او خودش می فهمد که دوستش دارم

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی مورچه ای دانه درشتی برداشته بود و در بیابان می رفت.


از او پرسیدند:کجا می روی؟


گفت: می خواهم این دانه را برای دوستم که در شهری دیگر زندگی



می کند ببرم.


گفتند:واقعا که مسخره ای!تو اگر هزار سال هم عمر کنی نمی توانی



این همه راه را پشت سر بگذاری و از کوهستانها بگذری تا به او برسی.

مورچه گفت:مهم نیست . همین که من در این مسیر باشم ، او خودش



می فهمد که دوستش دارم



 
بالا