به منظور صرفه جویی در مصرف نفت

sorosh.bakhtiyar

عضو جدید
:gol: راه حل سبز
رهايي از وابستگي به نفت با کمک بيوتکنولوژي

چندي قبل در خبرها آمده بود که سوئد علاوه بر مصارف ثابت خود، براي مصارف متحرک نيز از بيوگاز بهره جسته و قطارهاي خود را با اين سوخت به حرکت درآورده است که خبر جالبي بود. اوايل سال 2006 نيز کنفرانس جهاني بيوانرژي در اين کشور برگزار شد. «گوران پرسان»، نخست وزير سوئد در سخنراني خود در اين کنفرانس دلايل تعهد خود به موضوع سياسي «رهايي از وابستگي به نفت» را بيان مي دارد. البته در اين کنفرانس يک هيات بلندپايه از چين نيز حضور داشته است. آنچه در ذيل مي آيد مشروح سخنراني «گوران پرسان» است در اين کنفرانس.​

-

بنده تصور مي کنم که تعداد زيادي از شما در دوره يي از زندگي خود به پاريس رفته باشيد و از برج ايفل ديدن کرده باشيد و احتمالاً همانند من به بالاي آن رفته ايد. قسمت نوک برج حدود 324 متر از سطح زمين ارتفاع دارد. حال تصور کنيد که من در نوک برج ايفل قرار دارم و يک طناب را به پايين مي اندازم. يک نفر که در پايين قرار دارد، طناب را گرفته و در اطراف يک خودروي زيباي ولوو گره مي زند. سپس فرض کنيد من از همانجايي که قرار دارم شروع به بالا کشيدن طناب مي کنم و با عوض کردن دستان خود در روي طناب، آن ماشين را به بالا مي کشم. تصور کنيد که چقدر انرژي صرف اين کار خواهد شد. البته که من يک چنين قدرتي ندارم. ولي نکته موردنظر من آن است که آنچه براي انجام اين کار نياز است فقط 100 ميلي ليتر نفت است. اين نشان دهنده آن است که نفت چقدر قدرتمند است. اين مطلب به شما ايده يي در مورد منبع انرژي که تصميم به جايگزيني آن داريم، ارائه مي دهد. اين جايگزيني ساده و آسان نخواهد بود ولي اين تصميم گرفته شده است.

من معتقدم که ما در حال سهيم شدن در تصوري از آينده هستيم. در اين ديدگاه ما خودمان را از وابستگي به نفت رهانده ايم. وقتي در مورد نفت صحبت مي کنم منظور من تمامي سوخت هاي فسيلي است. بيش از شش ماه پيش، من در يک کميسيون نفت در سوئد منصوب شدم. هدفي که ما تعيين کرديم همانا رهايي سوئد از وابستگي به نفت تا سال 2020 بوده است. ما نمي خواهيم نفت را به کنار بگذاريم بلکه مي خواهيم وابستگي به آن را از بين ببريم که خود همين موضوع نيز کافي است.

اگر ما موفق شويم، بيوانرژي داراي نقش بسيار حياتي در اين امر خواهد بود. البته اين تمامي راه حل نيست بلکه قسمتي از راه حل است. به علاوه فناوري مربوط به اين کار نيز از قبل مورد استفاده قرار مي گرفته است و نه تنها شما دانش فني اين کار را داريد بلکه مي توانيد آن را نيز به نمايش بگذاريد.

براي الزام ما به رهايي از وابستگي به نفت، دلايل زيادي وجود دارد. مهمترين آنها معضل مربوط به تغيير آب و هوا است. اين معضل از سوختن نفت، ذغال سنگ و گاز به دست مي آيد و اين موضوعي است که نمي توان از آن صرف نظر کرد. اين مطلب اساساً يک سوال شديداً اخلاقي است. اين سوال درباره اشتراک مسووليت ها يا به عبارت ديگر همبستگي است. اين بدان معني است که انسان هاي فقيري که در آسيب پذيرترين نقاط جهان زندگي مي کنند، بيشترين آسيب را از تغييرات آب و هوا متحمل مي شوند. آنها مجبور به ترک خانه هاي خود خواهند شد. البته ما نيز در سوئد از اين تغييرات تاثير خواهيم پذيرفت ولي ما به دليل پيش بيني هاي خودمان اين موضوع را بهتر مديريت خواهيم کرد. هرچند وضعيت خوب نخواهد بود ولي بهتر از کشورهاي فقير خواهد بود.

اين فقط يکي از ابعاد همبستگي است. در مورد ابعاد ديگر مي توان به همبستگي بين نسل ها اشاره کرد. اين چه پيامي خواهد داشت زماني که ما جهاني را از والدين خود تحويل گرفته باشيم که بهتر از جهاني باشد که ما براي فرزندان خود به ارث مي گذاريم؟ نسل ما چه حقي دارد که آب و هوا را نابود کند؟

اين سوال اخلاقي عميق فقط يک پاسخ دارد و آن اين است که ما چنين حقي نداريم و براين اساس ما بايد کاري در اين زمينه انجام دهيم.

ولي به جز اين ژرف نمايي اخلاقي، موضوعات ديگري نيز درباره وابستگي به نفت وجود دارد. اين موضوعات عبارتند از سياست )سياست امنيتي( و اقتصاد. بايد توجه داشت که وابستگي به نفت ما را آسيب پذير خواهد ساخت.

در حال حاضر افزايش دائمي و روزافزون در مورد تقاضا براي نفت وجود دارد. به هيچ وجه اين موضوع ربطي به رشد شديد کشورهايي مثل چين و هند ندارد چون اين کشورها روي هم رفته فقط نصف نفتي را مصرف مي کنند که امريکا به تنهايي مصرف مي کند.

رسيدن قيمت نفت به 75 دلار باعث شد مردم بيش از پيش دريابند که وابستگي ما به نفت چقدر شديد است و نفت ما را چقدر آسيب پذير ساخته است.

در ماه مه سال 2006، کشورهاي عضو OECD پيش بيني هاي رشد خود را تعديل کردند. به علاوه ما شاهد تغييرات در بازار سهام سراسر جهان نيز هستيم.

اين دوره جديدي از زندگي ما است. تمام آن چيزي که ما در مورد مسير صحيح به آن فکر مي کنيم ممکن است طي چند ساعت از بين برود. تمام آن چيزي که شما بايد انجام دهيد آن است که از جوانب مختلف به مساله انرژي بنگريد تا متوجه شويد که جامعه مدرن چقدر آسيب پذير است. حال تصور کنيد که يک حمله تروريستي وسيع در يکي از مناطقي که براي توليد نفت، حياتي به شمار مي رود رخ داده است. قيمت نفت به کجا خواهد رسيد؟ و اقتصاد جهاني چقدر تاب مي آورد؟

حدود يک سال پيش آقاي آلن گرينسپن رئيس قبلي بخش ذخاير فدرال گفته بود که قيمت نفت تا حد 50 دلار در هر بشکه مي رسد. اين زماني بود که قيمت نفت حدود 30 دلار بود. بعداً قيمت به 50 دلار رسيد. قيمت نفت نزديک 75 دلار نيز شده است و هيچ کس تعجب نخواهد کرد اگر به زودي قيمت به بيش از 100 دلار نيز بالغ شود و هنوز هيچ حدي براي رسيدن قيمت به آن متصور نيست.

البته يک حدي براي قيمت وجود دارد ولي ما از آن اطلاعي نداريم. اين آن چيزي است که ما کنترلي بر آن نداريم يعني هرچه رخ دهد، رخ داده است و تاثيرات آن سريع خواهد بود. اگر در اين ارتباط حادثه يي در بعدازظهر رخ دهد، بايستي منتظر نتايج و تاثيرات آن در روز بعد بود و حتي همان شب نيز امکان بروز تاثيرات در هر يک از کشورهاي ما وجود دارد. اين همان جهاني شدن است و اين همان چيزي است که ما در آينده با آن زندگي خواهيم کرد.

زماني که من در مورد رهاسازي خودمان از وابستگي به نفت سخن به ميان مي آورم، بايد بدانيد که آن درباره رويايي براي بازآفريني زمان هاي از دست رفته نيست. اين سخن درباره به کارگيري فناوري ها و راه حل هاي جديد است که ريشه در ايده هاي آزمايش شده قبلي دارد. اين سخن درباره سرمايه گذاري ها و تحقيق و توسعه هاي جديد است. نکته مهم اين است که احتمالاًراحت ترين بخش براي نشان دادن اين ديدگاه ، بخش حمل و نقل است. در اين بخش مرحله گذار بسيار سختي پيش روي ما است.

اگر به کشوري مانند سوئد فکر کنيد، مي بينيد که اين کشور خودروهاي زيبايي با دو مارک مشهور ولوو و ساب و کاميون هايي با مارک هاي ولوو و اسکانيا مي سازد. بهبود خودروها و موتور آنها براي اين دوره جديد، بحث مرگ و زندگي اين صنايع و شغل هاي درون آن است. کشوري مانند سوئد شديداً به صنايع خودروسازي خود وابسته است. براي آنکه اين صنعت زنده مانده و توسعه يابد، بايد براساس ايجاد و توسعه ايده هاي جديد رشد کند. با دقت در اين موضوع مي توانيد ببينيد که اين ورود تکنولوژي هاي جديد نيست که باعث ايجاد ترس شده است بلکه وجود تکنولوژي هاي قديمي است که ترس آفرين است. اين بدان معني است که اين تکنولوژي هاي جديد نيستند که بيکاري و مشکلات محيط زيستي به بار مي آورند، بلکه تکنولوژي هاي قديمي علت اين موضوعات هستند.

اين تکنولوژي هاي قديمي نيستند که باعث رشد مي شوند بلکه مسبب آن، تکنولوژي هاي نو هستند. ما قبلاً اين موضوع را در بخش حمل و نقل مشاهده کرده ايم. در حال حاضر از هر 10 خودروي فروش رفته در سوئد، يکي به صورت خودروي سبز است. سال گذشته فروش اتانول بيش از 500 درصد رشد داشته است. تاکنون ميلياردها دلار در زمينه توليد سوخت هاي زيستي )بيوفيول( جديد سرمايه گذاري شده است. ما شديداً بر روي روش هاي جديد توليد اتانول، متانول، دي متيل اتر )DME( و بيوگاز و سوخت هاي ديگر از مواد زيست توده )بيومس( سرمايه گذاري کرده ايم. در بخش کشاورزي و جنگل، آينده شفاف به نظر مي رسد ولي ما فقط در آغاز راه هستيم. ما نمي دانيم چه مسائلي پيش روي ما قرار دارد و با فرآيندي با اين ابعاد بزرگ و محرک هاي قوي ما نمي توانيم امروز پيش بيني کنيم که چه رخ خواهد داد. ما اين فرآيند را آغاز مي کنيم و آنچه از اهميت برخوردار است، اين است که همين امروز آن را انجام دهيم.


از زماني که ما در 1994 به قدرت رسيديم، شدت انرژي در جامعه حدود 20 درصد کاهش يافته است. انتشار دي اکسيد کربن نيز کمتر شده است. ما ماليات هاي زيست محيطي و نيز ديگر ابزار سياسي را معرفي کرده ايم و همزمان سرعت رشد سرانه ما نسبت به کشورهاي عضو اتحاديه اروپا و نيز نسبت به کشورهاي OECD و حتي نسبت به امريکا نيز بيشتر از متوسط ده سال گذشته آنها بوده است.




:gol:
 
بالا