انواع روش هاي مديتيشن (meditation methods)
امروزه در جهان روش هاي متعددي براي انجام مديتيشن وجود دارد. هر چند در روش و شيوههايي كه استفاده مي شود، تفاوت هايي بين انواع مديتيشن ديده مي شود، ولي در واقع هدف نهايي آنها مشترك است. از اين رو توجه به تفاوت آنها در روش اجرا، چندان اهميتي ندارد و آنچه مي بايست مورد توجه قرار گيرد، وحدت باطني آنهاست.
فرد يكي از روش ها را انتخاب مي كند و با مهارت پيدا كردن در يكي از اين روش ها به راحتي مي تواند شيوههاي ديگر را نيز بكار گيرد و از آنها استفاده كند.
اينكه فرد كدام روش را برگزيند و از كدام نوع مديتيشن كار خود را شروع كند، هيچ قانون قطعي ندارد. هر روشي كه خود فرد شخصاً با آن احساس راحتي مي كند، همان بهترين نقطه شروع است. بعد از مدتي كه به طور جدي در آن راهكار وارد شد، مي تواند روش هاي ديگر را نيز امتحان كند. پس مهم نيست كدام روش را برمي گزيند، همه آنها در نهايت به يك جا مي رسند.
يكي از استادان اين كار مي نويسد: "خداوند يكي را با فرياد برمي گزيند، ديگري را با آواز و سومي را با زمزمه. "
اما يك راه ساده وجود دارد كه مطمئن شويد روش انتخابي، براي شما مناسب هست يا نه؟ براي اين كار به احساسات و حالات خود بعد از انجام تمرين توجه كنيد (تأثيرات مديتيشن).
به طور طبيعي بعد از اتمام تمرين، بايد احساس سر حالي و نشاط كنيد. بعد از تمرين از خودتان بپرسيد كه حالا نسبت به قبل از انجام مديتيشن چطوريد؟ اگر كاري كه مي كنيد، درست باشد و شيوه انتخابي، مناسب شخص شما باشد، باعث سرحالي و نشاط شما مي شود. در غير اين صورت بهتر است، روش هاي ديگر را نيز امتحان كنيد.
فرد يكي از روش ها را انتخاب مي كند و با مهارت پيدا كردن در يكي از اين روش ها به راحتي مي تواند شيوههاي ديگر را نيز بكار گيرد و از آنها استفاده كند.
اينكه فرد كدام روش را برگزيند و از كدام نوع مديتيشن كار خود را شروع كند، هيچ قانون قطعي ندارد. هر روشي كه خود فرد شخصاً با آن احساس راحتي مي كند، همان بهترين نقطه شروع است. بعد از مدتي كه به طور جدي در آن راهكار وارد شد، مي تواند روش هاي ديگر را نيز امتحان كند. پس مهم نيست كدام روش را برمي گزيند، همه آنها در نهايت به يك جا مي رسند.
يكي از استادان اين كار مي نويسد: "خداوند يكي را با فرياد برمي گزيند، ديگري را با آواز و سومي را با زمزمه. "
اما يك راه ساده وجود دارد كه مطمئن شويد روش انتخابي، براي شما مناسب هست يا نه؟ براي اين كار به احساسات و حالات خود بعد از انجام تمرين توجه كنيد (تأثيرات مديتيشن).
به طور طبيعي بعد از اتمام تمرين، بايد احساس سر حالي و نشاط كنيد. بعد از تمرين از خودتان بپرسيد كه حالا نسبت به قبل از انجام مديتيشن چطوريد؟ اگر كاري كه مي كنيد، درست باشد و شيوه انتخابي، مناسب شخص شما باشد، باعث سرحالي و نشاط شما مي شود. در غير اين صورت بهتر است، روش هاي ديگر را نيز امتحان كنيد.
روش قلبي در مديتيشن
در اين روش بر نقش عشق و احساس تأكيد مي شود. مريدان اين روش معتقدند هر چه انسان آزادتر، بي دردسرتر و كاملتر باشد، بيشتر مي تواند بر موانع رشدش كه در اثر تعليم و تربيت غلط و تجربيات اوليهاش به وجود آمده، غلبه كند و بيشتر مي تواند به طور طبيعي دوست بدارد و بهتر مي تواند با ديگران رابطه برقرار كند.
در برخي روش هايي كه به عنوان روش قلبي طبقه بندي مي شوند، روي عشق به ديگران تأكيد مي شود و در برخي روي عشق به خود و در برخي ديگر روي عشق به خداوند. در نهايت همه به يك جا مي رسند كه عشق به هر سه است.
در برخي روش هايي كه به عنوان روش قلبي طبقه بندي مي شوند، روي عشق به ديگران تأكيد مي شود و در برخي روي عشق به خود و در برخي ديگر روي عشق به خداوند. در نهايت همه به يك جا مي رسند كه عشق به هر سه است.
روش بدني در مديتيشن
در اين روش شخص مي آموزد تا نسبت به بدنش و حركات آن آگاهي يابد و با تمرين، درجه ي اين آگاهي را بالا ببرد تا آنجا كه در زمان مديتيشن، اين آگاهي تمام صحنه ذهن را پر مي كند. شناخته شده ترين روش هاي بدني عبارتند از:
هاتا يوگا، تاي چي و سماع دراويش. روش هاي گيندلر و الكساندر روش هايي هستند كه در غرب براي آگاهي هاي حسي به وجود آمدهاند. در اين روش عوامل مختلف بدني با يكديگر و مخصوصاً با شخصيت هم آهنگي مي يابد.
هاتا يوگا، تاي چي و سماع دراويش. روش هاي گيندلر و الكساندر روش هايي هستند كه در غرب براي آگاهي هاي حسي به وجود آمدهاند. در اين روش عوامل مختلف بدني با يكديگر و مخصوصاً با شخصيت هم آهنگي مي يابد.
روش عملي در مديتيشن
در اين روش فرد مي آموزد كه چگونه در طول انجام يك كار يا فعاليت، دنيا را درك و با آن ارتباط پيدا كند. از اين راه در شرق استفاده بيشتري شده است و براي مهارت هايي مثل تيراندازي، تزئين گل، گليم بافي، كاراته استفاده گرديده است.
شخص مي آموزد كه چگونه به صورت عارف در جريان زندگي حضور داشته باشد و فعاليت هاي خود را انجام دهد و توجه خود را تنها معطوف به آن نگه دارد و متوجه هيچ محرك ديگري نباشد. منظور از اين روش، مهارت پيدا كردن در آن عمل خاص نيست، بلكه هدف اصلي، رشد و توسعه شخصيت انساني است.
شخص مي آموزد كه چگونه به صورت عارف در جريان زندگي حضور داشته باشد و فعاليت هاي خود را انجام دهد و توجه خود را تنها معطوف به آن نگه دارد و متوجه هيچ محرك ديگري نباشد. منظور از اين روش، مهارت پيدا كردن در آن عمل خاص نيست، بلكه هدف اصلي، رشد و توسعه شخصيت انساني است.
آخرین ویرایش: