زیادی که نقشهی ایران درسراسر گیتی دارد، هدیه کنند