اقلیت‌های ایران و حقوق آن‌ها

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
میرحسین موسوی در مصاحبه با روزنامه قلم سبز، در پاسخ به سوالی در خصوص اسناد منتشره توسط ویکی لیکس،به چند سند به صورت خاص اشاره کرده بود. میر حسین در میان این اسناد، درباره یکی از آن‌ها گفته بود: «سند مربوط به تحریک اختلافات قومی از سوی اسرائیل باید برای همه ملت ما و از جمله قومیت‌ها هشدار دهنده باشد و من یقین دارم که تنها اسرائیل از این سیاست سود نمی‌برد و در سطح جهان و منطقه کشورهای هم عقیده فراوانی با اسرائیل همسوهستند.»
براساس «این سند»، رئیس سازمان اطلاعاتی اسرائیل به مقام‌های آمریکایی پیشنهاد داده است که از ظرفیت موجوددرگروه‌های قومی برای تغییر در نظام حاکم بر جمهوری اسلامی استفاده شود. در این سند آمده است که داگان،رئیس موساد، سه سال پیش به به یک مقام بلند پایه‌ی آمریکایی گفته است: «باید با تحریک گروههای قومی مانندآذری‌ها،کرد‌ها، بلوچ‌ها که مخالف رژیم حاکم هستند و با کمک به جنبش‌های دانشجویی دموکراسی خواه، برای تغییررژیم درایران اقدام کرد.»
با دقت در محتوای «این پیشنهاد» نه تنها می‌شود به رویکرد اسرائیل درخصوص مسائل قومی ایران پی برد، بلکه می‌توان با مروری بر مهم‌ترین مسائل قومی، به «سیاست‌ها و عملکرد‌هایی که خواسته یا ناخواسته به هم سویی با صهیونیسم منجر می‌شود» پرداخت و از خلال آن به ظرفیت‌ها، فرصت‌ها و تهدید‌های موجود در «این مسائل» پی برد. این یادداشت به این موضوع می‌پردازد
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقلیت‌های ایران و حقوق آن‌ها

بر اساس «یک اصل پذیرفته شده»، اقلیت‌های قومی و دینی، در کنار حقوق فردی و شهروندی از «نوعی حقوقگروهی» نیز برخوردارند. این حق، نوعی امتیاز ویژه نیست و صرفاً به سبب مشکلاتی است که خاص قومیت‌هاست وبیش از هر چیز ناشی از عوارض طبیعی و فرهنگیِ زندگی در کشوری است که فرهنگ و زبان آن، غیر از فرهنگمحلی و زبان مادری است. به عبارتی دیگر این حقِ گروهی از جنس حقوق صنفی است و نه تنها نوعی ضمانت برای حضور و بقای گروههای اقلیت در جامعه است، بلکه «ضامن» تقویت ملت هاست و در بنیاد، ریشه در «پیمان‌هایاجتماعی» دارد که در «هنگامه‌ی ملت سازی» شکل گرفته‌اند. این اصل، در یکی از آخرین بیانیه‌هایی که مجمععمومی سازمان ملل متحد درباره‌ی حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی صادر کرده است، این گونه آمده است: «هرکشوری باید در قلمرو خود از وجود اقلیت‌ها و هویت قومی یا نژادی و نیز از هویت فرهنگی، دینی و زبانی آن‌هاحمایت کند و شرایطی را که ضامن تحکیم این هویت است فراهم نماید.»
در ایران، تنوع قومیتی و وجود اقلیت‌های دینی و مذهبی، واقعیتی است که از سابقه‌ای دیرینه هم پای با تاریخِ ایرانبرخوردار است و این میزان تنوع قومی و اقلیتی در کشوری با این جغرافیای کم نظیر است.
خوشبختانه، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، تنوع قومیتی و دینی را در ایران به رسمیت شناخته و در اصولمتعددی از آن به بسیاریاز حقوقِ فردی و گروهی اقلیت‌ها اشاره شده و دولت را موظف به تامین و برقراری آن‌ها کردهاست. فرا‌تر از آن، تمدن ایرانی و مبانی اعتقادات اسلامی که «دو عامل اصلی» در شکل گیری ملتِ ایران‌اند، بر اینحقوق انسانی و گروهی تاکید دارند.
متاسفانه، «عدم اجرای بندهایی از قانون اساسی» و بعضاً «اجرای نامتوازن و سلیقه‌ای آن»، سبب شده است کهاقلیت‌ها در ایران با «مشکلات مضاعفی» مواجهه باشند. مشکلاتی که بیش از آنچه ریشه در قانون و یا اعتقاداتفرهنگی و دینی داشته باشند، ناشی از «عملکرد‌های نادرست و سیاست‌های من درآوردی و مقطعی» است که اگرچهبه نامِ منافع ملی» بر ملت ایران تحمیل می‌شوند، اما در اساس «موجودیت» آن‌ها را نشانه رفته است. «انحراف» این سیاستها در گفتار و کردار دولتمردان، تا جایی است که «مطمع دشمن» شناسنامه داری چون رژیم صهیونیستی قرار گرفته و «محمل سفارش» سازمان موساد برای براندازی و فروپاشی ایران شده است! در ادامه نمونه‌هایی از این سیاست‌ها و راهبرد‌ها می‌آیند. « ‌
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
جغرافیای طبیعی، جغرافیای سیاسی و گفتمان دشمن!

در جغرافیای طبیعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران قوم فارس، «حضوری مرکزی» دارد. نه تنها اغلب فارس‌ها درنواحی مرکزی ایران ساکن‌اند، بلکه سالهاست که اکثر ِقدرت سیاسی در اختیار این قوم ایرانی است و به تبعِ آن،فرهنگ و ادبیاتِ فارسی از نوعی «هژمونی» برخوردار شده است. این هژمونی، به واسطه‌ی حضور بزرگانِ عرفان وادب فارسی در این جغرافیا تقویت شده و به «صورت طبیعی»، فرهنگ قوم فارس حضوری غالب یافته است.
امـا؛ این مرکزیتِ جغرافیایی و سیاسی، وقتی به همسری «گفتمانی» در می‌آید که برای بقای خود و به ظاهر برایاستحکام هویت ملی! به «دشمن‌سازی و دشمن‌پروری» روی می‌آورد، محصولی خطرناک می‌زاید. در جایی که در مرزجغرافیایی میان مرکز و خارج، اقلیت‌های قومی و مذهبی حضور دارند، «گفتمانِ دشمن»، هر لحظه و به هر بهانه،از شکافِ طبیعی و بالقوه‌ای که میان قومیت‌ها و اقلیت‌ها وجود دارد، بهره می‌گیرد و از آن‌ها یار و یاوری برای دشمنخارجی می‌سازد و با «تغییر مرزهای سیاسی»، همسایه‌های داخل و خارج را با هم فامیل می‌کند و «دشمنِ داخلی راابزار دشمن خارجی» می‌شمارد.
سواری گرفتن از گفتمان دشمن، آن‌گاه که با تحلیل‌های غلط و توهماتِ نادرست «مضاعف شود»، به تدریج وهم را برجای واقعیت می‌گذارد و در عمل «قسمتی از ملت را در مقابل قسمتی دیگر قرار می‌دهد و با طایفه طایفه کردن آن‌ها»، منافعشان را در ستیز هم تعریف می‌کند و آن‌ها را رو در روی هم قرار می‌دهد. در «سایه‌ی این کار»، دشمن داخلی رنگ واقعیت به خود می‌گیرد و قومیتی را که جزئی از تاریخ و تمدن ملت ایران است، به دشمنی خودخواسته تبدیل می‌کند و این‌چنین فرزندان ملت در مقابل هم قرار می‌گیرند و گفتمان دشمن، با تغییر در حدود مرزی! «دشمنان تجزیه‌طلب» را هم خلق می‌کند و آبی هم بر آسیابِ تجزیه‌طلبی می‌ریزد و «سرانجام» گفتمانی که به هوای استحکامهویت ملی! انتخاب شده بود، به ضد خود تبدیل می‌شود. نگاهی به فهرست بلندبالای گروه‌ها و احزاب مخالف نظام کهچه بسا روزگاری ریشه در این آب و خاک داشته‌اند، این واقعیت را تایید می‌کند.
آن وقت مجال حضورِ «دشمنان واقعی» هم فراهم می‌شود. «خواسته‌های قومی» که برخاسته از حقوق مسلم آن‌هاست در یک «سهل‌انگاری سیاسی»، به «ابزاری» برای دشمنِ واقعی تبدیل می‌شود و کار به جایی می‌رسد که «دشمن تاریخی ملت»، تاکتیک و راهبردِ تجزیه کشور و نظام سیاسی به واسطه گروههای قومی را «سفارش می‌دهد» تاخدای ناخواسته» شرایط سقوط از درون فراهم شود. «
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
رویکرد سیاسی به نشانه‌های فرهنگی
علی‌رغم آنکه تنوعِ قومیتی و مذهبی، یک تنوع ناخواسته‌ی اجتماعی و فرهنگی است، اما رویکرد به اقوام و اقلیت‌ها در ایران، پیش و بیش از هر چیز، یک «رویکرد سیاسی» است. این نگاه سیاسی، اگرچه ممکن است ناشی از «مسائل تاریخی، سوء تفاهم‌های سیاسی و ضعف سیاستمداران و روشنفکران» باشد و یا به‌ همان عارضه‌ی «مرکزیت توامان سیاسی و جغرافیایی» توجیه شود، اما به هر حال حضور تاثیرگذار و غالبِ آن را در ایران نمی‌توان انکار کرد.
این رویکرد سیاسی به مسائل قومی و اقلیتی، سبب شده است تا «نشانه‌های اجتماعی و فرهنگی اقلیت‌ها»، به علائم سیاسی قلمداد شوند و «اصرار» بر حفظ شناسه‌های فرهنگی توسطِ آن‌ها، نوعی کنش سیاسی! تعبیر شود و «فعالان قومی» به چوب سیاست رانده شوند. «از آن طرف» آن‌ها نیز، خواسته یا ناخواسته، خود را در مقابل قدرت مرکزی دیده و در یک «اشتباه مضاعف» به حقوق گروهی و خواسته‌های برحق خود جامه‌ی سیاسی پوشانده و با «سهل انگاری» درتعمیم و تعمیق آن‌ها، به رقیبی برای قدرت سیاسی تبدیل شده‌اند. «رقیبی» که می‌تواند – و تا حدی توانسته است – مطمعِ نظر دشمنان ملت قرار گیرد!
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
اجرا نشدن قانون اساسی
بی‌توجهی به قانون اساسی، نه تنها در عرصه‌ی ملی به استبداد و دیکتاتوری می‌انجامد، بلکه آنجا که به حقوققومیت‌ها و گروه‌ها مربوط می‌شود «نقض پیمان‌های بنیادین اجتماعی» است. یک اقلیت، قبل از آنکه «عارضه‌ینهاییِ بی‌قانونی» ظاهر شود و جامعه گرفتار ِ «استبداد» شود، از نادیده گرفتن این پیمان اجتماعی به «رنج» می‌افتد. بی‌دلیل نیست که همیشه، «اولین» گروههایی که به بی‌قانونی اعتراض دارند و «ظاهراً» به حکم قانون،«معاند و محارب و قانون شکن» خوانده می‌شوند و باز هم به ظلمی مضاعف ناشی از اجرای سلیقه‌ای قانون مبتلامی‌شوند، اقلیت‌ها هستند.
«دولتمردانی» که به هر بهانه‌ای، در اجرای قانون اساسی درنگ می‌کنند و یا به آن وقعی نمی‌نهند، نه تنها حقوقگروهی قومیت‌ها را نادیده می‌گیرند و آن‌ها را از حقوق اولیه‌ی خود محروم می‌کنند، بلکه با نادیده گرفتن این پیمانِ ملی،گام‌های خطرناکی را «هم‌سو با دشمنان ملت» بر می‌دارند که خوابِ فروپاشی و نابودی ایران را می‌بینند. به تدریج، عدمتوجه به حقوق قومیت‌ها در قانون اساسی، نه تنها شکاف‌های بالقوه‌ی قومی و فرهنگی را «تشدید» می‌کند، بلکه بهمنشاء شکاف‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی تبدیل می‌شود. اگر «توسعه‌ی ناموزون» و «فقر طبقاتی» و «عدمحضور اقلیت‌ها در ساختار قدرت» مشاهده می‌شود، همه و همه علائم ظلم‌های مضاعفی است که بر قومیت‌هامی‌رود و بیش از هر چیز به عدم اجرای قانون اساسی بر می‌گردد.
طُرفه آنکه «اصرار بر اجرای قانون اساسی»، آن‌گاه که مطابقِ سلیقه‌ی مجری قانون نباشد و به هر دلیل به مذاقشخوش نیاید، می‌تواند با برچسب‌های امنیتی و سیاسی پیشاپیش محکوم شود و سیاسی دیدن حقوق اقلیت‌ها و نشانه‌های فرهنگی چون لباس، زبان و موسیقی که ابزار و اسباب پیشرفت فرهنگی و اجتماعی‌اند، سبب می‌شود تا این «لوازمحیات اجتماعی»، به «عوامل تهدید» تعبیر شوند و لاجرم! فرصت‌های فرهنگی و اجتماعی هر از گاهی به تهدید‌هایامنیتی تبدیل شوند؛ و اسف‌بار‌تر از همه، نهادینه شدن بی‌قانونی است. تا جایی که دولتی که «موظف» به آموزشزبان مادری در کنار زبان رسمی است، نه تنها از آن سرباز می‌زند، بلکه مدعیان آن را دشمنان ملت می‌نامد! و باز همبی‌دلیل نیست که اولین گروههایی که به نام قانون و به بهانه‌ی امنیت ملی، از حقوق خود محروم می‌شوند و در دفاعاز حقوق خود محکوم می‌شوند، اقلیت‌ها هستند.
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند نمونه‌ی واقعی
سال هاست اهل سنت ساکن تهران، در آرزوی تاسیس یک مسجد برای برگزاری نمازِ جماعت، مطابق با آداب مذهبی خود هستند. خواسته‌ای که نه تنها منافاتی با قانون جمهوری اسلامی ندارد بلکه بر اساس آنچه آمد «سهمی از حقوق اساسی آنان» به حساب می‌آید. گویا راز و مرز مخالفت با این امر، به‌ همان توجیهات من‌درآوردی و سیاست‌های سلیقه‌ای در اجرای قانون بر می‌گردد و متاسفانه این «ندانم کاری» به توجیهات دینی و مذهبی آراسته می‌شود. گوییفراموش کرده‌اند که داعی دین و مذهبی هستیم که در حقانیت آن تردیدی نداریم و گویی نمی‌دانند با این کار، عظمت تشیع و اسلام را انکار می‌کنند و گویی نمی‌دانند با این کار – خواسته یا ناخواسته – دشمن درجه اول مسلمانان و ایران را به طمع می‌اندازند تا این گونه سیاست‌ها را محملی برای براندازی نظام ببیند!
سالیان درازی است که آذری‌ها، کرد‌ها و اقلیت‌های دیگر، آرزوی اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی و آموزش به زبان مادری را دارند و متاسفانه از آن بی‌نصیب‌اند. آرزویی که چه بسا دادگاهی در همین قانون اساسی جمهوری اسلامی،می‌تواند دولتمردان را به خاطر اهمال در برآورده کردن آن به محاکمه بکشاند. آرزویی که برآورده شدن آن می‌تواندجادوی بسیاری از توطئه‌ها و مقاصد شوم دشمنان واقعی ملت را باطل کند.
اینها تنها دو نمونه‌اند و نمونه‌های دیگر بسیارند. نمونه‌هایی که گواه‌اند، دولتمردان ما – خواسته یا ناخواسته – با منافعملی بازی می‌کنند و نمی‌دانند چه می‌کنند. نگارنده به خاطر دارد که سال‌ها پیش، مصطفی تاج‌زاده در یاداشتی درروزنامه‌ی «نشاط» به نمونه‌هایی از این دست اشاره کرد و هشدار داد که این گونه «نگاه درجه دوم به اقلیت‌ها» نه تنها عارضه‌های اجتماعی و سیاسی دارد، بلکه کشورهایی را که شیعیان و فارس‌ها در آن در اقلیت هستند، تحریک می‌کند که آنان هم ما را از حقوق مسلم خود محروم کنند. افسوس که نه تنها نصیحت‌های تاج‌زاده شنیده نشد، بلکهبی‌قانونی دولتمردان، پا را فرا‌تر گذاشته و منافع ملی چنان جولانگاه منافع دولتی و گروهی شد، که خود او نیز به دام بی‌قانونی‌ها افتاد و اسیر آزادگی خود شد.
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه باید کرد؟
در میان کشورهای همسایه ایران، ترکیه کشوری است که علی‌رغم «پیشنیه‌ی ناموفق» در مواجهه با مشکلات قومی، درسالیان اخیر گام‌های بلند و موثری را برای حل مشکلات قومی خود برداشته است. دولتمردان ترکیه، در سال‌ها وماههای اخیر، علی‌رغم مخالفت شدید نظامیان و احزاب مخالف به کرات به تاثیر «مسائل قومی» در مناسبت‌های خودبا اتحادیه‌ی اروپا، آمریکا و سایر کشور‌ها اعتراف کرده‌اند و در راس آن‌ها اردوغان سیاست‌های جسورانه‌ای را برای حل و فصل مشکلات قومی برداشته است.
متاسفانه کار به جایی رسیده است که باید دولتمردان کشورمان را به تغییرات عمده‌ای که در ترکیه – و ایضاً عراق –شکل گرفته رهنمون داد و علی‌رغم سابقه‌ی بیشتر و بهتر جمهوری اسلامی ایران در این مواجهه با این مسئله، به آنان هشدار داد که از تجربه‌ی این دو کشور در این باره بی‌نصیب نمانند. در حالی که صدام حسین بزرگ‌ترین قتل‌عام‌های تاریخ را در خصوص کرد‌ها و شیعیان این کشور مرتکب شد و تنها در عملیاتی مشهور به انفال، بیش از ۱۸۲۰۰۰کرد عراقی را برای ایجاد تغییرات زبانی و ن‍ژادی یک سرزمین نفت خیز از دم تیغ گذراند و با وجود آنکه ده‌ها سال ترکیه تلاش می‌کرد تا هویت ن‍ژادی کرد‌ها را به «ترک‌های کوهی» تغییر دهد، اما سرانجام «حقانیت قومیت‌های ملت ساز» آنان را وادار به عقب نشینی کرد و نتیجه آن شده است که «باید دید و آموخت.
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
پی نوشت:
در کنار فارس‌ها که امروزه در ایران «قوم مسلط» محسوب می‌شوند، ترک‌های آذری، کرد‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها وترکمن‌ها هم حضور دارند که بعضاً از فرهنگ و زبانِ خاص خود برخوردارند. به این اقلیت‌ها می‌توان گویش‌هایی چونلری، لکی، گیلکی و مازنی را هم افزود که هرکدام نماینده‌ی گروههای قومی ِ متفاوتی از شهروندان ایرانی‌اند. به موازات این اقلیت‌های نژادی و زبانی، اقلیت‌های دینی و مذهبی هم در ایران حضوری شایان توجه دارند. مهم‌ترین اقلیت مذهبی ایران، سنی‌مذهب‌هایی هستند که در میان قومیت‌های مختلف از جمله فارس‌ها، کرد‌ها، ترکمن‌ها و بلوچ‌ها دیدهمی‌شوند. به غیر از آسوری‌ها، کلدانی‌ها و ارمنی‌هایی که از اقلیت‌های مسیحی هستند، اقلیت‌های دینی دیگری همچون زرتشتی‌ها، یهودی‌ها و حتی صبی‌ها هم در ایران حضور دارند.
 
آخرین ویرایش:

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم

 

zhilamo

عضو جدید
نمی دونم چی بگم؟1 ولی چرا تمام تاپیک های شما یه جورایی می خواد بگه که همه غیر فارس های ایران محکومند؟
 

Sarp

مدیر بازنشسته
خواسته ما چیز عجیبی نیست که روش بحثهای کارشناسی انجام بشه و واسش مخالف پیدا شه و . . . .
خواسته ای در قالب قوانین حقوق بشر سازمان ملل و همچنین در چارچوب قوانین خود کشور ایران هست !

فقط میتونم بگم خاک تو سر اینا که با سیاسی کردن همچین خواسته ای آب تو آسیاب امثال اسرائیل و . . .میریزند !

و همچنین خاک تو سرشون که اسم تجزیه طلب میذارن رو چنین خواسته مدنی ای ، ولی تا حالا یه تجزیه طلب هم پیدا نکرده اند که اعدامش کنند (کسی که ثابت شه تجزیه طلب هست حکمش تو ایران و هر جای دنیا مرگ و اعدامه )
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی بابت خلاصه تاپیکی که تو یه پست نوشتی
ممنون


محمد سر جواد خیابانی بامن قهر کرده
بودیکه؟
یه چیزایی میگفت که به تو بگم چشات از حدقه میزنه بیرون
 
  • Like
واکنش ها: Sarp

Sarp

مدیر بازنشسته
مرسی بابت خلاصه تاپیکی که تو یه پست نوشتی
ممنون


محمد سر جواد خیابانی بامن قهر کرده
بودیکه؟
یه چیزایی میگفت که به تو بگم چشات از حدقه میزنه بیرون
دیدم بابا
همه تایپیک رو خوندم
گفتم که
-وابا رو هم نوشته بودم که دیدم تایپیک حذف شده :D
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیدم بابا
همه تایپیک رو خوندم
گفتم که
-وابا رو هم نوشته بودم که دیدم تایپیک حذف شده :D

آره گفتی
یه چیزایی به اینا یاد دادن که با توپم نمیتونی نظرشون رو عوض کنی
با بحث درست نمیشه. خدا بزرگه شاید یه روز همه چی خوب بشه
 

Sarp

مدیر بازنشسته
آره گفتی
یه چیزایی به اینا یاد دادن که با توپم نمیتونی نظرشون رو عوض کنی
با بحث درست نمیشه. خدا بزرگه شاید یه روز همه چی خوب بشه
میخوای ایران رو تجزیه کنی کافر؟:surprised:

بدم به چارمیخ بکشنت ؟:mad:
 

Sarp

مدیر بازنشسته
راستی میرحسین !
من هرچی از اینا پرسیدم جواب ندادم
لااقل ت جواب بده که عقده ای نشم

چرا کلمه "آنا = مادر" تو کشور ممنوع شده ؟ :D
مگه ما خارجی هستیم که زبانمون هم خارجی باشه و کلماتمون سانسور و ممنوع بشه ؟
اگه خارجی هستیم پس چرا بهمون میگن هموطن و اگه هموطن هستیم این کجاش اسمش هموطن دوستیه ؟!!!
دلیل خاصی داره ؟
بخوای لینک معتبر خبرش رو هم بدم !
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
میخوای ایران رو تجزیه کنی کافر؟:surprised:

بدم به چارمیخ بکشنت ؟:mad:

اگه بشه آره:D

راستی میرحسین !
من هرچی از اینا پرسیدم جواب ندادم
لااقل ت جواب بده که عقده ای نشم

چرا کلمه "آنا = مادر" تو کشور ممنوع شده ؟ :D
مگه ما خارجی هستیم که زبانمون هم خارجی باشه و کلماتمون سانسور و ممنوع بشه ؟
اگه خارجی هستیم پس چرا بهمون میگن هموطن و اگه هموطن هستیم این کجاش اسمش هموطن دوستیه ؟!!!
دلیل خاصی داره ؟
بخوای لینک معتبر خبرش رو هم بدم !
جدی میگی؟
بده ببینم

درود بر میرحسین موسوی

درود خدا برتو ای جوان:gol:
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه بشه آره:D


جدی میگی؟
بده ببینم



درود خدا برتو ای جوان:gol:
ما نمیخواهیم جدا بشیم اما به شرطی که به قوانین برابری و برادری در کشور احترام بگذارند و خواسته های اولیه ما را از ما نگیرند
اما اگر روزی فرا برسد که ما جدا بشیم!!!!!

من 100 بار گفتم و میگم اگر ما استقلال پیدا کنیم مطمئن باشین حتی از کشور اذربایجان هم جلوتر میزنیم من یقین دارم
میزان باسواد های ما میزان مهندسین ما دکتر های ما پیشرفتهای ما از ترکیه و اذربایجان و ... بیشتره

به امید سرزمینی اباد و ازاد که در ان برای وطنمان زنده باشیم و زندگی کنیم
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما نمیخواهیم جدا بشیم اما به شرطی که به قوانین برابری و برادری در کشور احترام بگذارند و خواسته های اولیه ما را از ما نگیرند
اما اگر روزی فرا برسد که ما جدا بشیم!!!!!

من 100 بار گفتم و میگم اگر ما استقلال پیدا کنیم مطمئن باشین حتی از کشور اذربایجان هم جلوتر میزنیم من یقین دارم
میزان باسواد های ما میزان مهندسین ما دکتر های ما پیشرفتهای ما از ترکیه و اذربایجان و ... بیشتره

به امید سرزمینی اباد و ازاد که در ان برای وطنمان زنده باشیم و زندگی کنیم


یاشاسین سیلور یاشاسین
 

Similar threads

بالا