بی اتفاق تازه ای امسال هم گذشت
کی می شود به نام تو تحویل سال من ؟
.
.
.
تحویل نمیگیرم...!!سالی را که بدون حضور تو تحویل شود...!!!توی آغوش من جاشه تو را آغوش میگیرم هوا تاریک میشه خدا از دست های تو به من نزدیک تر میشه زمین دور تو میگرده زمان دست تو افتاده تماشا کن
زندگی به من آموخت
"هیچ چیز"از"هیچ کس"بعید نیست...!!!
اوای ببین این چه قشنگه خیلی خوشم اومد
من با همه به غیرِ خدا قهر میکنم
هشدار می دهم! بخدا قهر میکنم!
با حرف، باغزل و صدا قهر می کنم
با من بمان وگرنه از این لحظه تا ابد
با تیک تاک ثانیه ها قهر می کنم
با ماه و آفتاب و شب و روز و آب و خواب
با هر چه در زمین و هوا قهر می کنم
این تو بمیری از... نه زبانم بریده باد!
اما فقط بدان که چرا قهر می کنم...
در ضمن پای قهر خدا را نکش وسط!
من با همه به غیر خدا قهر می کنم
□
این بار هم دوباره به دستت می آورم
با نقطه ضعف خوب تو ، با "قهر می کنم"
شعر از: عفت کاظمی