شاید شما هم جزو اشخاصی باشید که تصمیمی در زندگی می گیرند و هیجان بالایی هم برای انجام آن دارند اما پس از مدتی آتش هیجانشان خاکستر می گردد و فراموش می کنند چه نقشه ها در ذهن و چه آرزوها در دل داشته اند.
شاید شما هم جزو اشخاصی باشید که تصمیمی در زندگی می گیرند و هیجان بالایی هم برائ انجام آن دارند اما پس از مدتی آتش هیجانشان خاکستر می گردد و فراموش می کنند چه نقشه ها در ذهن و چه آرزوها در دل داشته اند. وقتی هیجان این تفکرات از بین رفت دوباره به زندگی عادی و همیشگی برمی گردید بدون اینکه تغییری در خود، زندگی یا افکارتان ایجاد کرده باشید. اما چه بلایی سر آرزوهایی می آید که روزی هیجان بالایی برائ آنها داشتیم؟ بیشتر مردم این تصمیم ها را پشت گوش می اندازند و بعضی دیگر واقعا مشغله دارند. اما حقیقت هرچه که باشد، همیشه یک سبب مخفی برائ طفره رفتن وجود دارد.
اینکه بعضی از کارهای خود را عقب بیندازید و امروز و فردا کنید، چندان اشکالی ندارد اما مشکل زمانی هویدا می گردد که این تاخیر و پشت گوش انداختن ها سبب شود از زندگی عادی و روزمره خود هم عقب بمانید. این مساله همچون یک کارشکنی شخصی است، اما چرا این کار را همچنان ادامه می دهیم؟ دلایل مختلفی برائ پشت گوش انداختن ها وجود دارد. جالب اینجاست که این نوع مسامحه کاری ها نشانه مشکلات دیگری می باشند که در ابتدا خود را به صورت طفره رفتن نشان می دهند.
چگونه از انجام کارها طفره نرویم
جنگ داخلی
طفر رفتن در واقع نوعی رفتار پیشگیرانه برائ انجام کارها است. هنگامی که از زیر انجام کاری به اصطلاح در می رویم، دو نیمکره مغز ما با هم درگیر می شوند. همه قسمت های این دو نیمکره از سلول های خاکستری گرفته تا سیستم عصبی احساسی و پوسته مغز با هم وارد جنگ داخلی می شوند که «این کار را انجام بده» یا «کمی بیشتر استراحت کن». قشر جلویی مغز که پشت پیشانی قرار دارد در تصمیم گیری ها و استراتژی ها دخیل است. این قسمت کمی ضعیف است و به طور خودکار هم کار نمی کند. سیستم عصبی احساسی به طور خودکار کار می کند و بسیار زود هم خسته نمی شود. این بخش از مغز مسوول یافتن لذت است. این قسمت از مغز بسیار فعال و قدرتمند است و رضایتمندی فوری به انسان می بخشد.
هنگامی که به طور ناآگاهانه مشغول کاری میباشید، سیستم عصبی احساسی مسوولیت فعالیت های شما را به عهده می گیرد. این مساله هم خوب و هم بد است. خوب برائ اینکه بدون دخالت شما همه کارها خوب پیش خواهند رفت و امکان خطا وجود ندارد. بد برائ اینکه سبب می گردد همیشه دو نیمکره مغز شما با هم درگیر باشند. البته برائ جلوگیری از این مساله نیز راهکارهایی وجود دار که در پایین ذکر کرده ایم.
۱٫ تشخیص
نخستین قدم برائ حل مشکل، شناختن آن است. باید بدانید چرا در انجام کارها امروز و فردا می کنید. برائ درک این مساله باید همه احساسات خود را هنگام طفره رفتن بنویسید. آیا احساس بی انگیزگی، شفاف بودن، اعتماد به نفس می کنید یا از شکست می ترسید؟ در مورد راهکارها و مسایلی فکر کنید که می توان جایگزین این افکار و تنبلی ها کرد و سبب آسان تر شدن کارها شد. به این نکته هم توجه داشته باشید شاید این مساله ذاتی و داخلی باشد و قدرت اراده شما را امتحان می کند.
۲٫ برنامه ریزی
در این مرحله تا حدی می دانید چرا از انجام کارها طفره می روید. اکنون باید به دنبال از بین بردن این عادت و پیدا کردن راهی باشید تا به اهدف و خواسته های خود برسید. باید مسامحه را برائ همیشه کنار بگذارید. برائ این منظور باید اراده، از وسایل یادآوری کننده استفاده، دوست مشوق پیدا و خود را قابل اعتماد کنید. صبح ها زودبیدار شوید و شب زود بخوابید. برنامه ریزی کنید و بر اساس آن پیش بروید و هر روز کاری انجام دهید. با این کارها می توانید تا حدی از پشت گوش انداختن های آزار دهنده دست بردارید.
هیچ چیز مهم تر از جنگ داخلی نیست
اگر مطمئن شدید که به طور ژنتیکی و ذاتی مشکلی در عقب انداختن کارها و تصمیمات خود ندارید باید مراحل زیر را انجام دهید:
مانع فعالیت سیستم عصبی احساسی شدن – شما باید همه وسوسه ها و حواس پرتی ها را از بین ببرید زیرا سیستم عصبی احساسی مغز با وجود وسوسه ها قوی تر عمل می کند. منظور این است که به طور مثال اینترنت را قطع کنید، ایمیل های خود را هنگام کار چک نکنید و تا حد امکان مواردی که سبب حواس پرتی شما از انجام کارها می شوند را کمرنگ کنید
راهکار طولانی مدت – لایه پیش مغزی خود را فعال نگهدارید. مغز همچون ماهیچه است و با تمرین، قوی تر و تمرکز روی مسایل موردنظر نیز آسان تر می گردد.
با انجام به موقع کارها و طفره نرفتن از انجام آنها می توانید کارهای بزرگی انجام دهید و مسلما شرایط زندگی شما متفاوت خواهد بود.
شاید شما هم جزو اشخاصی باشید که تصمیمی در زندگی می گیرند و هیجان بالایی هم برائ انجام آن دارند اما پس از مدتی آتش هیجانشان خاکستر می گردد و فراموش می کنند چه نقشه ها در ذهن و چه آرزوها در دل داشته اند. وقتی هیجان این تفکرات از بین رفت دوباره به زندگی عادی و همیشگی برمی گردید بدون اینکه تغییری در خود، زندگی یا افکارتان ایجاد کرده باشید. اما چه بلایی سر آرزوهایی می آید که روزی هیجان بالایی برائ آنها داشتیم؟ بیشتر مردم این تصمیم ها را پشت گوش می اندازند و بعضی دیگر واقعا مشغله دارند. اما حقیقت هرچه که باشد، همیشه یک سبب مخفی برائ طفره رفتن وجود دارد.
اینکه بعضی از کارهای خود را عقب بیندازید و امروز و فردا کنید، چندان اشکالی ندارد اما مشکل زمانی هویدا می گردد که این تاخیر و پشت گوش انداختن ها سبب شود از زندگی عادی و روزمره خود هم عقب بمانید. این مساله همچون یک کارشکنی شخصی است، اما چرا این کار را همچنان ادامه می دهیم؟ دلایل مختلفی برائ پشت گوش انداختن ها وجود دارد. جالب اینجاست که این نوع مسامحه کاری ها نشانه مشکلات دیگری می باشند که در ابتدا خود را به صورت طفره رفتن نشان می دهند.
چگونه از انجام کارها طفره نرویم
جنگ داخلی
طفر رفتن در واقع نوعی رفتار پیشگیرانه برائ انجام کارها است. هنگامی که از زیر انجام کاری به اصطلاح در می رویم، دو نیمکره مغز ما با هم درگیر می شوند. همه قسمت های این دو نیمکره از سلول های خاکستری گرفته تا سیستم عصبی احساسی و پوسته مغز با هم وارد جنگ داخلی می شوند که «این کار را انجام بده» یا «کمی بیشتر استراحت کن». قشر جلویی مغز که پشت پیشانی قرار دارد در تصمیم گیری ها و استراتژی ها دخیل است. این قسمت کمی ضعیف است و به طور خودکار هم کار نمی کند. سیستم عصبی احساسی به طور خودکار کار می کند و بسیار زود هم خسته نمی شود. این بخش از مغز مسوول یافتن لذت است. این قسمت از مغز بسیار فعال و قدرتمند است و رضایتمندی فوری به انسان می بخشد.
هنگامی که به طور ناآگاهانه مشغول کاری میباشید، سیستم عصبی احساسی مسوولیت فعالیت های شما را به عهده می گیرد. این مساله هم خوب و هم بد است. خوب برائ اینکه بدون دخالت شما همه کارها خوب پیش خواهند رفت و امکان خطا وجود ندارد. بد برائ اینکه سبب می گردد همیشه دو نیمکره مغز شما با هم درگیر باشند. البته برائ جلوگیری از این مساله نیز راهکارهایی وجود دار که در پایین ذکر کرده ایم.
۱٫ تشخیص
نخستین قدم برائ حل مشکل، شناختن آن است. باید بدانید چرا در انجام کارها امروز و فردا می کنید. برائ درک این مساله باید همه احساسات خود را هنگام طفره رفتن بنویسید. آیا احساس بی انگیزگی، شفاف بودن، اعتماد به نفس می کنید یا از شکست می ترسید؟ در مورد راهکارها و مسایلی فکر کنید که می توان جایگزین این افکار و تنبلی ها کرد و سبب آسان تر شدن کارها شد. به این نکته هم توجه داشته باشید شاید این مساله ذاتی و داخلی باشد و قدرت اراده شما را امتحان می کند.
۲٫ برنامه ریزی
در این مرحله تا حدی می دانید چرا از انجام کارها طفره می روید. اکنون باید به دنبال از بین بردن این عادت و پیدا کردن راهی باشید تا به اهدف و خواسته های خود برسید. باید مسامحه را برائ همیشه کنار بگذارید. برائ این منظور باید اراده، از وسایل یادآوری کننده استفاده، دوست مشوق پیدا و خود را قابل اعتماد کنید. صبح ها زودبیدار شوید و شب زود بخوابید. برنامه ریزی کنید و بر اساس آن پیش بروید و هر روز کاری انجام دهید. با این کارها می توانید تا حدی از پشت گوش انداختن های آزار دهنده دست بردارید.
هیچ چیز مهم تر از جنگ داخلی نیست
اگر مطمئن شدید که به طور ژنتیکی و ذاتی مشکلی در عقب انداختن کارها و تصمیمات خود ندارید باید مراحل زیر را انجام دهید:
مانع فعالیت سیستم عصبی احساسی شدن – شما باید همه وسوسه ها و حواس پرتی ها را از بین ببرید زیرا سیستم عصبی احساسی مغز با وجود وسوسه ها قوی تر عمل می کند. منظور این است که به طور مثال اینترنت را قطع کنید، ایمیل های خود را هنگام کار چک نکنید و تا حد امکان مواردی که سبب حواس پرتی شما از انجام کارها می شوند را کمرنگ کنید
راهکار طولانی مدت – لایه پیش مغزی خود را فعال نگهدارید. مغز همچون ماهیچه است و با تمرین، قوی تر و تمرکز روی مسایل موردنظر نیز آسان تر می گردد.
با انجام به موقع کارها و طفره نرفتن از انجام آنها می توانید کارهای بزرگی انجام دهید و مسلما شرایط زندگی شما متفاوت خواهد بود.