1- در برخي از روايات، كشش و تمايل جنسي زنان بيشتر از مردان معرفي شده است، ولي علت عدم بروز آن را غلبه نمودن حياي زنان بر كشش جنسي عنوان فرمودهاند.
2- اگر بپذيريم، كه غريزه جنسي در مردان بيشتر است، اين به معناي اثبات اين قاعده براي نوع مردان است نه همه افراد مذكر. از اينرو طبيعي است كه برخي مردان مشمول چنين قاعدهاي نيستند.
3- قاعده مذكور، بيانگر نسبت وضعيت زنان و مردان، در ارتباط با موضوع جنسي است.
به اين معنا كه در مقايسه با زنان، مردان از انگيزه قويتري در اين خصوص برخوردارند.
بنابراين نمي توان گفت كه اولويت ازدواج آقايان هميشه، موضوع جنسي است.
در بسياري از موارد انگيزه مردان، ارضاء نياز عاطفي، اجتماعي، تناسل و...است.
به عبارت ديگر ممكن است انگيزه اوليه مردي براي ازدواج، حس تعلق به شخص خاصي براي رسيدن به كاركردهاي مذكور باشد، اما وقتي همين مرد، كه انگيزه جنسياش نسبت به ديگر كاركردهاي ازدواج، در رتبه دوم قرار دارد، با جنس مونث مقايسه شود، نسبت به آنان ( و نه في نفسه) از تمايل جنسي بيشتري برخوردار است.
هدف از ازدواج هم برای مرد و هم برای زن، پاسخ مثبت دادن به سنت الهی و تولید نسل است.
لذا، هر دو در این زمینه بر یک عقیده اند.
فلسفه ازدواج براساس این دو مبنا ملاک دین و نجابت است.
در نتیجه، هدف از ازدواج و تولید نسل، مقدس می گردد و هیچ یک از مادیات ملاکی برای آن به حساب نمی آید.
اصولا فلسفه خلقت زن و مرد (زوجیت) تولید مثل است، همان گونه که این زوجیت در سایر حیوانات و حتی گیاهان نیز وجود دارد.
نکته اصلی که باید در ازدواج مورد توجه هر دو طرف باشد دین و کمال است.
از این رو، از روایات نقل شده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام چنین برمی آید که هر کس ممکن است به یکی از این
چهار دلیل ازدواج کند:
1- پول; 2- دین; 3- زیبایی; 4- شهرت و عنوان. بین این چهار هدف، دین از همه بالاتر و بهتر است.
اما به طور کلی، ضرورت های ایجاب کننده ازدواج عبارت است از:
الف - ضرورت های فردی;
ب - ضرورت های اجتماعی;
ج- ضرورت های مذهب