برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به خوابهایم سرك نكش

وقتی

در لحظات ِ بیداری ام حضور نداری ... !


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ساعتها را جلو می کشند
وقت شرعی چشمانت زودتر از راه خواهد رسید
رکعتی بر بوسه نگاهت خواهم گذاشت
ربّنا لااقل آتنا…!. . .گستاخی خیالم را ببخش که حتی لحظه ای یادت را رها نمی کند. . .


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای تویی که عزیزترینی
برای تویی که همیشه در قلبم هستی
برای تویی که نگاهم بارانیست
برای تویی که هر روز میسرایم و تو نممیخوانی
برای تویی که عاشقت هستم
برای تویی که ............................................................................................
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای انهایی مینویسم که از عشق میگویند
از عشق میسرایند ولی هنوز خود نمیداند چگونه عاشقی کردن را
برای انهایی که معشوق خود را درک نمیکنند
انها نمیداند معشوقشان نیز عاشق انهاست
انها اگر معشوق کمی نامهربانی کنند فریادشان به هوا بلند میشود
ولی معشوق در سکوت اشک میریزد
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای تو نوشتم که بودنت بهار و نبودنت خزانی سرد است

تویی که تصور حضورت سینه بی رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق می زند

در کویر قلبم از تو برای تو نوشتم

ای کاش در طلوع چشمان تو زندگی می کردم

تا هر صبح برایت شعری می سرودم

آن گاه زمان را در گوشه ای جا می گذاشتم و به شوق تو اشک می شدم

و بر صورتت می لغزیدم

ای کاش باد بودم و همه عصر را در عبور می گذراندم

تا شاید جاده ای دور هنوز بوی خوب پیراهنت

را وقتی از آن می گذشتی در خود داشته باشد که مرهمی شود برای دلتنگی هایم
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زیبای نازنین

من نمیخواهم تو مثل فرهاد تیشه برکوه بزنی
یا مثل مجنون سر به یبابان
من فقط میخواهم
تو تکیه گاهم باشی همین!


 

DOZI

اخراجی موقت
گاهی باید به دور خودیک دیوار تنهایی کشید


نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی

بلکه برای اینکه ببینی

برای چه کسانی اهمیت داری...... که این دیوار را بشکنند


 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
امــــــــروز با همه دنـیــــــــا قهــــــرم

امــــــا ......!!!!

" تــــــــــو " ♥♥♥♥

صدایــــــم کــن ؛ بـرمـی گـــــــــــــردم !!!
 

*moonlight girl*

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک نفر ..... یک جایی..... تمام رویاهاش لبخند توست و زمانی که به تو فکر می‌کنه احساس می‌کنه که زندگی واقعا با ارزشه پس هرگاه احساس تنهایی کردی این حقیقت رو به خاطر داشته باش یک نفر ..... یک جایی..... در حال فکر کردن به توست
 

*moonlight girl*

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت هستند بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند بعضی ها نیستند و ادای بودن در می آورند بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند بعضی های دیگر هم به طور کلی هستند ولی آدم نیستند آنهای دیگری هم که آدم هستند نیستند
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت هستند بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند بعضی ها نیستند و ادای بودن در می آورند بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند بعضی های دیگر هم به طور کلی هستند ولی آدم نیستند آنهای دیگری هم که آدم هستند نیستند
می رقصاند

مرا

بندِ



نگاهَ ت...!!!
.
.
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
بــزار دَســتــاتــو تــو دَســتــامـ تـا ی ذَره آرومـ بـشـم

لــیــلــی مـَـن بــاش تـا مثــلــه مَـجـنون، مـجــنــون بــشــم

نــزار بــی تــو تَــنــهـا لـحـظـه هـارو پـَـر پَــر کــنـمـ

دو روزِ دُنــیــارو بــی تــو عــزیزمـ مَــن سَــر کُــنــم
ا
ـ

 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
از لمس صدايت
تارهای وجودم به لرزه در می آيند
ترانه ای بخوان...
آهنگت می شوم...
تا
جهان
را به رقص واداريم...
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب و شعر و شمع خاموش
دل و درد و خــــــالــي آغــوش
مــرد مــنــگ و مــات و مـبهوت
سرد و سخت و سر به زانوش

…..............…,•’``’•,•’``’• ,[FONT=&quot]Ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]Ӝ̵̨̄[/FONT]Ʒi
...........…...…’•,,عشق` ,•’[FONT=&quot]Ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]Ӝ̵̨̄[/FONT]Ʒi
..............……....`’• ,,•’`[FONT=&quot]Ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]Ӝ̵̨̄[/FONT]Ʒi
:gol::heart::love:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چه زیبا می شوی وقتی که می گردی سرپا سبز
تو را من دوســت می دارم تو را ای سبز بالا سبز

تو روح ســـبز بارانی , من آن نـــیلوفر خــــواهش
بیا بنشین کنارم سبز و بنشان خواهشم را سبز

دلم قد می کشـــــد تا آبشار صاف گیسویت
تو اما تشنه می خواهی مرا غرق تمنا سبز

به زیر اســـــمان چشــــم تو تا چند بنشــــینم
بگو پژمرده می خواهی مرا ای اسمان یا سبز

به هنگام عــبور از لحظه های آبی احساس
مرا پل می زند چشم تو از آبی ترین تا سبز

تو در چشم من آن زیـــباترین گـــل در بهارانی
به غیر از تو نمی بینم گلی در جمع گلها سبز

میان این همه گــــلهای رنــــگارنـــــگ باغ عشق
گل از چشم تو می چینم گل از چشم تو زیبا سبز

به شوق دیدنت سر می کشند از پشت پرچین ها
بــــهار آورترین گــــــلها هــــــمه محو تماشا سبز

فضــــــای دره از بــــوی بـــــهار آکنده می گردد
چون بر می داری آهسته قدم روی علفها سبز

بیا ای نازنين دریا کــــــنار ســــــاحل چشمم
که دیدن دارد اینجا با تو چشم انداز دریا سبز

نه تنها عشق من احساس من یا شعر من شد سبز
که از لـــطف نــگاهت خـــــــاک هم گردیده حتی سبز
[/FONT]

.....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا باآنکه میدانم نصیب من نخواهی شد،

چنان با تاروپود دل برایت خانه میسازم؟؟؟

همین امروز یافردا تو را ازدست خواهم داد،

چگونه بگذرم از تو بگویم
.
.
.

هرچه باداباد!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پس از تو ، خط قرمز می گذارم / پس از هر بی تو ، هرگز می گذارم / مبادا واژه ها دستت بگیرند / (تو) را در یک پرانتز می گذارم .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اين روزها …

يا به تو مي انديشم،

يا به اين مي انديشم، که چرا !؟

به تو مي انديشم ...!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای تو مینوسم
تویی که بهترینی برای من
تویی که زیباترین حس را به من هدیه کردی
تویی که مهربانترینی برای دل من
تویی که همیشه دوستت دارم
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خسته تر و دلتنگ تر از هميشه

به دنبال پناهگاه امن

ومطمئن خود مي گردم

تا با رسيدن بهش آرامش بگيرم ...

آغوشت رابرایم باز كن....!
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زیبای نازنین به من نگاه کن!

ببین تمام موسیقی تنم

از نت های دل باختن تو جان گرفته ...

پر از تمنای دست های تو!

 

DOZI

اخراجی موقت
نمیدونم توی قلبم یه حسّ بچگی دارم

تورو آزار میدم امّا بهت وابستگی دارم / وابستگی دارم


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد ،

اگر به حجله آشنایی ، برخوردی

وعده ای به تو گفتند ، کبوترت در حسرت پرکشیدن

پر پر زد !

تو حرفشان راباورنکن !

تمام این سالها کنارمن بودی !

کنار دلتنگی دفاترم !

درگلدان چینی
 

DOZI

اخراجی موقت
اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد ،

اگر به حجله آشنایی ، برخوردی

وعده ای به تو گفتند ، کبوترت در حسرت پرکشیدن

پر پر زد !

تو حرفشان راباورنکن !

تمام این سالها کنارمن بودی !

کنار دلتنگی دفاترم !

درگلدان چینی



رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود

با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی

و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند

و...و من همچون غربت زده ای در اغوش بی کران دریای بی کسی

به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد

وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید

بانوی دریای من دنبال تو میگردم...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا