eng.saeedsgk
عضو جدید
من از جام ولایت مست مستم
امیدم را بدین میخانه بستم
بده ساقی شراب از کوثر عشق
که من درد آشنای می پرستم
نثار دوست کردم هرچه بودم
حسین را دوست دارم هر که هستم
حسین جان ای فروغ آسمانها
زمین بوس تو از روز الستم
من آن اشکم که در پایت فتادم
من آن گردم که در راهت نشستم
تو سر تا پا محبت بودی و مهر
ولی من رشته الفت گسستم
تو عطر ناب گلهای بهشتی
ولی من خار بی مقدار و پستم
تو خورشیدی و هم خورشید هایی
ولی من ذره ای بی پا و دستم
فقیرم، مستمندم، درد مندم
چه گویم بیش از این، اینم که هستم
ز پا افتاده تر از من کسی نیست
بگیر از مرحمت ای دوست دستم
مرا شرمندگی این بس که عمری
نمک خوردم نمکدان را شکستم
امیدم را بدین میخانه بستم
بده ساقی شراب از کوثر عشق
که من درد آشنای می پرستم
نثار دوست کردم هرچه بودم
حسین را دوست دارم هر که هستم
حسین جان ای فروغ آسمانها
زمین بوس تو از روز الستم
من آن اشکم که در پایت فتادم
من آن گردم که در راهت نشستم
تو سر تا پا محبت بودی و مهر
ولی من رشته الفت گسستم
تو عطر ناب گلهای بهشتی
ولی من خار بی مقدار و پستم
تو خورشیدی و هم خورشید هایی
ولی من ذره ای بی پا و دستم
فقیرم، مستمندم، درد مندم
چه گویم بیش از این، اینم که هستم
ز پا افتاده تر از من کسی نیست
بگیر از مرحمت ای دوست دستم
مرا شرمندگی این بس که عمری
نمک خوردم نمکدان را شکستم