به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود

كربلايي حسام

اخراجی موقت

ماءمون رقى نقل مى كند:
روزى خدمت امام صادق عليه السلام بودم ، سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام كرده ، نشست . آن گاه عرض كرد:
- يابن رسول الله ، امامت حق شماست زيرا شما خانواده راءفت و رحمتيد، از چه رو براى گرفتن حق قيام نمى كنيد، در حالى كه يكصدهزار تن از پيروانتان با شمشيرهاى بران حاضرند در كنار شما با دشمنان بجنگند!
امام فرمود:
- اى خراسانى ! بنشين تا حقيقت بر تو آشكار شود.
به كنيزى دستور دادند، تنور را آتش كند. بلافاصله آتش تنور افروخته شد، به طورى كه شعله هاى آن ، قسمت بالاى تنور را سفيد كرد.
به سهل فرمود:
- اى خراسانى ! برخيز و در ميان اين تنور بنشين !
خراسانى شروع به عذر خواهى كرد و گفت :
- يابن رسول الله ! مرا به آتش نسوزان و از اين حقير بگذر!
امام فرمود:
- ناراحت نباش ! تو را بخشيدم .
در همين هنگام ، هارون مكى ، در حالى كه نعلين خود را به دست گرفته بود، با پاى برهنه وارد شد و سلام كرد. امام پاسخ سلام او را داد و فرمود:
- نعلين را بيانداز و در تنور بنشين !
هارون نعلينش را انداخت و بى درنگ داخل تنور شد!
امام با خراسانى شروع به صحبت كرد و از اوضاع بازار و خصوصيات خراسان چنان سخن مى گفت كه گويا سال هاى دراز در آنجا بوده اند. سپس از سهل خواستند تا ببيند وضع تنور چگونه است . سهل مى گويد، بر سر تنور كه رسيدم ، ديدم هارون در ميان خرمن آتش دو زانو نشسته است . همين كه مرا ديد، از تنور بيرون آمد و به ما سلام كرد. امام به سهل فرمود:
در خراسان چند نفر از اينان پيدا مى شود؟
عرض كرد:
- به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود.
آن جناب نيز فرمودند:
آرى ! به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود. اگر پنج نفر همدست و همداستان اين مرد يافت مى شد، ما قيام مى كرديم

منابع: بحار، ج 47، ص 123
داستانهاي بحار الانوار جلد 1
مولايم يابن الحسن شرمنده ايم آقا حالا فهميدم كه چرا غيبتت طولاني شد و چشمان منتظران منتظر است چون ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم آيا مي شود زماني كه به ما لياقت ديدن رويت را بدهند و اين افتخار نصيبمان شود كه در ركاب تو باشيم و فقط در ركاب تو باشيم به اميد آن روز
الهم عجل لوليك الفرج
 

hosseynian

عضو جدید
kasi az bozorgaye ye shahry bode ke kheily shekve o gelaye mikarde ke chera hazrat zohur nemhkonan .ruzy tofige didane aga ro peida mikone.be hazrat mige dar hamin shahr afrade ziady montazere shoman .pas chera nemiayn? hazrat migan folan ruz hameye in adama va marde gassab va chand gosfand ro jam kon .on ruz fara mirese. aga,marde gassab,va saheb khane roye poshtebam va bagie dar hayat bodand. ke hazrat dastur midan yeki az on adma bian bala va baad gassab yeki az gosfanda ro gorbuni mikone,o khune gosfand az navdun be hayatmirikht .nafare baad ro seda mikonan vabaz gosfande dige.. mardomike modaie entezare zohor budan ba didane khune rikhte shode haznavdun az tarse juneshun farar kardan .
.fekr mikardan vagti hazrat onaro kosht dige vay be hale ma
montazeranevagei chegadr kaman :cry: .​
 
بالا